قرآنمطالب جدید

چرا قرآن در زندگی ما اثر ندارد و راهگشای ما نیست…؟!

چرا قرآن در زندگی ما اثر ندارد و راهگشای ما نیست…؟!

نویسنده :دکتر مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی

هنگامی که به عصر اول نزول قرآن برگردیم، نمونه هایی را می بینیم که نسبت به زبان عربی شناختی داشته اند، اما زبان مادری آن ها نبوده است. با این حال با شنیدن قرآن تأثیر عظیمی از آن پذیرفته اند؛ مانند نجاشی که وقتی آیاتی را از سوره ی مریم شنید، تحت تأثیر قرار گرفت و گریست؛ به گونه ای که اشکش، ریشش را نمناک کرد. سپس گفت: بی شک آنچه تلاوت شد و آنچه را عیسی (ع) آورده از یک منبع نورانی پدید آمده اند.[۱] آن گاه مسلمان شد، خدایش بیامرزد.

این سخن به معنی کاستن از منزلت صاحبان زبان عربی و کسانی که به خوبی لذت آن را چشیده اند نیست. بلکه به عکس، پیشوایان این دین، قرآن را به خوبی فهم کرده آنگاه به میان مسلمین (در اقصی نقاط) رفته و اشکالاتی را که در فهم قرآن داشته اند، برطرف نموده اند. بدین ترتیب، زمینه ی هدایت بیشتر برای آنان فراهم گردیده است.

همه ی آنچه منظور ماست، این است که فراگیری زبان عربی از همه جنبه ها شرط اصلی برای بهره گیری از قرآن نیست.

 

ابن ضریس در کتاب فضایل القرآن از حارث بن قیس نقل می کند که گفت: من لکنت زبان داشتم و در همان حال به فراگیری قرآن مشغول بودم. عده ای به من گفتند: چرا (تلفظ صحیح حروف) زبان عربی را پیش از قرآن یاد نمی گیری؟! این موضوع را به عبدالله بن مسعود گفتم که آنان مرا به باد تمسخر گرفته و می خندند و می گویند: ابتدا زبان عربی را یاد بگیر، آنگاه قرآن را. عبدالله بن مسعود گفت: چنین مکن، تو در روزگاری به سر می بری که حلال و حرام و احکام قرآن رعایت می شود و زیاد دربند حفظ حروف آن نیستند، اما پس از تو زمانی فرا می رسد که حروف آن به درستی ادا می گردد، اما حدود (و احکام) آن رعایت نمی گردد.[۲]

از این رو برای ما آشکار می گردد که عدم بهره گیری مان از قرآن در تحقق بخشیدن به هدایت و شفا و ربانیت به خاطر ضعف در لذت بردن از زبان عربی نیست.

پس علت چیست؟

فرض کن که شخصی دچار بیماری شدیدی شده و علائم بسیاری در او پدیدار می گردد. یکی از پزشکان بیماریش را تشخیص داده و داروی مناسبی برای او تجویز می کند. بیمار از دارویش سؤال می نماید و پزشک می گوید که فقط آسپرین برای او تجویز کرده است. آسپرین هم به فراوانی در کشوی میز خانه ی بیمار یافت می شود.

آیا این تصور در ذهن پدید نمی آید که بیمار شروع به مصرف دارو نماید؟!

اگر بیمار چنین نکرد و اصرار داشت که پیش پزشک دیگری برود … این کار چه توجیهی دارد؟! آیا این کار به معنی بی اهمیت شمردن دارو نیست و این که او به آسپرین به عنوان دارویی که او را از بیماری شدید و علائم دردآورش نجات می دهد، ایمان ندارد؟!

برخورد ما با قرآن حادتر از برخورد بیمار با آسپرین است.

بیماری موجود است، علائمش برای هر بیننده ای آشکار است. تشخیص هم واضح است، دارو نیز در دسترس است … پروردگار جهانیان این دارو را فرستاده تا به خواست او بهبودی کامل حاصل گردد … اما ما به رغم رنج های شدیدی که از بیماری می بریم، نمی خواهیم که دارو را مصرف کنیم …

چرا؟!

به اختصار باید بگویم که ما به این قرآنی که پیش رویمان است و در خانه هایمان یافت می شود، این اعتماد را نداریم که می تواند مشکلاتمان را حل نموده و عزت و شکوه‌مان را به ما باز گرداند … آری خواهر و برادرم، علت اصلی عدم بهره گیری ما از قرآن این است:

عدم اعتماد و ایمان ما به این که قرآن دارویی کافی و شفا دهنده بوده و یگانه وسیله ی اصلاح و تغییر ما است.

اما چگونه به این سطح از ضعف ایمان و اعتماد به قرآن رسیده ایم، بی تردید چنین حالی در یک شبانه روز رخ نداده است، بلکه در طی قرن‌های متمادی پدید آمده است و عوامل بسیاری حال چه به شکل دسته جمعی و چه هر یک به تنهایی در منزوی کردن قرآن در بخش بسیار کوچکی در درون ما نقش داسته اند. از آن جمله می توان به طور مختصر به این علل و عوامل اشاره نمود:

  1. تصویر به ارثت رسیده از قرآن
  2. ارتباط دراز مدت
  3. فراموش کردن هدفی که قرآن به خاطرش نازل شده است.
  4. سرگرم شدن به شاخه های گوناگون علم و گسترش آن‌ها، آن هم به حساب قرآن.
  5. غیبت تأثیر قرآن
  6. نیرنگ شیطان
  7. مفاهیم و کارهایی که در عدم بهره گیری از قرآن مشارکت دارند.

براستی باید این مشکلات را بررسی کنیم و بشناسیم تا چاره کنیم و بتوانیم به درمانگری قرآن دست یابیم .

——————————-

منبع:ایجاد ارتباط میان قلب و قرآن / مؤلف:دکتر مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی /انتشارات: نشر احسان ۱۳۸۹

[۱] – خداوند این مطلب را در این سخنش مورد تأکید قرار می دهد: «‏وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ‏‏ فَقَرَأَهُ عَلَیْهِم مَّا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ‏» (شعراء: ۱۹۹- ۱۹۸) «‏اگر قرآن را بر یکی از غیر عربها نازل می‌کردیم. و او قرآن را برای آنان می‌خواند ( به گونه کاملاً رسا و گویا و صحیح و زیبا ) به آن ایمان نمی‌آوردند.»‏

[۲] – فضائل القرآن لابن الضریس شماره ۱ و ۳٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا