اندیشه

سید قطب اندیشه تکفیر را انکار می کند!

سید قطب اندیشه تکفیر را انکار می کند!

نویسنده: سالم البهنساوی / مترجم: سالم افسری

لزوم تأویل سخنان سید قطب:

اصول و مبانی کلی اسلام حکم می کند که الفاظ جاهلیت به کار رفته در سخنان سید قطب باید تأویل و تفسیر شوند، به عبارت دیگر اگر الفاظ جاهلیت در ارتباط با مسلمانان به کار رفته باشند مقصود آن است که باید برنامه ها و قوانین وارداتی را که اصل و اساسش جاهلی است کنار نهاد که لازمه این سخن، قائل شدن به مرتد نشدن مسلمانان عصر حاضر و کافر نگشتن آنان است و به همین دلیل است که عبارت دوری گزیدن از معابد جاهلیت یک صفت است و از لحاظ فقهی دارای هیچ گونه مدلولی نیست زیرا اگر سخنان و اقوال پیامبر(ص) در راستای هم خوانی با قواعد کلی مستلزم تأویل باشد، همان گونه که پیش تر بیان شد، لزوم تأویل و تفسیر سخنان دانشمندان و فقها از باب اولی است. هچنین نامه ای که استاد محمد قطب در مجله مجتمع به شماره ۲۷۱-۱۷ شوال سال ۱۳۹۵ ه ۱۹۷۵/۱۰/۲۱م.- به چاپ رسانید، نه تنها مؤید سخنان ما است بلکه بیان گر این موضوع است که نتایج و احکام فقهی مترتب بر الفاظ عمومی و کلی، مراد شهید سید قطب نبوده است.

مقدمه ای از مجله مجتمع:

پیرامون افکار و آرای شهید سید قطب بحث هایی صورت گرفته که برخی از آنها همراه با غلو و افراط منفی و برخی دیگر همراه با مبالغه ی مثبت بوده است لذا برای هدایت بحث به سوی مثبت اندیشی و به منظور رعایت دقیق امانتداری، نویسنده ی اسلامی مشهور، برادر سید قطب، استاد محمد قطب رساله زیر را به رشته ی تحریر درآورده است. بهترین کسی که می تواند در این مورد اظهار نظر نماید محمد قطب است زیرا او از افکار و اندیشه های برادرش و از مدلول آن افکار و اندیشه ها اطلاع و آگاهی بیشتری دارد. و واضح و مشهور است که آن دو برادر با یکدیگر به بحث و بررسی پیرامون اسلام می پرداختند و مفاهیم و مسائل آن را با یکدیگز بررسی می کردند. این ادعا که محمد قطب بهترین کسی است که می تواند در این موضوع اظهار نظر کند و مقاصد افکار و آراء و اجتهادات شهید سید قطب را مشخص و معین سازد بر همین اساس است.

 

متن نامه:

برادر…

سلام و رحمت و برکت های خداوند بر شما باد. از بحث ها و همهمه هایی که در میان جماعت اخوان پیرامون تألیفات شهید سید قطب صورت گرفته و اینکه آن، مخالف و متناقض با اندیشه ی اخوان است اطلاع دارید. دوست دارم در این مورد برخی از حقایق را آشکار سازم؛ حقایقی که احساس می کنم برای بازگویی در برابر خداوند مسئولیت دارم تا هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نماند… تألیفات سید قطب بر موضوع معین که همان مفهوم حقیقی کلمه لا اله الا الله و بیان ویژگی های حقیقی ایمان طبق قرآن و سنت است، تأکید دارد، زیرا ایشان این احساس را داشت که اکثریت مردم از مفهوم حقیقی توحید آگاهی ندارند و اوصاف و ویژگی های ایمان را به باد فراموشی سپرده اند. او با این وجود تمام تلاشش را به کار گرفت تا روشن سازد که مقصود وی از این سخنانا، صادر کردن احکام بر مردم نیست بلکه تنها هدف وی این بود که آن حقیقفت فراموش شده را باری دیگر به مردم بشناساند و سرانجام خود آنان مشخص سازند که آیا در راه مستقیم خداوند گام برمی دارند یا آنکه از این راه منحرف شده اند، پس زیبنده است که به سوی آن بازگردند. خودم چندین بار از وی شنیدم که می گفت:« ما دعوت گر هستیم نه قاضی. بی گمان وظیفه ما صدور حکم بر مردم نیست بلکه تنها وظیفه ما این است که مردم را با مفهوم لا اله الا الله آشنا سازیم، چراکه مردم از مفهوم حقیقی آن که همان برگشتن به شریعت خداوند است ناآگاه هستند» همچنین بارها از وی شنیدم که می گفـت:« صادر کردن حکم بر مردم مستلزم وجود قرینه ی قاطع و یقینی است که این جزو اختیارات ما نیست و به همین دلیل متعرض آن نمی شویم. علاوه بر آنکه راه و روش ما دعوت است نه دولت. دعوتی که وظیفه اش تعیین حقایق برای مردم است نه صادر کردن احکام بر آنان» اما پیرامون مسأله ی عزلت و جدایی فکری او در سخنانش بیان کرده است که این عزلت و جدایی فکری می بایست در وجدان انسان مسلمان و به طور خودکار در برابر آن هایی که به اسلام پایبند نیستند شکل بگیرد و هرگز مقصود از آن عزلت و جدایی فیزیکی نیست، ما در این جامعه زندگی می کنیم و آن را به سوی حقیقت اسلام فرا می خوانیم و از آن دوری نمی گزینیم وگرنه دعوت جامعه به سوی حقیقت اسلام چگونه ممکن  خواهد بود؟!

 

آنچه بیان شد خلاصه ی تألیفات سید قطب است که اینجانب پیرامون این خلاصه به دو مسأله اشاره می کنم:

 

یکم: تأکید کامل دارم بر اینکه در تألیفات سید، موضوع مخالف و متناقض با قرآن و سنت که دعوت اخوان المسلمین بر آن دو استوار است وجود ندارد.

دوم: تأکید دارم که در تألیفات سید، هیچ گونه رأی مخالف افکار و اندیشه های امام شهید حسن بنا، بنیانگذار جماعت اخوان، و حتی مخالف اقوال و سخنان وی نیست. از جمله سخنان حسن بنا در رساله ی تعالیم در بند بیستم این است:« تکفیر مسلمانی که شهادتین را بر زبان جاری ساخته و به مقتضای آن دو عمل کرده و فرائض و واجبات را به جا آورده است جایز نیست…»

همان گونه که پیشتر یادآوری شد مقصود و هدف اساسی از تألیفات سید قطب، صادر کردن احکام بر مردم نیست بلکه هدف وی همان هدف امام شهید حسن بنا است یعنی: تبیین حقیقت اسلام و روشن ساختن صفات و ویژگی های انسان مسلمان طبق قرآن و سنت پیامبر(ص) است.

آن ها حقایقی بودند که معتقدیم بیان کردن و روشن ساختن آنها به منظور ادای شهادت واجب است، زیرا ما از زمان قرا رسیدن مرگ ناآگاه هستیم و شایسته نیست، خداوند را زمانی ملاقات کنیم که شهادت را کتمان کرده ایم.

و خدا است که انسان را برای پیمودن راه راست موفق می گرداند.

برادرت

محمد قطب

 

سید قطب اندیشه تکفیر را انکار می کند

هر دو گروه تکفیر، چه گروهی که معتقد به قطع رابطه ی کامل با جامعه است و مدعی است که اعضایش جماعت مسلمانان را تشکیل می دهند و حکومت آنان را به نام گروه تکفیر و هجرت می شناسد، و چه آن گروهی که به جدایی فکری و ذهنی معتقد است و روش تقیه را به کار می گیرد و برخلاف اعتقاد درونی اش عمل می کند و به کفر مسلمانان اعتقاد دارد اما خلافش را انجام می دهد و مدعی عضویت در جماعت اخوان المسلمین است حال آن که برعکس در جهت نابود ساختن جماعت آنان و افکارشان تلاش می کند، این دو گروه افکار و عقاید خود را به سید قطب نسبت می دهند حال آن که- همان گونه که پیشتر مشخص گردید- نوشته ها و سخنان وی با اعتقادات هیچ کدام از این دو گروه تکفیری هم خوانی ندارد و علاوه بر ان برادر سید، محمد قطب، در نامه ای که پیشتر ارائه شد به یقین از وی شنیده که می گفته است ما هرگز متعرض مسأله صادر کردن حکم بر مردم نمی شویم زیرا صدور حکم نیاز به برهان قاطع دارد و این مسأله جزو اختیارات ما نیست چرا که ما دعوت گر هستیم نه قاضی.

همچنین خانم بزرگوار زینب غزالی تصریح کرده است که در یولیو سال ۱۹۶۵م. اندکی قبل از بازداشت سید قطب، با وی ملاقات داشته و پیرامون برخی عبارت های موجود در فی ضلال و المعالم- که جوانان برای تکفیر پدران و مادران خود به آن ها استدلال می کردند- از او پرسیده است. سید قطب نیز در پاسخ این پرسش به صراحت اعلام کرده که متعرض احکام شرعی نشده است و احکام شرعی در حوزه ی اختصاصی فقهاء است که در کتاب های فقهی به تفصیل بیان شده و او هرگز به اندیشه ی تکفیر اعتقاد نداشته است. خانم زینب غزالی در حضور برادرش محمد غزالی جبیلی همین موضوع را به صراحت اعلام کرد. همچنین سامی جوهر در کتاب الموتی یتکلمون سخنان و اعترافات شهید سید قطب را در بازجویی ها نقل کرده که در آن بازجویی ها آمده است که او قائل به کفر افراد جامعه نیست و سخنان و اقوال وی ناظر به جامعه به عنوان یک دولت است.

_____________________
منبع: نقد و بررسی اندیشه تکفیر / نویسنده: سالم البهنساوی / مترجم: سالم افسری /انتشارات: نشر احسان-۱۳۸۸

 

‫۲ دیدگاه ها

  1. آدرس نامه و متن محمد قطب این است که در متن کتاب و مقاله هم به آن اشاره شده است

    نامه ای که استاد محمد قطب در مجله مجتمع به شماره ۲۷۱-۱۷ شوال سال ۱۳۹۵ ه ۱۹۷۵/۱۰/۲۱م.

  2. با سلام

    لطفا آدرس دقیق ابن متن را که آورده اید نقل کنید … ممنون

    آنچه بیان شد خلاصه ی تألیفات سید قطب است که اینجانب پیرامون این خلاصه به دو مسأله اشاره می کنم:

    یکم: تأکید کامل دارم بر اینکه در تألیفات سید، موضوع مخالف و متناقض با قرآن و سنت که دعوت اخوان المسلمین بر آن دو استوار است وجود ندارد.

    دوم: تأکید دارم که در تألیفات سید، هیچ گونه رأی مخالف افکار و اندیشه های امام شهید حسن بنا، بنیانگذار جماعت اخوان، و حتی مخالف اقوال و سخنان وی نیست. از جمله سخنان حسن بنا در رساله ی تعالیم در بند بیستم این است:« تکفیر مسلمانی که شهادتین را بر زبان جاری ساخته و به مقتضای آن دو عمل کرده و فرائض و واجبات را به جا آورده است جایز نیست…»

    همان گونه که پیشتر یادآوری شد مقصود و هدف اساسی از تألیفات سید قطب، صادر کردن احکام بر مردم نیست بلکه هدف وی همان هدف امام شهید حسن بنا است یعنی: تبیین حقیقت اسلام و روشن ساختن صفات و ویژگی های انسان مسلمان طبق قرآن و سنت پیامبر(ص) است.

    آن ها حقایقی بودند که معتقدیم بیان کردن و روشن ساختن آنها به منظور ادای شهادت واجب است، زیرا ما از زمان قرا رسیدن مرگ ناآگاه هستیم و شایسته نیست، خداوند را زمانی ملاقات کنیم که شهادت را کتمان کرده ایم.

    و خدا است که انسان را برای پیمودن راه راست موفق می گرداند.

    برادرت

    محمد قطب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا