عقیدهمحمّد رسول اللهمطالب جدید

عقیده اجمالی اهل سنت در مورد مقام و جایگاه صحابه

عقیده اجمالی اهل سنت در مورد مقام و جایگاه صحابه

نویسنده : علامه مفتی محمد شفیع عثمانی /مترجم: مولانا محمد یوسف حسن پور

در” سنن ترمذی ” از حضرت عایشه صدیقه روایت شده که روزی ضمن ذبح بزی، بیشتر آن را تقسیم کرده بودیم، و فقط دستی از آن برای خانه نگهداشته بودیم؛ آن حضرت (ص) از من پرسید که آیا پس از تقسیم گوشت بز چیزی باقی ماند؟ عرض کردم که یک دستش باقی مانده است، آن حضرت (ص) فرمود: همه ی آن، جز دستش باقی مانده است، زیرا هر آن چه از آن در راه خدا انفاق شده، برای شما در نزد او باقی است، و دستی را که شما برای خود نگه داشته اید، عوضی در قیامت ندارد، چرا که آن در این دنیا فنا می گردد.[۱]

پس از تأکید بر انفاق فی سبیل الله در آیات فوق، اکنون می فرماید: هر چیزی که در هر زمان در راه خدا دانفاق شود، ددر قبال همه آن ها عوضی نصیب منفق می گردد، اما درجات ثواب با توجه به ایمان و اخلاص و سبقت، تفاوت می کند، لذا فرمود:

” لَا یَسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ “[۲]یعنی انفاق کنندگان مسلمان، در راه خدا، بر دو قسم اند: گروهی آنانند که بعد از فتح مکه در جهاد شرکت نموده و در راه خدا انفاق کرده اند، این دو گروه در نزد خدا برابر نمی باشند؛ بلکه به اعتبار درجات ثواب، میان آن ها تفاضل برقرار می شود، و مؤمنان مجاهد و منفق قبل از فتح مکه، از نظر درجه ی ثواب از گروه دوم که بعد از فتح مکه در خدمات اسلامی شرکت جستند، برتر می باشند.

حکمت حدّ فاصل قرار گرفتن مکه برای تعیین درجات صحابه کرام

حق تعالی در آیات فوق صحابه کرام را به دو دسته تقسیم نموده است گروهی: آنان که قبل از فتح مکه مسلمان شدند و در خدمات اسلامی شرکت نمودند. گروه دوم آنان که بعد از فتح مکه در این امور شرکت نمودند، پایه ی گروه اول نسبت به گروه دوم، در این آیه بیان شده است.

بزرگترین حکمت حدّ فاصل قرار دادن فتح مکه، در بین این دو گروه، آن است که اوضاع سیاسی و بقا و فنای مسلمانان به اعتبار اسباب ظاهری و گسترش و پیشرفت اسلام در نگاه مردم ظاهر بین پژمرده به نظر می رسید و مردم هوشیار دنیا از پیوستن به چنین نهضتی که شکست و از بین رفتن آن در معرض خطر باشد، خوداری می کنند، و در انتظار فرجام کار، می مانند، چون امکان پیروزی فراهم گردد شرکت نمایند، و بعضی دیگر از مردم اگر چه آن را صحیح و بر حق می دانند اما از ترس ایذا و شکنجه مخالفین و ضعف خود جرأت نمی کنند که به آن بپیوندند؛ ولی مردمان با همت و اولولعزم وقتی عقیده ای را درست و بر حق بدانند، بدون در نظر گرفتن فتح و شکست و یا کثرت و قلّت، برای پذیرش آن از همدیگر سبقت می جویند.

کسانی که قبل از فتح مکه ایمان آوردند قلّت و ضعف مسلمانان و اذیت و آزار مسلسل مشرکان مورد نظرشان بود؛ به ویژه در ابتدای اسلام که اظهار ایمان و اسلام مترادف با انداختن خویش در خطر بود، بدیهی است که اقدام به قبول اسلام، برابر با قبول چنین وضعی بود که خود را در خطر بیندازند، و سپس حمایت نمودن از رسول خدا (ص) و خدمت به دین با جان و مال در قوت ایمان و اخلاص عمل، چنان مقامی است که دیگران به آن نمی رسند.

به تدریج اوضاع دگرگون شد و مسلمانان تقویت یافتند تا این که مکه مکرمه فتح شد و حکومت اسلامی بر کل جزیره العرب استوار گشت و آن گاه چنان که در قرآن مذکور است: ” یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا “[۳] مردم دسته دسته وارد دین خدا می شوند و به منصّه ی ظهور رسید؛ زیرا بسیاری از مردم نسبت به حقانیت اسلام یقین داشتند. اما بنابر ضعف خویش و در اثر نیرو و شوکت مخالفین از ترس آزار رسانی آن ها، از اظهار اسلام هراس داشتند، اما اکنون این معضل از سر راه آنان برداشته شد، و آنان دسته دسته وارد اسلام شدند، و این آیه قرآن مجید از آنان با اکرام و احترام یاد کرده، و به آنان وعده ی مغفرت و رحمت داده است و این مطلب را نیز اعلام فرمود که آنان از لحاظ درجه و مقام به پایه ی گروه اول نمی رسند، و نمی توانند با آنان برابری کنند؛ زیرا آنان در اثر همت و عزم راسخ و نیروی ایمان خویش، از خوف و خطر ایذا و آزار مخالفین نهراسیدند، و با فایق آمدن بر همه ی این ها، اسلام خود را اعلام داشتند، و تمام عمر خود را در خدمت به اسلام، صرف کردند.

خلاصه این که اوضاع قبل از فتح مکه و بعد از آن برای تعیین درجات عزم و همت و قوت ایمان، حدّ فاصلی قرار گرفت؛ لذا در آیه مذکور فرمود که : این دو گروه نمی توانند با همدیگر برابری کنند.

بشارت مغفرت و رحمت برای کل صحابه و امتیاز آنان از بقیه امت

اگر چه در آیات فوق تفاوت درجات صحابه نسبت به یکدیگر بیان شده است؛ اما در آخر فرمود” وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى”[۴] یعنی با وجود فرق مراتب، خداوند به همه ی آن ها وعده حسنی، یعنی جنت و مغفرت را داده است، و این وعده شامل هر دو گروه صحابه کرام است، چه قبل از فتح مکه ایمان آورده، در راه خدا انفاق نموده با مخالفین اسلام مبارزه نموده اند، و چه بعد از آن. و این شمول، از آن جهت است که شاذ و نادر کسی با وجود مشرف شدن به اسلام در مبارزه و مقاتله با کفار شرکت نکرده باشد در نتیجه این اعلان عمومی قرآن کریم، شامل صحابه می باشد.

” ابن حزم ” با انضمام آیه ی ۱۰۱و ۱۰۲ سوره انبیا : ” إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ، لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ” یعنی کسانی که ما برای آنان حسنی در نظر گرفته ایم از جهنم دور می باشند، حتی صدای پای اذیت کنندگان جهنم به گوش هایشان نمی رسد، و در نعمت مطلوب خویش برای همیشه می مانند.

و در آیه مورد بحث، ” وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى ” مذکور است.

در این اعلام شده است، کسانی که به آنان وعده ی حسنی داده شده است از آتش جهنم دور می باشند؛ حاصل این که قرآن کریم ضامن شده است که اگر از هر یک از صحابه ی کرام در طول عمر گناهی صادر شده باشد، باز هم او بر آن گناه قایم نخواهد ماند، بلکه توبه نمده و یا در اثر صحبت و حمایت از رسول خدا ( ص) و خدمت به اسلام و حسنات بی شمارش آمرزیده می شود، و قبل از آمرزش گناهان و پاک و صاف شدنشان از آن ها نمی میرند، و یا این که مصایب و آفات دنیا و یا حداقل مشقت های عالم برزخ موجب کفاره سیئات آنان ققرار می گیرند، و مراد از آن، عذاب آخرت و جهنم نیست؛ بلکه عذاب برزخ یعنی عذاب قبر است، و بعید نیست که اگر از بعضی از صحابه کرام گناهی سرزده باشد، و بالفرض فرصتی هم برای توبه پدا نکرده باشد، به وسیله عذاب برزخ پاک کرده شود، تا این که عذاب آخرت بر او واقع نشود.

مقام صحابه کرام را باید از قرآن و حدیث شناخت نه از روایات تاریخ

خلاصه این که حضرات صحابه ی کرام مانند عموم امت نیستند، بلکه واسطه ی مقرر از طرف خدا، میان رسول الله (ص)، و امت او هستند، که بدون آن ها نه راهی برای رسیدن قرآن به امت بود و نه راهی برای درک معانی قرآن و تعالیم آن حضرت (ص) وجود داشت؛ بنابراین، آنان در اسلام دارای مقام خاصی هستند و نمی توان پایه و مقام آن ها را وسیله روایات تر و خشک تاریخ شناخت، بلکه وسیله شناخت مقام آن ها، فقط قرآن و سنت می تواند باشد.

و اگر لغزش یا اشتباهی از کسی از آنان سر بزند، آن هم اغلب از روی خطاهای اجتهادی می باشد، که به آن گناهی عاید نمی گردد؛ بلکه طبق احادیث صریح و صحیح، مستحق اجری می شود و اگر فی الواقع مرتکب گناهی هم بشود، اولا” آن، در مقابل حسنه طول عمراو، و نیز در قبال نصرت و خدمت به رسول خدا (ص) و اسلام، به منزله ی صفر قرار می گیرد، و باز هم آنان در خشیت و خوف از خدا، به جایی رسیده بودند، که از کوچک ترین گناه، لرزه بر اندام شان افتاده فورا” توبه می کردند، و می کوشیدند تا در این جهان سزای آن گناه به اجرا گداشته شود؛ چنان که بعضی خود را به ستون مسجد می بست و تا در خصوص پذیرش توبه خویش یقین حاصل نمی کرد، د رآن جا بسته می ماند، و نیز چنان از حسنات بسیاری بر خوردارند، که می تواند آن حسنات کفاره ی گناهان قرار گیرد، و مزید بر آن این که خداوند نسبت به آمرزیدن اشتباهات آنان تصریح نموده است؛ حتی تنها بر این آمرزش اکتفا نکرده، رضایت و خشنودی خود را چنین اعلام داشته است که ” رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ “[۵]و جهت اثبات رضایت خویش مدرکی به آن ها داده است، لذا در اثر اختلافات و مشاجراتی که بین آن ها اتفاق افتاده، بد گفتن و یا طعنه و تشنیع نمودن به یکی از آنان، حرام و ناجایز است؛ بلکه مطابق فرمان نبوی موجب لعنت و در معرض خطر قرار گرفتن ایمان است، نعوذ بالله منه.

امروز بعضی از مردم بنابر روایات جعلی وضعیت تاریخ، بعضی از صحابه را مورد طعن و اتهام قرار داده اند؛ باید گفت که اولا” این که چون اساس این گفته ها بر روایات متزلزل تاریخی است، قابل التفات نیستند، و اگر اندکی به آن ها توجه و التفاتی بشود باز هم در مقابله با آیاتن واضح قرآن، و احادیث صحیح نبوی، هیچ اعتبار و ارزشی ندارند؛ زیرا مطابق نصّ صریح قرآنی، کلّ صحابه مورد غفران قرار گرفته اند.

عقیده اجمالی کل امت در خصوص صحابه کرام

این است که تعظیم و تکریم صحابه و محبت به آنان و مدح و ستایش شان واجب است، و نیز لازم است که در خصوص اختلافات و مشاجرات آن ها، سکوت کرده شود، و هیچ کدام یک مورد الزام قرار داده نشود، و در تمام کتب اسلامی در خصوص این عقیده، اجماع بیان شده است، و بعضی از عبارات از رساله ی امام احمد که به ” روایت اصطخری” معروف است، به قرار زیر است:

” لا یجوز لأحد أن یذکر شیئا” من مساویهم، و لا یطعن علی أحد منهم بعیب، و لا نقص، فمن فعل ذلک وجب تأدیبه “[۶]

یعنی برای کسی جایز نیست که چیزی از مساوی صحابه به زبان آورد، یا به کسی از آنان طعنه بزند، و یا عیب و نقصی از آن ها را بیان نماید. و هر کسی که چنین کرد، جازات او واجب است.

ابن تیمیه در کتاب ” الصارم المسلول ” نسبت به فضایل و خصوصیات صحابه کرام آیات و احادیث زیادی آورده، و سپس فرموده است که: ” و هذا مما لا نعلم فیه خلافا بین اهل الفقه و العلم من اصحاب رسول الله (ص) و التابعین لهم بإحسان، و سائر اهل السنه و الجماعه، فانهم یجمعون علی ان الواجب الثناء علیهم و الاستغفار لهم، و الترحم علیهم و التراضی عنهم و اعتقاد محبتهم و موالاتهم و عقوبه من اساء فیهم القول “

یعنی تا جایی که ما می دانیم در این باره علما و فقهای صحابه و تابعین و تمام اهل سنت و جماعت اختلافاتی ندارند، زیرا همه اجماع دارند که بر امت محمدی واجب است که به تمام صحابه ی کرام مدح و ثنا گویند، و برای آن ها استغفار کنند، و آنان را با دعای رحمت و رضای خدا یاد کنند، و بر محبت و دوستی آنان ایمان داشته باشند، و کسی را که در حق آنان با اسائه ادب پیش آید، مورد مجازات قرار دهند.

نیز ابن تیمیه در ” شرح عقیده واسطیه ” بعد از بیان عقیده ی کلّ امّت محمدی از اهل سنت و الجماعت، به مشاجرات صحابه نوشته است:

” و یمسکون عما شجر بین الصحابه و یقولون هذه الاثار المرویه فی مساویهم، منها ما هو کذب و منها ما زید فیها و نقص و غیر وجهه، و الصحیح منه، هم فیه معذورون، اما مجتهدون مصیبون، و اما مجتهدون مخطئون، و هم مع ذلک لا یعتقدون ان کل واحد من الصحابه معصوم من کبائر الاثم و صغائره، بل یجوز علیهم الذنوب فی الجمله، و لهم من الفضائل وو السوابق ما یوجب مغفره ما یصدر منهم، حتی انهم یغفر لهم من السیئات، ما لا یغفر هم لمن بعدهم “

اهل سنت و جماعت راجع به اختلافات صحابه سکوت نموده و نسبت به روایاتی که در آن ها عیبی به صحابه کرام نسبت داده شده است می گویند که بعضی از آن ها کاملا” دروغ و در بعضی دیگر تغییر و تبدیل به کار برده شده است، و آن چه صحیح باشد، پس از آن ها معذورند؛ ( زیرا آن چه آنان انجام داده اند برای خدا و از روی اجتهاد انجام داده اند) و در این اجتهاد یا بر صواب بوده اند ( که مستحق دو اجر می باشند) و یا بر اشتباه بوده اند ( که سزاوار یک اجر می باشند) و با این حال، آنان معتقد نیستند که هر یک از اصحاب از گناه بزرگ یا کوچک معصوم است، بلکه صدور گناه از آن ها ممکن است، اما فضایل و خدمات ارزنده آنان تا حدی است که مستوجب مغفرت آن ها قرار می گیرد، و وسعت مغفرت در خصوص آنان تا حدی است که د ر خصوص آنان تا حدی است که در خصوص سایر افراد امت نیست.

راجع به مقام صحابه بحث مفصلی تحت آیه ۲۹ سوره ” فتح ” ” وَالَّذِینَ مَعَهُ ” گذشت و بنده[۷] در این خصوص رساله مفصلی به نام ” مقام صحابه” نوشته ام که به طور جدا گانه انتشار یافته است. و در آن نسبت به عدالت و مشاجرات صحابه و ارزش روایات تاریخی، تحقیق کاملی به عمل آمده است؛ در آن جا ملاحظه شود.

—————————————————
منبع: تفسیر معارف القرآن / مولف : دانشمند عالم اسلام حضرت علامه مفتی محمد شفیع عثمانی دیوبندی(ره)

مترجم: حضرت مولانا محمد یوسف حسن پور /انتشارت: شیخ الاسلام احمد جام

[۱] مظهری

[۲] حدید/۱۰

[۳] نصر/۲

[۴] حدید/۱۰

[۵] بینه/۸

[۶] شرح العقیده الوسطیه معروف به الدره المضیه، ص۳۸۹.

[۷] منظور، خود مؤلف تفسیر است، این رساله توسط مولونی عبدالرحمن چابهاری به فارسی ترجمه شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا