زن خانواده

مشارکت زنان در جامعه اسلامی – 1

مشارکت زنان در
جامعه اسلامی – ۱

( صدر اسلام و عصر
خلفای راشدین )

تهیه و تدوین :
شهلا جنگی / فوزیه خدامرادی

از دیدگاه قرآن
شریف ترین مخلوق در پیشگاه خدا که به زیبا ترین وعالی ترین وجه آفریده شده انسان
است که تحت عنایت الهی قرار گرفته و با الهام،تعلیم وعقل آراسته گردیده وبر سایر
موجودات برتری یافته است.خداوند منان می فرماید:(ولقد خلقنا الإنسان فی احسن تقویم)   انسان برای خلافت وجانشینی خدا در زمین آفریده
شده است واستعداد های لازم را دریافت کرده است. هر چند اصل انسان از خاک است ولی
چنان شرافت روحی ومعنوی به او داده شده که عقل از درک آن عاجز وناتوان است .چه چیز
بزرگتر از روحی است که خدواند آن را به نام روح خود اعلام فرماید وآنرا به خود
نسبت دهد وبه فرشتگان دستور دهد که برای جسمی که این روح را در بر دارد سجده کنند.

(فإذا سوّیته و
نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین)[۱]

انسان به واسطه این
روح از سایر موجودات جدا گشته وبه صورت عالم جدا وبرتر درآمده است دارای قدرتی است
که میتواند جهان را بشکافد وآنرا تسخیر کند ودر خدمت خود درآورد برای رسیدن به
مقاصد وامیال بی شمارش از جانب خدا کمک می شود. زمین و آسمان در اختیارش می باشد:

(سخرلکم ما فی السموات
وما فی الأرض جمیعا)[۲]

این انسان آفریده
خداست اما افریده ای که دارای جایگاه ویژه که مقام ونقش ومسؤلیتی در این هستی
پهناور بر دوش می کشد و آنکه  این مکانت
وشخصیت را به او ارزانی داشته همان آفریده گار خود والله جل جلا له می باشد .

زن از دیدگاه
اسلام:

بعداز بررسی دیدگاه
 کلی اسلام نسبت به انسان باید این نکته ای
اساسی را متذکر شده وبر آن تاکید کنیم وآن اینست که انسانی که ما از مقام شامخ
والهی آن صحبت کردیم از دو جنس زن ومرد تشکیل گردیده است واین واقعیت گاهی مورد بی
توجهی وچشم پوشی قرار گرفته ودیدگاهای متفاوتی را نسبت به زن به عنوان نصف جمعیت
انسانی بوجود آورده است.

بدون شک میان این
افکار واندیشه ها،اندیشه اسلامی با داشتن دیدگاه میانه حقوق ودستاوردهای مهمی به
زن اعطا کرده است وبرای بهتر متوجه شدن این امر کافی است نگاهی گذرا را به اوضاع
زن پیش از اسلام در ادوار وتمدن های گذشته مختلف انداخته شود (که در این مقاله نمی
گنجد)حال به بررسی دیدگاه اسلام به طور اختصار می پردازیم:

دیدگاه اسلام نسبت
به زن با همه ادیان وافکاروملت های پیش از آن فرق وتفاوت دارد اسلام از این دیدگاه
حقوق ووظایفی برای زن قائل است حدوسط بین افراط وتفریط ودراین مورد ثابت وغیر
متغییراست وزیر بنای تفکر اسلامی در برابر زن به حساب می آیدوآنراملاحظات خارج از
خود در نظر نگرفته است تا درمعرض تغییر وتبدیل باشد همان گونه که نزد ملل دیگر
همواره دستخوش تغییر وتبدیل بوده است لذا اسلام دیدگاه مردم به زن رادر جهت درستی
قرار داد وپیوند میان زن ومرد را بر اساس مساوات وبرابری انسانی قرار داد هردو
دوشاخه تنه واحد به حساب آوردواین تفکر پوچ را که زن ذاتا از مرد ضعیف تر است در
هم ریخت وباطل ساخت ومشارکت هر دو در اخوت بشری ووحدت معنی انسانی بیان داشت.ودر قرآن
می فرماید:[۳]

«ای مردمان
ماشمارااز مردوزنی آفریده ایم وشما را تیره تیره وقبیله نموده ایم تا همدیگر را
بشناسید بی گمان گرامی ترین شما نزد خدا متقی ترین شمااست».

خداوند در این آیه
اخوت وپیوند نسبی میان زن ومرد رامقرر داشته وهردورا به لفظ ناس که شامل همه افراد
انسان است موردخطاب قرارداده است که همه راازیک پدرومادرآفریده وهر دو نسبت به هم
شیفته وهمتای همدیگر به حساب می آیند .

پیامبر(ص)می
فرماید: النساء شقائق الرجال [۴]  

«به راستی زنان
همتای مردانند».

اخوت واشتراک نسبی
مقتضی مساوات است چون یکی ازاین دو شقیق در نسب پدر ومادر بهری بیشتری ندارد (بهی
الخولی )زن بدون کم وزیاد در نسب با مرد مساوی است .

برای تأکید بر این
مساوات نگاه خود انسانی میان آن دو هریک را از نظر کرامت نزد خدا منوط به تفاوت در
تقوا وانجام اعمال صالحه قرار داده است نه دایره انسانیت چون انسانیت هردو یکسان
است.وقتی که خداوند زن ومرد را ازیک اصل واحد آفرید زن را به عبث وبدون فایده نیا
فریده بلکه خداوند نقش مهم انسانی زن را بیان فرموده است:

«او آن کسی است که
شما را از یک جنس آفریده و همسران شما را از جنس شما ساخت تاشوهران در کنار همسران
بیاسایند.»[۵]

«بلکه آرامش
واطمینان روحی آن دو رابه کمک همدیگر یکی از اهداف آفرینش قرار دادتابه کمک همدیگر
این کره زمین راآبادسازند.زن را آفرید تاشریک زندگی مرد باشد وآرامش وفراغت خاطر
خویش را با وی به دست آورد ومودت ومحبت آن دو را با هم نعمتی است بزرگ که خداوند
بدان بر مرد منت نهاد ویکی از نشانه های خدا این ست همسرانی را برای شما آفرید تا
در کنارآنان بیا رامید وبین شما وایشان مهرو محبت انداخت مسلماًدر اینگونه خلقت
نشانه ها ودلایلی بر عظمت وقدرت خدا است برای افرادی که می اندیشد»[۶]

براساس همین اشتراک
در عنصر انسانی مرد را ولد وزن را ولده نامیده اند وهر دو را یکسان شایسته احسان
واکرام به عمل آورده که این خود گرمای اصل انسان وتکوین وی است

«خدا را عبادت
کنیدوهیچ چیزی  را شریک او نکنید وبه
پدرومادرنیکی کنید »[۷]..وزن
در قصاص با مردشریک است

ودرآن(تورات)بر
آنان مقرر داشتیم انسان در برابرانسان قرارداد.[۸]

«ای ایمان آورندگان
در باره ی کشتگان قانون قصاص بر شما فرض شده است)[۹] پس
باید دانست که زنان همچون مردان با سنگین دعوت اسلامی وتکالیف شرعی رابه دوش دارندواین
خود بزرگترین دلیل است بر انسانیت زن ومساوات وی با مرددر این باره خداوندمی
فرماید: (مردان وزنان ومؤمن برخی دوستان و یاوران برخی دیگراند همدیگررا به کار
نیک می خوانند واز کاربد باز می دارندونماز چنان که بایدمی گذارند وزکات را می
پردازند واز خدا وپیغمبرش فرمانبرداری می کنند آنان کسانی هستند که خداوند به زدوی
ایشان را مشمول رحمت خود می گرداند زیرا خداوند توانا وحکیم است. »[۱۰]

پیامبر در اجرای
فرمان خدا از زنان نیز همچون مردان بیعت می گرفت.

خداوند [۱۱]خطاب
به پیامبر می فرماید:

«ای پیامبر هنگامی
زنان مؤمن پیش تو بیایند بخواهند با تو بیعت کنند وپیمان ببندن براینکه چیزی را
شریک خدا نسازند ودزدی نکنند ومرتکب زنا نشوند وفرزندانشان را نکشند و به دروغ
فرزندی را به خود وشوهر خود نسبت ندهند که زاده 
ایشان نیست ودر کار نیک از تو نا فرمانی نکنندو با ایشان بیعت کن وپیمان
ببند وبرای شان از خدا آمرزش بخواه مسلما خدا آمرزگار ومهربان است.»

نقش حساس زنان
مسلمان در پیکار علیه شرک وکفر پوشیده نیست که زخمی ها رادرمان وبه پشت صحنه جنگ
منتقل می نمودندحتی اسلام ازنظر سیاست جنگی به زنان حق داده است که در صورتی که
مصلحت بدانند به دشمنان جنگی امان وپناه بدهند ودر این مورد کسی حق تعدی به چنین
شخص یا اشخاصی ندارد.

در صحاح آمده است:در
معجم الاوسط[۱۲]

که ام هانی در فتح
مکه به نزد رسول خداآمد وگفت ای رسول خدا علی برادرم گمان می کندمردی را که من
امان وپناه داده ام خواهد کشت وآن مردفلان ابن هبیره است پیامبر فرمود:«ای ام هانی
کسی را که تو پناه داده ای ما نیز پناه داده ایم»

پس اینها بزرگ ترین
دلایلی هستند برای اثبات انسانیت هم تراز مردان برای زنان .    

 

بعدا از قبول اسلام
رسول خدا به فرمان الهی ارزشها را جایگزین ضد ارزشها کرد وزن توانست در سایه اسلام
حقیقت خویش را در یابد ونه تنها از اینکه زن آفریده شده است احساس ذلت نکند بلکه
بر آن فخر ورزد زن مسلمان باید افتخار کند که می تواند با تربیت فرزند نیک خانواده
ای نیک تحویل جامعه دهد وسرانجام جامعه را سامان بخشد. در عصر صدر اسلام زن جایگاه
خود را دریافت واز عذاب وگوشه نشینی نجات یافت در این عصر زنان جلسات علمی
،اختصاصی با رسول خدا ترتیب می دادند واز آن حضرت کسب فیض می کردند ووقتی به وظیفه
دینی واسلامی خود واقف می شدند دوشادوش مردان در عرصه های مختلف به ایفای نقش می
پرداختند تا جایی که در جنگ های طاقت فرسا نیز به مجاهدین می پیوستند وبه خدمات
ومداوای مجروحین ودر صورت لزوم حتی به نبرد تن به تن می پرداختند.

ازافتخارات زنان
صدراسلام همین بس که اولین شهیدی که در راه اسلام جان خویش را نثارکرد زن
بود(سمیّه رضی الله عنها)واولین کسی که به ندای محمدی لبیک گفت نیززن بود(خدیجه
رض)

آنها در تمامی
زمینه هاای که برای آنها مقدور بوده فعالیت می کردندواین طور نبوده که درخانه
بنشینند وبه بهانه اینکه زن هستند از زیر بار مشکلات شانه خالی کنند .شرکت آنها در
جهاد ونبرد دوشادوش مردان وپرداختن به دعوت وارشاد دین مبین اسلام …..همه
بیانگراخلاص، تقوا،جان نثاری ها وایمان راسخ این بزرگ زنان مسلمان است ونشان می
دهد که تاسرحد جان به دفاع از آیین خویش پرداخته اند.

در ابتدای بحث
اشاره ای جداو همه جانبه به دو شیر زن از زنان گرامی پیامبر اسلام می کنیم که در
همه عرصه های اسلام حضور دائم ومفید داشته اند واز جان ومال خود در راه اسلام دریغ
ننموده اند:

۱-ام المؤمنین
عایشه (رضی الله عنها):

اکنون صحبت از شیر
زنی است که تحصیلکرده ی هیچ دانشگاهی نبوده که امروزه شیوه ادب وروش زندگیش را
مورد تحقیق وجستجو قرار داده ویکی از منابع بسیار مهم وموثق در روایات است وهمه
علمای تاریخ اسلام به دنبال احادیثی بوده وهستند که وی از پیغمبر نقل کرده است

این شخصیت بزرگوار
دختر ابوبکرصدیق که پیامبر مکرم درتکریم وتجلیل از پدر عایشه می فرمایند :[۱۳]

{(هر کسی را که به
اسلام دعوت کردم قدری دو دل بود وفکر می کرد مگر ابوبکر صدیق که وقتی او را به
اسلام خواندم بلا فاصله مسلمان شد واز هیچ ثروتی به اندازه ثروت ابوبکر در راه اسلام
استفاده نبرده ام.)

ودر از تجلیل از
مادر عایشه می فرمایند
)اگر کسی می
خواهد یکی از حوریان بهشت را مشاهده کند ام رمان را بیند .)}

در اینجا باید
اشاره کنیم که پیغمبر اکرم(ص)بنا به دلایل وحکمت های خاصی با زنان متعدد ازدواج می
کرد .پیامبر(ص)از هوش،حافظه وتعقل سرشار وفوق العاده حضرت عایشه از همان کودکی اش
آگاهی داشت وفلسفه ازدواج با عایشه آن بود که او همه دانش وآداب خانه پیغمبر را
یاد بگیرد وبدین ترتیب بود که عایشه تبدیل به معلمی دانا برای همه زنان وحتی مردان
شدوبه راستی این بانوی گرامی علاوه بر زنان مردان نیز از دانشش بهره ها می بردند.

پیامبر شرم داشتند
که هرچیزی را برای زنان توضیح دهند بنابراین این مسائل را برای عایشه بیان فرموده
و وی نیزبه خوبی مسائل را درک می کرد وآن را برای زنان مسلمان با توضیحی روشن بیان
می نمودوآنها را توجیه وراهنمایی می کرد.

بعداز خدیجه
وفاطمه،عایشه بزرگترین زن در اسلام است وتا زمانی که زنده بود ودرمسائل دینی وفقهی
داناترین وآگاه ترین زنان به حساب می آمده ودر شریعت وتاریخ وادب اطلاعات بسیاری
وسیعی داشته است.در مداوا و طبابت نیز صاحب نظر بود ودارای زبانی فصیح بوده واگر
شعر می گفت هیچ شاعری به پایش نمی رسید.

دانشمندان عصر
پیامبر برای دریافت پاسخ سؤالا تشان نزد عایشه می رفتند وعایشه برای خویشاوندانشان
به منزله،سیاستمداری دانا بود واز آداب زندگی وسیاست وجنگ آگاهی کافی داشت .پیامبر
عایشه را بسیار دوست می داشت وبهترین اوقاتش را بیشتر در خانه عایشه می گذراند و
بسیاری از اوقات وحی را در آنجا دریافت می کردندوبرسر زانوی عایشه جان پاک را به
خداوند تسلیم کردند.

درباره دانش و
معارف عایشه روایت کرده اند:

ابوموسی اشعری می
گوید:«ما نزدیکان پیغمبر(ص)هروقت پرسشی داشتیم به حضرت عایشه رجوع می کردیم.»

الاحنف می
گوید:«پای صحبت خلفای راشدین وبسیاری دیگرازاصحاب رسول خدا(ص)نشسته ام

وگوش کرده ام ولی
تابه حال فصیحتر وبلیغتر از سخنان عایشه نشنیده ام.»

حضرت عایشه انواع
کمبود ها راتحمل می کرد حتی پیش می آمد تا چند روز هیچ غذایی در خانه عایشه طبخ
نمی شد و به آب و خرما قناعت می کردند وبا این وجود اوزنی آرام وصبور بود.

فقر در نظر اوموجب
مصیبت نبود واز ثروت زیاد نیز مغرور نمی شدآنقدر عزت نفس داشت که جهان ومادیات آن
در نظرش کوچک می نمود وهمیشه آن کاری را می پسندید که موجب خشنودی پیغمبر گردد.

عایشه بسیار دوست
داشت که مادر شود امّاتقدیرخداوندی هیچ فرزندی را به او عطا نکرد وبه خاطر اینکه
از این نعمت الهی محروم نگردد.عبد الله بن زبیر برادرزاده اش را بزرگ کرد.

بعد از بازگشت از
حجهالوداع بود که بیماری حضرت محمد شدت گرفت از همه زنان شان دیدن کردند وپیش حضرت
عایشه برگشتند ودر حالی که سر مبارکشان در آغوش عایشه بود فرمود:(همدم بزرگ وگرامی
ام در بهشت)بل رفیق الأعلی فی جنه،عایشه گفت:من هم گفتم:(به خدا به شما گفتند
انتخاب کن وانتخاب کردی ).خیرت فاخترت والذی بالحق[۱۴] ودر
حالی که سر شان در آغوش عایشه بود وفات کرد ندودر خانه عایشه به خاک سپرده شدند.

عایشه چه در حال
حیات وچه بعداز وفات سر چشمه فیاض وپر برکت از سیره وسنت واحادیث پیغمبر اسلام بود
واولین زن داانشمند در زمان خودش بود .امام زهری می گوید:«اگر دانش عایشه را با
دانش تمام زنان پیغمبر(ص)وهمچنین همه زنان جهان مقایسه کنیم  می بینیم که دانش عایشه بالاتر وبیشتر بوده
است».

عایشه چند هزار
مورد ازگفته  های پیغمبر (ص)را از حفظ داشت
ودو هزاروصدوده فرموده پیغمبر(ص)در بین شش کتاب (صحیح بخاری،صحیح مسلم،سنن
ابوداود،سنن نسایی،سنن ابن ماجه وسنن ترمذی)از زبان حضرت عایشه نقل شده است.

وسرانجام این بانوی
گرامی در روز سه شنبه هفدهم رمضان سال پنجاه وهفت هجری در سن ۶۸سالگی  وفات کرد وابو هریره بر سر جسد مبارکش نماز
خواند وبنا به وصیت نامه خودش در تاریکی شب وروشنایی چراغ های روغنی در قبرستان
بقیع به خاک سپرده شد.

که درود و رحمت
خداوند بر او باد.

 

 ۲-ام المؤمنین خدیجه(رضی الله عنها):

یکی از بزرگترین
زنان اسلام که دین مبین اسلام را با تمام وجود پذیرا شد وهمه مال وثروت ،امکانات
،آسایش فکر،هوش جسم وجانش را فدای اعتقادات اسلامی کرد وبعداز بعثت پیامبر تمام
وجود خود را در راه تأیید وحمایت از ایشان وپیشرفت واعتلای اسلام قربانی کرد وهمه
را در طبق اخلاص نهاد دردوران جاهلیت خدیجه به (امم هند.شاه زن)قریش مشهور بود زنی
سربلندومحترم صاحب ثروت بسیار بوده است درخانوادهای بزرگوار متولد شده وبا خلق
وخوی نیکو وکریمانه پرورش یافته به همین خاطروی به عقل وهوش سرشاروفضل وکمال بسیار
شناخته می شد.

خدیجه قبل از اسلام
دو بار شوهرکرده اوازشوهر اولش پسرودختری به نامهای (هاله ،هند)داشته است.

حضرت خدیجه مال
وثروت فراوان خود را مال التجاره اش قرار داده واشخاص مطمئن رابرای تجارت استخدام
می کرد تااینکه بادرخواست ابو طالب وباتوجه به شهرتی که حضرت محمد(ص)درصداقت
وامانتداری داشت حضرت رابرای تجارت شایسته دانست وحضرت با سرمایه خدیجه راهی
سرزمین شام شدند وحضرت خدیجه برای شناخت بیشتر حضرت محمد(ص)ومحافظت بیشتراز مال
التجارهش یکی از مستخدمانش رابه نام میسره همراه کاروان فرستادند.

بعدازمدتی کاروان
با سودوفایده فراوانی به مکه بازگشت وخدیجه درباره حضرت سوالهای از میسره
نمود.خدیجه با زیرکی خاص خود متوجه  امانت
داری و وجود پاک وبلند آن حضرت گردید وبه همین خاطر از ته دل به ایشان علاقمند گشت
ودوست داشت بااوازدواج کند.

خدیجه به وسیله یکی
از دوستان صمیمیش تمایل آمادگی برای ازدواج را با حضرت(ص)در میان نهاد ودر نتیجه
خدیجه با مهریه (دوشتر نر)به عقد حضرت در آمد.

خدیجه دو پسروچهار
دختر به نامهای (قاسم- عبدالله- زینب- رقیه- ام کلثوم- فاطمه)از پیغمبر(ص)به دنیا
آورد.

هیچ گاه ازیادها
نمی رود .آن زمانی را که پیام خداوند توسط جبرئیل برپیغمبرش نازل شد وخدیجه مأمن آرامش
بخش وتسلی ده حضرت محمد (ص)بود وبعد از خداوند پشت وپناه پیغمبر(ص)در آغاز رسالت
عظیم اش بود.

بعد از اینکه
پیامبر (ص)ماجرای اولین دیدار خودبا ملکوت وحی رابا خدیجه درمیان نهاد خدیجه بدون
اینکه دچار کمترین دستپا چگی ونگرانی شود شوهرش را آرام کردوتسلی خاطر داد وبا
سخنانی بسیار حکیمانه ونوید بخش وبا دلی که ازایمان لبریز بود ایشان را دلگرمی
داده گفت:ای ابوالقاسم ،ما درپناه  خدا
هستیم واین واقعه بر تو مبارک است پس محکم واستوارباش وبیمی به دل راه مده،به آن
خدای که جانم دردست قدرت اوست مدتها است که آرزومندم تو پیغمبراین مردم باشی، خدا
با تو است چونکه:صله رحم به جا می آوری و راستگو وامانت داری ومهمانانت راگرامی
میداری وبر راه راست وطریق هدایت میروی.

دل پیغمبر(ص)از
گفته های خدیجه شادشد ونیرو وانر‍‍ژی  پیدا
کرد وخدیجه آرام آرام پیغمبر(ص)را به محل خوابشان برد و بعد از به خواب رفتن
پیامبر خدیجه   به سوی منزل عموزاده اش
ورقه ابن نوفل رفت و تمام واقعه را برای او که مردی پارسا وسالخورده و دانشمندبود
باز گو کرد.

حرفهای خدیجه تمام
نشده بود که ورقه سرش رابلند کرد وبا صدای محکم گفت:((قدّس،قدّوس،قسم به آن کسی که
جانم در دستان اوست اگر حرفم را باور می کنی به تو می گویم که همان فرشته ای که
برموسی وعیسی نازل شده بود همان فرشته بر شوهر تو هم نازل شدوشوهرت به پیغمبری
مردم بر گزیده شده  به او بگوکه استوار
ثابت قدم باشد.

خدیجه با خوشحالی
تمام در پوست خود نمی گنجید شتابان به منزل بازگشت متوجه شد که شوهرش هنوز در خواب
است دلش نیامد بیدارش کند منتظر ماند تا از خواب بیدارشد.خدیجه با ملا طفت خاصی
ماجرا را برایش نقل کرد ومقام مبارکش را به او تبریک گفت واوّلین کسی بود که به
اوایمان آورد .

خدیجه تا آخرین
روزهای حیاتش مرهم دردها وغمگسارناراحتی های پیغمبر بود و واقعا دلش را تسکین می
دادوآرام می کرد.اوچهار دختر برای پیغمبر به دنیا آورد که یکی از آنها فاطمه است
واز او فرزندانی متولد شد(حسن و حسین)که نوه پیغمبر(ص) می باشند وعبدلله بن عباس
نقل کرده است:پیامبر (ص)چهار خط بر روی زمین کشیدن وفرمود می دانیدآنها  چه هستند؟گفتند:[۱۵]

 خدا وپیغمبرش بهتر می دانند فرمودند: نیکو ترین
زنان جهان چهار نفرند:«مریم دختر عمران وآسیه دختر مزاحم وخدیجه دختر خویلد و
فاطمه دختر من ».

علاوه بر این خدیجه
دو نفر از مؤمنان بسیار مخلص وشجاع را برای پیامبر(ص)

تربیت کرد که بعدها
از بزرگان اصحاب شدند ودر راه اسلام فداکاریهاوجان فشانی ها کردند یعنی:حضرت علی
پسر ابو طالب وحضرت زید پسر حارث .

خدیجه در هنگام
محاصره اقتصادی همه جانبه که توسط اهالی مکه به خصوص قریش به اجرا درآمد در شعب
ابی طالب در سن ۶۵ سالگی وفات یافت.ودر  الحجون به خاک سپرده شد.

درود ورحمت حق بر
او باد.

 

 حال به نمونه های عینی وعملی حضور دیگر زنان در
صدر اسلام در جوانب مختلف(در عرصه دعوت،تربیت نسل ،سیاسی واجتماعی ……) اشاره
می کنیم:

در عرصه دعوت:بعضی
از آیات قرانی در نهایت صراحت به قیام زنان برای دعوت مردم به سوی خداوند متعال
اشاره دارند. مانند این آیه شریفه:

(والمؤمنون
والمؤمنات بعضهم أولیاءبعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر )[۱۶]

«مردان با ایمان
وزنان با ایمان سرپرستان یکدیگرند؛امر به معروف ونهی از منکر می کنند.»

از معنای این آیه
در می یابیم که زنان در دعوت وتبلیغ اسلام با مردان همراهی ومشارکت دارند؛زیرا
،زنان نیز همانند مردان انسان های هستند که آیین اسلام را گردن نهاده اند وبه آن
ایمان آورده اندوآن را تصدیق کرده اند وباوردارندوبا پیشوایان اسلام بر سر آن بیعت
کرده اند.حال به نمونه هایی از بزرگ زنانی که در صدر اسلام در ایمان آوردن زنان
ومردان گامی بر داشته اند می پردازیم:

۱-امّ شریک اسدی:از
نخستین زنانی بود که اسلام در قلب وروحش جای گرفت واسلام آورد.به طور پنهانی بر
زنان قریش وارد می شد وآنان را دعوت میکرد.وبه اسلام آوردن تشویق وترغیب می نمود.تا
اینکه اسلام در میان زنان رواج گرفت.اهل مکه متوجه کار های اوشدند ؛اورا گرفتند
وگفتند :اگر به خاطر قوم وقبیله ات نبود چنین وچنان برسرت می آوردیم ،اما اینک
تورا به آنها باز خواهیم گردانید؛ام شریک می گوید :مرا بر شتری که هیچ گونه وسایل
آسایشی بر پشت شتر تعبیه نشده بود سوار کردند وسه روزمرا بی آب وغذا رها کردند در
آن سه روز حتی صدای هیچ کس را نمی شنیدم .ووقتی اقامت می کردند مرا زیر تابش
مستقیم نور خورشیددربندمی کردند وخودشان در سایه پناه می گرفتند وآب وغذا را از من
باز می داشتند.واین کار تا از آن محل کوچ می کردند ادامه داشت.در جای دیگر که
اقامت کردند دوباره مرا دست وپا بسته رها کرده بودند وخودشان در سایه پناه گرفته
بودند ؛ناگهان من چیز خنکی را روی سینه ام احساس کردم.ظرف آبی بود دست دراز کردم
وآ ن ظرف آب را نوشیدم .آنگاه بالا رفت ودوباره باز گشت باردیگر دست دراز کردم
واندکی از آن را نوشیدم؛آنگاه بالا رفت،میگوید این عمل چندین بار برایم تکرار
شد.آخرین بار،ظرف آب را رها کردند ورفتندمن آن را نوشیدم تا سیراب شدم،وبقیه آن را
روی لباس وبدنم پاشیدم .وقتی آنها بیدار شدند شگفت زده آثار پاشیده شدن آب را
بربدن من دیدن ومرا باوضع رو به راه مشاهده کردند .گفتند خودت رااز بند رهاکردی
واز مشک ماآب نوشیدی ؟گفتم نه به خدا سوگند،چنین نکردم،وماجرا چنین بود وچنان بود
گفتند اگر راست بگویی دین تو بهتر از دین ماست!وقتی مشک های آ بشان را بررسی کردند
دریافتند به همان صورتی که بوده اند،همچنان هستند.در آن هنگام اسلام آوردند.من نیز
نزد پیامبر اکرم (ص)رفتم وخودم را بدون هیچ مهریه ای به آن حضرت هدیه کردم ،وایشان
نیز با من ازدواج کردند.

 

۲-ام سلیم (که
مهریه اش اسلام بود):وی از نخستین زنانی بودکه برای دفاع از اسلام با زبان وسلاح
به پاخاست،رسول خدا (ص)در باره او فرمودند:وارد بهشت شدم دیدم رُمیصاءِ،همسر ابو
طلحه،ام سلیم آنجا است.او یکی از با فضیلت ترین زنان مسلمان از نظر دین وایمان
وقوت برهان بوده است .یکی از نمونه های دعوت او این است که:از انس بن مالک روایت
شده است که گفت:ابوطلحه پیش از آنکه اسلام بیاورد از ام سلیم خواستگاری کرد او گفت
که من شدیدا به تو علاقه دارم ونمی توانم تقاضای تو را رد کنم .اماتو کافری ومن
زنی مسلمان.اگر مسلمان شوی همان اسلام آوردن تو مهریه من می شود وچیز دیگری را از
تو نمی خواهم.ام سلیم به اوگفت تو نمی دانی خدایی که تو می پرستی تکه چوبی است که
ازیکی از درختان روی زمین که حبش بن فلان آنرا تراشیده است،پاسخ دادچرا،می
دانم!گفت آیا شرم نمی کنی که یک تکه چوب را می پرستی؟!ابو طلحه گفت که برای اسلام
آوردن چه کار باید کنم گفت پیش حضرت محمد برو.گفت باشدتاباخود خلوت وتأمل کنم.پس
او به خدمت حضرت رسول رفت وایمان آوردوباام سلیم ازدواج کرد.

۳-ام ورقه انصاری
:ام ورقه ملقب  به «شهیده»او یکی از نخستین
زنانی است که جامع وحافظ قرآن بود .به رسول خدا در جنگ گفت که اجازه دهید تا
دررکاب شما به جبهه جنگ بیایم وبه مداوای مجروحان بپردازم.شاید خداوند مرا به
شهادت نائل گرداند.

فرمودند)انّ الله عزوجل مهد
لک الشهاده)«خداوند عز وجل شهادت را برای او در نظر گرفته است.»

حضرت رسول
اکرم(ص)به او دستور داده بودند تا درخانه اش برای زنان مسلمان که در خانه اش
آمدوشد داشتند نماز جماعت به پا کند.شهیده تا دوران خلافت عمر می زیست.و کنیز
وغلامش به او حمله کردند واو را کشتند.

آری او حافظ جامع
قرآن بود ،مردم را به اسلام دعوت می کرد .امامت جماعت زنان را به عهده داشت.وبرای
جنگ در رکاب رسول خدا (ص)وجهاد در راه دعوت به سوی خداوند متعال قیام می کرد.وشوق
شهادت در سر داشت.

اسرار ورغبت  زنان مسلمان به تبلیغ ودعوت الهی بسیار بوده
است ،تا آنجا که در راه خدا هر چیزی رااز متاع زندگی دنیا حاضر بوده اند قربانی
کنند،حتی جان خودشان را درراه اسلام ودین فدا کرده اند.

 



[۱] ص/۷۲

[۲]جاثیه/۱۳

[۳] سوره حجرات ۱۳

[۴] به روایت ابوداود حدیث۲۳۶-ترمذی حدیث۱۱۳ –مسند
احمد حدیث ۲۷۱۶۲ حدیث صحیح

[۵] اعراف/۱۸۹

[۶] روم/۲۱

[۷] نساء/۳۶.

[۸] مائده/۴۵

[۹]   بقره ۱۷۸

[۱۰]توبه ۷۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا