مهارتهای زندگی

راههای رشد معنوی و آرامش درونی

راههای رشد معنوی و آرامش درونی
برایان تریسی / مترجم : مهدی قراچه داغی   
رشد معنوی و درک معنا، هدف همه اندیشمندان بزرگ در طی تاریخ بشری بوده است. در هر فرهنگ، جامعه و تمدنی، سنتهای معنوی در حالی که هزاران مایل با هم فاصله داشته اند، رشد کرده اند.
به نظر می رسد که همه ما دنبال چیزی بزرگ تر از خود می گردیم و به نظر می رسد که این امر طبیعی باشد که بدون دستور العمل و راهنمایی کسی از آن پیروی می کنیم. بزرگترین معلمین معنوی تاریخ انسانی کسانی هستند که برگزیده شده اند تا مردم را در زمینه های معنوی هدایت کنند.
از جمله وحشتناک ترین جنگهای تاریخمی توان به جنگ هایی اشاره کرد که میان ادیان دنیا درگرفته است. از انجایی که اغلب ادیان دنیا خداوند را مظهر عشق و مهر می دانند، گاه حیرت می کنیم که در گذشته چه اقداماتی صورت گرفته که آثاری از ان تا به امروز هم ادامه دارد.
من بیش از سی سال درباره سنتهای معنوی مطالعه کرده ام. من به این نتیجه رسیده ام که رشد معنوی مهم ترین رشدی است که هر کس در زندگی خود می تواند داشته باشد. رشد و اعتلای معنوی اگر به درستی درک شود، کلید آرامش، موفقیت، خوشبختی و خود شکوفایی است.
حدود ۳۲۵ سال قبل از میلاد مسیح، ارسطو به این نکته اشاره کرد که مخرج مشترک همه انسانها این است که می خواهند سعادتمند شوند. او به این نتیجه رسید اینکه چگونه به این سعادت و خوشبختی برسیم پرسش اصولی پیش روی فلسفه است.
در سال ۱۸۹۵، زیگموند فروید در شهر وین نظریه تحلیل روانی خود را ارائه داد. نتیجه گیری او مستقیما" از منطق ارسطو پیروی می کرد که بیش از ۲۰۰۰ سال قبل بیان شده بود. فروید به آن نام اصل خشنودی و رضایت داد.
فروید نعتقد بود که انسان از انگیزه ای برخوردار است که به سمت شادی و لذت حرکت کند، می خواهد از درد فاصله بگیرد و به سوی آسایش و راحتی برود.
اقتصاددانان و روانشناسان امروزی بر این عقیده اند که هر اقدام انسان ناشی از یک نارضایتی است. بدون احساس کردن این نارضایتی، هیچ اقدامی صورت خارجی پیدا نمی کند. این گونه شخص راضی و خشنود باقی باقی می ماند.
نیروی برانگیزنده رفتار انسانی با نارضایتی، ناراحتی و ناخشنودی شکل می گیرد. انسان زمانی اقدامی صورت می دهد که احساس می کند شرایط بهتری می تواند انتظار او را بکشد. این اقدام انسان می تواند با موفقیت توأم باشد یا نباشد.
بالاترین امتیازها
بهترین نعمتی که انسان می تواند از آن برخوردار شود، آرامش ذهن است. در واقع، با مراجعه به میزان خوشبختی و آرامش ذهن است مه می توانید به این نتیجه برسید درباره دنیا چگونه می اندیشید و تا چه حد از آن راضی هستید.
آرامش ذهن زمانی امکان پذیر می شود که درونی راضی و خشنود داشته باشید. در این زمان است که کاری می کنید یا حرفی می زنید که مناسب حال شما باشد.
کسی نمی تواند بگوید چه عاملی دیگران را شاد و خشنود می کند. از آنجایی که هر انسانی موجودی منحصر به فرد است، هر کس نیازهای خاص خود را دارد و تحت تأثیر هدفها و نتایج متفاوتی حرکت می کند. هر کس می تواند تشخیص دهد که چیست که او را خشنود می کند. تنها با گوش دادن به راهنمایی خود می توانیم به رضایت و خشنودی برسیم.
همه سنتهای دینی از اصول مشابهی پیریوی می کنند. یکی از اصول همه ادیان این است که نیرویی بزرگتر از انسان بر دنیا حکوت می کند که همه ما را دوست دارد، ما را درک می کند و برای ما بهترینها را طلب می کند.
مهم نیست که او را با چه اسمی صدا می زنیم. همین که باور کنیم در دنیا چه نیرویی وجود دارد، آرام بخش است و به ما تسلی خاطر می دهد.
شم و شهود بزرگترین نعمت و هدیه ای است که در اختیار بشر قرار گرفته است. همه بزرگان از این نعمت بزرگ که نصیب آنها شده، شگفت زده می شوند. هر بیشتر به شم و شهود خود گوش بدهید،دقیق تر و درست تر می شود. هر بیشتر به ندای درون خود گوش بدهید، رساتر به گوش می رسد و تبدیل به یک راهنمای خوب و مؤثر می گردد.
تمرین خلوت و سکوت
یکی از بزرگترین تمرینات معنوی، قرار گرفتن در خلوت و سکوت و مراقبه است. بسیاری از مردم هرگز تعمق کردن و مراقبه نمودن و در سکوت شدن را تمرین نمی کنند. ریاضی دان و فیلسوف بزرگ فرانسوی، بلیس پاسکال، می گوید: «تقریبا" همه مسائل انسانی نشئت گرفته از ناتوانی انسان در تنها شدن و زمانی دور از دیگران قرار گرفتن است.»
اگر به دنبال جوابی برای سؤالی می گردید، در سکوت شوید و تعوق کنید. بروید با خود تنها بنشینید، به جایی بروید که صدایی مزاحم شما نباشد. شصت دقیقه در این حالت بمانید. گفته می شود مردان و زنان زمانی به عظمت می رسند که با خود صرف وقت کنند و به نداهای درون خود گوش بدهند.
در این زمان خلوت و تعمق، ذهنتان شفاف می شود. بعد از سی دقیقه تعمق و مراقبه، در شرایط آرامیدگی قرار می گیرید. به احساسی از آرامش می رسید. خود را باعالم هستی در وحدت و یگانگی می بینید و بعد از فراست و تقطه نظرهای مختلف به ذهنتان خطور می کنند.
در هر شرایطی که وجود داشته باشید، جواب درست در زمان مناسب و دقیقا" به شکل مناسب نصیب شما خاهد شد.
قاعده طلایی
یکی دیگر از مشترکات اصول معنوی و روحانی این قاعده طلایی است: با دیگران همان کاری را کن که می خواهی ب تو بکنند. کس دیگریمی گوید:«ممکن است از این بهتر هم قاعده ای وجود داشته باشد، اما تاکنون کسی آن را پیدا نکرده است.»
حقایق راستین درباره زندگی ساده هستند. اگر همه با دیگران به گونه ای رفتار کنند که می خواهند با خود آنها رفتار شود، به راستی که حیرت انگیز است، چه اندازه مسئله شخصی یا اجتماعی فیصله می یابد. با دیگران مهربان و مؤدب باشند. با دیگران صبور باشید و اشتباهات آنها را درک کنید تا وقتی شما هم اشتباه کردید، آنها با شما مؤدب باشند و شما را درک کنند.
اندرز جهانی
یکی از اصول سنتهای دینی را فیلسوف آلمانی امانوئل کانت به بهترین شکل بیان کرده است. او می گوید:« طوری رفتار کنید که انگار هر رفتار شما تبدیل به یک قانون جهانی شود.»
حرف بسیار حیرت انگیزی است! که اگر همه به گونه ای رفتار می کردند که فرضشان بر این بود که کارشان را همه انجام بدهند، چگونه دنیایی پیدا می کردیم.
این پند و اندرز راهنمای بزرگ همه رتارهای فردی است. در ضمن، بدون اینکه به کسی آسیب برساند، به همه کمک می کند. این قانون حکم می کندکه با همه به یک شکل برخورد کنیم.
چهار پرشس بزرگ
۱-چگونه دنیایی می داشتیم، اگر همه مانند من عمل می کردند؟ اگر این سؤال را از خود می کردیم و راعی مفاد آن می شدیم، اغلب مسائلی که در دنیا با آن مواجه می شویم از بین می رفتند.
۲-اگر همه مردم کشورم مانند من رفتار می کردند، کشورم چگونه شکلی پیدا می کرد؟ یکی از علل بزرگ اغلب مشکلات و مسائل هر کشور این است که مردمش این را از خود سؤال نمی کنند.
۳-چگونه شرکتی می داشتیم، اگر همه کار کنان آن مانند من رفتار می کردند؟ این سؤالی عالی است که شرایط مطلوب مکان کار را به همراه می آورد. هر چه تعداد بیشتری از کارکنان شرکت به این سؤال جواب بدهند، شرکت ما شرایط بهتری پیدا می کند.
۴-چگونه خانواده ای می داشتم، اگر تمام افراد آن مانند من رفتار می کردند؟ تصور کنید که همه به گونه ای که شما رفتار می کنید، رفتار کنند. چگونه خانواده ای پیدا می کردید؟
همه ما در کاری در حال پیشرفت هستیم. همه ما راه راه طولانی برای پیمودن داریم. برای اینکه به موجود بهتری تبدیل شویم، کارهای مختلفی می توانیم بکنیم. وقتی این چهار سؤال را از خود می پرسیم، می توانیم اقداماتی برای بهبود شرایط خود انجام دهیم.
ارزشهای معنوی خود را مشخص کنید
در زمینه رشد و اعتلای معنوی، از چه ارزشهایی بهره می گیرید؟ آیا به ارزشهایی از قبیل آرامش، شادی، عشق، محبت، بخشودن، خویشتن داری، ایمان، امید و شکوفایی شخص معتقدید؟
با مراجعه به ضمیمه کتاب، ارزشهایی را که مناسب خود می پندارید، انتخاب کنید. آن گاه این ارزشها را اولویت بندی کنید.کنار مهم ترین ارزشی که برای خود برگزیده اید، علامت «»بزنید و بعد این ارزشها را با حرف و عمل به نمایش بگذارید.
در خود نظم و ترتیبی ایجاد کنید که مطابق این ارزشها زندگی کنید. هر گاه احساس کردید از این ارزشها منحرف شدید، مچ خود را بگیرید و بعد سعی کنید دوباره به ارزشهای خود بازگردید. این گونه دیری نمی گذرد که این ارزشها را در ذهن ناهشیار خود جاسازی می کنید و اینها بخشی از زندگی همیشگی شما می شوند.
پنداره معنوی خود را مشخص کنید
برای رسیدن به آرامش ذهن چه پنداره ای دارید؟ اگر زندگی شما در همه زمینه ها عالی و بی کم و کاست بود و شما در شرایط عالی شاد و موفق می شدید، زندگی تان چگونه شکلی پیدا می کرد؟
به شادترین ایام زندگی خود در گذشته فکر کنید، به یاد زمانی بیفتید که از بیشترین آرامش ذهنی برخوردار بودید. چه اتفاقی در جریان بود؟با چه کسی بودید؟ چه می کردید؟ از چه تجربه های خوشایندی برخوردار بودید؟ چگونه می توانید این تجربیات خوشایند را در سالهای آتی خود تکرار کنید؟
مرکز توجه شما چ خواهد بود؟ کدام تغییر است که اگر آن را در زندگی خود ایجاد کنید، به سطح بالاتری از رشد و تعالی می رسید؟
روش اندیشیدن از مبدأ صفر را تمرین کنید. به زندگی خود نگاه کنید و از خود بپرسید آیا کاری هست که در حال حاضر می کنید و اگر علم و اطلاع امروزتان را قبلا" داشتید، ان را شروع نمی کردید و انجام نمی دادید.
آیا رابطه ای دارید، چه در زمینه شخصی و چه شغلی، که اگر علم واطلاع امروزتان را داشتید، ان را شروع نمی کردید؟ آیا بخشی از تجارت، تولید، خدمات، فرایند و یا فعالیتی وجود دارد که اگر علم واطلاع امروزتان را قبلا" داشتید، درگیر آنها نمی شدید؟
آیا سرمایه گذاری، صرف وقت کردن و احساسات و انرژی به خرج دادنی هست که اگر علم واطلاع امروزتان را قبلا" داشتید، درگیر ان نمی شدید؟
گاه تصمیم گرفتن برای متوقف ساختن فعالیتی که دیگر موجب شادی و رضایت شما در زندگی نیست، می توان زندگی شما را متحول سازد. و شما اغلب می دانید که این کدام فعالیت است.
تنها سؤالی که مطرح است این است که آیا از شجاعتی برخوردارید که اقدامی صورت دهید و تغییرات لازم را به زندگی خود راه دهید.
هدفهای معنوی خود را تعیین کنید
برای رسیدن به رشد معنوی و درونی خود چه برنامه ای دارید؟ چه می توانید بکنیدکه به سطح بالاتری از رضایت خاطر و سعادت برسید؟ چه می توانید بکنید تا اشخاص، نیروها و تأثیراتی که زندگی شما را مختل می کنند، کنار بگذارید؟
به خاطر داشته باشید، تنها به چهار طریق می توانیدتغییراتی را که می خواهید، در زندگی تان ایجاد کنید. می توانید بعضی از کارها را بیشتر انجام بدهید، می توانید، می توانید بعضی از کارها را کمتر انجام بدهید، می توانید کاری را به کلی انجام ندهید و یا کاری را اغاز ننمایید. کدام یک از اینها در مورد شما صدق می کنند؟
عادتهای معنوی جدیدی ایجاد کنید
کدام عادت و رفتار را لازم است در خود ایجاد کنید تا به شخص شادتری تبدیل شوید و به آرامش ذهنی بالاتری برسید؟
خیلیها صبحها مطالب دینی و معنوی می خوانند و سعی می کنند طی روز اینهایی را که خوانده اند، رعایت کنند. بعضی دیگر عادت در خلوت شدن و مراقبه را در خود ایجاد می کنند. یکی از کارهای معنوی که می توانید بکنید صرف وقت کردن با کسانی است که به شما احتیاج دارند. صرف وقت کردن با سایر اشخاص معنوی هم عادت دیگری است که می توانید به آن بپردازید.
برنامه فعالیت معنوی روزانه خود را خلق کنید
بای خود فعالیتهای روزانه ای در نظر بگیرید که با تمرین کردن آنها بتوانید به معنویات و آرامش ذهنی بیشتری برسید. هر کاری که بکنید، هر کاری را که به تکرار انجام بدهید، تبدیل به یک عادت جدید می شود. کدام کار است که می خواهید آن را به عادت تبدیل کنید؟
برای پرداختن به معنویات متعهد شوید
حالا متعهد شوید و عملی صورت بدهید. عمل و اقدامی را انتخاب کنید که اگر امروز انجام بدهید، شما را به سطح معنوی بالاتری می رساند. یا کاری را که لازم است بیشتر انجام بدهید، یا کاری را که لازم است متوقف سازید.
راه به سوی رشد معنوی
شاید اصل معنوی ایمان داشتن به عالم هستی و خوبی، قدرت متعالی در هر موقعیتی، دنبال جنبه های خوب بگردید. در هر مشکلی، دنبال چیزی سودمند بگردید. باور داشته باشید که هر اتفاقی که می افتد، جنبه خوب و خیری در راه دارد. هر اتفاقی بیفتد، به شما کمک می کند تا موفق تر و شادتر شوید.
نورمن وینسنت پیل می گفت:« وقتی خداوند نعمتی را به کسی ارزانی می کند، آن را در مسئله ای می پیچد. هر چه هدیه خداوند بزرگ تر باشد، مسئله هم بزرگ تر است.»
پژوهشگران در مصاحبه با موفق ترین مردمان به این نتیجه رسیدند که همگی آنها از کیفیت مشترکی برخوردارند. انها معتقد بودند که در هر مشکل و مسئله ای امر خیری وجود دارد.
در هر دشواری، دنبال چیز ارزشمندی بگردید. ایمان داشته باشیدکه در کائنات فراستی یزدانی وجود دارد که در هر قدمی که بر می دارید راهنمای شماست. وقتی این گونه فکر کردن را تمرین کردید، از اتفاقات حیرت انگیزی که در زندگی تان می افتد، شگفت زده می شوید.
بزرگترین تک مسئله در زندگی امروزتان را شناسایی کنید. به این مسئله نگاه کنید و فرض را بر این بگذارید که این مسئله برای آن ایجاد شده که شما نکته ای را بیاموزید. فرض را بر این بگذارید که این مسئله حاوی یکی دو درس ارزشمند است که باید آن را بیاموزید و به سطح موفقیت بعدی برسید. همه مردان و زنان بزرگی را که سراغ دارم، اهل ایمان هستند. آنها معتقدند هر اتفاقی که بیفتد، در جهت خیر و صلاح است، حتی اگر در آن لحظه خاص نتوانند این را متوجه شوند. آنها معتقدند در هر مشکل و مسئله، امر خیری در کار است. اینها اشخاصی هستند که به ندرت نومید می شوند.
هدف بالاتر
رشد معنوی و آرامش ذهنی بزرگ ترین نعمات زندگی هستند. رشد معنوی زندگی شما را بهتر می کند و به شما رضایت خاطر می دهد. بر شادی و رضایت خاطر شما می افزاید، و از همه مهم تر اینکه همه بدون کمترین هزینه می توانند از آن برخوردار باشند.
رشد معنوی و برخوردار شدن از آرامش ذهن به معنی زندگی حقیقت جویانه با خود و دیگران است. رشد معنوی یعنی همه روزه مدتی را به سکوت بنشینید و به ندای درون خود گوش بدهید. وقتی به ندای درون خود گوش بدهید، به یک زندگی اعجاب انگیز می رسید. و همه چیز به شما بستگی دارد.
———————————————-
منبع : مرکز توجه / تألیف : برایان تریسی / مترجم : مهدی قراچه داغی  / انتشارات : نشر آسیم / نوبت چاپ : اول-۱۳۸۶
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا