مقالات

معنا و مفهوم ایمان

معنا و مفهوم ایمان
استاد محمد ربیعی

 

۱- الله : آنکه اندیشه های پویا از ادراک حقیقت او ناتوان و سرگردانند.

 

اصل کلمه الله «اله » و برای پرستیده شده گفته میشود .«اله» وبا الف لام تعریف «ال »خوانده می شود الله که فقط برای ذات واجب الوجود استعمال می گردد . 

 

۲- ذات : حقیقت و وجود هستی را گویند .

 

۳- واجب الوجود : آنکه حتما هست و بوده و خواهد بود و تمام موجودات دیگر به وجود او وابسته اند . و آن فقط ذات ازلی و ابدی و لایزال الله است .

 

۴- ممکن: آنچه بودن نبودنش روا و جایز است. تمام هستی غیر از الله از ممکنات اند.

 

۵- ممتنع: آنچه نبوده و هرگز نخواهد بود مانند: شریک و زن و فرزند و وابستگی برای خدایتعالی أعاذنا الله

 

۶- خدا : مخفف « خودآ » یعنی سر آغاز هر چیزی بطوریکه او است همه چیز را آفریده و هیچ چیزی سبب و علت پیدایش او نبوده و نیست بلکه او خالق تمام علتها است .

 

۷-معبود : پرستیده شده . جز خدایتعالی چیزی استحقاق پرستش را ندارد زیرا او آفریننده است و فقط آفریننده سزاوار پرستش میباشد .  :

 

)أَفَمَن یَخْلُقُ کَمَن لاَّ یَخْلُقُ أَفَلا تَذَکَّرُونَ (

 

آیا کسی می آفریند مانند کسی است که می آفریند مگر متذکر نمی شوید ؟    « نحل : ۱۷ »

 

ذٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمْ لاۤ إِلَـٰهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَٱعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ

 

این است پروردگار شما انسانها . نیست پرستیده شده ای بحق جز او که آفریننده ی هر چیز است پس فقط او را بپرستید و اوست که بر همه چیز حاکم و نگهبان است.    « انعام : ۱۰۲»

 

۸- ایمان : باور قلبی بدون شک به وجود یا عدم چیزی .

 

۹-ایمان به وجود خدایتعالی : شک تردید نداشتن در او و قبول نمودن تمام فرمانهای او است .

 

۱۰- دین : احکام و قوانین و وصایای الهی که مراعات آنها موجب سعادت دنیا و آخرت است .

 

۱۱-فرق بین دین و ایمان ؟ :ایمان همان باور قلبی بوجود خدای تعالی و دستورات او است و دین عبارت است از قوانین و دستورات الهی ،خواه به آنها عمل شده باشد یا نه . زیرا عمل نکردن بقانون ، قانون را لغو نمیکند ، مثلا اگر تمام مردم نماز را ترک کنند حکم آن بقوت خود باقی است پس ایمان باور قلبی مومن است و دین تکالیفی است که خدایتعالی برای او مقرر فرموده است .

 

۱۲-ایمان اجمالی : باور داشتن بخدایتعالی و تمام دستوراتش ( رویهمرفته ) بدون ذکر و در نظر گرفتن جزییات ، چنین باور دارنده ای را « مومن فی الجمله » گویند .

 

۱۳-ایمان تفصیلی : باور داشتن بخدایتعالی و فرشتگان و کتابهای آسمانی پیغمبران و باور بجهان واپسین باتمام ابعاد و مراحل و جزئیاتش و دانستن هر یک در حد ذات آن چنین باوردارنده ای را مؤمن آگاه میگویند.

 

یَا أَیُّهَا ٱلَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ وَٱلْکِتَابِ ٱلَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَٱلْکِتَابِ ٱلَّذِیۤ أَنَزلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِٱللَّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَٱلْیَوْمِ ٱلآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیداً

 

ای کسانیکه بظاهر ایمان آورده اید بحقیقت ایمان و باور داشته باشید به ا لله و برسول او و بکتابی که بر او نازل کرده است و بکتابهایی که پیش از او نازل گردانید. و هر کس باور نداشته باشد بخدا و فرشتگان  او و کتابهای او و پیغمبران او و بروز قیامت، همانا گمراه شده و از راه راست بدور افتاده است. ۰    « نساء : ۱۳۶ »حدیث شریف:الایمان…….

 

۱۴-ایمان مجرد: باور داشتن قلبی فقط بدون اقرار بزبان و عمل به ارکان دین۰چنین کسانی فقط درباره ایشان اجرا نمیشود و تحت پوشش اسلامی نیستند مانند آنهائی که ایمان خود را پنهان میدارند

 

 وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَـٰنَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن یَقُولَ رَبِّىَ ٱللَّهُ

 

(و گفت مردی مؤمن ا ز نزدیکان فرعون که ایمانش را پنهان میداشت:آیا میکشید مردی را که بگوید پروردگارم ا لله است؟!   « مؤمن : ۲۸ »

 

۱۵-ایمان صریح: باور داشتن قلبی همراه با آشکار کردن آن  بزبان یا قلم یا اشاره برای کرّ و لال ها ، گرچه عمل به احکام نکرده باشند دارندگان چنین ایمانی در نزد خدا و خلق خدا مؤمن محسوب شده و تحت پوشش اسلامی میباشند.

 

۱۶- ایمان کامل: باور قلبی و اقرار به زبان و عمل به ارکان و احکام اسلامی است زیرا کمال ایمان د ر اعمال صالح تجلّی میکند و خدایتعالی چنین مؤمنانی را ستوده و به رحمت  و مغفرت وعد فرموده است:

 

إِنَّ ٱلَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ ٱلْفِرْدَوْسِ نُزُلاً

 

(همانا کسانیکه ایمان آورده و کارهای نیکو انجام داده اند بهشت های برین آماده پذیرائی آنها است)    « کهف : ۱۰۷ »

 

۱۷- ایمان از حیث کیفیّت (شدّت و ضعف) به زیادت و نقصان متّصف میگردد، میتوان درجات آب را از۴ درجه که پائین ترین درجه میعان اوست تا نقطه جوش که بالا ترین درجه تبخیرش میباشد مقیاس شدّت و ضعف و نوسان آن قرار دارد بالاترین درجه آن: فدا کردن جان و مال و بذل هستی به وقت ضرورت در راه الله جلّ جلا له و پائین ترین آن: ناپسند داشتن بدیها است به قلب :

 

 إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ ٱلَّذِینَ آمَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أُوْلَـٰئِکَ هُمُ ٱلصَّادِقُونَ *

 

(نیستند مؤمنان مگر کسانیکه ایمان آورده اند بخدا و رسول او سپس دچار شک و تردید نشده اند وبا استوا ربودن برایمان خود به مال و جانشان در راه رضامندی الله جهاد و کوشش کرده اند آنها هستند که راستانند ، د رستی ایمان آنها را در راستای تلاش به مقصد و معقد صدق رسانیده است)     « حجرات : ۱۵ »

 

(( من رای منکم منکرا فیغیره بیده  ، فان لم یستطع فبلسانه فان لم یستطع فبقلبه وذلک اضعف الایمان ))    « حدیث شریف »

 

(اگر یکبار شما ( مؤمنان) چیزی بدو ناپسند را دریافت باید آنرا به دست خود دگرگون سازد و اصلاح نماید ، پس اگر نتوانست بزبان (قولا) اصلاح آنرا بخواهد ، وا گر نتوانست باید قلبا آن را ناخوشایند دارد و این مرحله بعدی ضعیفترین مرحله از مراحل و درجات ایمان است۰

 

۱۸-لابراتوار و آزمایشگاه ایمان عمل صالح است و اندازه قوّت و ضعف آن در عمل مشهود میگردد.

 

{قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ ٱقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَآ أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ یَأْتِیَ ٱللَّهُ بِأَمْرِهِ وَٱللَّهُ لاَ یَهْدِی ٱلْقَوْمَ ٱلْفَاسِقِینَ }.

 

(ای پیغمبر بگو افراد امت را: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشاوندانتان و دارائی که گرد آورده اید و بازرگانی که از کساد بازار آن میترسید و منازل خوبی که دوست میدارید و نزد شما عزیزتر است از خدا و رسول ا و و جهاد در راه ا و ، پس منتظر اجرای امر خدا باشید و بیگمان خدا فاسقان و بدکاران را هدایت نمیکند)۰    « توبه : ۲۴ »

 

۱۹- بزرگترین عامل تقویت کننده ایمان با یاد خدا بودن و ذکر خدا را بر دل و زبان داشتن است:

 

) ٱلَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ ٱللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ ٱللَّهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ  ( :

 

آنان که ایمان آورده ا ند دلهایشان به ذکر خدا استوا ر میگردد ، آگاه باش که: به ذکر و یاد خدا دلها استوار میگردند)۰    « رعد : ۲۸ »

 

۲۰-بزرگترین عامل تضعیف ایمان از یاد خدا و کلام او غافل بودن و دور ماندن است۰

 

((وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ ٱلرَّحْمَـٰنِ نُقَیضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ))

 

(و هرکه از یاد خداوند رحمن خود را بدور دارد شیطانی را که همراز و همطراز او میگردد در پوستش افگنیم تا آنچه سزاوار  اوست نصیبش گردد)    « زخرف : ۲۶ »

 

در خبر است: قلب المؤمن عرش الرحمن : دل مؤمن عرش خداوند رحمن است ، و بعکس آن :

 

دلی خالی بود از نور ایمان                     شود میدان بازیهای شیطان

 

« از کتاب چهار فصل ربیعی »

 

۲۱- قلب مؤمن بهنگام تلاوت قرآن متأثر میشود بطوریکه موهای بدنش راست میشوند پوستش دانه میزند وبا لذّتی کم نظیر بدن و قلبش آ رام میگیرد در یاد خدا مستغرق میگردد (ط)

 

((ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ ٱلْحَدِیثِ کِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ ٱلَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِکْرِ ٱللَّهِ ذَلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَآءُ وَمَن یُضْلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ)(

 

(ا لله فرو فرستاده است بهترین سخنان را به صورت کتابی که کلمات و کلامش بهم میمانند ، پوست بدن آنان که از پروردگارشان میترسند از شنیدن و در یافتن آن دانه میزند سپس پوستها و دلهایشان آرام میگیرد و بجانب ذکر خدا متمایل میگردد، این هدایت و راهنمایی ا لله است که بوسیله آن دستگیری میکند هرکه را که بخواهد و کسی را که خداوند هدایت نکند او را هیچ هدایت کنندهای نیست.     « زمر : ۲۲»

 

((وَإِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَحْدَهُ ٱشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ ٱلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِٱلآخِرَهِ وَإِذَا ذُکِرَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ))

 

(و اگر نام خدا به تنهایی یاد شود آشفته و مضطرب میگردد دلهای آنان که به آخرت باور ندارند و ا گر نام کسانی که بجز خدا پرستیده شده اند یاد شود فورا چهره درهم نوردیده شان باز میگردد!)  « زمر : ۴۵ »

 

۲۳-ایمان کامل ، عامل وادارنده بر خیر و بازدارنده از شرّ ا ست و مؤمن را به صورت تولید کننده خیر و تبعید کننده شرّ درمی آورد۰

 

((وَمَن یُؤْمِن بِٱللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ…))

 

 (و هر کس به الله جلّ جلاله باور درست داشته باشد الله قلب ا و را رهبری میکند و نیازی به دیگری ندارد)    « تغابن : ۱۱ »

 

۲۴-شیطان در مؤمن کامل نفوذ ندارد، چنانکه میکروب درآب جوش ، کمال ایمان همان نقطه جوش بود که در مسئله هفده به آن اشارت کردیم

 

إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَىٰ ٱلَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

 

(همانا برای شیطان هیچگونه دست یابی و تسلّط نیست بر کسانیکه ایمان آورده و بر خدای خویش پشت بسته ا ند.)    « نحل : ۹۹ »

 

۲۵- ایمان تکامل نیافته در برابر حملات شیطان و دستیارانش ضعیف است چنانکه آب غیر جوشان د ر برا بر نفوذ میکروبها ، پس باید آن را بوسیله ذ کرو یاد خدا و تلاوت قرآن تقویت کرد تا به نقطه جوش رسانید:

 

((إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَىٰ ٱلَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَٱلَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ )) :

 

(نیست دستیابی ا و مگر بر کسانیکه هوا خواه اویند و کسانیکه بخدا انباز میدارند)    « نحل : ۱۰۰ »

 

۲۶-تمام تلاش شیطان بمنظور فراموش گردانیدن ذکر خدا از دل و زبان بندگان اوست در اینصورت ایمان ناخودآگاه از بین میرود و شخص به دار و دسته شیطان می پیوندد.

 

((ٱسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ ٱلشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ ٱللَّهِ أُوْلَـٰئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الخَاسِرُونَ  ))

 

( شیطان بر آنها تسلط یافته و نام خدا را از یادشان برده است ، آنان گروه وابسته به شیطانند، آگاه باش که وابستگان به شیطانند ، همه چیز را از دست داده اند )    « مجادله :۱۹ »

 

۲۷- ایمان ا ز عبد پذیرفته میشود مگر اینکه مرگ خود را در یافته باشد یا اینکه نشانه ای از نشانیهای آخرالزمان را (مثل طلوع آفتاب از مغرب آن) دریابد :

 

((فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْاْ بَأْسَنَا …)):

 

(ایمان آنها پس از دیدن مرگ و فرارسیدن عذاب ما به آنها سودی نمی بخشد)۰    « غافر : ۵ »

 

—————————————–

منبع : بنکه ی بیر / کتاب ارزشمند و جامع « آئینه اسلام » تألیف عالم گرانقدر و بزرگ مجاهد مبارزه با بدعتها و خرافاتهای جامعه استاد « محمد ربیعی »

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا