اندیشهدعوت و داعیمطالب جدیدمقالات

اولویت اهداف و مقاصد بر ظواهر در دعوت و عبادت

اولویت اهداف و مقاصد بر ظواهر در دعوت و عبادت

نویسنده : دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: ابوبکر حسن زاده

از مسائل مربوط به «فقه اولویات» تعمق در مقاصد و اهداف شریعت است، به نحوی که اسرار و علل آن ها به خوبی درک شود و در بین این مقاصد، ارتباط و هماهنگی برقرار گردد و فروع به اصولشان و جزئیات به کلیاتشان برگردانیده شوند. نباید تنها به ظواهر نصوص استناد کرد و بر حرف حرف آن ها اصرار و جمود نشان داد.

آیات و احادیث فراوان و استقراء و تحقیق احکام جزئی در ابواب مختلف عبادات، معاملات، روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و دولتی این امر را قطعی و محرز می سازند که: شارع مقدس در تمام مسائل شرعی اعم از این که به صورت امر یا نهی یا اباحه باشد، دارای هدف و مقصد و حکمت است و هیچ چیزی را از روی تحکم و خالی از هدف، واجب یا حرام یا مباح نگردانیده است، بلکه هر یک از این احکام به خاطر حکمتی است که سزاوار کمال مطلق ذات تعالی و علم و رحمت و لطف او نسبت به مخلوقاتش می باشد. زیرا «العلیم الحکیم» جزو نام ها و صفات الله می باشد. بنابراین خداوند در تمام امر و نهی و شرع خود، حکیم است همان طور که در تمام آنچه مقدور و خلق می فرماید، حکیم می باشد. حکمتش در عالم امر و تشریع تجلی می یابد آن گونه که در عالم خلق و آفرینش نیز متجلی می باشد و می فرماید: (أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ ) اعراف/۵۴ «آگاه باشید که آفرینش و تشریع خاص او (الله) است.»

همان گونه خردمندان درباره عالم خلق و آفرینش می گویند:

(رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ) آل عمران/۱۹۱

« پروردگارا ! این ( دستگاه شگفت کائنات ) را بیهوده و عبث نیافریده‌ای‌ ؛ تو منزّه و پاکی ( از دست یازیدن به کار باطل ! )».

ما هم می گوییم: «پروردگارا! تو این شریعت خود را بدون حکمت نفرستاده ای». مشکل اکثر کسانی که به علوم دینی اشتغال دارند این است که به طور سطحی از روی آن می گذرند و به عمق آن وارد نمی شوند. چون متأسفانه برای شنا در این دریا و غوطه ور شدن برای دست یابی به گوهرهای آن تربیت نشده اند، جای تأسف است که مشغول شدن به ظواهر، آنان را از رسیدن به اسرار و مقاصد باز داشته است، با سرگرم شدن به فروع از اصول دور شده اند. دین و احکام شریعت الهی را به شیوه پراکنده و ناهماهنگ که هیچ وجه مشترکی آن ها را با هم جمع نمی کند، بر بندگان خدا عرضه می دارند، احکام شرعی را بدون ارتباط با علل، بیان می دارند، در نتیجه با زبان و قلم خود سیمایی را از شریعت اسلام نشان می دهند که انگار قادر به برآورد نمودن نیازها و مصالح و منافع انسان نمی باشد. ولی قطعاً کوتاهی در خود شریعت الهی نیست، بلکه در فهم آنان از شریعت می باشد که رابطه ی برخی از احکام با برخی دیگر را قطع کرده اند و اهمیت نمی دهند که حکم دو مسأله مساوی و مثل هم را مختلف و مغایر صادر کنند یا دو امر مخالف را تحت یک حکم جمع نمایند. این ها مسائلی هستند که شریعت هرگز به آن ها راضی نیست و علمای محقق و فرزانه به بیان این حقایق پرداخته اند.

توقف بر استناد به ظواهر و عدم توجه به اهداف و مقاصد، اکثر موجب محدود ساختن دایره ای می شود که خداوند متعال آن را گسترش بخشیده است و موجب سخت گیری در کارهایی می گردد که شرع تسهیلاتی برای آن ها در نظر گرفته است و باعث غیر قابل تغییر بودن چیزی می شود که می تواند در معرض تغییر و توسعه باشد یا باعث میخکوب نمودن و محبوس ساختن چیزی می گردد که امکان دارد تجدد و کاوش و توسعه را به دنبال داشته باشند.

————————————-

منبع: شناخت اولویت های دینی در پرتو قرآن و سنت(فی فقه الأولویات) / مؤلف: دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: ابوبکر حسن زاده / انتشارات: نشر احسان ۱۳۸۱

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا