سياسي اجتماعي

ستم اجتماعی و نجات از آن

ستم اجتماعی و نجات از آن

دکتر یوسف قرضاوی

پس از سالها فراخوانی به ایجاد عدالت اجتماعی ، و برپایی احزاب سوسیالیستی ، ستم اجتماعی در ممالک اسلامی همچنان واقعیتی انکار ناپذیر است.

گروههایی همچنان از امتیازاتی نامعقول و نابرابر برخوردارند ، و با در اختیار داشتن میلیونها و میلیاردها از همه فرصتها و انواع امکانات استفاده می کنند. و بدون سعی و تلاش ثروت و قدرت به سوی آنها مدام در سیر و حرکت است .

از طرف دیگری بسیاری از مردم را می بینیم که برای دستیابی به لقمه ای نان به هر دری می زنند، و دربسیاری از موارد موفق می شوند و چنانچه توفیقی رفیق راهشان بشود ، تنها پس از مشقتهای فراوان و ریختن عرق پیشانی و اشک آه خواهد بود.

 از طرفی قصرها و ویلاهای شیک و زیبایی وجود دارندکه کسی در آنها سکونت ندارد و صاحبان آنها تنها چند صباحی از تابستان یا زمستان را در آن به سرمی برند و از طرف دیگر کوخها و خانه هایی وجود دارند که از نی وخیزران و خشت خام در حاشیه شهرها و روستاها و با کوچه های باریک و غیر بهداشتی ساخته شده اند که در هر اتاق آن یک خانواده گاهی همراه با پدر و مادر بزرگ و … زندگی می کنند.

جوانانی که گاهی عمرشان از سی سال گذشته است و بخاطر محرومیت از خانه ای هر چند کوچگ که سرپناه آنها و همسرشان باشد، ودیگران به خاطر آنکه توانایی پرداخت هزینه های سرسام آور مهریه ومراسم عروسی را ندارند،امکان ازدواج و تشکیل خانواده از آنها گرفته شده است .

هستند کسانی که برای سیر نمودن شکم و یا ستر عورت و معالجه بیماری پولی در جیب ندارند ، اما برخی دیگر با میلیونها سر و کار دارند و آن را برای اسراف کاری و ریخت و پاش به کار می گیرند، و از زندگی اشرافی برخوردارند و همچون ((مترفینی )) به سر می برند که قرآن آنها را دشمنان همه رسالتها و تحولات مثبت نامیده است . و آنگونه اسرافکاران ومترفین را- بر اساس سنتها ی خداوند – پیشقراولان هلاک و نابودی جامعه ها می شمارد . خداوند متعال می فرماید:

((هر گاه بخواهیم شهر و دیاری را نابود نماییم،افراد دارا و شهوتران و خوشگذران آنجا را سردار و چیره می گردانیم و آنان در آن شهر و دیار به فسق و فجور می پردازند .سپس فرمان(وقوع عذاب) برآنجا واجب وقطعی می گردد و آنگاه آنجا را سخت درهم می کوبیم .))

زیرا نظام اجتماعی ظالمانه بر روی سیاست و اقتصاد و رشد و شکوفایی و اخلاق تأثیراتی بسیار منفی را در پیشرفت خواهد داشت.

هرگاه گروه اندکی از مردم سرمایه ها را  به تنهایی بکار گیرند، یا قشر و خانواده ای از امتیازاتی که دیگران ندارند، برخوردار شوند، این بدان معناست که آنان می توانند بر سیاست تأثیر بگذارندو به خاطر برخورداری و بهره داری از ثروتها ی فراوان خود و نفوذی که در میان مسئولین دارند، به مقامهای بالای حکومتی هم دسترسی پیدا کنند.

حتی درکشورهایی که در آنها انتخابات برگذار می شود ، پول و سرمایه به وسیله تبلیغات گسترده و تأثیرگذاری بر نیروهای قدرتمند و خریدن آراء دیگران نقش مهم و سرنوشت سازی را بازی می کند. وضع و حالی که باعث گردیده برخی پیش از تلاش برای تحقق دمکراسی سیاسی ، برای ایجاد دمکراسی اجتماعی تلاش کنند،اما در نهایت هر دوی آنها را از دست دادندو به هدف خود نرسیدند.

و در بخش اقتصاد و رشد اقتصادی وقتی مردم می بینند که کارگران و زحمتکشان در محرومیت و راحت طلبان درناز ونعمت به سر می برند، و کسانی که میلیون میلیون به سرمایه آنان افزوده می شود ، همان غارتگران اقتصادیف و فروشندگان عمده مواد مخدر ، و وارد کنندگان غذاهای فاسد شده و شیرخشک آلوده به اشعه های خطرناک و افراد دیگری هستند که بر روی سلامتی مردم و زندگی کودکان قمار ومعامله می کنند . و همچنین می بینند که ثروتها ودرآمدها بر اساس عدالتی که دین برای ایجاد آن آمده و ادراه و برپایی آسمانها و زمین بر اساس آن است، توزیع نمی گردد.بلکه بر اساس معیارهای منفعت طلبانه گروهی و کششهای ناروای بشری حیف ومیل می شود، این گونه امور قطعاً تأثیراتی منفی بر روی کار و تولید و سازندگی خواهد داشت .

در بسیاری موارداحساس مظلومیت فرد را در مقابل دفاع از وطن و سرزمین خویش بی تفاوتی می نماید. وطنی که نتوانسته مشکل بیکاری ، گرسنگی و امنیت او را حل کند ، چگونه حاضر است از آن دفاع کند .

همین موضوع باعث گردیده که حضرت عمر ابن خطاب دومین خلیفه راشد، در جواب نامه والی و استاندار حمص که از او خواسته بود، بودجه ای برای ساختن دیواری بر گرد شهر در اختیارش بگذارد . بگوید:(( برگرد انتشارات دیوار عدالت را بکش و معابرش را از ستم پاک گردان!)) منظورشان این بود که چنانچه مردم شهری احساس کنند که بر اساس عدالت با آنها رفتار می شود و حق کسی ضایع نمی گردد ، بسیار بهتر از قلعه و دیوار آن را در برابر دشمنان مورد حمایت قرار می دهند و تا پای جان از آن دفاع خواهند نمود.

و در عرصه اخلاق و روابط اجتماعی ، ستم و حق کشی زمینه رذایلی مانند: حقد و حسد وکینه را به وجود خواهد آورد ، رذایلی که پیامبر خدا (ص) آنها را آفات کننده امت ها نامیده است بروز خواهند کرد .

  همچنان که روح فرصت طلبی و ثروت اندوزی افسار گسیخته و از هر راهی که ممکن بشود را گسترش داده و بهانه دقت و استقامت در کار روح اطمینان و برادری از میان برداشته می شود، اینها و بسیار امور دیگر برخی از پیامدهای ستم اجتماعی و از عوامل نابود کننده ملتها و جامعه ها می باشند.

بیداری اسلامی برای  نجات از ستم اجتماعی واقامه عدالت و کم نمودن هر چه بیشتر فاصله های طبقاتی راه حلهای دادگرانه و متناسبی را ارئه می دهد. به گونه ای که زیر سایه اندیشه و نگرشی که معنویت را با مادیت و خیر دنیا را با نعمتهای آخرت و مصالح افراد را با مصالح جماعت در کنار هم قرار می دهد. از ازدیاد ثروت ثروتمندان و فقر مستمندان جلوگیری کند .

۱-  احترام به مالکیت فردی به شرطی که از راه مشروع و درست بدست امده باشد . همچنین لازم است حد و حدود وبندهای مناسبی بر مالکیت افراد قرار داده شود. در این راستا که مال و دارایی اساساً متعلق به خداوند است و انسان نیابت و وکالت را در مورد آن بر عهده دارد.همچنین جلوگیری از وارد کردن زیان از طرف مالکین به دیگران به ویژه زیان به جامعه ، زیرا مالکیت فردی مالکیتی مطلق نبوده و ضرر رسانی و ضرر پذیری در اسلام روا نیست.

۲-   تحریم در آمدهای نامشروع مانند: تجارت مواد مخدر و مایعات مست کننده، غصب و دزدی ، رشوه، سوءاستفاده از مقام، و هر روش دیگری که منجر به سوءاستفاده از اموال مردم بشود.

۳-     جلوگیری از ((ربا و احتکار)) که دو پایی است که سرمایه داری سیری ناپذیر بر روی آنها راه می رود.

۴-  مصادره اموالی که از راه نامشروع جمع گردیده و بکارگیری آن در راستای رفاه و رفع محرومیت از طبقات اجتماع، هر چند بر تملیک آن اموال حرام سالهای زیادی سپری شده باشد، زیرا گذر زمان حرام را حلال نمی گرداند.

۵-  باز پرسی و بررسی وضع کسانی که به یکباره ثروتمند می شوند، و اموال مشکوکی را از طریق تجارت بدست آورده باشند. اینگونه افراد در هر مقام و موقعیتی که باشند از این بازپرسی مستثنی نشوند، به ویژه چنانچه در مدیریتهای بالای مالی دولتی قرار داشته باشند. و این قانون (( از کجا آورده ای؟ ))  را برای اولین بار پیامبر خدا (ص)  آن را آغاز و بارها در زمان حضرت عمر به اجرا درآمد.

۶-  جلوگیری از مالکیت فردی در آمدن اموال و ثروتها عمومی ، در راستای پیروی از این فرموده پیامبر خدا (ص) که می فرماید: ((همه مردم در سه چیز با هم شریک هستند: آب،چراگاه، و آتش.)) با توجه به اینکه این سه مورد در عصر رسول خدا جزو نیازهای ضروری عمومی بوده است امروزه چیزهای دیگری را مانند: معادن نفت و طلا و… می توان به آنها اضافه کرد .

۷-  جلوگیری از اسراف کاری و اشرافی گری و ریخت و پاش ثروتمندان ، صورت ضرورت می توان از دخل و تصرف آنها در اموالشان جلوگیری نمود.

زیرا خداوند متعال می فرماید:

((اموال کم خردان را که در اصل اموال شماست در اختیار آنان قرار ندهید ، زیرا که خداوند اموال را اقوام زندگی شما قرار داده است .))

توجیه و عادت دادن اجتماع به میانه روی در مصرف و پرهیز از به هدر دادن اموالی که به هیچوجه دوباره به فرد و جامعه بر نمی گردد و منفعتی مادی و معنوی را برای آنها در پیشرفت نخواهد داشت. و مقابله با عادتهای مضر مصرف گرایی در راستای پاسداری از ثروتهای خصوصی و عمومی.

۸-  برخورداری از کار مناسب حق همه افرادی است که به گونه ای توانایی کار را دارند. و در عین حال آنان نیز کار را مسئولیتی واجب بشمارند. و ظیفه حکومت آن است که برای افراد جامعه زمینه کار مناسب را فراهم گرداند. و آنها را با مهارتهای لازم برای آن کار آشنا گرداند. و پرداخت زکات به کسانی که توانایی کار را دارند و کار برای آنها وجود دارد صحیح نیست . و این موضوع را در کتاب فقه الزکاه به تفصیل مورد بحث قرار داده ام.

۹-  کسی که توانایی انجام کار را ندارد ، یا اینکه کاری برای او پیدا نمی شود. یا اینکه آن کار در حد تأمین مخارج زندگی اونیست ، به میزان مورد نیاز لازم است به او کم بشود.

۱۰- گرفتن و جمع آوری زکات از ثروتمندان مسلمان و تقسیم آن میان مستمندان . و معیار دارا بودن در اینجا مالکیت نصاب و میزانی است که شریعت اسلام آن را از اموال منفعت آور معین نموده است . و فقیر به کسی گفته می شود که در آمد و ثروتی که کفاف زندگی او را بدهد ، نداشته باشد. فریضه زکات اولین حق دیگران در اموال اغنیا است اما آخرین حق به شمار نمی رود. و بجز آن حقوق دیگری متوجه اموال ثروتمندان می گردد .

۱۱- یاری ودستگیری از کسانی که دچار نیازمندی ناگهانی می شوند مانند: بدهکاری و پناهندگان و آوارگان و …

۱۲- تلاش در جهت ایجاد تعاون و همکاری عمومی که جامعه را به صورت جسم واحدی قرار می دهد. و از همکاری و یاری نزدیکان و سپس همه همسایگان و اهل محله و شهر و مملکت را در بر بگیرد. زیرا همه شهروندان مسلمان و غیر مسلمان جامعه اسلامی باید از زندگی مناسب برخوردار باشند. و در ارتباط با مسایل غذا و لباس و آب و بهداشت و مسکن ومداوا و آموزش و همه نیازهای خود و خانواده به گونه ای شایسته و بدور از اسراف و بخل مورد حمایت قرار گیرند.بودجه فراهم گردانیدن اینگونه امکانات را می توان از اموال زکات و دیگر درآمدهای ملی تأمین کرد. و این موضوع را در کتاب ((اسلام و فقر)) مورد بررسی قرار داده ام.

۱۳- مراعات تعاون و همیاری زمانی در کنار همکاری مکانی – تعاونی زمانی بدین معنی که نسلها با یکدیگر همکاری نمایند و نسلی همه حقوق نسلهای دیگر را از طریق نابود گردانیدن ثروتهای ملی و ریخت و پاش در آمدهای حاصل از آن ، و تحمیل پیامدهای ناگوار ناشی از تصمیم گیریهای نادرست، ضایع نگرداند. در مبحث (( عقب ماندگی ))در این مورد تا حدودی صحبت به عمل آمد.

۱۴- بر اساس قانون(( نیازها و مشکلات افراد)) و قانون (( ارث و وصیت )) دارایی و ثروت میان افراد صاحب حق توزیع شود ، و این قانون اسلامی مهمترین عامل در راستای تحقق عدالت اجتماعی و تقسیم ثروتهای کلان است.

۱۵- فاصله های طبقاتی وسیع میان افراد و قشرهای مختلف بر اساس برنامه ریزی حساب شده در جهت رشد اقتصادی فقرا و پیشگیری از سرکشی ثروتمندان هر چه بیشتر کم بشود . تا در کنار فقر و تنگدستی سخت ثروتهای کلان باقی نماند و به این توجیه قرآنی در مورد حکمت توزیع غنیمت میان قشرهای ضعیف عمل شده باشد.

قرآن می فرماید:

((تا اینکه ((آن ثروت )) میان ثروتمندان دست بدست نگردد.))(الحشر/۷).

۱۶- تلاش و برنامه ریزی برای رشد و توسعه ثروتهای فردی و عمومی ، به گونه ای که با ارزشها و اخلاق و باورهای مردم مسلمان ناسازگاری نداشته باشد. زیرا اقتصاد اسلامی اقتصادی است اخلاقی، و اسلام هیچگاه ارزشها و مفاهیم بلند خود را فدای رشد اقتصادی نمی گرداند. به همین خاطر است که در آمدهای ناشی از تجارت شراب و قمار را به خاطر گناه و معصیتی که در آنها وجود دارد در آمدهایی نامشروع می شمارد.و از حج و طواف مردمان مشرک بر گرد خانه کعبه علی رغم از دست دادن منافع مادی – جلوگیری به عمل می آورد، زیرا قرآن می فرماید: ((… فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَهً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (التوبه:٢٨)))

((…نباید از امسال به مسجد الحرام وارد شوند، اگر (بخاطر قطع تجارت با آنها ) از فقر می ترسید(نگران نباشید ) زیرا خداوند شما را به فضل و رحمت خود (از آنها ) بی نیاز می کند، چرا که خداوند آگاه و با تدبیر است .

————————————————————–

منبع : بیداری اسلامی و بحران هویت

مؤلف : دکتر یوسف قرضاوی

مترجم: عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : احسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا