مقالات

آیا شیرینی نماز را چشیده ای؟!

حضور قلب در نمازآیا شیرینی نماز را چشیده ای؟!

نویسنده: دکتر عمرو خالد / مترجم : دکتر  ابراهیم ساعدی رودی

برای به دست آوردن خشوع تلاش کن

 به جز کسانی که خدا را دوست دارند کسی در نمازش خاشع نیست.

یک نمونه از کسانی که خدا را واقعا" به درستی دوست دارندابن قیم است که می گوید : " در قلب یک پاره گی است که جز رو آوردن به خدا چیز دیگری آن را ترمیم نمی کند، در قلب یک وحشتی است که جز با انس گرفتن با خدا چیز دیگری آن را دور نمی کند و در قلب یک ترس و نگرانی است که جز با فرار کردن به سوی خدا چیز دیگری آن را از بین نمی برد."

آیا برای یک بار هم که شده این مفاهیم را احساس کردی؟! برادر خواننده، آیا تا به حال احساس کردی که می خواهی به سوی خدا فرار کنی؟! و با زبان حالت می گویی : پروردگارا، من نیازمند دین تو هستم! اشتیاق و گرایشی احساس کردی که جز با خشنودی خداوند عزوجل خاموش نمی شود؟!

هم چنین ابن قیم می فرماید : " وقتی مردم با دنیا طلب بی نیازی کردند تو با خدا طلب بی نیازی کن، وقتی مردم با دنیا خوشحال شدند تو با خدا خوشحال شو، وقتی مردم با دوستانشان انس گرفتند تو با خدا انس بگیر، وقتی مردم برای طلب رزق و روزی نزد پادشاهان و بزرگان رفتند و برای آن ها ابراز محبت نمودند تو برای خدا ابراز محبت کن. "

ای برادر گرامی! این سخن مردی است که واقعا" خدا را دوست داشته است، آیا تو احساس می کنی که خدا را دوست داری؟ همواره از خودت بپرس؟ دنیا را می خواهی یا بهشت را ؟ چرا زندگی می کنی؟ هدفت را مشخص کن تا بتوانم با تو وارد موضوع خشوع در نماز شوم.

قبل از هر چیز سخن ابن قیم را برای تو یادآور می شوم که می گوید : " از ایستادن جلوی در پروردگارت خسته نشو… اگر چه رانده شدی. "

یعنی از ایستادن جلوی در حق جل و علی خسته نشو، حتی اگر در ابتدا برایت خشوع حاصل نشود، پس عجله نکن و مبادا مجاهده ی با نفست را برای به دست آوردن خشوع رها کنی، بلکه بسیار گریه کن و مرتب در پادشاه را بزن، چون او بدون تردید در را به رویت باز خواهد کرد، برای خدا خشوع کن، به درگاهش دعا کن، معذرت خواهی را رها نکن، احساس تقصیر و کوتاهی را رها نکن… اگر نافرمانی او را کردی به سرعت به سوی او باز گرد، توبه کن و استغفار کن… خدا رحمت کند کسی را که گفته است :

" اگر خداوند درش را برای بندگانی که دوستشان دارد باز کرد تو با آنان داخل شو، به عنوان مثال اگر درس علمی در مسجد یا در جای دیگری بود تو هم برو و میان آن ها بنشین، شاید با گروهی هم نشین باشی که ضرر نمی کنند، اگر دیدی عده ای از برادران برای اعتکاف می روند تو هم با آن ها به اعتکاف برو، اگر نماز شب می خوانند تو هم با آن ها نماز شب بخوان، چون مثال هم نشین صالح مثل کسی است که مشک حمل می کند که یا به تو هدیه می دهد، یا از او می خری و یا بوی ناخوشی از او استشمام می کنی.

وقتی در خدای رحمان در اوقات سحر و اجابت دعا مثل سجده و غیره باز شد تو هم به سرعت داخل شو. دستت را به سوی خدا دراز کن و بگو : بیچاره ام، به من صدقه بده. در آن هنگام شیرینی منجات را احساس خواهی کرد. شیرینی خلوت با خدای عزوجل را احساس خواهی کرد.

از تو می پرسم : برادرم، تو را به خدا آخرین باری که در نمازت برای خدا خاشع بودی کی بود؟ آیا آرزو نمی کردی که هرگز از سجده بلند نشوی؟ آخرین باری که در برابر خدا ایستادی و اعضاء و جوارحت خاشع شد و دلت لرزید کی بود؟

من می ترسم که اهمیت این سخن را احساس نکنیم، چون دل ها کمی سخت است. ما می خوریم، می آشامیم، ازدواج می کنیم، تولید مثل می کنیم و می میریم، و فراموش می کنیم برای چه آفریده شده ایم؟ ما برای هدفی آفریده شده ایم که مخالف این چیزهایی است که انجام داده ایم، انجام می دهیم، به آن می پردازیم و اهتمام می دهیم؟ آفریده شده ایم تا در کنار الله رحمان و در خدمت واحد منان باشیم. و چه عزتی از این بالاتر که بنده اش باشی.

یک بار با بعضی از جوانان نشستیم و تصمیم گرفتیم که نعمت های خداوند بر خود را مرور کنیم. برخی از ما گفتند سلامتی. برخی گفتند فرزندان. برخی گفتند شنوایی و بینایی. یکی دیگر گفت مادرم. یکی دیگر گفت پول. یکی دیگر گفت اسلام. تا این که یک جوان که سنش در حدود هجده سال بود گفت : بزرگترین نعمتی که خداوند به ما انعام کرده است این است که خداوند پروردگار ماست!

آیا این معنی را فهمیده ای؟ این جوان کم سن و سال احساس می کند بزرگ ترین نعمت در هستی این است که امور ما فقط در دست پروردگار ماست . او سرپرستی ما را بر عهده دارد، دل و دست ما را می گیرد و ما را به راه خیر و صلاح می رساند… پس بزرگ ترین نعمت این است که خدا_ فقط خدا_ پروردگار توست.

ای برادر، این معنی را احساس کن که تو از آن چه کسی هستی؟ آیا تو بنده ی خودت هستی؟ آیا تو بنده ی شهوت هایت هستی؟ آیا تو بنده ی ثروت هستی؟ مبادا از این افراد باشی، چون رسول الله علیع بندگان دنیا، شهوت ها و زینت ها دعا کرده و فرموده است :

" تعس عبد الدراهم.. تعس عبد الدینار.. تعس عبدالقطیفه.. تعس عبد الخمیصه.. تعس و انتکس، و اذا شیک فلا انتقش"

" بدبخت شود بنده ی درهم،سیه روز شود بنده ی دینار، بیچاره باد بنده ی پارچه.. نابود باد، به زمین بخورد و چون خاری به بدنش رود نتواند آن را بیرون بیاورد! "

آیا شیرینی نماز را چشیده ای؟!

ابن تیمیه گوید : اهل دنیا بیچاره اند، از دنیا رفتند و شیرین ترین چیزی را که در آن است نچشیدند. به او گفته شد : شیرین ترین چیزی که در آن است چیست؟

گفت: محبت و عشق به الله عزوجل.

ای کسی که گریه را در نمازت در برابر خدا تجربه نکرده ای، تو بیچاره هستی.

ای زنی که به خاطر گناهی که انجام داده ای احساس نکرده ای که بدن و قلبت از ترس خدای واحد قهار می لرزند، تو بیچاره هستی.

برادرم، وقتی در نمازت بر خدا وارد می شویآیا برای یک بار هم شده تبسم نموده ای؟

بدان که حرکت های زیاد در نماز دلالت دارد بر عدم حضور دل و عدم خشوع آن برای خدا که پروردگار عالمیان است. به خاطر این وقتی سیدنا عمر(رض) مردی رادید که در نماز با ریشش بازی می کند گفت : اگر قلب این خاشع می شد اعضایش نیز خاشع می شدند.

راست فرمود، چون اعضا آینه قلب هستند و از کوزه همان برون تراود که در اوست.

وقتی به مردم که نماز می خوانند نگاه کنی چیز شگفت انگیزی می یابی، عده ای با سرعت شگفت انگیزی قیام، رکوع و سجده می کنند، تو گویی کودک شده اند، موتوری در آن ها کار گذاشته شده است. به عنوان مثال در دو دقیقه یا کمتر نماز ظهر یا عصر را می خوانند. ممکن است که آن را فشرده کنند و آن را در یک و نیم دقیقه بخوانند، سجده را با رکوع بخوانند، کمرشان را از رکوع بلند نکنند، بلکه بلافاصله بعد از رکوع به سجده بروند!

به عنوان مثال شاید کسی را ببینی که در کنار آینه نماز بخواند و به نگاه کردن در آینه مشغول باشد یا در کنار تلویزیون نماز بخواند تا وقتی که یکی از دو تیم گل بزنند متوجه بشود!

ما نباید شاهد چنین نمونه هایی باشیم، باید از خدا بلند مرتبه شرم کنیم. شاید خواهری را ببینیم که در میان نماز چشمش به لکه ای در سقف اتاق بیفتد، پس با خود بگوید : بعد از خواندن نماز این لکه را پاک می کنم. به این وسیله شیطان او را از نماز و خشوع خارج می کند. شاید برادری را ببینی که در حال نماز خواندن است و بچه اش مرتکب اشتباهی می شود، پس صدایش را بلند می کند تا توجه پسرش را جلب کند، آیا این جایز است!؟

شاید فردی دیگر فکرش مشغول مسابقه ای است که بعد از مدتی شروع می شود، پس در هنگام نماز به ساعتش نگاه می کند تا وقت باقی مانده را حساب کند و در آن وقت نمازش را تمام کند.

 

 برگرد نماز بخوان، چون تو نماز نخواندی

چه قدر فاصله است میان این صحنه هایی که برای ما پیش می آید و شیوه ی نماز خواندن پیامبر(ص) صحابه (رض) تابعین و صالحین. نماز عبارت از چند حرکت اتوماتیک، بدون حضور دل یا درک مفاهیم قرائت شده نیست. روزی رسول الله (ص) در مسجد نشسته بود که مردی وارد شد و به رسول الله (ص) سلام گفت. رسول الله (ص) جواب سلامش را داد. آن مرد برخواست و نماز خواند، وقتی نمازش را تمام کرد نزد رسول الله (ص) رفت و به او سلام گفت. رسول الله (ص) جوابش را داد سپس به او فرمود : باز گرد نماز بخوان چون تو نماز نخواندی.

 آن شخص رفت و دوباره نماز خواند سپس برگشت و سلام گفت. رسول الله (ص) جوابش را داد، سپس به او همان دستور را داد: بر گرد و نماز بخوان چون تو نماز نخواندی.

آن مرد باز هم این کار را کرد سپس برگشت و سلام گفت. رسول الله (ص) جوابش را داد که بار دیگر نمازش را اعاده کند.

آن مردگفت : قسم به ذاتی که تو را به حق فرستاده است من چیزی غیر از آن چه انجام دادم نمی دانم ، به من آموزش بده.

رسول خیر خواه و امین به او فرمود : هنگامی که برای نماز ایستادی تکبیر بگو، سپس هر چه را که از قرآن برایت میسر است بخوان، سپس رکوع کن تا در حالت رکوع آرام بگیری، سپس بر خیز تا درست بایستی، ( یعنی هر بنده ای در جایش قرار بگیرد ) سپس سجده کن تا درحالت سجده آرام بگیری، سپس بنشین تا در حالت نشستم آرام بگیری، سپس سجده کن تا در حالت سجده آرام بگیری و این را در تمام نمازت اجرا کن.

از رسول الله (ص) در مورد نگاه کردن به اطراف در نماز سؤال شد. فرمود :

" هو اختلاس یختلسه الشیطان من صلاه العبد "

" این اختلاس ( کش رفتن ) است که شیطان از نماز بنده اختلاس می کند. "

و فرمود :

" إن أسوأ الناس سرقه الذی یسرق صلاه "

قالوا : یا رسول الله، و کیف یسرق؟

قال : " لا یتم رکوعها، و لا سجودها ".

" بدترین دزد، کسی است که از نمازش می دزدد. "

گفتنتد : چگونه می دزدد یا رسول الله ؟

فرمود : ( رکوع و سجده اش را به طور کامل انجام نمی دهد. )  

 در حدیث دیگری آمده است : " وقتی انسان نمازی می خواند که رکوع و سجده اش را کامل انجام نمی دهد، آن نماز مثل پارچه ای نامرغوب پیچیده می شود و به صورتش پرت می شود و نماز می گوید : خدا تو را ضایع کند همان طور که مرا ضایع کردی، وقتی رکوع و سجده اش را کامل انجام بدهد مثل پارچه ای  خوب و مرغوب پیچیده می شود و نماز برایش دعا می کند و می گوید : خدا تو را حفظ کند همان طور که مرا حفظ کردی. "

هم چنین رسول الله (ص) می فرماید :

" إن الله عزوجل یقبل علی العبد فی الصلاه ما لم یلتفت فإذا صرف وجهه انصرف عنه "

" تا زمانی که بنده در نماز به این طرف و آن طرف نگاه نکند خدا رو به طرف او می کند، وقتی بنده رویش را گرداند خدا رویش را از او می گرداند. "

تو را به خدا قسم بعد از چند ثانیه خداوند رویش را از نمازت بر می گرداند!؟

آیا تحمل و تصور می کنی که پروردگارت از تو روی بگرداند؟ آیا شرم نمی کنی که وقتی خدا به تو نگاه می کند تو به کسی دیگر نگاه کنی؟!

بترس از این که خدا در نمازش به تو نگاه نکند، چون رسول الله (ص) می فرماید :

" لا ینظر الله إلی صلاه عبد یقیم صلبه بین رکوعه و سجوده "

" إن العبد إذا أقبل علی صلاته ثم التفت یقول الله تعالی : أإلی خیر منی؟! "

" خداوند به نماز بنده ای که پشتش را در حالت رکوع و سجده برابر نمی کند نگاه نمی کند. "

" وقتی بنده به نماز می ایستد سپس به اطرافش نگاه می کند خداوند می فرماید آیا به بهتر از من نگاه می کنی ؟ "

خداوند می پرسد : آیا بنده ام بهتر از من پیدا کرده است ؟ معبودی رحیم تر از من یافته است ؟

برادرم بدان که معیار قبولی نماز حضور دل و فهم عقل است، به این جهت رسول الله می فرماید : " لیس للمرء من صلاته دلا ما عقل منها ".

" فقط آن چه را که شخص از نمازش می فهمد برایش می ماند. "

یعنی شاید مسلمان نمازش را به پایان برساند و یک حسنه هم کسب نکند، فقط فریضه را از گردنش ساقط کرده است. یعنی آن را ادا کرده و گناه بازخواست شدن به خاطر ترک کردن را از خود دور کرده است، چرا که او یک آیه، یا یک بسم الله و یا یک دعایش را نفهمیده است، چون با قلب غافل و فراموش کار نماز خوانده است.

خداوند متعال داوری عادل است و مزد هم به اندازه ای زحمت است، به این خاطر رسول الله (ص) می فرماید :

" إن الرجل لیصلی الصلاه فلا یکتب له إلا ثلثها أو ربعها أو نصفها أو سدسها أو ثمنها أو عشرها ".

" به راستی که شخص نماز می خواند و به جز یک سوم، یا یک چهارم، یا نصف، یا یک ششم، یا یک هشتم و یا یک دهمش برایش نوشته نمی شود. "

به من بگو ببینم چه قدر از نماز های ما را خدا برای ما می نویسد؟

تصور کن که تو بر یکی از پادشاهان، یا یک رئیس و یا یک مدیروارد شدی، سپس او را ثنا و ستایش نمودی و درجلوی او مؤدب و مطیع ایستادی، چگونه به تو پاداش می دهد؟ اگر پاداش بنده به بنده این چنین باشد پس پروردگار تمام بندگان به تو چگونه پاداش می دهد؟!

————————————————–

منبع : عبادت ها مؤمن / مؤلف : دکتر عمرو خالد / مترجم : دکتر محمد ابراهیم ساعدی رودی / انتشارات: واسع

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا