مطالب جدیدمقالات

ادیان آسمانی از نظر قرآن

ادیان آسمانی از نظر قرآن

نویسنده : : محمد فرید وجدی / مترجم: ابوبکر حسن زاده

ادیان در حالت امروزیشان همراه با کتاب ها و داستان های مربوط به آن ها، کلاً مجموعه ای هستند از گفته ها و نظریه های رؤسای کلیسا، کنیسه و سایر معابد که به عنوان شرح بر وحی الهی اضافه شده و یا اینکه رؤسای پرستشگاه ها با دست خود چیزهایی نوشته اند و گمان می کنند که این ها وحی هستند؛ اما چنانچه طبق گفته ی آن ها وحی می بودند، هرگز با هم تضاد و متناقض نمی شدند بلکه همه در اصول و حتی اکثر فروع با هم یکی می بودند، چون خدای همه ی آن ها یکی است. قابل تصوّر نیست خداوند اصلی را به ملتی و خلاف آن را ملّت دیگری وحی نماید. یکی از دلایلی که نشان می دهد که ادیان مخالف با هم، تحریف شده اند، این است که پیروان هر دینی از عادات و تقلید گذشتگان خود تبعیت می نمایند و دین را به رنگ آن درآورده اند و گمان می کنند که اولیاء خدا و بزرگترین انسان هایی که گفته می شود حفظ جهان بر عهده ی آنان است و وظایف سنگین و اداره ی همه امور را در دست دارند، تنها از پیروان این دین می باشند، و هر دینی غیر از دین آنان بی اهمیت است؛ خیال می کنند هر چه فضیلت و نیکی است مخصوص آنان است.

این ها همه دلایل قاطعی هستند بر این که آیین هر ملتی که به اسلام که دینی همگانی است و دارای فضایل و کمالاتی است، ایمان نداشته باشد چیزی است ساختگی و بر اساس هوای نفس و تعبیر و تفسیرهایی که بر اساس شک و گمان از کتاب های آسمانی به عمل آمده است، پایه گذاری شده است.

فلسفه ی معاصر به تمام این حقیقت ها آگاه گشته و در مبارزه با این ادیان باطله می باشد و با دلیل ثابت می کند که کتاب هایشان تحریف شده و بدبختی این ملّت ها و جمود رهبران دینی آن ها را با صدای رسا به جهانیان اعلام می دارد؛ می خواهد آن ها را به خود آورد؛ بار سنگین خرافات و گمراهی را از دوش آنان بردارد و عقل و فکرشان را آزاد سازد تا معنی زندگی واقعی را درک نمایند و به راه راست برگردند.

البته قرآن کریم در این زمینه نیز از علم و فلسفه ی معاصر پیشی گرفته و سیزده قرن پیش حقایقی را اعلام داشته که علم و فلسفه به تازگی به آن پی برده اند. قرآن اعلام می دارد که اصول ادیان بازیچه ی دست رؤسا و رهبران آن ها واقع شده و به میل خود در آن تحریف به عمل آورده اند و قلم های آن ها در تأویل و تفسیر وحی الهی از حدّ اعتدال خارج گردیده است و می فرماید:

(فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ) بقره: ۷۹

«وای بر کسانی ( از احبار ) که کتاب را با دست خود می‌نویسند و آن گاه می‌گویند ( به بیسوادان ) : این وحی است که از جانب خدا آمده است.»

ممکن است کسی بگوید خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت می فرماید که قرآن تأیید و تصدیق کننده ی کتاب های آسمانی است و درباره ی آن ها می گوید که این کتاب ها به عنوان هدایت و رحمت و نور برای مردم نازل شده اند و حتی یهود و نصارا را دعوت می کند که به تورات و انجیل عمل کنند حال چگونه ممکن است این دو کتاب تحریف شده باشند و خداوند دستور دهد که به آن ها عمل شود و از آن ها به عنوان هدایت، رحمت و نور نام ببرد؟

می گوییم وقتی خداوند متعال به پیروان این کتاب دستور می دهد که به آن ها عمل کنند منظورش عمل به همان وحی الهی است که بر موسی و عیسی نازل شده و در آن هنگام تحریفی در آن ها به وجود نیامده بوده است. کتابی که یهودیان آن را تورات می گویند آن وحی خالص الهی نیست که بر موسی نازل شده است چون مسائلی غیر از وحی از قبیل ذکر وفات موسی را نیز شامل می شود و این نشانه ی این است که بعد از موسی به آن اضافه شده است؛ همچنین تاریخ مصری ها، بابلی ها، آشوری ها، فینیقیها، و کلدانی ها را در بردارد؛ مسلّم است که تورات موجود آن توراتی نیست که خداوند دستور داده است از آن پیروی شود هر چند این تورات هم خالی از آیات الهی نیست که به صورت پراکنده در ضمن داستان ها باقی مانده اند.

انجیل نیز همین طور است؛ انجیلی که مورد نظر خداوند است، هیچ یک از انجیل های چهارگانه ی موجود مسیحیان امروزی نیست؛ بلکه انجیلی است که خداوند آن را بر عیسی نازل فرموده؛ نه شرح حال عیسی که به دست بعضی از شاگردانش نوشته شده است، هر چند که این انجیل ها نیز خالی از آیات الهی نمی باشند.

وقتی قرآن می فرماید تورات و انجیل به عنوان رحمت و نور نازل شده اند مقصود این است که در حقیقت چنان بوده اند. اما در مورد این تحریف شده ها حکم می کند که اکثر آن ها وحی الهی نیست. آیا دلیل روشن تری از این بر تحریف آن ها وجود دارد، که تورات یهود با تورات نصاری متفاوت است، و انجیل یوحنی با انجیل متی مغایر است و این دو انجیل هم با دو انجیل دیگر، لوقا و مرقس در بیشتر از یک جا اختلاف دارند؟ اما با وجود این تحریفات هنوز آیات و دستوراتی در این دو کتاب وجود دارد که چنانچه به آنها عمل شود کافی است که پیروان آنها را به اسلام و ایمان به آن و تصدیق به پیامبر اسلام هدایت نمایند؛ خداوند دستور می دهد که به این آیات که نور و هدایت و رحمت هستند عمل کنند.

اما این که می گوییم قرآن تصدیق کننده ی کتاب های آسمانی موجود است به این معنی است که قرآن تصدیق می کند که تورات و انجیل و سایر کتاب های آسمانی که قبل از ان ها به پیامبران کرام وحی شده اند از جانب خداوند متعال نازل شده اند ولی بعدها دستخوش تحریفات گشته اند.

اما با علم به تحریف این کتاب ها آیا خداوند به ما امر می کند به سایر ادیان بی احترامی کنیم و رهبران دینی آن ها را مورد توهین و ناسزا قرار دهیم؟ خیر بلکه امر می فرماید که به آن ها خوبی کنیم و با عدالت با آن ها رفتار نماییم و وقتی به مجادله می پردازیم به بهترین شیوه و زیباترین صورت با آنان بحث کنیم و می فرماید:

(‏ لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ‏) ممتحنه: ۸

«‏ خداوند شما را باز نمی‌دارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیده‌اند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نرانده‌اند . خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.»

———————————————————————-

منبع: نقش قرآن در هدایت انسان / مؤلف: محمد فرید وجدی / مترجم: ابوبکر حسن زاده / انتشارات: نشر احسان ۱۳۷۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا