دعوت و داعیقرآنمطالب جدیدمقالات

پروژه ی بازگشت بسوی قرآن ، راه بازگشت منزلت مسلمانان

پروژه ی بازگشت بسوی قرآن ، راه بازگشت منزلت مسلمانان

نویسنده : دکتر مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی

 

آیا مسلمانان دستور خداوند را اجرا کردند؟!!

با کمال تأسف خیر، بلکه کار شگفتی انجام دادند که امتی پیش از این انجام نداده بود…

کار آنان با قرآن مختص به قرائت شد، اما قرائت را وسیله ای برای فهم مراد آیات قرآن و عمل بدان قرار ندادند و در همین مفهوم عبدالله بن مسعود (رض) می گوید: ” بی شک خداوند قرآن را نازل نمود تا به آن عمل شود باید تلاوتش را تبدیل به عمل نمایند.”

و فضیل بن عیاض می گوید: ” قرآن نازل شده تا به آن عمل شود پس باید مردم آن چه را قرائت می کنند تبدیل به عمل نمایند.”

مشغول شدن مسلمانان به الفاظ قرآن و عدم توجه به معانی آن سبب شد تا امت اسلامی از سرچشمه عزت و شکوهش محروم گردد، و چرا چنین چیزی روی ندهد در حالی که آنان با این کارشان چراغی که راهشان را روشن می کند خاموش کردند در نتیجه در تاریکی ها سرگردان شده و به گودال سقوط کردند و پایین تر از دیگر ملت ها قرار گرفتند….

و دیگر ارزش و اعتباری برای شان باقی نماند…

امت در انتها قرار گرفت آن هم هنگامی که چیزی در دست داشت که او را به صدارت و عزت باز می گرداند… کلید خوشبختی اش در دستانش بود، اما از آن روی برگردانده و آن را به کار نگرفت و برخوردی استثنایی با این کتاب نمودکه با هیچ کتاب دست نوشته بشری روی نداده.. با هیچ صفحه ای از صفحات روزنامه ها، یا حتی با یک تکه کاغذ پاره شده و دست نوشته ی عجیب و غریب نیز چنین برخوردی نشد.

مقام و منزلت مان کجاست ؟

قرآن مقام و منزلت ما و منبع شکوه و عزت ماست.. نقش قرآن این است. و اهمیت و اعتبارش به همین است، آیا مگر خداوند نمی فرماید:

” لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ” ( انبیا: ۱۰)

” ما برایتان کتاب ( به نام قرآن ) نازل کرده ایم که وسیله ی بیداری و آوازه و بزرگواری شماست. آیا نمی فهمید ( که سود و عظمتتان در چیست؟!)” ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: در این کتاب شرف و عظمت شما نهفته است.[۱]

امت اسلامی با مقام و منزلتش چه کرد؟

با کمال تأسف در مورد آن اهمال و غفلت نموده و آن را رها کرد و در همان حال ادعا می کند توجه شایانی بدان دارد و شاید صحیح ترین و راست ترین موضوعی که بر نحوه ی رفتار ما با قرآن هم خوانی دارد این است که ما قرآن را ” اتخذناه مهجورا” ” ( هم زمان هم آن را گرفته ایم و هم رها کرده ایم.) ( اشاره به آیه ۳۰ سوره ی فرقان.م )

اگر بگویی: چگونه می شود چیزی را گرفت که رها شده است؟ جواب این است که کلمه ی ” اتخذ” اشاره به جنبه مثبت قضیه، و کلمه ” هجر” اشاره به جنبه ی منفی قضیه دارد.

در عمل دو کار متضاد با قرآن صورت گرفته است، از لحاظ ظاهری مسلمانان توجه زیادی به قرآن نموده اند ایستگاه های رادیویی، تلویزیونی و ماهواره ای شب و روز آیاتش را پخش می کنند. کتاب قرآن در همه خانه ها وجود دارد و آیاتش زینت بخش در و دیوار هایند…

اما از لحاظ موضوعی، مسلمانان به طور کامل قرآن را رها کرده اند، این رها کردن شامل رها کردن آن به عنوان پیامی هدایت گر و معجزه ای که توان تغییر آدمی را دارد، می باشد و فقط به ظاهر واژه های آن اهتمام نموده اند، و دلیل این رها کردن هم واقعیت موجود است، پیش تر حجم تغییری را که برای صحابه روی داد و این که این تغییر در اعمال و رفتارشان نمود یافت، یادآوری نمودیم سپس حال و روزشان را با حال و روز خود مقایسه نمودیم و دیدیم که واقعیت های موجود ما و کارهای ما و عدم هم خوانی فراوان ما با آنان این موضوع را برای ما روشن ساخت که قرآن تغییری را که در آنان پدید آورده بود در ما پدید نیاورد!!

آیا مشکل در قرآن است؟

آیا معجزه ی قرآن ( قدرت تغییرش) بعد از تأثیر گذاری بر نسل اول متوقف شد و از کار افتاد؟! حاشا اگر چنین باشد در حالی که خداوند حفظ قرآن از هر جنبه ای را بر عهده گرفته است:

” إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ “( حجر:۹)

” ما خود قرآن را فرستاده ایم و خود ما پاسدار آن می باشیم”

بنابراین مشکل در خود ماست، و از زمانی که این مشکل پدید آمد که آن را تبدیل به سرود و آواز نموده و آن را فقط دروازه ی کسب اجر و پاداش نمودیم و با حنجره های مان با آن تعامل نموده و از عقل ها و قلب های مان بهره نبردیم.. به بهترین شیوه با واژه هایش کار کردیم و معجزه اش را رها کردیم، آن گاه دو موضوع متضاد در ما جمع شد. ” در عین این که قرآن را گرفته ایم اما رهایش کرده ایم “

” وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ” ( فرقان:۳۰)

” و پیغمبر ( شکوه کنان از کیفیت برخورد مردمان با قرآن ) عرض می کند، پروردگارا! قوم من این قرآن را ( که وسیله سعادت دو جهان بود ) رها و از آن دوری کرده اند”

این وضعیت عجیب و استثنایی را که امت اسلامی با کتاب و منبع عزتش پدید آورد و نسل ها پشت سر هم آن را به ارث برده اند و گویی به همدیگر توصیه چنین حالتی را نموده انداین وضعیت می طلبد که ما رفتاری مصمم و بازبینی جدی ای با خود داشته باشیم تا شیوه ی رفتارمان را با قرآن تغییر دهیم تا شرف و عزت و منزلت مان به ما بازگردد.

محمد غزالی ( رح) می فرماید: ناگزیر باید قرآن به نیرو محرکه ی زندگی مان تبدیل شود… اما این که آن را در موزه ها یا کتاب خانه ها جهت تبرک قرار دهیم و یا این که قرآن را گشوده و یک یا چند آیه از آن را بخوانیم و کار را به همین خاتمه دهیم، کار جایزی نیست.

عجیب آن که بدانی لفظ ” تلاوت قرآن ” متضمن حرکت در پشت سر آن و به دنبالش رفتن است و فقط به معنای صرف خواندن نیست. مثلا” گفته می شود: جاء فلان یتلوه فلان یعنی در پی او و بلافاصله پس او آمد.

 

حاضر غایب:

امروز قرآن در میان مسلمانان هم زمان هم حاضر است و هم غایب، هم زمان موجود و مفقود است، قرآن حاضر و موجود است از لحاظ وازه ها و کتاب های قرآن و قاریان و حافظان… غایب و مفقود است از لحاظ روح و معجزه و رهبری زندگی.

قرآن از لحاظ حضوری حقیقی، در میان ما حاضر نیست و از سوی دیگر به طور کامل نیز غایب نیست و این مهم ترین مانعی است که در برابر امت اسلامی قرار دارد و سبب می شود که بهره ی حقیقی اش را از قرآن نگیرد زیرا به خاطر حضوری صوری و ظاهریش همان طور که پیش تر نیز گفتیم بسیاری متوجه این مشکل نمی شوند.

امام حسن البنا رحمه الله می گوید: قرآن از آسمان بر قلب محمد (ص) نازل نشده تا مهره و طلسمی برای دفع چشم زخم و.. باشد، یا کلماتی که بر سر قبر ها و در عزاداری ها قرائت گردد، یا در خطوطی نوشته شده و در سینه ها حفظ گردد، یا در کاغذ هایی حمل شده و از لحاظ اخلاقی مورد بی توجهی قرار گیرد، یا کلماتش حفظ شده و احکامش رها گردد… بی شک قرآن نازل شده تا آدمیان را به سوی خیر و خوشبختی رهنمون گردد:

” قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ، یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ” ( مائده: ۱۵-۱۶)

” یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍیَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ”

” از سوی خدا نوری و کتاب روشن گری به پیش شما آمده است، خداوند با آن ( کتاب) کسانی را به راه های امن و امان ( از ترس و هراس دنیا و آخرت) هدایت می کند که جویای خشنودی او باشند، و یا مشیت و فرمان خود، آنان را از تاریکی های (کفر و جهل) بیرون می آورد و به سوی نور می برد، و ایشان را به راه راست رهنمون می شود “

هم چنین می فماید: پیشینیان نیکوکار ما رضوان الله علیهم با امتیاز و برتری قرآن و تلاوتش آگاه شده و و آن را منبع قانون گذاری و دستور العمل احکام و بهار قلب ها و ذکر عبادت های شان قرار دادند، و قلب های شان را به روی قرآن گشودند و با دل های شان در آن اندیشیدند و روح های شان را از معانی بلند و عظیم آن سیراب گردانیدند، لذا خداوند در پاداش چنین کاری سلطه و حاکمیت دنیا را به آنان سپرد و در آخرت هم پاداش بزرگی دریافت خواهند داشت در مقابل ما نسبت به قرآن غفلت ورزیدیم و کارمان به این جا کشید که هم در دنیا و هم در دین دچار ضعف و ناتوانی شدیم.

اعتماد سازی نسبت به قرآن

حال که چنین است برای یک این که یک بار دیگر اعتماد به قرآن به عنوان منبع کامل برای تغییر و تولید نیروی روحی حاصل شود بی شک چنین کاری نیازمند تلاشی مضاعف و گردن نهادن مصلحین امت به این برنامه است، با وجود سهولت و سادگی راه حل و در دسترس بودنش برای همگان اما میراث غلطی که نسل های پیشین نسبت به قرآن به ارث گذاشته اندعبور از این مرحله و تغییر نگرش و روش تعامل با قرآن را برای شخص سخت می کند بلکه حتی این انتظار هم وجود دارد که بسیاری از مسلمانان نسبت به این که بازگشت به قرآن و شروع با آن راه حل مسأله است و این که بار دیگر عزت و شکوه اسلام بر دستان او متحقق می شود متقاعد نشده یا از آن پشتیبانی ننمایند، اینان چنین می پندارند که توجه شان به حفظ قرآن، و تلاوت بسیار آن، و ساخت و ساز مدارسی جهت حفظ آن و تعمق در خواندن تفسیرش و آغاز همایش ها و اجلاس ها و تلاوت وظیفه ای است که باید به خاطر قرآن به انجام برسانند.

از این رو لازم است تا نهایت سعی و تلاش در این سه زمینه به کار گرفته شود:

الف: از بین بردن افکار موروثی و ناقص در خصوص قرآن.

ب: تغییر شیوه های رایج فعلی که راه نشر و خدمت به آن کار گرفته می شود.

ج: پی ریزی و بازسازی اعتماد مجدد مردم به قرآن، آن هم به اندازه های ارزش حقیقی اش.

شرطی ضروری:

قبل از سخن درباره ی ایده های پیشنهادی برای فعال سازی پروژه ی بازگشت بسوی قرآن و بهره گیری از قدرت تأثیر گذاری بی نظیرش، و تعامل با آن بر این مبنا که قرآن نقطه ی حقیقی پروژه ی بیداری است، شرطی ضروری برای همه کسانی که م یخواهند این پروزه را پذیرفته و انتخاب نمایند وجود دارد و آن این است که اولا” باید ضرورت بهره گیری و تأثیر پذیری از آن پذیرفته شود و شیرینی ایمان از خلال همراهی با آن چشیده شود و کسی که می خواهد آن را نشر داده و پیامش را به دیگران برساند باید ابتدا قرآن را منبع اختصاصی جهت قدرت روحی و انگیزه ی درونی خود گرداند.

هر کس که می خواهد مردم را به سوی قرآن راهنمایی کند ناگزیر ابتدا باید از خود شروع کند و ببیند معجزه ی قرآن در درونش کار می کند و نور قرآن بر قلبش بتابد و علامت هایش بر او ظاهر گردد هنگامی که یاران پیامبر (
ص) در مورد علامت های ورود نور به قلب و گشوده شدن دروازه های قلب به روی آن نور پرسیدند پیامرب (ص) در جواب فرمودند: ” یادآوری مدام آخرت، کناره گیری و روی گردانی از سرای غرور ( دنیا)، و آمادگی برای مرگ قبل از برخورد با آن ” ( این ها علامت ورود نور به قلب هستند).

عاقلانه نیست که مردم را به چیزی دعوت کنیم که خود آن را نمی شناسیم و لذتش را نچشیده ایم و آثارش را ندیده ایم، اگر چنین چیزی روی دهد سبب می شود تا در معرض خشم عظیم خداوند قرار گیریم هم چنان که خداوند ما را از این موضوع مطلع فرموده است:

” کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ” ( صف:۳)

” اگر سخنی را بگویید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می گردد.”

و همین سبب می شود تا سخن از دل بر نیاید ( لاجرم بر دل نیز نمی نشیند)، و خداوند چنین سخنی را توفیق تأثیر گذاری ارزانی نمی دارد، و شنونده نیز حرارت سخن را احساس نمی کند و هم چنان که گفته شده: ناله مادر داغدار، هم چون ناله ی اجیر نیست (مادر را دل سوزان ودایه را دامان ).

*توجه *

خواننده عزیز هرچه و هر که باشی… هر چند حافظ قرآن باشی، یا یکی از علما، یا دعوت گر، یا نویسنده و یا مربی… سن ات هر اندازه باشد و ه رمقام و منزلتی در میان مردم داشته باشی… ناگزیر باید خودت ابتدا در دایره ی تأثیر گذاری قرآن و بهره گیری از آن وارد گردی و معجزه اش را در درون خود مشاهده کنی و انوارش را ببینی، و این هم نیازمند تحمل درد و رنج بسیاری از سوی تو نیست…

فقط کافی است نیازمندیت را به قرآن احساس کنی، سپس در طی تلاوت قرآن هم چون دلباخته ای جوینده در پی تأثیر پذیری از آن باشی، این توصیه ای است که هم خود و هم تو بدان سفارش می کنم، به همان میزان که ما وقت و عقل و دل و احساس مان را د راختیار قرآن می گذاریم به همان میزان قرآن به ما ارزانی می دارد و به یاری خدا به همان میزان که در برابرش تواضع و فروتنی می نماییم و هم چون دلداده ای مشتاق برای دیدن معجزه اش به درونش وارد می شویم و در جستجوی زندگی قلب مان هستیم، به نتیجه ی خیره کننده و باشکوهی دست می یابیم…

اما اگر مردد و دودل وارد آن گردیم و احساس نیاز به آن در درون مان نباشد بسیاری از دائره ی معجزه اش دور می گردیم.

همگان باید بدانیم که امداد به مقدار استعداد است، و تفاوت حقیقی میان مردم در درجه ی اول در امکانات (موجود ) نیست، بلکه در تمایلات و خواسته هاست، کسی که مشتاقانه در پی دست یابی به چیزی است، به یاری خدا به آن چیز دست می یابد…

ابن جوزی رحمه الله این مفهوم را با این سخنش مورد تأکید قرار داده، آن جا که می گوید: اگر نبوت با سعی و تلاش به دست می آمد و کسی در راه دست یابی به آن کوتاهی می کرددر قعر و گودال م یافتاد.

پس به طور یقین اگر خواست و تمایل ما در بهره گیری از قرآن ورد در دایره ی تأثی گذاری معجزه اش قوی باشد…

اگر تمایل ما قوی بوده و نیازمان به قلبی زنده روبه شدت می نهاد….

آن هم به خاطر دست یابی به سعادت حقیقی… به خاطر شناخت خداوند… به خاطر دست یابی به بهشت دنیا… بی شک در فرصتی منطقی به مقصودمان دست می یافتیم، و چرا این گونه نباشد در حالی که خداوند منتظر است تا ما توجهی صادقانه نماییم تا پذیرای مان گردد….

آیا او ما را از تأثیر پذیری از معجزه ی قرآن باز می دارد در حالی که ما را دوست داشته و خیرخواه ما است؟

” هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا ” ( احزاب:۴۳)

” او کسی است که به شما عنایت و مرحمت می کند، و فرشتگانش برای شما تقاضای بخشش و آمرزش می نمایند، تا یزدان ( جهان در پرتو الطاف خود و دعای فرشتگان) شما را از تاریکی های ( کفر و ضلالت ) بیرون آورد و به نور ( ایمان و هدایت) برساند. چرا که او پیوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است.”

همه آن چه که مطلوب است تا ما انجام دهیم این که عزم و اراده خود را به حرکت در آوریم و آستین همت بالا بزنیم و در دعاهای مان مصرّانه از خدا بخواهیم که ما را از زمره ی کسانی گرداند که معجزه ی قرآن در آنان تأثیر نهاده است سپس با کوشش و صداقت رو به سوی قرآن آوریم و منتظر گشایش از سوی خداوند باشیم… پیامبر (ص) می فرماید: ” کسی که در جستجوی خیر است به او ارزانی می شود “.

———————————————-

نام کتاب: قرآن راز بیداری ما / مؤلف :دکتر مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی /نشر احسان

[۱] الدر المنثور۴/۵۶۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا