كردستان

حلبچه قربانی تعصّب قومی

حلبچه قربانی تعصّب قومی

رئوف اصلاح جو

از دیدگاه کتاب آسمانی ـ قرآن ـ انسان سیّد
هستی، اشرف مخلوقات و موجودی مکرّم است، خالق هستی زمین و آسمان را به نفع او خلق
نموده است.

امّا جای تأسف است به جای اینکه انسان از
منابع خدا دادی در این هستی پهناور به نفع خود استفاده نماید، آنرا برای از بین
بردن همنوعانش، به کار می­گیرد.!!!!

 

 روزهای
۱۶ تا ۱۹ مارس ۱۹۸۸ برای ملت کرد تلخ ترین خاطر ها را دارد.

 

۲۱ سال پیش در این روزها مردم کردستان در
حالیکه خود را برای شروع سالی جدید، و بهاری دیگرخود آماده می کردند، بهارشان تبدیل
به خزان شد.

هر پدیده ایی علتی دارد، محققان و دانشمندان
بایستی برای تحلیل این چنین رخ دادهای تلخی، به دنبال کشف علت باشند، تا ریشۀ
علتها را خشکاند وباری دیگر شاهد  تکرار چنین
صحنه­هایی نباشیم.

حلبچه شهری است، با مردمی مسلمان، واقع در
خاک کردستان، حلبچه به درازای تاریخ خود در امنیت و آرامش به سر برده است، چون اهل
آنجا مسلمانانه زیسته­اند هیچ کس به آنها گزندی نرسانده، آنها هم مردمان بی­آزاری
بوده­اند، تا زمان حاکمیت حزب بعث، حزبی با تفکری ناسیونالیستی (عربیسم)و تحلیلات
اجتماعی کارل مارکس.

 

این سؤال را باید از خود بپرسیم، چرا حلبچه
درایّام حاکمیّت حزب بعث شیمایی باران می­شود؟

 

آیا این حرکت دور از شأن انسانیّت ناشی از
تفکّر حاکم بر عراق نیست؟

 

بسیار می­شنویم از کسانی که قضیه را این چنین
تحلیل می­کنند، و آن را فقط به عرب بودن صدام نسبت می­دهند، دیگر از این که کدام
عرب و با چه تفکری، روی تمام ظالمان تاریخ را سپید کرد، نامی برده نمی­شود!!

 

البته این تفکر متعصّب ناسیونالی گذشته
مطلوبی هم ندارد، نازیهای آلمان و جنایتشان را به خاطر بیاوریم، ترکهای متعصب و
کمالی ترکیه را نیز از برابر دیدمان پنهان نیستند، و کردهای مظلوم سوریه نیز قربانی
عربیسم شده­اند، برای جنایات یهود متعصب نیز ـ در صبرا و شکیلا و غزۀ قهرمان ـ باید
چنین تحلیلی داشته باشیم.

 

آیا نباید با دقّت به این رخدادهای تلخ بنگریم؟

 

علت اصلی این جنایتها را باید در تعصّب قومی،
حزبی و دینی جستجو کرد، خود برتر بینی، و تنها منافع خود را در نظر گرفتن، مرضی
است که شفای آنرا باید در تغییر دادن نگرش انسانها دانست، این تفکر متعصبانه در هر
قومی وجود داشته باشد، می تواند این چنین صحنه های تکان دهنده­ای را در آینده نیز خلق
نمایند.

 

البته چنان برداشت نشود که ناسیونالیزم شرّ
محض است، اگر ناسیونالیزم به معنی متّحد بودن فرزندان ملّتی است برای رفع ظلم و
ستم از خود،ـ نه به معنی ظلم از دیگران ـ مفهوم مبارکی است، و باید آنرا پاس داشت. 

 

به امید روزی که بشریت به سوی ارزشهای واقعی
گام بردارد، و در صفا و صمیمیّت در کنار هم زندگی کنند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا