مطالب جدیدمقالاتمهارتهای زندگی

فضیلت‌های فکری اصلی

فضیلت‌های فکری اصلی

نویسنده: ریچارد پُل و لیندا اِلدر

تواضع فکری                    در برابر خودبزرگ‌بینی فکری
شاید ساده‌ترین تعریف از «تواضع فکری» این باشد: بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پایبند باشیم) که دانستنی‌های زیادی هستند که ما آنها را نمی‌دانیم.
تواضع فکری یعنی اینکه از محدودیت‌های دانش و شناخت خودمان آگاه باشیم و، از جمله، آگاه باشیم که نوعی خودمحوری به طور طبیعی در ما وجود دارد که، تحت شرایطی، ممکن است ما را فریب دهد و زمانی که این «شرایط» پیش می‌آید باید به دقت مراقب باشیم. همچنین باید مراقب تعصب، پیش‌داوری، و محدودیت‌های نظرگاهی که از آن به امور می‌نگریم باشیم.
لازمۀ اینکه شخص از نظر فکری متواضع باشد درک و فهم این مطلب است که نباید فراتر از آنچه واقعاً می‌داند ادعا کند. تواضع فکری به این معنا نیست که بزدل و ضعیف باشیم یا در برابر هر نظر مخالفی دستانمان را به علامت تسلیم بالا ببریم و عقب بنشینیم، بلکه به این معناست که از گزافه‌گویی، خودنمایی، یا غرور فکری عاری باشیم و، در کنار این، به مبانی منطقی باورهایمان توجه کنیم و ببینیم مبنای باورهایمان چیست و آیا باورهایمان اصولاً مبنای منطقی دارند.

شهامت فکری                        در برابر بزدلی فکری
شهامت فکری یعنی آگاهی از لزوم مواجهه با انگاره‌ها، باورها، یا دیدگاه‌هایی که به آنها عواطف منفی قوی داریم و هیچ‌گاه به طور جدی به آنها گوش نسپرده‌ایم. بسیارند اندیشه‌هایی که ما آنها را خطرناک یا پوچ می‌دانیم و از مواجهه با آنها می‌ترسیم، اما به لحاظ عقلانی موجه‌اند؛ از سوی دیگر، بسیاری از نتیجه‌گیری‌ها یا باورهایی که ملکۀ ذهن ما شده‌اند کاذب یا گمراه‌ کننده‌اند. فهم این دو نکته ما را بسیار به شهامت فکری نزدیک می‌کند. برای آنکه دربارۀ امور گوناگون به تشخیص برسیم، باید از «پذیرش» منفعلانه و غیرسنجشگرانۀ آنچه «یاد گرفته‌ایم» پرهیز کنیم. اینجاست که شهامت فکری اهمیت پیدا می‌کند، زیرا اگر این فضیلت فکری را داشته باشیم مطمئناً خواهیم دید که برخی از اندیشه‌هایی که همیشه آنها را خطرناک و پوچ می‌دانسته‌ایم بهره‌ای از حقیقت دارند، و برخی از اندیشه‌هایی که در جامعه یا گروه اجتماعی ما (مثلاً در شهر ما، یا دانشگاه ما، یا گروه دوستان ما) به شدت پذیرفته شده‌اند آلوده به تحریف و کذب‌اند. برای آنکه، در چنین اوضاعی و احوالی، با اندیشیدن خودمان صادقانه مواجه شویم، نیازمند شهامتیم. البته کسانی که می‌خواهند شهامت فکری داشته باشند، شاید دیگر نتوانند همرنگ جماعت بمانند و این امر ممکن است تاوان سنگینی داشته باشد.

همگامی فکری                در برابر تنگ‌نظری فکری
آگاهی از اینکه لازم است با استفاده از نیروی تخیلمان، خود را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم؛ البته فهمیدن دیگران لزوماً به معنای پذیرفتن نظر آنها نیست. برای همگامی فکری، باید از این گرایش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشیم؛ ما معمولاً مایلیم که دریافت خود از باورها و اندیشه‌های قدیمی را عین حقیقت بدانیم. برای آنکه از فضیلت همگامی فکری برخوردار باشیم باید بتوانیم دیدگاه‌ها و استدلالهای دیگران را به درستی بازسازی کنیم و بر اساس مقدمه‌ها، انگاشته‌ها، و انگاره‌هایی غیر از مقدمه‌ها، انگاشته‌ها و انگاره‌های خودمان استدلال کنیم. برای همۀ ما موردهایی پیش آمده که به درستی نظر یا عملمان اعتقاد راسخ داشته‌ایم،؛ اما بعداً معلوم شده که بر خطا بوده‌ایم، لازمۀ فضیلت همگامی فکری این است که چنین موردهایی را فراموش نکنیم و حواسمان باشد که در مسئله‌ها و موضوع‌هایی که همین الان با آنها مواجهیم نیز ممکن است فریب بخوریم.

استقلال فکری                در برابر دنباله‌روی فکری
استقلال فکری یعنی اینکه با عقلمان کنترل باورها، ارزش‌ها و استنتاج‌های خودمان را در دست بگیریم. آرمان سنجشگرانه‌اندیشی این است که افراد یاد بگیرند خودشان به جای خودشان بیندیشند و زمام فرایندهای فکری‌شان را از دست بگیرند. استقلال فکری مستلزم این است که شخص تعهد داشته باشد که باورها را بر اساس دلیل و شاهد تحلیل و ارزشگذاری کند؛ هنگامی که عقل حکم می‌کند بپرسد، هنگامی که عقل حکم می‌کند باور کند، و هنگامی که عقل حکم می‌کند تأیید کند.

صداقت فکری                    در برابر دورویی فکری
صداقت فکری یعنی درک این نکته که باید با اندیشیدن خودمان روراست باشیم و صادقانه برخورد کنیم. صداقت فکری مستلزم آن است که سنجه‌های فکری را به صورت سازگار و یکسان به کار بگیریم؛ به عبارت دیگر، همان طور که مخالفانمان را ملزم می‌دانیم که سنجه‌های فکری را با دقت و سختگیری رعایت کنند، باید خودمان و موافقانمان را هم به رعایت این سنجه‌ها ملزم بدانیم؛ به آنچه برای دیگران می‌پسندیم عمل کنیم، و صادقانه به ناهماهنگی‌ها و ناسازگاری‌هایی که در اندیشه و عملمان وجود دارند اعتراف کنیم.

پشتکار فکری                     در برابر تنبلی فکری
بسیاری از ما در زندگی‌مان به بینش‌ها و حقیقت‌های ارزشمندی دست پیدا می‌کنیم اما بر اساس آنها عمل نمی‌کنیم، چون عمل کردن بر اساس آن حقیقت‌ها و بینش‌ها موجب می‌شود با دشواری‌ها و مانع‌ها و سرخوردگی‌هایی مواجه شویم. خیلی وقت‌ها ما اصول عقلانی‌ای داریم که مایلیم به آنها عمل کنیم اما دیگران به نحو غیرعقلانی با ما مخالفت می‌کنند؛ پشتکار فکری یعنی اینکه در این گونه مواقع بر عمل به اصول عقلانی‌مان پافشاری کنیم.
مطلب دیگر اینکه، دستیابی به فهم یا بینش عمیق مستلزم دست و پنجه نرم کردن با پرسش‌ها و ابهام‌هایی است که شاید هیچ‌کس پاسخ نهایی برایشان نداشته باشد. فضیلت پشتکار فکری مستلزم این است که از دست و پنجه نرم کردن با این پرسشها و ابهام‌ها و دشواریها نگریزیم و برای مواجهه با آنها وقت و انرژی بگذاریم.

اطمینان به عقل                در برابر بی‌اطمینانی به عقل و شواهد
اطمینان به عقل یعنی اطمینان به اینکه، در نهایت، منافع مهم‌تر شخص، و نیز منافع نوع بشر به طور کلی، در صورتی تأمین می‌شود که بیشترین میدان عمل به عقل و دلیل داده شود و افراد تشویق شوند که نیروهای عقلانی‌شان را پرورش دهند و، از این طریق خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند؛ باور راسخ به اینکه انسان‌ها، اگر به درستی تشویق شوند و پرورش پیدا کنند، می‌توانند یاد بگیرند که برای خودشان بیندیشند، به دیدگاههای عقلانی دست پیدا کنند، نتیجه‌های معقول کسب کنند، منطقی و منسجم بیندیشند، و یکدیگر را با دلیل اقناع کنند.
ذهن انسانها خصلتهای فطری‌ای دارد که مانع خردورزی آنها می‌شود. جامعه نیز، به سبب برخی از خصلت‌هایی که دارد، مانعی بر سر راه خردورزی به حساب می‌آید. اطمینان به عقل یعنی باور راسخ به اینکه انسان‌ها می‌توانند بر این مانع‌ها غلبه کنند و اشخاصی معقول شوند.

انصاف                         در برابر بی‌انصافی فکری
انصاف یعنی اینکه با همۀ دیدگاه‌ها عادلانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم برخوردمان با برخی دیدگاه‌ها تحت تأثیر احساسات یا منافع خودمان (یا دوستانمان، یا جامعه‌مان، یا ملتمان و …) قرار گیرد.
انصاف مستلزم این است که در پایبندی به سنجه‌های فکری تحت تأثیر منافع خودمان یا منافع گروهی که بدان تعلق داریم قرار نگیریم.

منبع: مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه/ مؤلف: ریچارد پل و لیندا الدر/ بازنویسی: مهدی خسروانی/ فرهنگ نشر نو، ۱۳۹۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا