تربیت فرزندانمقالات ارسالی

اصول نظم آموزی به کودکان

 اصول نظم آموزی به کودکان

والدین افزون بر آگاه ساختن کودک باید در ارائه رفتار درست و مقررات خود بهترین نمونه برای وی باشند. با شلخته‌ خواندن کودکی که اسباب‌بازی‌های خود را جمع نمی‌کند، وسایل او جمع نخواهد شد و این برچسب به وی نظم و ترتیب را نمی‌آموزد. تنها ممکن است او تصویری نادرست از خویش پیدا کند و این رفتار موقت او، با برچسب شما به رفتاری ثابت و دائمی تبدیل شود و احتمالا در آینده آن را تکرار کند. متأسفانه بسیاری از والدین

به جای آنکه در پی تأثیرگذاری بر کودکانشان باشند، تنها می‌خواهند آنها را کنترل کنند. از این رو، آنان را محدود ساخته، دستور می‌دهند، فرمان صادر می‌کنند و آنها را تهدید یا تنبیه می‌نمایند. اعمال این روش‌های کنترل کننده، عملا بر کودکان و نوجوانان تأثیر مثبتی نمی‌گذارد.

کودکی که به انجام کاری مجبور شده، در واقع تأثیر نپذیرفته است، بلکه تنها رفتار خود را در آن لحظه برای فرار از تهدید تغییر داده است. برای تأثیرگذاری عمیق و مداوم بر زندگی کودکان و نوجوانان، باید از هرگونه رفتار مستبدانه و توسل به زور برای کنترل آنان خودداری کرد و به جای آن از روش‌های مفید و متفاوتی بهره جست که به تدریج انگیزه‌ها و تمایالات کودک را تحت تأثیر قرار دهد

عده‌ای معتقدند باید با ترساندن کودک انضباط را به وی آموخت، زیرا به نظر ایشان، کودک موجودی طبعا شرور است. از این رو باید او را از ارتکاب شر و فساد بازداشت و با اعمال خشونت و انواع مجازات او را محدود کرد تا به فرمان درآید. برخی دیگر می‌گویند کودک موجودی طبعا نیکو وصالح است و باید او را به حال خود گذاشت تا هر چه دلش می‌خواهد آزادانه انجام داده، تمایلاتش را ارضا کند. بنابراین نباید با نظم دهدی دست و پایش را ببندیم، بلکه باید به وی فرصت دهیم تا استعدادهایش را شکوفا کند. بررسی‌ها و مطالعات دقیق نشان می‌دهد کودکانی که براساس دیدگاه اول تربیت شده‌اند، چون همیشه در برابر بزرگتر‌ها خضوع کرده و تسلیم بوده‌اند و در بزرگسالی هیچ ابتکاری از خود نشان نمی‌دهند. این کودکان در زندگی آینده شکست می‌خورند.

آزاد گذاشتن کودکان بنابر روش دوم نیز برای آنان زیان آور بوده سبب می‌شود در آینده به مقررات و قوانین پشت پا بزنند و افرادی بی‌قید و لاابالی بار بیایند. براساس این تحقیقات روش سومی نیز وجود دارد، که از نواقص هر دو نظریه برکنار است و به بهترین وجه کودک را برای زندگی آینده آماده می‌سازد. در این روش مربی می‌کوشد نظم را درکودک درونی کند و این همان هدف اساسی تربیت کودک است که می‌کوشد اصول انضباطی را در ذات او نهادینه کند. در این روش انضباط به معنای اطاعت محض و فرمانبرداری نیست و به جای فرمان دادن و گفتن پی در پی «این کار را بکن» و «آن کار را نکن» با حفظ شخصیت کودک، مربی می‌کوشد به او بهفماند که در سایه رعایت اصول انضباطی زندگی بهتری خواهد داشت. و با نظم، لذت و بهره‌ کامل‌تری از زندگی خواهد برد.

بسیاری از مادران این مشکل و معضل را زیاد مطرح می کنند که از بی نظمی و از اینکه فرزندمان نسبت به جمع و جور کردن وسایل شخصی خود بی توجه است رنج می بریم،مرتب تذکر می دهیم. تهدید و تشویق می کنیم ولی بی فایده است .چه کنیم؟

۱- در اولین گام و مرحله والدین باید خودشان نسبت به رعایت قواعد و مقررات زندگی مقید و توجه جدی داشته باشند.

والدین بی نظم و مسئولیت ناپذیر که بدون برنامه و بدون مدیریت زمان زندگی می کنند گاهی به وعده هایی که می دهند عمل نمی کنند و یا کارهای شخصی پدر و پسر را مادر انجام می دهد این والدین نمی توانند فرزندانی منظم و مقید به قواعد مورد احترام اعضای خانواده داشته باشند فراموش نکنیم که دوصد گفته چونیم کردار نیست.

۲- مقررات و آداب مورد عنایت والدین می بایست شفاف و واضح باشد پیام های مبهم و کلی اغلب مورد بی توجهی واقع شده و مخاطب دچار ابهام و بی برنامه گی می شود. بطور مثال به فرزند ۶ ساله نباید گفت: دختر یا پسر خوبی باش. منظم باش. وسایلت را مرتب کن. بلکه باید از این جملات استفاده کرد پسرم اسباب بازیهایی را که روی زمین ریخته ای جمع کن و داخل سطل آبی بریز. دکمه لباست را خودت ببند. به دفتر و کتاب خواهرت دست نزن …. بهترین راه تعیین و تدوین مقررات ،مشارکت همه اعضای خانواده با ارائه پیشنهادات و حدود مسئولیت و انجام امور است. هر یک از اعضای خانواده قول می دهند که کارهای پیشنهادی خود را انجام دهند. اگر انجام نشد چه برخوردی با او داشته باشیم؟ حدود تنبیه و تشویق چه میزان باشد؟

۳- پی گیری و تأکید و توجه جدی به اجرای قواعد البته با کمی انعطاف و اغماض خطا و اشتباه تا ۲ بار قابل گذشت بار سوم اعمال تنبیه یعنی محروم کردن فرد از نیازهایی مثل پول تو جیبی ،استفاده از رایانه و یا تلویزیون رفتن به میهمانی و گردش و ….

۴- اصل تدریج را هرگز فراموش نکنید. اگر فرزند شما تاکنون بی نظم بوده نباید بطور ضربتی به نظم پذیری او اقدام کرد. به طور مثال لازم نیست او را یکباره به انجام همه ی کارهایش وادار کنید. در آغاز از مثلا مرتب کردن کمد لباس و یا رخت خواب و یا لوازم التحریر و کف اطاقش (یکی) شروع و به تدریج به سایر بخش بپردازید.

۵- با تهدید و نصیحت و موعظه در پی رفع مشکلات فرزندان نباشید .کمترین اثرخواهد داشت. بخصوص نوجوانان بشدت از اینگونه برخوردها متنفرند. و موضع سرسختانه ای خواهند گرفت. بنابراین به حداقل صحبت و نصیحت اکتفا کنید آنهم به جا و منطقی و در مسائل اصلی.

۶- وسایلی را که فرزندتان را به نظم ،تشویق و ترغیب می کند، تهیه کنید .مثلا سطل زباله ویژه تراشه مداد ،جامدادی برای جمع کردن مدادها و کمد مخصوص برای لباس ها…

۷- هرگز در جمع ضعف او را بیان نکنید. برعکس توانایی ها و موفقیت هایش را طرح و البته ماهرانه تکرار کنید بی مبالاتی و اهمال در این زمینه بطوریکه گمان کند که در پی فریب او هستید نتیجه عکس خواهد داد.

۸- کارهایی که از عهده اش برمی آید انجام ندهید حداکثر در انجام کارهایش کمکش کنید.

۹- اسباب بازیها و وسایل و امکانات زیاد و غیر ضروری برای فرزندان تهیه نکنید این عمل برخلاف قواعد و لوازم نظم پذیری او خواهد بود.

۱۰- در فرصت های تعیین شده با او بازی و ارتباط دوستانه داشته باشید. اگر فرزند شما زیر ۱۰ سال سن دارد بعد از بازی در جمع کردن وسایل بازی با هم مسابقه بدهید.

۱۱- کودکان ،عاشق بازی، قصه گویی، شعر خوانی، سرگرمی و…. هستند لذا آموزش های لازم از جمله نظم پذیری را با بهره گیری از این روش ها طراحی کنید. بطور مثال در سناریوی بازی کودکی که همه دوستش دارند و در کارهای شخصی موفق و شاداب است و وسایل شخص اش را خودش جمع و جور می کند را بگنجانید. در بازی دو نفره با کودک خود گاهی شما نقش فرد بی نظم را ایفا کنید و عکس العمل او را ببینید گاهی از او بخواهید نقش فردی منظم و مسئولیت پذیر را بازی کند.

۱۲- قبل از استفاده کودک از وسایل بازی، نقاشی، لوازم التحریر برای فعالیت های درسی، شرایط و قواعد را یاد آوری کنید و شرط همکاری و بازی با او و تأمین نیازهایش را انجام وظیفه مناسب اعلام کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا