خبر های جدید

برگزارى کنفرانس “برادری مسلمانان؛ از رویا تا واقعیت” در ترکیه

برگزارى کنفرانس “برادری مسلمانان؛ از رویا تا واقعیت” در ترکیه

نخستین کنفرانس “برادری مسلمانان؛ از رویا تا واقعیت” با حضور جمعی از اندیشمندان ایرانی، در آنکارا، پایتخت ترکیه برگزار شد.

نخستین کنفرانس “برادری مسلمانان؛ از رویا تا واقعیت” در روز شنبه، نهم ژانویه (نوزدهم دی) با حضور صاحبنظرانى چون دکتر احمد شمس، حسن یوسفی اشکوری، دکتر امیر احمد فکری، ابراهیم ملکی، عبدالسلام سلیمی پور، میثم بادامچی و رضا طالب پور و همچنین دکتر محمد تقی کروبی، رضا علیجانی و مهندس حسن شریعتمداری از طریق ویدیو کنفرانس از سوی مرکز مطالعات تقاطع صلح، در خانه معلم آنکارا برگزار شد.

دکتر احمد شمس از گردانندگان کنفرانس ابتدا با اشاره به رشد فزاینده خشونت، فرقه گرایی و تعصبهای کور مذهبی و قومی که در سال های اخیر دامنگیر منطقه و جهان شده و بی خانمانی، مهاجرت و کشته شدن انسان های بیگناه فراوانی را در برداشته است ، اظهار داشت: “این همایش در نظر دارد تا با تبیین چهره رحمانی اسلام، دیدگاه های اندیشمندان برجسته مذاهب مختلف اسلامی را مبنی بر لزوم برادری و اتحاد میان مسلمانان را تشریح کند.”

سپس پیمان عارف به عنوان دبیر کنفرانس با ذکر این سئوال که اندیشه برادری مسلمانان چگونه اندیشه ای است؟ اظهار داشت:”در سه سده گذشته جهان اسلام با پرسمان عقب ماندگی که تحت تاثیر مدرنیته شکل گرفته روبرو بوده است.”

وی افزود: “یکی از پاسخهای ما به این سئوال اندیشه اخوانیت است. در فراز و فرود اخوانیت، امروز شاهد شرایطی در جهان اسلام هستیم که معطوف به شکست سیاسی آن است. در شرایط فعلی اندیشه مذهب گرا بر تنور اختلافات دمیده و می دمد. در حال حاضر شیعه، سنی را سلفی و سنی، شیعه را رافضی می خواند. در چنین شرایطی چگونه می توان از برادری مسلمانان سخن گفت؟! در این زمینه ها پرسشهای جدی وجود دارد که این سمینار قصد پاسخگویی به آنرا دارد.”

حسن یوسفی اشکوری استاد حوزه، به عنوان سومین سخنران این سیمنار ضمن ارایه پژوهشی در زمینه “پدیدار شناسی تاریخی تشیع و تسنن؛ گامی برای همدلی اسلامی” اقدام به ارایه بحثی روش شناسانه در این خصوص کرد. به گفته وی “به رخدادهای تاریخی از دو منظر می توان نظر کرد:” پیشینی و پسینی.”
از نظر او منظر پیشینی، همان مفروضات و باورهای ایمانی و عقیدتی است که برآمده از خارج از قلمروی تاریخ است و هدف از منظر پسینی، فهم و درک رخدادها از پس حوادث و مستند به فاکتورها و داده های تاریخی است. وی مباحث پیشینی را در چارچوب علوم اسلامی مترادف علم کلام و در الهیات مسیحی همان تئولوژی دانست و تاکید کرد که البته علم کلام اسلامی با تئولوژی مسیحیت متفاوت است.

از نظر اشکوری داستان تشیع و تسنن را نیز می توان در این خصوص بیان کرد. اینکه شاخه ای از اسلام منشعب شده و به تشیع شهرت یافته یک رخداد مهم تاریخی است و در باب ان می توان به دو گونه اعتقادی و کلامی و یا تاریخی و پدیدارشناختی سخن گفت.
اشکورى افزود:” به لحاظ تاریخی اختلاف میان تسنن و تشیع از زمان رحلت پیامبر اکرم و انتخاب جناب ابوبکر اغاز شد اما به هر حال همه با وی بیعت کردند پس از ان نیز در دوران دو خلیفه بعدی جناب عمر و عثمان این روند طی شد. اما از همان روز اول نحله ای شکل گرفت که به آن شیعه علی گفته شد و این نحله نیز البته در طول زمان دچار تغییر گردید. پس از سه قرن مذهب شیعه اثنی عشری شکل گرفت. ”

از دیدگاه وی “نکته مهم این است که چنین گفتگوهایی با روش شناسی پسینی انجام شود. چرا که می دانیم روش کلامی نه تنها به جایی نمی رسد بلکه می تواند به تعمیق اختلافات بیفزاید. این گفتگوها از حدود هشتاد سال پیش اغاز شده و تلاشهای مثبتی در این زمینه به عمل آمده که متاسفانه پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حادثه یازده سپتامبر و اخیرا پس از خیزش بهار عربی و رخدادهای فاجعه بار خاورمیانه و فرقه گرایی های اخیر این تلاشها بی ثمر مانده است.”

دکتر امیراحمد فکری به عنوان یک جامعه شناس و استاد دانشگاه در ترکیه اظهار داشت:” یکی از عمده ترین مسائلی که در جغرافیای اسلام داشته و داریم این است که ما در سطح اجتماع به عنوان یک انسان مسلمان، معمولا برادران خود را مخاطب قرار می دهیم. ظاهرا همه صبحتها در ارتباط با مذاهب اسلامی در انحصار برادران است. من فکر می کنم یکی از عمده ترین مسائل موجود در مذاهب، وجود نگاه برادرانه است، یعنی وجود نگاه مرد سالارانه ما به مذهب. من فکر می کنم در جغرافیای اسلام مذاهب موجود گرفتار مشکلی به نام بن بست انسان و آدم هستند. ما مدتها است فراموش کرده ایم که همه ما انسانیم و پس از آن مرد و زنیم. اگر لازم است تا شکلی به اجتماع داده شود باید قوانین موجود در دین، هم مردان و هم زنان را در نظر بگیرد.”

دکتر فکری تاکید کرد که تحمیل یک تفکر در چند سال اخیر، سبب بروز اختلافات مذهبی شده و نحوه برخورد ما برای استفاده از دنیای مدرن عامل این اختلافات گردیده و پیوسته نیز به آن دامن می زند. وی برای حل این بن بست معتقد است که باید دین و مذهب در اجتماع بدور از نگاه جنسیتی طرح گردد و تمامی انسانها اعم از زن و مرد را در بربگیرد. فکری بر این باور است که سبب تمامی این درگیریها قطع شدن کانالهای ارتباطی میان انسانها با یکدیگر در اجتماع است. دکتر محمد تقی کروبی حقوقدان با اشاره به جنبش سبز در ایران از طریق ویدئو کنفرانس اظهار داشت:”همه خود را منشا تقوا می دانند، چه اقای جنتی و چه داعش. این ادعاها است که سبب بروز اختلاف می شود. این در حالی است که گرامی ترین انسان ها در نزد خدا و البته نه در نزد دیگران، با تقواترین انسانها هستند.”
وی با اشاره به بیانیه انتخاباتی سال ۲۰۰۹ پدرش مهدی کروبی در جریان انتخابات ریاست جمهوری افزود:”در خلال جنبش سبز در میان مردمی که در خیابان ها بودند کسی از خودی و غیرخودی سخن نگفت و سخن از بحث حقوق شهروندی بود. جنبش سبز یک جنبش اجتماعی و برای احقاق حقوق مدنی است. رضا علیجانی از “شریعتى” شناسان معروف ایران نیز به عنوان سخنران دیگر این همایش، از طریق ویدئو کنفرانس در زمینه چگونگی کاهش اختلافات مذهبی ۷ راهکار ارایه کرد:” وجود عزم همکاری و وحدت، تاکید بر روی مفاهیم مشترک، تبدیل تعارض به تفاوت، توجه به الگوها و شخصیتهای همگرا در جهان اسلام، رعایت حقوق دیگران در مسند قدرت، تاکید بر منافع و مصالح مشترک و همچنین تشکیل شورای عالی مسلمین.”

دکتر ابراهیم ملکی، استاد حوزه علمیه از مشهد گفت: “علت اینکه جامعه ایران بیش از صد سال است که برای دمکراسی و آزادی مبارزه می کند و همیشه هم درجا میزند عدم شناخت درد است. اگر درد را می شناخت به موفقیت دست می یافت. درد در جوامع بشری حاکمیت مطلقه است. رمه فرض کردن یک جامعه و خود را ارباب یک ملت معرفی کردن است.”

وی افزود: “بشر با کمک دین توانسته است خیلی از بندها را از پای انسانها بزداید. دین، بند آفرین نیست. اما من بر این باورم که به نام دین، دکانداران دین توانسته اند غل و زنجیر جهل و خرافه را بر جامعه حاکم بکنند. چرا که اگر چنین نمی کردند دکانشان از رونق می افتاد. این جماعت نیز به راحتی این دکان را رها نخواهند کرد. مد نظر من دین خاصی نیست. ما باید از تمامی نحله های فکری استفاده و استقبال کنیم. چه دلیلی دارد که بنده در نفی دیگر گروهها گام بردارم. مسئله تکفیر و نجاست کفار و مسله کتب و فرق ضاله، تماما، سبب شده تا دکان داران دین بهتر از همیشه قادر به استثمار بشریت باشند.”

دکتر حسن شریعتمداری، فرزند آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری نیز از طریق ویدئو کنفرانس اظهار داشت: “اکنون در خاورمیانه شاهد دوره ای هستیم که جنگها و خشونتهای فرقه ای بصورتی بی پایان و در قالب کشتار مسلمانان ادامه دارد.”
وی گفت: “مذهب صرفا قسمتی از هویت اجتماعی ما را تشکیل می دهد. مذهب میتواند روپوشی شود که تحت لوای ان جنگها شروع شود و جنگ قدرت و درجه ای از وحشیت را به نمایش بگذارد. ما در خاورمیانه شاهد جنگ قدرت بین کشورها و گروههای تکفیری هستیم. این گروهها و کشورها به خاطر مذهب همدیگر را می کشند. امروزه اثری از همزیستی مسالمت آمیز به چشم نمی خورد و نفرت و خشونتی منزجر کننده را شاهد هستیم.”

از دیدگاه او جنگ سبب بی خانمانی صدها نفر شده که اغلب انان برای نجات خود چاره ای جز جلای وطن ندارند و در چنین جوامعی افراد خود را به بمب تبدیل می کنند و دیگران را نیز به کام مرگ می کشند.

وی نقش انقلاب اسلامی در ایران، در بروز این پدیده و انفجار این اتشفشان را در قالب تفسیر سنتی و آمرانه از مذهب بیان کرد و افزود که در این نگاه مجالی برای همزیستی مسالمت آمیز وجود ندارد.

شریعتمداری فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را نیز سبب بروز خلاء قدرت در خاورمیانه دانست که به دنبال ان افراد فرصت طلب کوشیدند تا سهمی از کیک قدرت را به دست اورند.

از نظر او مفهوم شهروند در خاورمیانه متولد نشده و اصل مدرن دولت- ملت در این منطقه تجلی نیافته است.او در ادامه تاکید کرد: “این ایت الله خمینی بود که با در دستور قرار دادن انقلاب اسلامی و جنگ قدرت، ما را با آن روبرو کرد. قبل از انقلاب جهان دوقطبی، نوعی از آرامش را در جامعه بین المللی برقرار کرده بود و ما شاهد ثبات در جهان اسلام نیز بودیم. برای مسلمانان اهل تسنن مکه و قاهره و برای مسلمان اهل تشیع نجف و قم، تبدیل به محورهای توجه شده بود.”

شریعتمداری با تاکید به تاسیس بنیاد دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه در دوران ایت الله العظمی بروجردی و توجه جدی وی به موضوع نزدیکی میان تشیع و تسنن گفت: “در نتیجه آن به فتوای شیخ شلتوت در مصر، تشیع به عنوان پنجمین مذهب اسلام شناخته شد. در دوران ایت الله العظمی شریعتمداری نیز دارالتبلیغ اسلامی در قم با هدف همزیستی و نزدیکی مذاهب اسلامی تاسیس شد و بر برگزاری کنفرانسها، تبادل دانشجو و ارتباط میان فرق مختلفه اسلامی و حتی مسلمین و مسیحیت همت نهاد. در این دوران رابطه بسیار خوبی نیز میان علویان و علمای اهل سنت در ترکیه برقرار شد.”

وی تصریح کرد که ایت الله خمینی شروع کننده رقابتهای مذهبی در منطقه بود که عربستان نیز به آن دامن زد.او با اشاره به اعدام شیخ نمر و ۴۶ تن دیگر در عربستان سعودی، ضمن محکوم کردن این اعدام، واکنش جمهوری اسلامی ایران به این موضوع را مورد تقبیح قرار داد و گفت: “حکومتی که خود با اعدام آغاز شده و در طورل دوران حاکمیت اش نیز پیوسته به این شیوه هم علیه سیاسیون و هم علیه روحانیون مخالف ادامه داده، بهتر است که در این خصوص کام در نیام کشد.”

او از کشورهایی چون ترکیه خواست تا در راستای تنش زدایی و همزیستی مسالمت امیز میان فرق اسلامی تلاش کنند. وی در پایان گفت که این اوضاع زمانی بهبود خواهد یافت که اسلام سیاسی جای خود را به جدایی دین از سیاست بدهد. عبدالسلام سلیمی پور پژوهشگر و جامعه شناس اهل تسنن در این کنفرانس اظهار داشت: “دو گفتمان توسعه گرا و توسعه طلب در میان قدرتهای جهانی وجود دارد. با توسعه طلبی نمی توان در میان ملتهای جهان نفوذ پیدا کرد. همانطور که شوروی علیرغم سیطره بر نصف جهان نتوانست دوام بیابد.”

وی افزود: “ترکیه و مالزی دو مثال برای کشورهای توسعه گرای اسلامی اند که سعی میکنند رابطه خود را با کشورهای اسلامی از طریق روابط تجاری، اقتصادی و صنعتی تحکیم بخشند، بنابراین همه از آنها استقبال می کنند.” سلیمی تاکید کرد: “در تمام جهان اسلام سه گروه وجود دارند؛ گرایش اسلامی میانه رو مانند اخوان در کشورهایی عربی، حزب عدالت و توسعه در ترکیه و اصلاحطلبان در ایران که تقریبا حمایت پنجاه درصد را دارند، دوم، سکولارها و لیبرالها که ۲۵ درصد مردم با آنها هستند و بقیه نیز اسلامگرای تندرو هستند.”

او خاطرنشان کرد: “هرگز نمی توان هیچ گروهی را حذف کرد و هیچکدام را نیز نباید بخاطر عقیده به تروریسم متهم کرد.” وی عامل وحدت مسلمین را دوری از توهین و اتهام به همدیگر دانست حتى اگر مطمین باشند که طرف مقابل مقصر است. محسن سازگارا از فرماندهان سابق سپاه پاسداران “جنبش سبز در ایران را نقطه عطفی در جنبش آزادیخواهی مردم ایران و زمینه ساز برابری و اخوت در جامعه” دانست.

وی با اشاره به دوران قبل از نهضت مشروطیت و آغاز فکر نوگرایی، آزادیخواهی و محدود کردن قدرت شاه گفت که روشنفکران برای رسیدن به این اهداف، نیازمند متحدانی برای خود بودند که به نظر می رسد بهترین گزینه در این خصوص روحانیون هستند که هم بازار در دست آنان بود و هم دارای آگاهی بودند. به این ترتیب روحانیونی چون نائینی این همکاری را پذیرفتند. همین روند به گونه ای دیگر در شکل گیری جریان ملی شدن صنعت نفت نیز مشاهده شد و بعد از آن نیز همکاری میان روشنفکران و روحانیت به تناوب شکل گرفت و ادامه یافت.

سازگارا معتقد است که با وقوع انقلاب در سال۱۹۷۹، روحانیت ایران در حاکمیت قرار گرفت و روشنفکران به مرتبه مشاورت و رده های نازلتر، به پایین کشیده شدند.

او ضمن تاکید به فاجعه بار بودن تبعات انقلاب حتی در حوزه خود دین که انقلاب از ان ریشه گرفته بود تصریح کرد که از دو دهه قبل، در جامعه ایران، فکر حقوق بشر، قرائت حداقلی از دین به جای مقوله حداکثری از آن و عدم دخالت در ایمان مردم مورد طرح قرار گرفته و رو به رشد نهاد که در حال حاضر به گفتمان غالب روشنفکری تبدیل گردیده است.براساس آراء سازگارا، امروزه دمکراسی خواهی مبتنی بر حقوق بشر، گفتمان غالب جامعه ایران است و نقطه عطف آن نیز جنبش سبز می باشد.

وی معتقد است که این اندیشه برامده از اصلاحات بوده و جنبش سبز که به دلیل تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ تبدیل به آوردگاهی برای سرازیر کردن میلیونها نفر به خیابانها و زمینه ساز مطالبات شهروندان، بدون تکلیف دینی، گردید.

سازگارا تاکید می کند که رهبران جنبش سبز، از برخی از خواسته های مردم عقب مانده اند. از نظر او جنبش سبز براساس دو ممیزه خاص شکل گرفته است: طرح خواسته های مدنی فارغ از تکلیف مداری دینی و سازماندهی و به میدان آوردن مردم در یک حرکت اجتماعی.

در بخش نهایی از این کنفراس میثم بادامچی و رضا طالبی نیز به بیان اندیشه ها خود در این کنفرانس پرداختند. این کنفرانس در سه بخش برگزار گردید و در پایان هر بخش، سخنرانان در جلسات پرسش و پاسخ حضور یافتند.

منبع: خبرگزاری آناتولی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا