تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدیدمقالات

زیبایی مبرا بودن از گناه ، آیا گناه نکردن بهتر است یا توبه کردن بعد از گناه ؟

زیبایی مبرا بودن از گناه ، آیا گناه نکردن بهتر است یا توبه کردن بعد از گناه ؟

نویسنده : امام ابن قیم الجوزیه/ مترجم: محمد حسین احمدی‌تبار

گروهی کسانی را که مرتکب گناه نمی‌شوند، بر گناهکارانی که توبه‌ی نصوح می‌نمایند، برتری می‌دهند، دلایل آنان به شرح زیر است:

۱-کامل‌ترین و برترین بندگان خدا، فرمانبردارترین آنان هستند و کسی که مرتکب گناه نشود، از همه فرمانبردارتر و نهایتاً بهترین بنده‌ی خدا به شمار می‌رود.

۲-هنگامی که گناهکار سرگرم گناه است، بنده‌ی فرمانبردار درجات و مراحلی از او پیشی می‌گیرد و درجاتش از او بالاتر خواهد رفت. سرانجام اگر شخص توبه نماید، سفرش را برای ملحق شدن به وی از سر می‌گیرد، اما آیا در این سفر به او خواهد رسید؟ اینان همانند دو نفری هستند که کسب و کار مشترک دارند، هر چه را که یکی از آنان کسب می‌کند، دیگری نیز آن را به دست می‌آورد، اما یکی از آنان آن چه را که به دست می‌آورد، تباه می‌سازد و از کسب جدید باز می‌ماند، اما دیگری در کار خود بسیار جدی و پرتلاش است. هرگاه حس رقابت، او را به از سرگیری کسب و کار وادار کند، می‌بیند که همکارش در این مدت، چیزهای بسیار زیادی را به دست آورده است و هر چه را که به دست آورد، همکارش قبلاً به آن دست یافته است. آیا این دو شخص با هم برابرند؟

۳-هدف از توبه این است که شخص بدی‌هایش را از بین ببرد و همانند کسی شود که مرتکب آن بدی‌ها نشده است. و تلاش او در این مدت به سود یا زیان او نخواهد بود. پس تفاوت بسیار است بین تلاش او با کسی که دائماً برای دستاوردهای جدید و سود بیشتر تلاش می‌کند.

۴-خداوند بر انجام معصیت و نافرمانی خشمگین است. پس شخصی که سرگرم گناه و معصیت است، مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد، اما بنده‌ی مطیع و فرمانبردار، پیوسته مورد رضایت و خشنودی او است.

بدون شک بنده‌ای که پیوسته مورد رضایت و خشنودی پروردگار است، بهتر از بنده‌ای است که گاهی مورد رضایت و گاهی به سبب گناهانش مورد خشم و ناخشنودی پروردگار قرار می‌گیرد.

۵-گناه به منزله‌ی نوشیدن زهر به شمار می‌رود و توبه پادزهر آن است، اما عبادت، سلامتی و تندرستی است. مسلماً تندرستی همیشگی و پیوسته بهتر از آن است که شخص گاهی سالم و گاهی بیمار باشد، بیماری و زهری که ممکن است شخص را به هلاکت بکشانند یا او را برای همیشه به مرض مبتلا سازند.

۶-گناهکار در معرض خطر بزرگی است و سرنوشت او از سه حالت زیر خارج نیست:

الف) هلاکت و نابودی بر اثر نوشیدن زهر.

ب)از دست دادن بخشی از توان و سلامتی پس از رهایی از مسمومیت.

ج)بازگشت به وضعیت قبلی یا بهتر از آن.

بیشتر آنان در گروه اول و دوم هستند و گروه سوم بسیار کم و نادر هستند، اینان از ضرر زهر یقین حاصل کرده و به بهبودی و باز یافتن سلامتی خود امیدوارند، بر خلاف گروه اول و دوم که به این موضوع پی نبرده‌اند.

۷- بنده‌ی فرمانبردار، پیرامون بوستان عبادتش دیوار محکم بنا کرده و دشمنان به آن راه نمی‌یابند. در نتیجه ثمر، محصول، گل، شکوفه، سرسبزی و طراوت آن دائماً در حال رشد است، اما بنده گناهکار روزنه و سوراخی در آن باقی گذاشته و دشمنان در آن نفوذ می‌کنند، برگ درختانش را می‌کنند، شاخه‌هایش را می‌شکنند، دیوارش را فرو می‌ریزند، میوه‌هایش را می‌چینند، قسمت‌هایی از آن را آتش می‌زنند و مسیر آبش را تغییر می‌دهند. چنین باغی چگونه به وضعیت قبلیش برمی‌گردد؟ اگر صاحبش آن را دریابد، به آن سامان بخشد، آثار خرابکاری دشمن را ترمیم کند، راه آبش را باز کند و ویرانیش را بازسازی نماید، ممکن است به وضعیت قبلی یا اندکی بدتر یا بهتر از آن برگردد، اما هرگز به طراوت و شادابی بوستان بنده‌ی فرمانبردار که پیوسته در حال رشد و شکوفایی و توسعه بوده است، نخواهد رسید.

۸- دشمن به سبب ضعیف بودن علم و اراده‌ی شخص گناهکار، به گمراهی او دل خوش می‌کند. لذا چنین کسی جاهل نامیده می‌شود. «قتاده» می‌گوید: یاران پیامبر(ص) بر آن اجماع دارند که: هر چیزی که سبب نافرمانی از خداوند شود، جهالت و نادانی است. بنابراین خداوند درباره‌ی آدم می‌فرماید: «وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا» « از او تصمیم درستی و اراده‌ی استواری مشاهده نکردیم » طه/۱۱۵

اما درباره‌ی دیگر پیامبران می‌فرماید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» « پس شکیبائی کن ، آن گونه که پیغمبران أُولُواالعزم شکیبائی کرده‌اند» احقاف/۳۵

اما کسانی که از عزم راسخ، علم کامل و ایمان قوی برخوردار باشند، هرگز دشمن به گمراه نمودن آنان امیدوار نمی‌شود و این بهتر از مورد قبلی است.

۹- بدون شک معصیت تأثیر خود را می‌گذارد، یا شخص را به نابودی کلی می‌کشاند و یا او را در معرض خسران و عقوبت قرار می‌دهد که به دنبال آن ممکن است مورد عفو قرار گیرد و به بهشت راه یابد و یا این که از مقام و درجه‌اش کاسته شود و یا نور ایمانش کم‌سو شود. شخص توبه‌کننده تلاش می‌کند تا آثار و پیامدهای ناگوار گناهش را از بین ببرد، اما بنده‌ی مطیع به فکر افزایش نیکی‌ها و بالا بردن درجات خویش است.

بر این اساس پیامبر خدا(ص) نماز شب می‌گذارد، تا درجاتش را تعالی بخشد، اما دیگران برای کفاره‌ی بدی‌هایشان این عبادت را انجام می‌دهند، اما این کجا و آن کجا؟

۱۰- کسی که رو به سوی خدا دارد و گوش به فرمان اوست، با همه‌ی اعمال و کردارش به سوی او در حرکت است و هر اندازه عبادت و اعمال نیکش افزایش یابد، دستاوردش بزرگ‌تر خواهد بود، اما دیگری به منزله‌ی بازرگانی است که ده برابر سود برده است و این روند برای او ادامه دارد، تا این که سرانجام از سفر تجارت خسته می‌شود و یکباره همه‌ی آن چه را که در طی سفرها به دست آورده است، از دست می‌دهد.

این معنی و مفهوم سخن «جنید» است که می‌گوید: «اگر بنده‌ی راستگویی هزار سال رو به سوی خدا داشته باشد، سپس لحظه‌ای از او روی گردان شود، آن چه را که از دست می‌دهد، بیشتر از دستاورد او می‌باشد». این عبارت به این معنی و مفهوم درست می‌باشد. او زمانی که از خداوند رویگردان است، از سود همه‌ی آن اعمال محروم می‌ماند، سودی که بیشتر از سودهای قبلیش می‌باشد. اگر سرنوشت کسی که از خدا روی بگرداند، این گونه است، پس وضعیت آن که نافرمانی کند و مرتکب گناه شود، چگونه خواهد بود؟ این مطالب در این زمینه کافی است.

————————————–

نام کتاب: ترجمه‌ی تهذیب مدارج السالکین/ مؤلف: امام ابن قیم الجوزیه/ مترجم: محمد حسین احمدی‌تبار/ انتشارات آراس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا