بیداری اسلامی

ویژگی های ، عملی و حرکی جنبش اسلامی

ویژگی های ، عملی و حرکی جنبش اسلامی

استاد فتحی یکن / ترجمه : عبدالعزیز سلیمی

۱- دوری از ، تسلط یافتن حکام و سیاستمداران
،

هر چند که ، در بین افراد (( حرکت جهانی
اسلام )) طبیعی است ، حکام و سیاستمدارانی وجود داشته باشند ، – اما ، هیچگاه نفوذ
و تسلط  حکام و سیاست پیشگان را بر کار و
تصمیمات خود نخواهد پذیرفت – این ویژگی در واقع ، حرکت اسلامی را از به خدمت در
آوردن دیگران ، و وسیله قرار گرفتن در بازیهای سیاسی محفوظ نگاه داشته ، و آن را
به صفات ، صدق و الاص و تنها برای خدا بودن آراسته خواهد نمود .

 

۲ – مرحله بندی و برداشتن گامها به صورت
آرام و حساب شده

حرکت و دعوت اسلامی ، به سخت و طولانی بودن
مسیر و گستردگی و عظمت اهداف خود بخوبی آگاهی دارد . و مرحله بندی اعمال و اهداف و
گامها را حساب شده برداشتن ، جماعت را در دست یابی به آرزوها و اهدافش ، بیمه
خواهد نمود . امام شهید حسن البنا (رح) ، (( دعوت اسلامی )) را به سه مرحله تقسیم
بندی فرموده است .

اول – آگاهی دادن . دو م – تشکل . سوم – عمل
و اجراء و رساله ی (( التعالیم )) ایشان در توضیح این مراحل می فرمایند :

 

مرحله اول : آگاهی بخشی ((تعریف ))

در این مرحله ی ، فکر و تصورات عمومی اسلام
را ، با بهره گیری از وسائلی همچون ، وعظ و ارشاد ، کتاب – نشریات  ، نوار و … – و سازماندهی ، برنامه های مختلف
– فرهنگی ، هنری ، اقتصادی و … – در میان مردم باید گسترش داد .

 

مرحله دوم : سازماندهی .

 برای بر دوش کشیدن بار مسئولیت ،در زمینه های
مختلف (( دعوت اسلامی )) افراد شایسته و توانا را باید برگزید ، و آنها را با هم
هماهنگ نمود .

دستورالعمل ها و ویژگی های این مرحله
عبارتند از : در زمینه مسائل معنوی ، کاملاً عارفانه . و در مورد مسائل عملی و
آمادگی های جسمی ، کاملاً نظامی می باشد .

تنها کسانی به این مرحله از دعوت اسلامی ،
قدم خواهند نهاد که ، برای تحمل و اجرای ، مسئولیتهای جهادی داز مدت ، و پر از
مشکلات ، آمادگی و استعداد کامل را داشته باشند . و اولین نشانه آن آمادگی ، ((
التزام )) همه جانبه است . 

 

مرحله سوم 
عمل  و اجرا .

دعوت اسلامی در این مرحله ، عمل و تلاشی است
دامنه دار و خستگی ناپذیر ، در راستای دست یابی به اهداف مورد نظر ، و آزمایش و
امتحانی است که بغیر از ، صادقین ، دیگران را توفیق ادامه مسیر رفیق نخواهد بود .
در این مرحله هیچ پدیده ای به اندازه (( التزام و تسلیم )) همه جانبه پیروزی را
تضمین نمی نماید .

 

 

 

۳- کار و تلاش را ، بر ادعا و تبلیغات برتری
دادن

اموری هستند  که ، (( حرکت جهانی اسلام )) بر اساس آنها ،
معتقد است که ، کار را بر حرف و ادعا باید ترجیح داد . از جمله :

…. رهنمودهای اسلام ، در این زمینه بخصوص
، و به منظور جلوگیری از لکه دار شدن اعمال و مسئولیات ، به وسیله ریا و ظاهر سازی
، و سخنان فریبنده ، چیزی که در واقع ارزشی را برای اعمال باقی نخواهد گذاشت و
فساد و تباهی را به دنبال خواهد داشت .

…. نفرتی که طبیعت اسلام از ، اعتماد به
ادعاهای تو خالی و تحریک احساسات مردم ، بوسیله ی سخنان آتشین که ، ادای مسئولیت و
عملی را به دنبال نداشته باشد .

…. جلوگیری از بهرز رفتن تلاشها و
استعدادها و زمان ، در مسائل کم اهمیّت و بی حاصل

…. دوری از سخنان پراکنده و اطلاعیه های
بی مورد ، امنیّت و سلامت (( دعوت اسلامی )) و دعوتگران را حفظ خواهد کرد .

پیامبر بزرگوار اسلام می فرماید : (( در جهت
رسیدن به اهداف خویش ، از کتمان و راز نگه داری بهره گیری نمائید . ))    { به رساله ((المؤتمر الخامس )) امام شهید
مراجعه شود . }

 

۴ – سیاست ، (( نفس عمیق )).

حجم گسترده مسئولیتها و سنگینی تکالیف دعوتگران
، در میدان (( عمل اسلامی )) بر این واقعیّت تأکید دارد که ، راه بسیار طولانی ، و
کار همراه با سختی ، و و تلاش تلخ و طاقت فرسائی در پیش است و بسیار ضرورت دارد که
، رهروان بر این راه ، برای رویارویی با همه مشکلات و مشقات ، و برای هر گونه ، از
خود گذشتگی و فدا کاری ، خود را آماده سازند .

قرآن می فرماید :(( الم : آیا مردم ، تصور
می کنند ، چنانچه بگویند ، ایمان و باور داریم ، بدون آنکه آزمایش شوند ، از آنها
پذیرفته می شود ؟ حقیقت آن است که ، گذشتگان را ما امتحان نمودیم، خداوند کاملاً
صادقان و دروغگویان را می شناسد .)) العنکبوت : ۲

لازم است که ، گرویدگان به (( حرکت جهانی
اسلام )) از سیاست ، (( نفس طولانی )) بخاطر آنکه ، دعوت به سوی بندگی خدا ، بر
اساس معرفت باشد  و در جهت رضایت او ،
پیروی نمایند ،

و در مسیر راه به بیراهه نروند ، و قبل از
رسیدن میوه آن را از درخت نکنند . همه اینها زمانی مورد توجه قرار خواهند گرفت که
، بدانیم ، پایه گذاری نظام اسلامی ، خود وسیله ای برای دست یابی به هدف بزرگتر و
با ارزشتر است ، اگر آنان به این پیروزی دست یافتند  ، خدا را سپاسگذاری نمایند ، و چنانچه موفق به
آن نگردیدند ، دچار ناامیدی و دلسردی و ترس نبایند بشوند . و بدین صورت است که ،
مسئولیت امانت داری از دین و دعوت اسلامی را ، انجام داده اند .

قرآن می فرماید : (( پیروزی تنها از جانب
خدا ممکن خواهد بود .))   {آل عمران : ۱۲۶
}

(( تا او نخواهد و اراده ننماید ، شما کاری
از پیش نخواهید برد . )) { الانسان : ۳۰ }

ممکن است ، این سؤال برای کسی پیش آید که ،
چه عواملی باعث می شود ، احزاب مزدور و بی محتوی ، در بسیاری از ممالک ، و در مدتی
کوتاه و به صورتی بسیار ساده ، زمام حکومت و قدرت را در دست بگیرند.

در جواب این سوال باید گفت که ، مسئله به
تفاوت ، راه و اهداف میان (( حرکت جهانی اسلام )) و مکاتب و احزاب غیر خدائی ،
ارتباط دارد .

حرکت اسلامی ، تنها از طریق خاص خود و به
شیوه پاک از هر آلایش ، رسیدن به حکومت را مطلوب می داند ، و چنانچه ، به نوکری و
مزدوری ، این و آن ، قدرت و دولت استعمار گر . تن بدهد . همچون دیگران بسادگی
بحومت خواهد رسید .

قرآن می فرماید : (( به همین خاطر ، تو دین
را تبلیغ و مردم را به پیروی از آن دعوت کن و در این راه استقامت داشته باش ، به
همان شیوه ای که ، به تو گفته شده و از خواسته های ناروای آنها پیروی مکن )) {
الشوری : ۱۵ }

 

۵- آشکار بودن (( دعوت )) و مخفی ماندن ((
تنظیم )) .

برای دعوتگران به اسلام و مبلغین دینی ، این
امکان وجود ندارد که در زیر زمین ها و مکان های مخفی و خانه های تیمی ، اسلام را
تبلیغ نمایند . و از ترس اینکه ، مورد اذیت و آزار قرار گیرند ، خود را پنهان نمایند
. و برای این کار هم فلسفه بافی کنند و به توجیه بپردازند که ، (( حکمت و مصلحت ))
چنین ایجاب می کند ! ؟

بانگ اسلام و حرف حق را آشکارا باید اظهار
کرد ، و (( زبانی که از بیان حق خود داری می کند ، زبان شیطان لال و گنگی بیش نیست
. ))

رسول گرامی خداوند می فرماید : (( هر یک از
شما که ناروائی را دید ، از آن جلوگیری نماید ، اگر قدرت آن را نداشت طرف نصیحت
کند ، در صورتی که چنین چیزی هم میسر نبود ، در دل از آن کار ناراضی باشد ، پایین
ترین درجه ایمان این خواهد بود ))

دعوتگر و خدمتگزار  اسلام ، در محدوده ی مسئولیت و در محیط
اجتماعبش ، به وسیله بیان و گفتار و یا مقاله و یا مقاله و نوشتار ، باید زبان
گویا و رسای حق باشد ، البته با اساس قرار داد ، (( سخن و عمل به جا و به موقع
حکمت و موعظه شیرین و دلچسب ))

البته نباید فراموش نمود که ، آشکار بودن
تبلیغ اسلامی ، نباید به افشاء همه ، برنامه ریزی ها و امور هماهنگ شده (( جماعت و
دعوت اسلامی )) منجر شود . چنین کاری نه اینکه کاملاً با مصالح ، (( حرکت جهانی
اسلام )) ناسازگاری دارد بلکه نشانه ، نا آگاهی از روح و طبیعت اسلام است و نتیجه
آن ، در معرض خطر نابودی و ضربه خوردن و آزار و خیانت به افراد و جماعت از جانب
دشمنان دین خواهد بود . اصل و قاعده ای معتبر که بسیار ضروری است در این مورد
رعایت بشود این است :

(( دعوت و تیلیغ علنی ، و تشکل و تنظیم سری
است ))

آن هم در راستای عمل و التزام به فرموده
رسول خدا (ص) که : (( برای دست یابی به اهداف خود ، از امانت و راز نگه داری بهره
گیری نمائید . )) هم چنین فرموده است . (( اساس جنگ و مقابله بر فریب دادن و غافل
گیری طرف مقابل است . ))

 

۶ – عزلت قلبی و حضور جسمی 

استاد شهید سید قطب ، در بعضی از کتاب هایش
مسلمانان به خصوص دعوتگران را به نوعی عزلت در بینش و اندیشه دعوت کرده بود و
سخنان او مایه ی بحث های زیادی شده است . ایشان می فرمایند  : (( ما نیازمند پیشقراولانی هستیم که با اراده
آهنین در این راه قدم بگذارند ، و در دریایی پر طلاطم (( جاهلیت )) جاهلیتی که سرمایه
ی شومش را بر همه جا گسترانده است پیش بروند . و همراه با پیش روی خود نوعی از
گوشه گیری را از یک طرف ، و گونه ای از ارتباط را از جانب دیگر با جاهلیت موجود در
اطراف خود رعایت کنند . ))

عزلتی و کناره گیری که مورد نظر شهید اسلام
سید قطب (رض) می باشد عبارت است از ، فاصله گرفتن از جاهلیتها به خاطر آلوده نشدن
اندیشه و شعور و حفظ شخصیت ایمانی در گیرو دار پیش روی و در جهت افشای پوچی
ارزشهای جاهلی و مبارزه با باطل و تلاشی در محمو و نابودی آن بدون ملاحضه سرزنش
دیگران .

منظور از فاصله گرفتن در اینجا ، جدا گشتن و
مشخص شدن جمع اهل ایمان از گروه کافران است 
جدا شدن از نظر اندیشه و جها بینی اخلاق و نوع زندگی باورها و نوع فهم و
نگرش ، می باشد . این همان چیزی است که ، اسلام اهل ایمان را به آن دعوت می نماید
، و رسول گرامی (ص) از بسیاری از فرموده هایش آن را این گونه بیان می فرماید . ((
در میان مردم ، همچون خال در بدن باشید ))  
همچنین می فرماید : (( بی اراده و دنباله رو دیگران نباشید که اگر مردم ر
چه را از خوب و بد دوست داشتند انجام دهید ، سعی نمائید . قوی و با شخصیت باشید ،
اگر مردم خوبی کردند ، تأیید نموده و عمل کنید و چنانچه مرتکب ناروا و بدی گردیدند
. از بدی و خلاف آنها دوری نموده و فاصله بگبرند . ))

در (( عمل 
اسلامی )) و دعوت و تبلیغ ، جای برای کناره گیری و تک روی وجود ندارد . در
غیر اینصورت ، کار به تعطیلی حرکت و دعوت اسلامی کشیده خواهد شد . دعوتگران و
خدمتگزارن اسلام در مسیر کار خود با سه نوع انسان سر و کار دارند . و برخورد و
موضعگیری با آنها هم یکسان نمی باشد .

… در میان مردم جمعی ، مسلمان و ملتزم به
، مسئولیتهای فردی می باشند اما در ارتباط با تکلالیف دعوت به اسلام ، و مشارکت در
حرکت بیدار سازی امت اسلامی ، احساس مسئولیت نمی کنند  طبعاً چنین کسی را نمی شود در ردیف دیگران به
حساب آورد.

… بعضی دیگر از انسانها ، با خدا و پیامبر
او و اسلام و اهل ایمان سر دشمنی و ناسازگاری دارند ، کار آنها در مواردی ، حالت
فردی دارد و در جهات دیگر به صورت منظم و حزبی عمل می کنند و بعضی دیگر ، هم در
موقعیت حاکم و رهبری ، به دشمنی با اسلام و مسلمانان می پردازند .

موضع گیری دعوت گران با آنها ، بستگی به
میزان ، دوری و نزدیکی ، علاقه و بی توجهی و ارتباط و دوستی یا مقابله و دشمنی شان
دارد .

با بعضی لازم است از در احساس مسئولیت و
توجیه او وارد شویم و برای بعضی ضرورت دارد ، افق های علم و دانش و معرفت را به
رویشان بگشائیم و با گرهی دیگر تنها با زبان زور و اسلحه باید سخن گفت  و می گویند که ؛ (( اگر برای معالجه مرضی ،
دارو موثر واقع نشد ، نوبت به چاقوی تیزجراحی هم می رسد . ))

پس لازم است که گرویدگان به (( دعوت اسلامی
)) و خدمت گزاران در دین با مردم و اجتماع در ارتباط دائم باشند ، زیرا زمینه و
میدان عمل اسلامی و مبارزه ، اجتماع است ، اما ارتباطی حساب شده و جداگانه ، در حد
تأثیر –گذاری نه تأثیر پذیری و پکسازی نه آلوده شدن . رسول گرامی (ص) می فرماید :   (( مقاومت یک ساعته شما در میدانی از میدان
های جهاد ، بر عبادت شصت سالتان برتری دارد . ))

 

۷ – هدف وسیله را توجیه نمی کند

اوج فساد و انحراف ، مکاتب و احزاب غیر
اسلامی در مصلحت اندیشی ، افسار گسیخته آنهاست به صورتی که در اغلب اوقات از
محدوده مبانی فکری ، و تئوری هایی که همیشه خودد را مبلغ و منادی آن دانسته اند
فراتر می روند .

کم نیست مکاتب فکری که پس از دست یابی به
حکومت و مشارکت در پارلمان و اولین تجربه ی عملی و برخورد با واقعیات ، از دائره
افکار و عقائد خود پا را فراتر گذاشته اند . و از آن فاصله گرفته اند .

از تصرفات موضع گیریهای رهبران عقیدتی و
سیاسی مکاتب و احزاب غیر خدائی ، این واقعیت روشن می شود که آنها خود و پیروانشان
را آن اندازه که ، افکار اصول خویش را وسیله و ابزاری ، در میدان رقابت های سیاسی
و فکری ، می سازند ، پای بند آنها نبوده و در اندیشه و حفظ آنها از هجوم انحراف ها
و چند چهرگی و ظاهر فریبی نمی باشند .

بسیار طبیعی و ساده است که ، مصلحت مردم به
مصلحت حزب تبدیل شود . و مصلحت حزب در پیشگاه رهبر آن قربانی شود ، و مسائل اساسی
مردم ، به صورت اوراق بهادار و سود آوری در بازار بورس ، سرمایه گذاری و معاملات پایاپای
در آید … خیلی ساده است دشمنان دیروزی ، دوستان صمیمی امروز شوند ، و دوستان
گذشته ، دشمنان سرسخت کنونی ، و این وضع تا جائیکه ، اصول و افکار آنان بسان ،
اسماء غیر واقعی و شعار های پوچ و فریبنده در آینده ادامه خواهد یافت.

آنچه گفته شد گوشه ای از واقعیات موجود در
درون احزاب و افکار غیر خدائی بود و اسرار به قدرت رسیدن سریع آنان و گسترش دامنه
داریشان را بر ملا می سازد . هم چنان که گفته شد ، آنها خویشتن را در پای بند
هیچگونه عقائد اخلاقی – به معنی درست آن نمی دانند دارای موضع گیری های روشن و
استوار هم نیستند … چیزی را که از آن بیشتر استفاده می کنند ، برنامه ریزی های
متعدد و غالباً متضادی است در راستای استفاده از هر نوع فرصت پیش آمده و در اختیار
گرفتن آن برای عرضه در بازار تجارت سیاسی فرق هم نمی کند که مسئله مورد معامله چی
باشد ، و چه بهائی در مقابل آن پرداخت شود و در بیشتر موارد اصل قضیه و حتی مردم
را با بهای بسیار کم به فروش می رساند .

اما در میدان (( عمل اسلامی )) آنچه مورد
توجه است و روی می دهد ، و یا حرکت در راستای آن مورد نظر است . با جریانات و
برنامه های – احزاب غیر دینی ، کاملاً متفاوت است .

(( حرکت جهانی اسلام )) در ارتباط با سازگار
بودن ، (( وسیله و هدف )) ، با جهان بینی ، اخلاق و شریعت ، میان آنها تفاوتی نمی
گذارد . و دعوت گران و خدمت گزاران اسلام ، در پی دست یابی به خواسته های شخصی ،
نبوده و در محدوده ی تصورات ، اخلاق و تعهدات دینی ، عمل می نماید و اجازه خروج و
دست کاری آنها را به هیچ وجه ندارد .

الف : برای رسیدن به اهداف راستین و حق
طلبانه دین بهره گیری از (( باطل )) مشروع نیست ، هر چند بیشتر از اشعار و کلمه ای
هم نباشد .   (( ابلاغ کن که ، حق و راستی
، آن چیزی است – که از جانب خدا فرستاده شده ، هر که می خواهد بپذیرد و هر کس هم
مایل نیست می تواند انکار نماید . ))    {
الکهف : ۲۹ }

ب : حق و راستی ، مجموعه ای است جدائی
ناپذیر کوتاه آمدن در مورد بخشی از حق ، به حساب کل آن تمام می شود . زیرا اگر حقی
در کار نباشد باطل جایگزین آن می شود و چنانچه (( هدایت )) رخت بر بندد گمراهی جا
خوش خواهد کرد . طائفه ی قریش سخاوت مندانه ترین پیشنهادها را به رسول خدا عرضه می
کردند ، و در مقابل از ایشان انتظار داشتند تا در مورد پاره ای از عقائد و ارزش
های خود کوتاه بیاید . در مقابل رسول خدا (ص) این توجیه خدائی را بیان فرمود که :
(( ای اهل کفر آنچه را که شما برایش عبادت می نمائید ، من عبادتش نخواهم کرد و شما
هم فرمانبردار آنکه من پرستش می کنم نیستند و من هم فرمانبردار آنچه شما برایش
عبادت کرده اید نیستم و شما هم فرمانبردار آنکه من او را فرمانبرداری می نمایم
نیستید . دین شما از آن خودتان و من هم از دین خود پیروی می کنم ))  { سوره الکافرون }

ج : با قدرت هر چه تمتم تر و با فدای همه
چیز ، و بدون هیچگونه معامله و ترس و طمعی در راه ، حق باید تلاش و فداکاری نمود .

پس از آنکه برای ساحران در بار فرعون حق
روشن شد ، هیچ گونه تو جهی به تهدیدات ننموده و با ایمان خود ، هر گونه ملاحظه
کاری را کنار گذاشتند . و و خطاب به فرعون گفتند که : (( هر کاری که از دستت بر می
آید ، دریغ مکن ، تنها در این دنیا تو توان تصمیم گیری را داری ، برای آنکه
گناهانمان و آنچه را که در ارتباط با سحر ، تو مجبورمان می نمودی ، بخشوده شود به
پروردگارمان ایمان آوردیم _ بندگی و کار برای خدا بهتر و ماندنی تر است )) { طه :
۷۳-۷۲ }

روزی که ، فرمانروائی و مقام و ثروت در
مقابل نرمش نشان دادن در مورد دعوتش به رسول خدا پیشنهاد می شد ، با حرارت تمام در
مقابل پیشنهاد کنندگان می فرمود . (( به خدا قسم اگر بتوانید خورشید را در طرف
راست و ماه را در طرف چپم قرار دهید به خاطر آنکه مسئولیتم را انجام ندهم کوتاه
نخواهم آمد تا وقتی که خداوند آن را بر همه جهان حاکم گرداند یا اینکه در پای آن
قربانی شوم )) .

د : لازم است پیروان حق بسیار هوشیار بوده و
با چشم باز مسائل را نگریسته ، و راه خدا را در پیش گرفته و پایبند هدایت خداوند
باشند . مسائل مقطعی و موضعگیری های ، روز مره از مسیر منحرفشان ننماید ، و یا
خدای نخواسته راه حلهای ناسازگار با ، تصورات و اخلاقشان به آنها تحمیل بشود .
قرآن می فرماید :

(( براساس 
قانون – نازل شده از طرف خدا میان آنها حکومت و قضاوت کن و از کششهای
انحرافی آنها پیروی مکن ، و هشیار باش که راجع به بعضی از آیات خدا ، تو را دچار
فتنه و مشکلات ننمایند ، اگر به تو و رسالتت پشت کردند تو هم بدان که خدا می خواهد
به خاطر بعضی از گناهانشان آنان را گرفتار نماید – و تردیدی نیست که – بسیاری از
مردم از مسیر خدا منحرف می باشند . )) { المائده : ۴۹ }       در سیره رسول خدا  (ص) می خوانیم که : برای حضور در غزوه (( تبوک
)) سه نفر از صحابه رسول خدا (ص) نافرمانی نمودند و شرکت نکردند ، یکی از آنان ((
کعب بن مالک )) وقتی که پادشاه (( غسان )) به قصد فریبش مخفیانه برای او نامه ای
ارسال نمود ، و در آن نوشته بود .   ((
شنیده ام ، دوستت – پیامبر اسلام – با تو بی وفائی نمود ، رسول خدا (ص) سخن گفتن
با آن سه نفر از طرف همه مسلمانان تحریم فرموده بود – خدا قرار نداده تو در مملکتی
باشی که مورد ت.هین و سرزنش قرار گیری ، من از تو می خواهم که به ما ملحق شوی ))

وقتی (( کعب بن مالک )) نامه ی او را خواند
گفت : (( این هم مصیبتی اضافه بر مصیبت های دیگر ، این باز تاب و ثمره تخلف و عدم
حضورم در جنگ است . که مشرکی در مورد من به طمع افتاد )) سپس به سوی تنور رفت و
کاغذ را در آن انداخت . ! ؟

ه : در خاتمه باید این مطلب بدرستی فهمیده
شود که ((حق )) آن چیزی است که شرع آن را تأیید کند ، هر چند با کششها و نظرات و
برداشتهای کل مردم هماهنگ نباشد اسلام ، دنباله روی از مردم و راضی نگه داشتن آنها
را به شرطی می پذیرد که با شریعت و دستورات دین هیچ گونه مخالفتی نداشته باشد .
زیرا چنان روشی در بینش اسلام نفاق و خروج از حدود به حساب می آید . (( کسی که
رضایت خلق را به بهای قهر خداوند خریداری کند ، به جز ذلت و سر شکستگی نصیبی
نخواهد داشت . و هر کس رضایت خدا را بر قهر مردم به دست آورد ، به غیر از عزت  و سر بلندی بهره ای نخواهد برد ))

رسول گرامی خداوند (ص) چه زیبا می فرمایند
:(( بی شخصیّت و بی اراده نباشید ، که هر چه را مردم انجام دادند شما هم دنباله
روی کنید ، اگر خوبی کردند شما هم انجام دهید و چنان چه مرتکب بدی گردیدند شما هم
تابع شان شوید بلکه لازم است ، متین و با اراده باشید ، اگر مردم نیکی انجام دادند
شما هم انجام دهید و در صورتیکه مرتکب بدی شدند ، خود را از آن پرهیز دهید . ))

———————————————————-

منبع : دعوت اسلامی

تألیف : استاد فتحی یکن

ترجمه : عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : نشر احسان ۱۳۷۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا