اندیشهدعوت و داعیمحمّد رسول اللهمطالب جدیدمقالات

اهداف بعثت پیامبر، و مسئولیت های عملی و آموزشی ایشان

اهداف بعثت پیامبر، و مسئولیت های عملی و آموزشی ایشان

نویسنده : : امام ابوالاعلی مودودی /مترجم: عبدالغنی قنبرزهی

قرآن پس از توضیح و تشریح جایگاه اصلی دریافت کننده ی خویش، شرح کارهایی را که ایشان برای انجام آن ها فرستاده شده بودند بیان می دارد. این کارها عمدتاً به دو بخش تقسیم می شوند. یکی بخش آموزشی و دیگری بخش عملی.

مسئولیت های آموزشی آن حضرت

مسئولیت های این بخش بدین شرح است:

۱- تلاوت آیات، تزکیه ی نفوس و تعلیم کتاب و حکمت.

(‏ لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ ‏) آل عمران: ۱۶۴

«‏ یقیناً خداوند بر مؤمنان ( صدر اسلام ) منّت نهاد و تفضّل کرد بدان گاه که در میانشان پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت . ( پیغمبری که ) بر آنان آیات ( کتاب خواندنی قرآن و کتاب دیدنی جهان ) او را می‌خواند ، و ایشان را ( از عقائد نادرست و اخلاق زشت ) پاکیزه می‌داشت و بدیشان کتاب ( قرآن و به تبع آن خواندن و نوشتن ) و فرزانگی ( یعنی اسرار سنّت و احکام شریعت ) می‌آموخت ، و آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری ( غوطه‌ور ) بودند.»

مراد از تلاوت آیات، رساندن عین ارشادات و فرامین جناب باری تعالی است. مراد از تزکیه نیز این است که زندگی و اخلاق مردم را از صفات بد و رسوم و روش های زشت تطهیر و در آنان اوصاف نیکو، اخلاق پاکیزه و روش های درست پرورش یابد. تعلیم کتاب و حکمت این است که مراد و مفهوم صحیح کتاب الله تفهیم و در آنان بصیرتی ایجاد شود که به روح واقعی پیام خدا برسند. به آنان آن حکمتی آموخته شود که بتوانند تمام ابعاد گوناگون گسترش پذیر زندگی خویش را با کتاب الله هماهنگ نمایند.

۲- تکمیل دین

(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً) مائده: ۳

« امروز ( احکام ) دین شما را برایتان کامل کردم و ( با عزّت بخشیدن به شما و استوار داشتن گامهایتان ) نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم.»

به عبارتی دیگر، فرستنده ی قرآن صرفاً به اخذ این خدمات از دریافت کننده ی آن بسنده نکرد که ایشان آیاتش را تلاوت کند، نفوس را تزکیه نماید و به آموزش کتاب و حکمت بپردازد؛ بلکه او به وسیله ی همان بنده ی صالح خویش کار دین را به پایه ی تکمیل رساند.

آیاتی را که باید برای بشر فرستاده می شد به وسیله ی او فرستاد. انحرافاتی که اصلاح زندگی بشر از آن ها منظور نظر بود همه اش را به دست او انجام داد. خوبی هایی که با شأن و شیوه ای خاص می بایستی در افراد و جامعه شکوفا می شد، بهترین نمونه اش را تحت راهنمایی او ارایه داد و تعلیم و آموزشی را از کتاب و حکمت به وسیله ی ایشان اجرا کرد که بتوان در تمام اعصار بعدی، زندگی انسان را طبق مقصود کتاب پایه ریزی و بنا کرد.

۳- توضیح و تشریح ماهیت و حقیقت تمام اختلافاتی که در رابطه با اصل دین در میان پیروان انبیاء گذشته به وجود آمده بود و کنار زدن همه ی پرده ها، تکاندن همه ی آمیزش ها، از بین بردن تمام پیچیدگی ها و نمایاندن واضح و روشن راه راستی را که پیرویش همواره تنها راه رسیدن به رضای خدا بوده است:

(‏ تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏‏ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏) نحل: ۶۳- ۶۴

«‏ به خدا سوگند ! ما ( پیغمبرانی ) به سوی ملّتهای پیش از تو فرستادیم و اهریمن کارهای ( زشت ) ایشان را در نظرشان آراست و ( آنان را از پیروی پیغمبران بازداشت و بدبختشان کرد . در این جهان ) امروز اهریمن سرپرست ایشان است و ( آنان را به دنبال خود می‌کشاند ، و فردای قیامت ) عذاب دردناکی دارند.ما کتاب ( قرآن ) را بر تو نازل نکرده‌ایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان بیان و روشن نمائی که ( جزو امور دینی است و ) در آن اختلاف دارند ، و ( هم بدان خاطر که این کتاب ) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد.»

( ‏ ‏‏ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِّمَّا کُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ ‏‏ یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏) مائده: ۱۵- ۱۶

«‏ ای اهل کتاب ! پیغمبر ما ( محمّد ) به سوی شما آمده است . بسیاری از چیزهائی را برایتان روشن می‌سازد که از کتاب ( تورات و انجیل ) پنهان نموده‌اید ، و از بسیاری از چیزها ( و مطالبی که پنهان ساخته‌اید و فعلاً مورد نیاز نیست ) صرف نظر می‌نماید . از سوی خدا نوری ( که پیغمبر است و بینشها را روشنی می‌بخشد ) و کتاب روشنگری ( که قرآن است و هدایت‌بخش مردمان است ) به پیش شما آمده است.‏ خداوند با آن ( کتاب ) کسانی را به راههای امن و امان ( از ترس و هراس دنیا و آخرت ) هدایت می‌کند که جویای خوشنودی او باشند ، و با مشیّت و فرمان خود ، آنان را از تاریکیهای ( کفر و جهل ) بیرون می‌آورد و به سوی نور ( ایمان و علم ) می‌برد ، و ایشان را به راه راست رهنمود می‌شود.»

۴- بیم دادن نافرمانان، مژده دادن مؤمنان به رحمت الهی و گسترش دین خدا:

(‏ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً ‏ وَدَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً ‏) احزاب: ۴۵- ۴۶

«‏ای پیغمبر ! ما تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بیم‌دهنده فرستادیم. و به عنوان دعوت کننده به سوی خدا طبق فرمان الله ، و به عنوان چراغ تابان.»

مسئولیت های عملی آن حضرت

وظایفی ‏که در رابطه با زندگی و شئون آن، به عهده ی رسول الله گذاشته شده بود بدین شرح است:

۱- امر کردن به نیکی، نهی نمودن از بدی، تعیین مرزهای حلال و حرام، آزاد کردن بشر از قیودی که جز خدا دیگران وضع کرده بودند و سبک نمودن بارهایی که آنان به دوشش گذاشته بودند:

(یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) اعراف: ۱۵۷

«او آنان را به کار نیک دستور می‌دهد و از کار زشت بازمی‌دارد ، و پاکیزه‌ها را برایشان حلال می‌نماید و ناپاکها را بر آنان حرام می‌سازد و فرو می‌اندازد بند و زنجیر ( احکام طاقت‌فرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت ، و خودکشی به عنوان توبه ) را از ( دست و پا و گردن ) ایشان به در می‌آورد ( و از غُل استعمار و استثمارشان می‌رهاند ) . پس کسانی که به او ایمان بیاورند و از او حمایت کنند و وی را یاری دهند ، و از نوری پیروی کنند که ( قرآن نام است و همسان نور مایه هدایت مردمان است و ) به همراه او نازل شده است ، بیگمان آنان رستگارند.»

۲- داوری میان بندگان خدا به حق و داد:

(إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللّهُ وَلاَ تَکُن لِّلْخَآئِنِینَ خَصِیماً) نساء: ۱۰۵

«‏ما کتاب ( قرآن را که مشتمل بر حق و بیانگر هر آن چیزی که حق است ) به حق بر تو نازل کرده‌ایم تا ( مشعل راه هدایت باشد و بدان ) میان مردمان طبق آنچه خدا به تو نشان داده است داوری کنی ، و مدافع خائنان مباش.»

۳- دین خدا را چنان پیاده نمودن که تمام شئون زندگی بشر تابع آن باشد و تمام روش های دیگر در مقابل آن مغلوب بشوند:

(‏هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً ‏) فتح: ۲۸

«‏خدا است که پیغمبر خود را همراه با رهنمون و آئین راستین ( اسلام به سوی جملگی مردمان ) روانه کرده است تا آن را بر همه آئینها پیروز گرداند . کافی است که خدا گواه ( این چنین سخن و مسأله‌ای ) باشد.»

این گونه این بخش از مسئولیت پیغمبر تمام ابعاد سیاست، قضاء، اصلاح اخلاق و تمدن و بنیانگذاری فرهنگ صالح را در بر می گیرد.

جهانشمول و جاودانه بودن دعوت حضرت

این کار و دعوت محمد ویژه ی قوم، منطقه و یا زمان خاصی نیست، بلکه برای عموم بشر و تمام زمان ها است.

(وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ) سبا: ۲۸

«ما تو را برای جملگی مردمان فرستاده‌ایم تا مژده‌رسان ( مؤمنان به سعادت ابدی ) و بیم دهنده ( کافران به شقاوت سرمدی ) باشی ، ولیکن اکثر مردم ( از این معنی ) بی‌خبرند ( و همگانی بودن نبوّت تو را باور نمی‌دارند ).»

(قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) اعراف: ۱۵۸

«‏ ای پیغمبر ! ( به مردم ) بگو : من فرستاده خدا به سوی جملگی شما ( اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و زرد و سرخ ) هستم . خدائی که آسمانها و زمین از آن او است . جز او معبودی نیست . او است که می‌میراند و زنده می‌گرداند . پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‌اش ، آن پیغمبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و به سخنهایش دارد . از او پیروی کنید تا هدایت یابید.»

(وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ) انعام: ۱۹

«این قرآن به من وحی شده است تا شما و تمام کسانی را که این قرآن بدانها می‌رسد بدان بیم دهم.»

(‏ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ‏ لِمَن شَاء مِنکُمْ أَن یَسْتَقِیمَ ‏) تکویر: ۲۸- ۲۷

«‏ این قرآن جز پند و اندرز جهانیان نیست ( و سراسر آن بیدارباش و هوشیار باش شعور و فطرتهای خفته است ) . ‏ برای کسانی از شما که ( خواستار راستی و درستی و طی طریق جاده مستقیم باشند و ) بخواهند راستای راه را در پیش بگیرند.»

ختم نبوت

ویژگی دیگر نبوت محمّدی آن طور که قرآن به ما می گوید این است که سلسله ی نبوت و رسالت با او خاتمه پیدا نموده و بعد از وی جهانیان نیاز به پیغمبری دیگر ندارد:

(مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً) احزاب: ۴۰

«‏ محمّد پدر ( نسبی ) هیچ یک از مردان شما ( نه زید و نه دیگری ) نبوده ( تا ازدواج با زینب برای او حرام باشد ) و بلکه فرستاده خدا و آخرین پیغمبران است ( و رابطه او با شما رابطه نبوّت و رهبری است ) . و خدا از همه چیز آگاه بوده و هست.»

در اصل این امر نتیجه ی حتمی و گریزناپذیر جاودانگی، جهانشمول بودن و تکمیل دین است؛ چرا که بنابر ارشادات قرآن که شرح آن گذشت، نبوت محمد برای همه ی جهانیان است نه ویژه ی قومی و برای همیشه ی همیشه است نه زمانی خاص. نیز به وسیله ی ایشان کار و هدفی که دلیل و علت آمدن انبیاء بود به پایه ی تکمیل رسید. لذا به پایان رسیدن سلسله ی نبوت با ایشان کاملاً معقول و منطقی است.

این موضوع را خود رسول الله در حدیثی با بهترین اسلوب، بسیار روشن کرده است. می فرماید: مثال من و پیامبران به شخصی می ماند که ساختمان بسیار زیبایی بنا کرده است و تمام کارهای ساختمانی آن را به اتمام رسانده و فقط جای یک آجر را خالی گذاشته است. اکنون کسانی که در اطراف آن به گشت و گذار می پرداختند، آن جای خالی آنان را آزار می داد و می گفتند اگر این آخرین آجر نیز نهاده می شد ساختمان کاملاً به پایان می رسید. پس آخرین آجر که جایش در کاخ نبوت خالی بود من هستم. اکنون پس از من پیامبری نخواهد آمد. این مثال با نهایت وضوح دلیل ختم نبوت را روشن می کند و می فهماند.

چون پس از این که دین به پایه ی تکمیل رسید، آیات الهی با کمال روشنی بیان شدند، اوامر و نواهی، عبادات، اصول تمدن و مسائل اجتماعی، سیاست و نحوه ی حکومت، خلاصه در رابطه با تمام ابعاد زندگی بشر دستورات و رهنمودهای کاملی بیان شد، کلام خدا و اسوه ی حسنه ی رسول الله به گونه ای عرضه شد که از هر گونه تحریف و تلبیسی پاک است و در هر زمانی می توان از آن هدایت و راهنمایی حاصل نمود، دیگر نیازی به نبوت باقی نمی ماند. صرفاً نیاز تجدید و تزکیه باقی می ماند که برای آن حمایت علمای حق و مؤمنین صادقین کافی است.

———————————– ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏‏ ‏ ‏

‏منبع: زندگانی پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) / مؤلف: امام ابوالاعلی مودودی /مترجم: عبدالغنی قنبرزهی / انتشارات: نشر احسان ۱۳۹۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا