سياسي اجتماعي

اصلاح دستگاه فاسد اداری

اصلاح دستگاه فاسد اداری
نویسنده : علی رضا قلی
نیازی نیست فساد دستگاه اداری مملکتی را که بازتاب شخصیت فرهنگ ملی ایران است توصیف کنیم؛ کم کاری، کارشکنی، رشوه، ظلم و تعدی، مردم آزاری، ضعف و ناتوانی، دنباله روی، عدم خلاقیت، حاکمیت روابط قبیلگی به جای ضوابط عقلانی، حقارت و خودکم بینی، در مقابل کارهای کارشناسی جوامع صنعتی، اتلاف نیروی انسانی و سرمایه های ملی و سفله پروری… از خطوط برجسته ی فرهنگ اداری مملکتی است. تصمیماتی که در جهت اصلاح آن گرفته شده دو خط کلی دارد: اول اینکه مصلحان، بیشتر نسبت به «نظام اداری مطلوب» که ناشی از معرفت سطحی و قشری آنان به قالب های به وجود آورنده و منهدم کننده ی نظام اداری است، شناخت گنگ، مبهم، شبه ناک، غیر علمی و غیر عمیق داشته اند؛ و دوم آنکه ضمن عدم درک صحیح از قالب های اجتماعی «نظام اداری عقلانی» نسبت به بافت و قالب ها و الگوها و ارزش های حاکم بر جامعه ی ایران نیز شناختی دقیق و علمی نداشته اند. بیشتر بر این باور بودند که قالب های اجتماعی نظام اداری صنعتی همین است که در نگاه اول ناظرند و اینکه همین بافت و رفتار موجد توسعه خواهد شد.
یک نمونه بیاوریم: صنایع مس کرمان، از نظر سازمانی می بایستی دارای ۲۵۰۰ نفر کارکنان واجد شرایط فنی باشد. به عوض این افراد حدود ۵۰۰۰ نفر که بیشتر آن ها دیپلم کشاورزی دارند با فرهنگ «جمع آوری آلاله ی کوهی و پسته کاری» در حال تخریب این صنایع هستند، و اتفاقا" کسانی موجد این وضع بوده اند که می بایستی آن را اصلاح کنند. مدیریت ها و گروه های نفوذ بیرونی هم که در واقع می بایستی تأمین کننده ی فشار برای پیشبرد صنعت و منافع ملی باشند، بیشتر هم بافت و هم سنخ همان بدنه هستند. کسانی که فرهنگ صنعتی و فرهنگ کشاورزی سنتی اقتصاد معیشتی را بشناسند می دانند که با چه مسائل متعارضی در این جا روبه رو هستند.
ایرانیان به سود جویی نامشروع و درآمد ناشی از«غیرکار» علاقه ی وافری دارند. این خصیصه را شاردن که در زمان صفویه به ایران آمده است به توصیف کشیده که چگونه ایرانیان دلالی را به همه چیز ترجیح می دهند. دلالی نیز با حق و حساب (چه اسم پرمحتوایی که تمام اندرون فرهنگ را بیرون می ریزد) یعنی رشوه رابطه ی ناگسستنی دارد.
این خصیصه هر چند مکروه و نامبارک باشد و هر چند تابع عوامل مختلف اجتماعی باشد، لیکن یک نکته را درباره آن نمی توان نادیده گرفت و آن اینکه این ویژگی فرهنگی جزء پاره های تن فرهنگ ایران شده است. مصلحین ایران همیشه در مقابل آن به زانو درآمده اند، چون فساد به معنی واقعی کلمه در رگ و ریشه های فرهنگ اجتماعی ریشه دوانده است. این بدان معنی است که فساد به صورت نهادی درآمده و از بافت روابط اجتماعی سرچشمه می گیرد و چیزی گذرا و سطحی نیست. دست به اصلاح این بیماری زدن، همچون انگشت در سوراخ زنبور کردن است. امیر مافوق همه در تاریخ ایران عمل می کرد. فساد ناپذیری امیر و قائم مقام و مصدق از خصوصیاتی است که دوست و دشمن بر آن متفق اند. امیر گذشته از اینکه خود فاسد نبود، کلیه اقدامات را جهت رفع فساد انجام می داد. رشوه از نظر بعد فرهنگی و شکل اجتماع سطوح بسیار متنوعی از رفتار بشر را در بر می گیرد. هم شکل های متنوع و مختلف مادی دارد و هم شکل های متنوع و مختلف غیرمادی. در هر صورت، رشوه آبی است که اگر به پای دیوار چینه ای هر نظام اداری اجتماعی بیفتد، اداره ی دستگاه را از مسیر اداره عقلانی و حسابگر و خشک و منطقی که لازمه ی فعالیت اداره است خارج کرده به شکل قبیلگی و دادن و گرفتن تحفه و هدایا و تمجید و ستایش و شعر خوانی و مدیحه جهت شاخ سبیل رئیس قبیله و غیره می اندازد. به طور معمول دست و بازوان قدرت، یعنی عاملین حکومت استبداد( یعنی اجبار مطلق بی ضابطه)در تاریخ ایران، همیشه این امکان را داشته اند که از قدرت سوء استفاده کنند و کرده اند. رشوه نیز یکی از ابعاد کار آنان بوده، هم می داده اند و هم می گرفته اند. به زبان دیگر این یعنی منافع ملی را فدای منافع شخصی کردن و اگر این امر نهادمند شود، یعنی وطن فروشی و فروش منافع ملی به نفع مصالح شخصی، یعنی نبودن روح وطن پرستی و بودن اوصاف ایلی بی وطن تاریخی خودمان، یعنی غارتی و غارت منافع ملی.
امیر از ابعاد مختلف با این امر درآویخت که پاره ای از آن پیش از این شرح شد. و چنان با این موضوع برخورد کرد که دیگر کسی را توان آزار به رعیت نبود. در آن هنگام، رسم چنین بود که سیورسات یعنی علوفه مأموران دولتی و سربازان، از محل عبور گرفته می شده و به دنبال آن خرج و خوراک مأموران نیز به دوش رعیت می افتاد. امیر رسم سیورسات را برانداخت و موظف کرد هزینه ی سفر مأمور از طرف دولت پرداخت گردد و مأمور تعدی به رعیت نکند. سرتاسر دوران کار امیر مشحون از این دستورات و اعمال و رفتار است و چنان اوج گرفت که نظم تقی خانی بر سر زبان ها افتاد.
رسم قمه کشی و لوطی بازی را از شهرها جمع کرد و امنیت شهرها را از هر جهت تأمین کرد. به او گفته شد که حمل قمه را منع کند، در جواب گفته بود:«هر که خواهد قمه ببندد، اما آن کس که تیغ از غلاف بیرون آرد کی خواهد بود؟ » به قول مورخین زمان او هیچ آفریده ای را قدرت بی اندامی نبود.
بد نیست که این نظم را با زمان حاج میرزا آقاسی مقایسه کنید که در زمان او از دست گاومیش حاج میرزا آقاسی که در شهر ول می گشت، و به مغازه ها می رفت و ارزاق را می خورد و کثیری شیرینی می خورد و حلوات را می ریخت کسی در امان نبود، چه رسد به سربازان که شبانه خانه ها را می زدند. رشوه، بی عدالتی، اختلاس و… رمق جامعه را کشیده بود. امیر نه خود رشوه می گرفت و نه اجازه می داد کسی بگیرد و این امر در لحظه لحظه ی زندگی او به چشم می خورد. زمانی به کارپرداز حاجی ترخان نوشت«… اینکه برای اینجانب ظرف آب پاشی فرستاده بود، این چیزها مایه خرسندی و خشنودی اینجانب نمی شود. زیادی خدمتگذاری آن عالیجناب باعث مزید میل و محبت اینجانب است. نه اینجانب و نه خدام اعتاب علیه پادشاهی هیچ کدام جز ظهور خدمتگذاری توقع دیگر نداریم…» همین امور که هر روز و هر ساعت تکرار می شد و تمام دقایق و ظرایف آن رعایت می گردید، وضع را به جائی رساند که دیگر کسی قادر نبود از کسی پول… تلکه کند.
قبل و بعد از امیر رسم چنان بود که اشرار و الواط برای فرار از اجرای همان قانون بی اساس، در خانه ی علما و مسجد شاه و پاره ای امام زاده ها و سفارت خانه ها بست می نشستند. بست نشینی در زمان اوج خودکامگی نکات مثبت و منفی داشت و هم در هر صورت با یک نظام عقلانی و نظم قانونی و عدالت اجتماعی منافات داشت. سوء استفاده های زیادی نیز از این قانون بست نشینی می شد. امیر که در پی عدالت و تأمین حقوق اجتماعی و مساوات بود نمی توانست قبول کند که پاره ای از افراد، به هر دلیل از چنگ عدالت بگریزند. با مشکلات زیادی قاعده ی بست نشینی را لغو کرد. البته هم علما و هم سفارتخانه ها و هم اشرار و الواط با عملکرد امیر مخالف بودند که هر کدام دلایل خود را داشتند. امیر به دنبال اجرای تساوی حقوق بود، حتی برای پیروان مذاهب دیگر، و این امر را با مشکلات زیادی محقق ساخت. البته وزیر مختار روس که ایران را خوب می شناخت ولی امیر را خوب نمی شناخت به وی گفت اگر این بست نشینی را لغو کنی برای بست نشینی خودت چه فکری خواهی کرد؟
——————————
منبع: جامعه شناسی نخبه کشی / نویسنده : علی رضا قلی/ انتشارات: نشر نی-۱۳۷۷
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا