محمّد رسول اللهمقالاتمقالات ارسالی

مناظره ابن عباس و خوارج

مناظره ابن عباس و خوارج

نویسنده : کاروان مەهدی / ترجمه :عبدالله رشی مقدم – مهاباد

اصطلاح “خوارج” خیلی اوقات برای آن دسته از گروه هایی به کار می رود که پوشش و ظاهری اسلامی دارند و ظاهراً اهدافشان احیای نقش اسلام است ! شاید بسیاری از ما نیز از کاربرد این اصطلاح ، تعجب نموده و بگوییم چرا باید فلان شخص که  از لحاظ التزامات دینی و عبادات خیلی خوب و پایبند به نظر می رسد ، را خوارج بنامند ؟!
درحالی که تعداد فراوانی از خوارج که در عصر و دوره ی خلیفه ی چهارم حضرت علی -رضایت خدا بر او باد- دلیل اینکه اسم خوارج بر آنها اطلاق می شد، این نبود که نماز و روزه و زکات….. نداشتند ؛  بلکه در بسیاری از منابع به این اشاره شده که آنها به حدّی نماز فراوان می خواندند که زانو و دست هایشان زخم و ورم بر می داشت ، همانند زانوهای شتر که زخمی و متورم می شود ، مخصوصاً در مکان هایی که اجتماع داشتند به اندازه ای قارئ قرآن داشتند که همانند کندوی زنبور عسل، صدایشان می آمد!
ولی آنگاه که (ابن عباس) به تنهایی در برابر چند هزارنفر از آنها ایستاد و از آنها سؤال کرد: چرا شما علی(رض) را کافر می دانید؟ آنها چندین دلیل ابراز کردند!

* یکی از آنها گفت: تنها حکمرانی و زمامداری از آن خداوند است؛ مگر خداوند نمی فرماید: إنِ الحُکمُ إلاّ للهِ = حکمرانی تنها از آن الله است ؛ پس چرا علی چند تا حاکم را در میان مردم و در جامعه قرار داده و به کار گماشته است؟!

* سپس در مورد جنگ جمل – از ابن عباس – سؤال کردند : زبیر و طلحه و عایشه – رضایت خداوند برآنها باد- اگر مسلمان بودند چرا علی با آنها جنگید ؟ و اگر کافر بودند چرا ثروت و اموال آنها حلال را نشمرده و زنانشان را به اسارت و کنیزی نگرفت؟!

 * علی ، با کارهایی که انجام داده ،  ویژگی و صفت امیرالمؤمنین را از دست داده  پس امیرالمومنین باقی نمی ماند !

و چندین سؤال دیگر که می توان همه آنها را شبهه های خطرناکی در دین به حساب آورد و مدعی شد که همه آن سوال ها نشأت گرفته از فهم ناقص و ناصحیح آنان از قرآن – و سنت – می باشند!!
پس از تمام شدن پرسش ها و شبهه هایشان ، ابن عباس (رض) خطاب به آنها  گفت: اگر جواب همه  شک و گمان هایتان را بدهم ، آنگاه به راه راست بازخواهید گشت؟ آنها گفتند: آری!
– ابن عباس در پاسخ نخستین کج فهمی خوارج ، که می گفتند حکمرانی فقط مختص خداست ، گفت: مگر خداوند متعال در مورد مشکلات میان زن و مرد نمی فرماید:﴿وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلاَحًا یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا﴾
ترجمه: اگر از اختلاف میان زن و شوی آگاه شدید ، داوری از کسان مرد و داوری ازکسان زن برگزینید ، اگر آن دو را قصد اصلاح باشد خدا میانشان موافقت پدید می آورد ، که خدا دانا و آگاه است. نساء/ ۳۵

دستور خدا در اینگونه شرایط این است که داوری از طرف زن و داوری از طرف مرد، مشکلات را حل و فصل نمایند!

-این صحابی دانشمند رسول الله ،‌دلیل دیگری نیز از قرآن کریم برایشان آورد آنجا که خداوند می فرماید: ﴿یا أیها الذین آمنوا لا تقتلوا الصید وأنتم حرم ومن قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم﴾ ترجمه: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید در حالى که مُحرِمید – در حال احرام هستید –  شکار را مکُشید و هر کس از شما عمداً آن را بکشد باید نظیر آنچه کشته است از چهارپایان کفاره‏اى بدهد که [نظیر بودن] آن را دو شخص عادل از میان شما تصدیق کنند»

وقتی خوارج حاضر در آن مجلس ، آن دو دلیل ابن عباس را شنیدند، قانع شده و از آن شک و شبهه که داشتند، دست برداشته و پشیمان شدند.
سپس ابن عبّاس(رض) در مورد حلال شمردن ثروت و ناموس خانواده ی پیغمبر(ص) حضرت عایشه (رض) – به بهانه حضورش در جنگ جَمَل – فرمود: آیا شما خواستار این هستید که باید در جنگ خانواده و ثروت و سامان پیامبر(ص) به غنیمت گرفته شود ؟! اگر جوابتان ، بله ، باشد ، بدانید که با این دیدگاهتان کافر شده اید ؛ چرا خداوند زنان پیامبررا اینگونه معرفی می کند «النبیُ أولى بالمؤمنین من أنفسهم وأزواجه أمهاتهم» پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است و همسرانش (همسران پیامبر) مادران ایشانند

– سپس در پاسخ شبهه سوم خوارج ، که علی (رض) با مماشاتی که با مخالفانش از اصحاب رسول الله داشته ، شایستگی امیر المومنین بودن را از دست داده است ،  گفت: مگر پیامبر خدا(ص) در پیمان نامه ی حدیبیه، از درج صفت “الرسول” فرستاده  خداوند، در آن چشم پوشی نکرد؟! آنگاه که حضرت علی متن پیمان نامه را قرائت نمود و به این بخش رسید که این پیمانی است که از طرف “فرستاده خداوند” به امضا می رسد، سهیل فرزند عمیر، نماینده قریش بلافاصله در اعتراض به این بخش گفت: این صفت “فرستاده خدا” از متن پیمان نامه باید حذف شود ؛ چرا که اگر من به رسالت محمد باور داشتم، با او مبارزه نمی کردم ، و در نتیجه نیازی نبود با او پیمان نامه صلح امضاء کنم؟!  پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در واکنش به اعتراض نماینده قریش ، به نویسنده پیمان نامه که حضرت علی بود دستور داد : کلمه “رسول الله”  فرستاده خدا را از متن پیمان نامه حذف نماید!

– این چنین ابن عباس –رحمت  و رضایت خدا بر او باد- پاسخ دادن به شبهه های موجود در جامعه را وظیفه خود دانست و بی تفاوت از کنار صاحبان شبهه نگذشت و در کمال خونسردی و با آرامش به همه شبهه های خوارج عصرخود پاسخ گفت و آنان را به راست راهنمایی نمود. خداوند متعال راه راست را تداوم بخشد. ان شاالله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا