زندگی نامهقرآنمطالب جدید

آشنایی با الشیخ محمد الامین بن محمد بن المختار الجکنی الشنقیطی نویسنده نفسیر اضواء البیان

آشنایی با الشیخ محمد الامین بن محمد بن المختار الجکنی الشنقیطی نویسنده نفسیر اضواء البیان

نویسنده: فهیمه جمالی راد عضو هیت علمی دانشگاه فرهنگیان

 

الشیخ محمد الامین بن محمد بن المختار الجکنی الشنقیطی ( ۱۳۲۵_۱۳۹۳ ه.ق)در تینکتو در ناحیه ی کیفا، از روستاهای شنقیط، به دنیا آمد. شنقیط قریه ای در شمال غربی موریتانیا است خاندان وی به علم و ادب مشهور بود و او مقدمات علوم عربی را نزد دایی خویش، شیخ عبدالله بن محمد المختار الشنقیطی، فرا گرفت. شنقیطی در ده سالگی قرآن را حفظ و علم قرائات را از محمد بن احمد بن مختار شنقیطی آموخت.

او دانش هایی چون انسات العرب ، ایام العرب و سیره ی نبوی را از زنان قبیله ی خویش، بنی جاکن، به ویژه همسر دایی خویش، عائشه بنت الامین الجکنیه فرا گرفت. پس از آن شنقیطی با حضور نزد بزرگان قبیله جاکن به تحصیل علومی چون فقه مالکی، اصول فقه، بلاغت، حدیث و اندکی تفسیر پرداخت و با مطالعه شخصی، دانش منطق و آداب بحث و مناظره را نیز فرا گرفت . وی پس از فراگیری دانش های دینی، در سرزمین خویش به تدریس و قضاوت پرداخت. شنقیطی برای انجام فریضه ی حج به سرزمین وحی (۱۳۶۷هـ.ق) گام نهاد و در پی گفتگوهایی که در آن جا به برخی از عالمان مدینه انجام داد، تصمیم می گیرد در همان جا بماند. سپس، با فرمانی که از ملک عبدالعزیز در مسجد نبوی، به تدریس قرآن می  پردازد. به نظر می رسد که ارادت ویژه مؤلف به ابن تیمیه  و افکار وی و همچنین ارادت حکومت وهابی عربستان به ابن تیمیه به عنوان پشتوانه فکری حکومت در این تصمیم بی تأثیر نبوده است. شروع تدریس وی، باید پیش از سال۱۳۶۳ ق باشد و تا پایان زندگانی خویش، که دورانی درخشان زندگانی علمی او بود در آن جا ماند.

الف: فعالیت های علمی شیخ شنقیطی

 در دوران شنقیطی در مجامع علمی عربستان چون الجامعه الاسلامیه  (ت ۱۳۸۱ ه.ق ) و دار الحدیث  مدینه، رابطه العالم الاسلامی و مؤتمر الحج السنوی مکه، دانشکده الشریعه و الغله، معهد القضاء العالی ریاض به تدریس ، سخنرانی و پرورش شاگردان اشغال داشت.

ب: شاگردان شیخ شنقیطی

از برجستگان شاگردان شنقیطی در سرزمین وحی می تون به الشیخ حماد الانصاری، الشیخ عبدالعزیز آل صالح، الشیخ محمد بن العثمین و الشیخ عطیه محمد سالم (د. ۱۴۲۰ ه.ق ) اشاره کرد. شیح عطیه محمد سالم قاضی مدینه و مدرس حرم نبوی (ص) بود، که حدود سی سال در سفر و حضر شنقیطی را همراهی کرد و تفسیر ” اضواء البیان فی ایضاح القران بالقران” وی را تکمیل و با زندگینامه ی او به چاپ رساند.

پ. آثار علمی شیخ شنقیطی

از شیخ شنقیطی آثار فراوانی در زمینه های گوناگون علوم اسلامی به جا مانده است، بیشتر این آآثار به چاپ رسیده و برخی همچنان دستنویس مانده است.

از آثار شنقیطی می توان به ” تفسیر اضواء البیان فی ایضاح  القرآن بالقرآن ” در تفسیر،  ” بیان الناسخ و المنسوخ من آی الذکر الحکیم “، ” دفع ایهام الاضطراب عن الایات الکتاب” و ” منع جواز المجاز فی المنزل للتعبد و العجاز ” در عوم قرآنی، ” مذکره اصول الفقه” و ” نثر  الورد علی مراقی السعود”در علم اصول، ” النظم الکبیر فی فروع مذهب مالک، و ” نظم فی علم الفرائض” در فقه ” آداب البحث و المناظره ”  ” الفیه المنطق “، شرح بر ” سلم الأخضری” و ” المنظوم و شرح فی فن المنطق” در علم منطق و…. اشاره کرد.

وی در سال ۱۳۹۳ق پیش از اتمام اضواء البیان در مکه درگذشت و در مقبره ی معلّاء به خاک سپرده شد. پس از وی، شاگردش ( عطیه محمد سالم  ) به تأکید عبدالله بن عبدالعزیز بن عبدالله بن باز_ مفتی معروف  عربستان_ آن را به پایان رسانید. شیخ بکربن عبدالله ابوزید رئیس مجمع فقه اسلامی  در جدّه او را این چنین معرفی می کند: ” فقیه اصولی مفسر مجتهد محمد امین بن محمد مختار جکنی شنقیطی “

چهارم: تفسیر شناسی اضواء البیان

 تفسیر اضواء البیان از منابع مهم تفسیری در اهل تسنن به شمار می رود، در رده بندی تفاسیر اضواء البیان  از جمله تفاسیری است که رویکرد ظاهر گرایی یا سلفی یاد می شود، یعنی مؤلف فراتر از آن چه از ظواهر الفاظ فهمیده می شود، نرفته و حضور قوه ی عقل منبعی را در تفسیر بر نمی تابد و تنها به نقل و گرد آوری آیات متناظر  و یا تنظیم اخبار وارده در باره ی آیات، اکتفا می کند. تفسیر شنقیطی آکنده از مسائل فقهی احادیث و اقوال بزرگان است، به حق می توان گفت او در روش تفسیری مأثور قرآن با قرآن موفق بوده و به همه ی آیات قرآن از جهت اخذ و گزینش آیات مفسر احاطه دارد.

مؤلف اضواء البیان در آغاز کتاب در مقدمه ، انگیزه و روش نگارش خویش را بازگو نموده سپس به صورت مبسوط به انواع روش تفسیر قرآن به قرآن اشاره دارد، در فرازی می گوید : ” به اجماع علما شریف ترین روش  تفسیر، تفسیر قرآن با قرآن است.” و در دنباله بیان می دارد: ” انّ التفسیر بالمأثور علی ثلاثه  اصحها تفسیر القرآن  بالقرآن  ثم باقوال الصحابه و علی هذه الطق اثلاثه سیکون سیرنا بأذن الله و هذا التفسیر المبارک” ترجمه: تفسیر مأثور مبتنی بر سه صورت است صحیح ترین آن ها تفسیر قرآن با قرآن است و بعد تقسیر یا سنت سپس تفسیر با سخنان صحابه  و بأذن الله روش ما در تفسیر این گونه خواهد بود.

وی در ادامه، بحث مفصلی از انواه تفسیر قرآن با قرآن با ذکر مثال بیان می دارد. او انگیزه ی نگارش خود را این چنین بیان می دارد:

وقتی آگاه شدم از این که کسانی هستند که خود را مسلمان نامیده اند  و از کتاب خدا اعراض نموده اند  و آن را پشت سر انداخته اند و رغبتی به وعده ی الهی ندارند و از وعید پرودردگار نمی ترسند بر آن شدم  تا این که هم و غم خود ر مصروف بیان معانی کتاب الهی کرده و محاسن آن را آشکار و احکام آن را بیان نموده تا این که افراد، به عمل آن راغب شوند و خرده ای که برخی بر معنی قرآن می گرفتند از آن رفع کنیم.

تفسیر اضواء البیان به لحاظ توجه به آیات الاحکام و تبیین مسائل شرعی و بهره وری فقهی از آیات قرآن، از مهم ترین تفاسیر معاصر است. شنقیطی این عنایت سودمند به آیات الهی را با توجه به ابعاد دیگر، در هم آمیخته  و در نتیجه  اثری کارآمد و شایسته به بارآورده است. توجه شایسته و همه جانبه ی وی به آیات همگون و متناظر در تفسیر  آیات  و تأکید بر سنت و در تبیین آن ها از جمله بر جستگی های تفسیر شنقیطی است. گستردگی نقل قول ها و استناد برخی دیدگاه ها به صاحبان آنان از ویژگی های دیگر این تفسیر است. وی پس از بیان نظرات و آراء ، دیدگاه خود را با ذکر ” قال مقیده ” بیان  می دارد. شنقیطی در زمینه ی این ویژگی در مقدمه تفسیرش چنین می گوید: ” ما در بیان تفسیر آیات و بیان احکام به اقوال علماء می نگریم و بدون این که نسبت به مذهب وعینی و یا به سخن گوینده ای تعصب داشته باشیم فقط به ذات سخن نگاه می کنیم  نه به گوینده، آن گاه حق را می پذیریم  مگر این که آن سخن از پیامبر باشد که مسلما” حق است” با این همه ، تعصب، جمود و گرایشات مذهبی او بر بخش هایی از کتاب  اضواء البیان گسترده است او بارها از مسیر انصاف به دور شده، و حق و حقیقت را نادیده گرفته و به یک سو نگری فرقه ای چهره ی حقیقت را پوشانده است. “

وی در عرصه ی اقوال و ارائه ی دیدگاه های درباره تشیع، به خبط و خطا مبتلا شده  است و از سر جهل و یا غرض، برخلاف ادعای خویش مکتب تشیع را متهم به ضلالت می کند.

شیوه ی نگارش و تنظیم اضواء البیان

شنقیطی در آغاز هر سوره،بی هیچ مقدمه و توضیحی راجع به غرض سوره و یا فضیلت قرائت سوره به تفسیر آیه اول پرداخته، وی فردی مطلع در حوزه ی ادب عربی بوده و با آگاهی به لغت ، به معنی واژه قرآنی پرداخته است. ، سپس برای اثبات معنی که بیان نموده و به اشعار متقدمین عرب استناد می کند و گاهی در معنای لغت مستندات خود را از روایات آورده و به کتب لغت اعتنایی ندارد. هر چند ” القاموس و تاج العروس اساس کار او را در بیان لغت است. “

شنقیطی مهلت نیافته است تا تفسیرش را به پایان برساند، تفسیر آیات از سوره ی حشر تا خاتمه قرآن را شاگردش محمد بن عطیه به اتمام رساند. او به مدت ۳۰ سال در مسجد نبوی در محضر استادش بود و همه ی تلاش خود را در جهت اتمام اضواء البیان به روش شنقیطی مصروف داشت. وی در بیان روش خود ، در اتمام تفسیر چنین می نویسد”

اجزای سابق این تفسیر را مطالعه کردم  تا به مسائلی که با بقیه کتاب ارتباط دارد آگاه شوم و در مواردی که حواله دادن به مطالب سابق ممکن است، حواله دهم  و در همه سوره های باقی مانده مطالبی مربوط به مسائل گذشته وجود داشت، همچنین به املاهای درسی شیخ درباره ی بسیاری از سوره های باقی مانده که در ریاض دیکته کرده بود، دست یافتم ، با عنایت به سیاق آیات و با آگاهی از آن چه که د رتفسیر های گوناگون که د ردسترس بود، در حد توان علمی خود به تفسیر سوره های دیگر پرداختم.

این تفسیر، سه سال بعد از در گذشت مؤلف اصلی، در سال ۱۳۹۶ق پایان پذیریفت.

با این حال تفسیر اضواء البیان  را نمی توان تفسیر کاملی دانست ؛ زیرا از تفسیر بسیاری از آیات چشم پوشیده و به آن نپرداخته عطیه محمد سالم علت آن را می گوید که ” استاد هر جا که در آیه ای احساس می کند که ابهام اجمالی هست به ان می پردازد، از این رو به تفسیر برخی از آایت نپرداخته ، اظهار نظر محمد سالام از دقت لازم برخوردار نیسشت؛ زیرا اولا” در مواردی ابهام و اجمال در آیه بوده که شنقیطی به آن نپرداخته مثلا” در آیه ی “قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ” ( اعراف: ۳۳) ” ما ظهر و ما بطن” اجمال و ایهام است و روشن نیست که منظور از فواحش باطنی چیست؟ وی تفسیر آیه را رها نموده و به تفسیر چند آیه بعد پرداخته است، ثانیا” در مواردی که در تفسیر آیه ی مربوط به صفات الهی است مانند آیه الکرسی و آیه نور، بر پایه اینکه ” اهل توقف یا تنزیه ” است، از تفسیر آن سر باز زده و  یا اگر ظاهر آیه مخالف گرایشات اوست سخنی پیرامون آن مطرح نکرده است  مانند آیات ۶ تا ۱۷ سوره نجم که بر خلاف دیدگاه ظاهر گرایی ایشان، رویت قلبی پروردگار را به پیامبر (ص) نسبت می دهد و چه بسا حذف تقسیر برخی دیگر از آیات به این جهت است که وی آیات مبینی که شباهت و یا مماثلت با آیه ی مفسر داشته باشد نیافته است و یا در منابع حدیثی روایتی که مطابق ملاک های گزینشی خویش باشد، پیدا نکرده است. از این رو، از تفسیر آیه باز مانده است. مانند آیه ولایت و آیه ی اکمال دین.

——————

نام کتاب:  تفسیر قرآن با قرآن /مؤلف:  فهیمه جمالی راد عضو هیت علمی دانشگاه فرهنگیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا