زن خانواده

زن و سیاست

زن و سیاست

استاد عمرو خالد/ مترجم: سوما بزرگی

در زمان حضرت محمد(ص) زنان علاوه بر امور نظامی، در عرصه سیاست نیز دخالت داشته اند، ممکن است برخی این موضوع را بعید بدانند و معتقد باشند محال ترین امری که زنان می توانند در آن شرکت کنند، مسائل سیاسی است؛ اما این مقوله در زمان صحابه به وقوع پیوست چنان چه در جنگ مشهور جمل ام المؤمنین عایشه (رض) فرماندهی لشکر را بر عهده داشته اند.

فتح مکه

پیامبر خدا (ص) در روز فتح مکه عفو عمومی اعلام نمودند، همه مردم ایمان آوردند جز ده نفر کهپیامبر(ص) خون آنان را مباح شمرد، یکی از آن ده تن را از پرده کعبه آویزان کردند اما سه نفر از آنان وقتی که این خبر را شنیدند به خانه ام هانی دختر ابوطالب یعنی خواهر حضرت علی رفتند، وقتی که علی (رض) آن ها را جلوی در خانه خواهرش دید منتظر شد تا داخل شوند، آن ها گفتند: ای ام هانی! ما را پناه بده، او گفت: بسیار خوب. سپس علی (رض) نزد خواهرش آمد و گفت: آن سه تن را از خانه را خارج کن باید آن ها را به قتل برسانم، پیامبر(ص) خونشان را مباح اعلام کرده، ام هانی گفت: ولی من آن ها را پناه داده ام، گفت: دگر هیچ پناهی نیست آن ها را خواهم کشت، خواهرش گفت: نه، به خدا قسم! که به خانه ام وارد نمی شوی، سپس نزد رسول خدا(ص) رفت و علی هم داخل نشد.

ام هانی گفت: ای پیامبر خدا! آن سه به من پناه آورده اند و می خواهند اسلام بیاورند، من نیز پناهشان دادم، هر که را تو پناه داده ای ما نیز پناه می دهیم.

بنگرید اسلام تا چه حد شأن زن را رفیع گردانیده است.

پیامبر(ص) اسلام به خاطر سخن زنی که اذعان می کند آن ها ایمان آورده اند، در برابر هزاران نفر از تصمیم خود منصرف می شود.

صلح حدیبیه

پیامبر(ص) و صحابه یک سال بدون آن که مناسک عمره را به جای آوردند بازگشتند، لذا بسیاری از صحابه خود را سرزنش کرده و بر خود سخت می گرفتند که چرا شخصا" عمره نکرده اند. پیامبر(ص) به آن ها فرمود: ( برخیزید و از احرام به در آیید). یعنی برخیزید و موی سرتانن را بتراشید. اما صحابه در حالی که با خشم و عصبانیت چشم به زمین دوخته بودند، این فرمان را اطاعت نکردند.

پیامبر(ص) نزد همسرش ام سلمه آمد و فرمود: ( ای ام سلمه! مردم با نپذیرفتن فرمان من خود را به هلاکت انداختند) و ماجرا را برای او تعریف نمود.

ام سلمه گفت: ای پیامبر خدا! آیا می خواهی که از احرام بیرون بیایند؟ فرمود " آری "، گفت: برو و در برابر آنان بنشین سپس آرایشگر را امر کن تا موی سرت را بتراشد، لذا آنان نیز مثل شما عمل خواهند کرد.

پیامبر(ص) بیرون رفت و پیشنهاد همسرش را انجام داد، صحابه با دیدن این صحنه فهمیدند که دستور پیامبر(ص) قطعی است و باید آن را اطاعت کنند. می گویند: مردی هنگام تراشیدن سر دیگری، از شدت خشم نزدیک بود سر او را ببرد ( زخم دار نماید).

علما می گویند: اگر مشورت ام سلمه نبود قطعا" صحابه به هلاکت می افتادند.  حیث: با زنان مشورت کنید اما بر خلاف گفته ی آنان عمل کنید، هیچ گونه سندیتی ندارد و کذب محض است. پناه بر خدای متعال! اگر رسولش چنین سخنی را گفته باشد.

وقتی زن به خود اعتماد و اطمینان داشته باشد، می تواند در راه دین بسیار پیشرفت کند. این ها نمونه ی زنانی است که به خود اعتماد داشته و بیش از پیش ترقی نموده اند، آنان بسیار ارجمند بوده و شأن رفیعی داشته اند، تاریخ این موارد را با افتخار و عزت تمام برای ماذکر می کند.

بیعت عقبه

مسلمانان با پیامبر(ص) بیعت کردند که خود خانواده هایشان حامی و پشتیبان او باشند، و در راه نصرت دین بکوشند، آنان شب هنگام در مکه تجمع کرده بودند. شاید مشارکت زنان در این اجتماع خطیر آن هم در سرزمین کفر و در دل تاریکی شب به ذهن بعضی ها محال به نظر برسد، اما نسیبه دختر کعب (ام عماره) و أسماء دختر عمرو به نمایندگی از طرف تمام زنان در این تجمع به صورتی چشمگیر حضور داشته اند.

پیامبر(ص) در شب هجرت چگونه پی به نقشه ی قریش برد، و آن شب را کجا گذراند؟!

همگی ما می دانیم که قصه هجرت، با خروج شبانه پیامبر(ص) از خانه و خوابیدن علی بن ابی طالب(رض) در بستر که زیارت او عادت و معمول نبود، آغاز می شود.

اما بسیاری به این سؤال پاسخ نگفته اند که چه کسی پیامبر(ص) را از نقشه ی قتل او توسط قریش با خبر کرد؟ و آن شب پس از خروج از خانه و رفتنش نزد ابوبکر(رض)، ایشان در کجا ماندند؟

بسیاری از منابع به این دو سؤال پاسخی نداده اند، اما هنگامی که در لابلای کتاب ها از نقش زنان در زندگی سیاسی جستجو شود این قضیه به روشنی مشخص می شود؛ که زنی از بنی هاشم به نام رقیقه دختر ابی صیفی، پیامبر(ص) را مطلع کرد، وی می شنود که ابوجهل و ابو سفیان دستور قتل محمد را صادر می کنند، بنابراین نزد پیامبر(ص) رفته و به ایشان می گوید: ای رسول خدا! آن ها دستور دادند که شما را بکشند، از شهر بیرون بروید.

پیامبر(ص) آن شب را در خانه بیون زنی که با فرزندانش زندگی می کرد، سپری نمود. آخرین جایی که مشرکان در مکه انتظار آن را داشتند.

نقش اسماء دختر ابوبکر(رض) در هجرت:

در هجرت به مدینه نقش زنان فقط در آن مورد خلاصه نشد، نگامی که پیامبر(ص) همراه ابوبکر(رض) تصمیم گرفتند سه روز در غار ثور بمانند، در این مدت به ناچار باید از منبعی غذای آن ها تأمین می شد، پیامبر(ص) فرمودند که اسمائ دختر ابوبکر مسؤلیت این کار را بر عهده بگیرد. اسماء با آنکه دختر ابوبکر بود اما آخرین کسی بود که مشرکان به او شک می کردند؛ چرا که او بچه ا ی هفت ماهه حامله بود و توان عبور از صحرا و توان بالا رفتن از صخره و کوه ها آن هم به مسافت سه کیلومتر را نداشت، اما با وجود این اسماء هر روز برای پبامبر و یار او آب و غذا می آورد و آن مسیر را طی می کرد بدون آن که احدی از مشرکان به او مظنون شوند.

زن مسلمان در راه اسلام این چنین سخت کوش، توانا و رفیع در برابر کفر مبارزه می کند تا دینی را راضی و سرافراز گرداند.

وقتی که ابوجهل از خروج پیامبر(ص) آگاهی یافت آتشی بر جانش افتاد. پس به خانه ابوبکر رفت، در را محکم کوبید، اسماء در را باز کرد، ابوجهل گفت: پدرت کجاست؟ گفت: نمی دانم. ابوجهل چنان سیلی محکمی بر صورتش نواخت که گوشواره از گوشش افتاد و چهره اش قرمز شد.

ای زنان مسلمان! استقامت در راه حق را از این بانو فرا بگیرید.

نماینده زنان نزد پیامبر(ص)

اسماء دختر زید (رض) نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من نماینده زنان هستم که به نیابت از آنان نزد شما هستم ( در مدینه تجمعات زنانوجود داشته و این زن را از میان خود برگزیدند تا خواسته هایشان  را به پیامبر(ص) عرصه دارد) پیامبر(ص) فرمود:( مرحبا، خوش آمدی) اسماء گفت: ای پیامبر خدا پدر و مادرم فدایت! به راستی که خداوند شمارا برای مازنان و مردان برگزیده، ما نیز به شما ایمان آوردیم، ما زنان مقهور و محبوس در خانه ها می مانیم، آرزوهای شما را برآورده می کنیم، فرزندانتان را تربیت می کنیم، در حالی که فقط شما مردان هستید که به خاطر جهاد، جمعه و نماز در مسجد پاداش می گیرید، پس پاداش ما زنان چیست؟!

( شاید واقعا" همین سؤال ذهن بسیاری از زنان علی الخصوص زنان مؤمن را به خود مشغول کرده باشد.)

پیامبر(ص) فرمود:( آیا هرگز شنیده اید که زنی بهتر از این سخن را بگوید) و گفتند: نه ای پیامبر خدا! فرمود: (ای زن این را به گوش تمام زنان برسان که رفتا رنیک شما با همسرانتان معادل تمامی این هاست.)

بدین معنی: زنی که به نیکی با همسرش معاشرت و رفتار می کند، همان رفتار خوب او به مثابه ی حج، جهاد، نماز جمعه و نماز در مساجد محسوب می شود.

____________________________________________

منبع: زن شفارش شده پیامبر(ص) /مؤلف: عمرو خالد/ مترجم: سوما بزرگی/ انتشارات: کردستان/۱۳۸۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا