مهارتهای زندگی

هنر و مهارت انتقاد سازنده !

هنر و مهارت انتقاد سازنده !

بسیاری از ما هنگامی که واژه «انتقاد» را می شنویم، به اشتباه آن را، خرده گرفتن و اشکال تراشی از دیگران، معنا می کنیم. در این حالت اگر شخصی مورد انتقاد قرار گیرد، آن را به عنوان حمله به خود تلقی کرده و در مقابل آن ایستادگی خواهد کرد. اما براستی معنای صحیح «انتقاد» چیست؟ «انتقاد»، یعنی نقد کردن. «نقد کردن» نیز به معنای بررسی لایه های پنهان و نامرئی است که از چشمان بسیاری پنهان است. بنابراین انتقاد از یک فرد باعث آشکار شدن یک لایه تاریک و مبهم از رفتار شخص مورد نظر خواهد شد و او را با نقاط ضعف و کاستی های خود روبرو خواهد کرد. در این میان «انتقاد سازنده» از یک فرد سعی در تغییر رفتار شخص مورد نظر دارد، و هدف آن بررسی نقاط ضعف و کاستی هاست نه خرده گرفتن و اشکال تراشی. انتقاد سازنده دقیق، صریح و بدون غرض است و اغراض شخصی، حزبی، گروهی و… در آن دخالت نمی کند. انتقادی سازنده است که پیامد آن تغییر رفتار منفی در شخص مخاطب باشد و دریچه ای به سوی شکوفایی خلاقیت ها و استعدادها و پیشبرد اهداف سازمان بگشاید. شما می توانید با انتقاد سازنده از یک شخص، شوق ارایه کار بهتر، دقت بیشتر در انجام امور محوله، فعالیت و تحرک بیشتر و… را به وجود آورید و استعدادها و قابلیت های بیشتری را در سازمان شکوفا کنید و راه پیشرفت را بپمایید و به اهداف والای سازمان نایل شوید. یکی از مشکلات انتقاد کردن از یک فرد در سازمان و محیط کار، آن است که احتمال دارد فرد مورد نظر نیروی هیجانی قابل توجهی را در رابطه با کارش، صرف کرده باشد و بنابراین، انتقاد را به عنوان حمله به «خود» تلقی نماید. مشکل دیگر در انتقاد کردن، احساس رقابتی است که معمولا بین همکاران وجود دارد، اگر شما یکی از همکاران خود را مورد انتقاد قرار دهید، ممکن است انتقاد شما به عنوان نوعی حمله به او یا به کار وی تلقی شود یا معنای این انتقاد آن باشد که در مقایسه با او، رفتار شما بهتر است. بنابراین ضروری است که «هنر انتقاد سازنده» را بیاموزیم و آن را بکار بندیم. در این مطلب که برگرفته از سایت «باشگاه تحلیل گران جوان آریا» است سعی داریم هنر انتقاد کردن به شیوه سازنده را بیاموزیم. لذا در ادامه به اصولی که برای انتقاد کردن به شیوه سازنده باید مورد توجه قرار گیرد، اشاره می کنیم.

۱) انتقاد در زمان مناسب: انتقاد سازنده زمانی موثر واقع خواهد شد که در زمان مناسب آن صورت گیرد; یعنی تا زمانی که شرایط حاکم بر محیط در زمان وقوع مشکل یا نارسایی از بین نرفته است، باید انتقاد کرد چرا که در صورت اتلاف وقت، انتقاد بی معنی خواهد بود و در نظر شخص مورد نظر، کم اهمیت جلوه گر خواهد شد.

۲) انتقاد در مکان مناسب: اگر می خواهید از شخصی که نتیجه رفتار و اعمالش منفی است، انتقاد کنید، این کار را در محیط کار خود انجام دهید و بهتر آن است که انتقاد در محل خلوت و به دور از چشم همکاران دیگر صورت پذیرد. این نکته را هم به خاطر بسپارید اگر در خارج از محیط کار از شخصی انتقاد کنید، ممکن است این انتقاد در نظر او کم اهمیت و گاها تهدیدآمیز تلقی شود.

۳) انتقاد به طور خصوصی: از اصول اولیه و مهم انتقاد سازنده، انتقاد به طور خصوصی است. برای آنکه انتقاد شما سازنده باشد به طور خصوصی از شخص انتقاد کنید و در کنار انتقاد، نقاط قوت شخص را هم مورد تقدیر قرار دهید تا اطمینان یابد که شما خدماتش را نیز در نظر دارید. با این کار زمینه را برای پذیرش انتقاد در مخاطب فراهم خواهیم کرد. بعد از انتقاد هم حرفها و درد دل مخاطب را نیز بشنوید تا مطمئن شوید که در قضاوت خود به راه خطا نرفته اید. به این نکته هم توجه داشته باشید که اگر از فردی که نتیجه رفتار و اعمالش منفی است، در حضور همکاران دیگر انتقاد کنید، نتیجه این عمل شما آن خواهد بود که او را در موضع دفاعی شدیدی قرار خواهید داد.

۴) انتقاد ملایم: این نکته را همواره به یاد داشته باشید که انتقاد شدید، هر چند با حسن نیت و خیرخواهانه انجام گیرد، باعث رنجش فرد و صدمه به «خود» او می شود و رفتار دفاعی را در وی تحریک می کند. بنابراین بهتر است ابتدا انتقاد را به شیوه ای ملایم آغاز کنیم و اگر ضروری تشخیص دادیم، بعدا آن را شدیدتر کنیم. همچنین توجه داشته باشید که انتقاد شدید مشکل آفرین است، چون عدول از موضع خود و پس گرفتن یا تکذیب کردن، مشکل است.

۵) انتقاد از روش کار نه از خود شخص: تنها از روش کار انتقاد کنید نه از خود شخص. چرا که با این کار خواهید توانست شخص مورد نظر را به تغییر رفتار و روش انجام کار وادارید.

۶) بیان انتقاد به طور فشرده: با سخنرانی کردن و تکرار نکات، تاثیر کلام انتقاد کننده از بین می رود، بنابراین ضروری است که انتقاد را موجز و فشرده بیان کنید تا مخاطب در وضعی قرار بگیرد که نکات مورد نظر را به خوبی درک کرده و نسبت به رفع نواقص و کاستی ها اقدام نماید.

۷) انتقاد مبتنی بر واقعیت های عینی: به خاطر داشته باشید که بسیاری از انتقادها به آن دلیل رد می شوند که طرف مقابل فکر می کند بی ارزش است. وقتی شما از واقعیت ها برای طرح انتقاد استفاده می کنید، احتمال اینکه شخص مورد نظر، انتقاد شما را درک کند، بیشتر خواهد بود. بنابراین توصیه می شود مبنای انتقاد خود را بر پایه واقعیت ها قرار دهید و نه ادراک های ذهنی.

۸) انتقاد در حیطه اختیارات و وظایف شخص مخاطب: وقتی می خواهید از برخی رفتار و اعمال شخصی انتقاد کنید، این نکته را به خاطر داشته باشید که نکاتی را به عنوان انتقاد مطرح نمایید که در حیطه اختیارات و وظایف شخص مخاطب باشد، به طوری که وی بتواند در زمینه های مورد نظر شما، فعالیت نمایید و اشکالات کار را مرتفع سازد.

۹) انتقاد بر حسب هدف مشترک: انتقادی سازنده خواهد بود که بر حسب هدف مشترک مطرح گردد. اگر انتقاد شما در جهت به انجام رسیدن مقصودی باشد که هر دو شما تلاش می کنید به آن دست یابید، ممکن است درک آن برای شخص مخاطب، ساده تر باشد. بنابراین بهتر آن است که برای آنکه انتقاد شما سازنده باشد از کلماتی استفاده کنید که بر همکاری تاکید دارند و کمتر حالت رقابت جویی، جاه طلبی و سرزنش دارند. برای مثال در تهیه یک گزارش اگر همکار شما همکاری لازم را ندارد و می خواهید از او انتقاد کنید اگر به او بگویید: «اگر در زمانی که من مشغول ویرایش متن گزارش هستم، شما نیز اطلاعات آماری را به صورت نهایی در بیاوری، می توانیم گزارش را سریعا تهیه کنیم.» اثربخش تر خواهد بود تا اینکه بگویید: «تا وقتی سریعتر آمارها را قطعی نسازی، من هم قادر نخواهم بود گزارش را به موقع به اتمام برسانم.»

۱۰) انتقاد در پوشش «پیشنهاد»: انتقاد خود را در پوشش «پیشنهاد» و حتی «سئوال» مطرح کنید تا شخص مخاطب راحت تر آن را بپذیرد.

۱۱) پرهیز از کنایه در انتقاد: اگر قصد آن دارید که از یک شخص انتقادسازنده کنید، از گوشه و کنایه زدن به شخص مخاطب جدا بپرهیزید چرا که این کار نشان دهنده آن است که شما از شخص عصبانی هستید نه از اینکه کار درست انجام نشده است. به همین دلیل مخاطب در جبهه مخالف شما جای خواهد گرفت و حتی اگر گفته های شما درست و منطقی هم باشد آنها را قلبا نخواهد پذیرفت.

۱۲) پرهیز از افراط در انتقاد: در انتقاد کردن افراط نکنید; یعنی به شخص مخاطب نگویید که از همه کارهای او انتقاد دارید و هیچ یک از کارهای او مورد تایید شما نیست. برای مثال هیچ گاه نگویید: «مثل همیشه، شما کارتان را درست انجام نداده اید»، یا «هیچ وقت نشده است که به کار شما اعتماد کنم» یا «برای صدمین بار است که به شما می گویم….» چرا که این جملات می رساند که شما منصف نیستید و یا دقت نظر کافی در حل معضلات ندارید و در هر حالتی که شخص کاری را انجام دهد، شما باز از او انتقاد خواهید کرد. بنابراین در انتقاد کردن از واژه هایی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچ وقت» و… کمتر استفاده کنید.

۱۳) پرهیز از موضع دفاعی در انتقاد: در انتقاد سازنده نباید موضع دفاعی گرفت; یعنی برای انتقاد کردن پوزش نخواهید چرا که این امر می رساند که شما در موضوعی که مورد انتقاد شماست، تردید دارید.

۱۴) پرهیز از موضع ریاست در انتقاد: برای آنکه انتقاد شما سازنده باشد از ایفا کردن نقش رئیس، اجتناب کنید. چرا که بیشتر کارکنان اگر احساس کنند همکارشان در هنگام انتقاد کردن نقش رئیس را ایفا می کند، رنجش پیدا می کنند. معنی «رئیس بازی» آن است که شما به گونه ای رفتار کنید که گویی با رابطه با شخص دیگر، اختیار (قدرت) رسمی دارید; در حالی که در حقیقت شما یک همکار یا مرئوس هستید. برای مثال شما به همکار خود می گویید: «اگر این کار را تا پایان ساعت اداری تمام نکنی و به من تحویل ندهی باید بعد از وقت اداری کار کنی تا کار به اتمام برسد.»

۱۵) تدبیر مناسب در انتقاد از رئیس: امکان دارد که در یک سازمان، شما بخواهید از رفتار و اعمال منفی مدیر و یا رئیس خود انتقاد کنید. در این مواقع برای آنکه انتقاد شما سازنده باشد توصیه می شود انتقاد از رئیس را به عملکرد شغلی خود ربط دهید; برای مثال به او بگویید: رفتار شما (هر چند که قصد و نیت تان خوب است) دست و پای مرا برای ارایه عملکرد شغلی مناسب، بسته است. این نکته را هم به خاطر بسپارید که در انتقاد از رئیس خود، هرگز موضع ریاست و یا موضع بالاتر را به خود نگیرید، چرا که این کار، امکان دارد به قیمت از دست دادن شغلتان تمام شود.

۱۶) بهره برداری از نقشه های ذهنی طرف مقابل : استفاده از اصطلاحات ، احساسات و نقشه های ذهنی طرف مقابل منجر به شناخت و برقراری مناسب ارتباط با وی می شود ، برای این منظور به سخنان کسانی که در اطراف شما صحبت می کنند گوش کنید و از ارزشها و علایق آنها مطلع گردید تا در صورت نیاز به انتقاد با او همزبان شوید و راحت تر ارتباط برقرار کنید . 

 ۱۷) همگامی با انتقاد شونده : همگامی با کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد ، مقدمه رهبری مؤثر و در این جا پیش زمینه انتقاد مؤثر است. 

 ۱۸) شناسایی معیارهای انتقاد : انتقاد صحیح مبتنی بر معیارهای خاصی است . قبل از انتقاد برای خدمت به مشتری و یا ارتباط با همکاران سؤالات زیر را از خود بپرسید : * آیا این انتقاد عملی است ؟ * آیا می توان بلافاصله از آن استفاده کرد ؟ * آیا منافعی را تأمین می کند ؟ * آیا انتقاد پاسخگوی نیازهاست ؟ * از چه معیاری استفاده شود؟ * آیا دیگران از معیاری که برای قضاوت در مورد اعمال و نتایج کارهای آنها استفاده می شود آگاهی دارند ؟ * آیا معیارها ثابت اند یا طی زمان باید تغییر کند ؟ جواب سؤالات فوق به بهبود و افزایش انتقاد مثبت و مؤثر منجر می شود .

  ۱۹) گوش دادن به ندای درونی : افراد همیشه با خود ارتباط ذهنی برقرار می کنند ، این مکالمات درونی ، ساز و کاری است که باعث می شود افراد از ارزشیابی ها و انتظارات خود آگاه می شوند ، هنگامی که انتقاد می کنید و یا مورد انتقاد قرار می گیرید به مشاهده و شنیدن دنیای درون خود بپردازید . وقتی به ندای درون خود توجه کنید و آنها را مورد بازنگری و تجدید نظر قراردهید ، افکار بهره ور و متناسب با شرایط و محیط جدید به وجود می آید . زیرا احساسات برافروخته شما ، کنترل شده و به شما کمک می کند تا صدای قدرت انتقاد مؤثر و مثبت را بشنوید .

 ۲۰) حفظ آرامش و خونسردی : نداشتن آرامش در زمان انتقاد ، به تضعیف انتقاد منجر می شود . اگر فردی قادر به حفظ خونسردی ، آرامش و هوشیاری خود در زمان مواجهه با انتقاد باشد ، می تواند احساسات خود را کنترل کند و بهره وری خویش را افزایش دهد . به علاوه فرد قادر به ارزیابی شرایط به طور دقیق بوده و پاسخ مناسبی را به آن شرایط خواهد داد .

نکات قابل توجه :

یکم: محدوده مشکل یا مسئله خود را تعریف کنیم تا زیاد گسترش نیابد و نظرات و انتقادات با محتوا و عمیق باشد. ( مثلا طاهره این کار را می کند آنجا که مسئله واکنش به انتقاد را از نحوه انتقاد کردن جدا کرده و از دوستان می خواهد فعلا در مورد انتقاد بحث کنیم. همچنین هنگامی که از گرد آفرید می خواهد که نظر خود را عینی و عملیاتی کند. این یعنی محدود و عملیاتی کردن بحث که می تواند انتقادها را نیز روشن و آشکار سازد)

دوم: بین احساس و موضوع عقلانی بحث باید مرز مشخصی باشد. غالبا وقتی ما به جای پرداختن عقلانی به مسئله ای، انتقاد خود را به صورت احساسی نشان می دهیم ، یا احساسات طرف مقابل را هدف قرار می دهیم. ارتباط دچار مشکل می شود.

سوم: واکنش دفاعی نداشته باشیم. ( mashoogh Haminjast گفته گاهی افرادی چنان می کنند که ….) منظورم اینست که نباید در توری که طرف مقابل در بحث پهن می کند ، به سادگی بیفتیم. اگر او احساسی کرد، اگر او بحث را زیادی گسترده ، مبهم یا انتزاعی کرد، یا شخصیت ما را هدف قرار گرفت، نباید فریب بخوریم و منفعلانه در راهی قدم برداریم که او مدیریت می کند. البته این به معنای پذیرفتن توهین نیست. شما می توانید بگوئید به خاطر توهین یا خارج شدن بحث از مسیر درست، از ادامه بحث معذوری ، اما اگر ادامه دادید بهتر هست شما خلاقانه مدیریت کنید و بحث را به مسیر صحیح برگردانید نه دنباله رو روش غیر منطقی دیگران باشید.

چهارم: بحث باید متوجه رفتار، گفتار یا …، فرد باشد و به هیچ وجه به کلیت شخصیت فرد نپردازیم. مثلا تو آدم بی ادبی هستی. ( بهتر است بگوئیم، استفاده از کلمه ….، از نظر من بی ادبی محسوب می شود)

پنجم: به طرف مقابل در هنگام انتقاد برچسب نزنیم. مثلا تو کینه ای هستی، تو مرد یا زن سالاری، تو دیکتاتوری، تو خشکه مذهب هستی، تو روشنفکرمآبی، تو عقده ای هستی و …) این برچسب ها مانند ماسکی می شوند که ما دیگر نمی توانیم با واقعیات ارتباط بر قرار کنیم و در واقع با ماسکی که در ذهن خود ایجاد کرده ایم ارتباط برقرار می کنیم نه با شخصیت واقعی طرف.

ششم: حتی المقدور از انتقاد در موضوعاتی که به خودمان نیز انتقاد مشابه وارد هست ، پرهیز کنیم. مثلا اگر ما هم هنگام بحث گاهی با عصبانیت کار را پیش می بریم، بهتر است که در مورد عصبانیت فرد مقابل با احتیاط انتقاد کنیم ( یا اصلا شاید بهتر باشد که صرفنظر کنیم)

هفتم: در کنار انتقاد که در صدد هستیم یک معضل یا مشکل یا ….، را حل کنیم به صورت مکمل پیشنهاد جایگزین را ارائه دهیم.  اگر فرد مقابل کسی هست که زمان زیادی ، یا مطالب زیادی را با هم داریم و زمان زیادی را با هم هستیم، بهتر است به جای انتقاد مستقیم، در خلال بحث به طور تلویحی، انتقاد خود را مطرح کنیم مانند انتقاد لطیف طاهره که به نحوه گفتمان بعضی موضوع ها و تالارها که به صورت موضوعی جدا در اینجا مطرح شد و زمینه بهبود گفتمان ها را به همراه خواهد داشت( انشاء الله)

هشتم: یک نکته ظریف اما بسیار مهم در اینجا می تواند به ما کمک کند. که غالبا وقتی فردی به یک انتقاد پاسخ افراطی می دهد، که بارها خودش این انتقاد را به خودش کرده است و با خود در گیر است، لذا در این زمان اگر فرد دیگری این انتقاد را بکند، فرد واکنش به شدت احساسی نشان می دهد. در واقع این واکنشی هست که قبلا بارها به خودش نشان داده است. پس همیشه مواظب باشید به کسی که اعتماد به نفس پائینی دارد انتقادی غلیظ نداشته باشید. و کمیت و کیفیت انتقاد خود را بسیار رقیق و کم کنید. و بیشتر از روشهای جایگزین استفاده نمائید.

نهم: همچنین ظرفیت سنجی افراد، نخستین گام ارتباط با آنها مخصوصا وقتی نیاز به انتقاد وجود دارد، می باشد. شما با کودک، نوجوان، میانسال، پیرمرد، تحصیل کرده، مذهبی، روشنفکر، متعصب، دختر ، پسر، منطقی ، احساسی و …، نمی توانید با یک شیوه وارد تعامل و انتقاد و … شوید، پس ارزیابی دقیق منجر می شود که تیرهای آگاهی خود را به خطا پرتاب نکنید و آب در هاون نکوبید. اگر تصور می کنید فردی قبل از بحث موضع خود را تثبیت کرده است. پس بدانید انتقادهای شما جز اتلاف وقت برای شما به همراه ندارد.

دهم: پیش زمینه هر بحث اینست که گمان ببریم همواره مقداری از حقیقت را نمی دانیم و احتمالا نزد طرف مقابل هست و به امید افزایش آن، وارد بحث می شویم. اگر به عکس تصور کنیم که آمده ایم دیگران را هدایت کنیم ، پس از اول واکنش های دفاعی مانع انتقاد پذیری ما می شود و از طرف دیگر موضوعی جز بحث انتقادی هم در صحبت ها ما نیست. یعنی دهندگی صد درصد ما و گیرندگی صددر صد طرف مقابل. اینگونه آدمها فقط قسمتی از حرفهای طرف مقابل را تائید می کنند که حرفهای خودشان هست. و بعید است در جمله ای بگویند که من این دیدگاهم را اصلاح کردم یا این آگاهی را از شما آموختم. لذا چون بازخوردهای مثبت به طرف مقابل در بحث نمی دهند و صرفا انتقاد می کنند، انتقاد این افراد ره به جایی نمی برد.

گذشته از تمام این موارد خیال می کنم مهمترین نکته در انتقاد کردن ، رعایت احترام و پرهیز از زیرسوال بردن دیگران باشد . ضمن اینکه اگر در هنگام انتقاد ، نوع گفتار و رفتار ما حاکی از کوچک شمردن نظرات دیگران، برتری جویی و نگاه از بالا به دیگران باشد معمولا نقد سالم و سازنده ای نخواهیم داشت و عمل ما به نوعی انتقاد برانگیز خواهد بود … شاید بهترین راه برای جلب مشارکت فرد مخاطب در نقد ، ایجاد حس اعتماد در طرف مقابل باشد و نشان دادن تلاش دوسویه برای فهم بیشتر موضوع .

تصور می کنم سوال کردن (به جای زیر سوال بردن) ، می تواند راه خوبی باشد برای ایجاد علامت سوال و تردید در ذهنیات طرف مقابل و جلب توجه او به تامل در دیدگاههایش ….فراموش نکنیم :

– احترام کلید گشایش ارتباطات است .      – انتقاد کردن با لجبازی فرق دارد .         – نقد سازنده فارغ از هرگونه تعصب و پیشداوری ست .

( شاید من که امروز در مقام حمایت کننده از یک سری اصول، افکار ، نظریه ، باورها و الگوهای فکری و رفتاری خاصی بوده و به دفاع از آنها در جایگاه یک منتقد قرار گرفته و سعی در تغییر نظر دیگران و ترویج افکار خود دارم ، فردا یا هر روز دیگری به لزوم تغییر

( کم یا زیاد ) در پشتوانه نظری خود پی ببرم و این حقیقتی ست که با توجه به ویژگی انسان بودن و قابلیت تغییر و رشد مستمر انسان ، امری محال و دور از دسترس نبوده و نخواهد بود .)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا