عقیدهمطالب جدیدمقالات

 خدا در زندگی انسان، انسان عاقل، فصل دوم

 خدا در زندگی انسان، انسان عاقل، فصل دوم
نویسنده: عبدالله فارسی

 

چرا امروزه مردم خدا را دوست‌ نمی‌دارند و از او نمی‌ترسند؟

چرا هیچکدام از ما در فعالیتهای روزمره خود، قسمتی از روز خود را به تفکر در مورد خداوند اختصاص نمی‌دهیم؟

در این مجموعه سعی می‌کنیم که با کمک همدیگر به این سوالات پاسخ دهیم.

انسانها امروزه نسبت به تفکراتشان در حوزه ایمان و عقیده، چهار روش مجزا را در پیش گرفته‌اند.

گروه اول افرادی هستند که اصولا از هیچ چیزی پیروی نمی‌کنند.

مسائل دینی همانند ایمان، عقیده و زندگی پس از مرگ اصلا برای آنها مهم نیست. هر روز از لحظه بیدار شدن در صبح تا خوابیدن در شب، به جز اندیشه غذا، مسکن، کار، مدرک و … در ذهن آنها وجود ندارد. این افراد به طور کامل خدا، روز قیامت، عبادت و … را از یاد برده‌اند. همه ما در زندگی بسیار با این افراد برخورد کرده‌ایم. خداوند در قرآن خطاب به این افراد فرموده:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ١٨ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١٩ لَا یَسۡتَوِیٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّهِۚ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّهِ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ٢٠﴾[الحشر: ۱۸-۲۰].

«ای کسانی که ایمان آورده‏اید تقوای خدا را پیش بگیرید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آن‌که‏ انجام می‏دهید آگاه است! (۱۸) و ‏از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و پس از آن خودشان را نیز فراموش‏ کردند، آنان همان فاسقانند. (۱۹) هرگز دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند؛ اصحاب بهشت رستگار و پیروزند (۲۰)».

همچنین:

﴿مَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِیۖ وَمَن یُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ١٧٨ وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا یَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡیُنٞ لَّا یُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا یَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ١٧٩ وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٨٠﴾[الأعراف: ۱۷۸-۱۸۰].

«آن کس را که خدا هدایت کند، هدایت یافته [واقعى] اوست؛ و کسانى را که [بخاطر اعمالشان] گمراه سازد، زیانکاران [واقعى] آنها هستند. (۱۷۸) به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایى دارند که با آن نمى‏فهمند؛ و چشمانى که با آن نمى‏بینند؛ و گوشهایى که با آن نمى‏شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند [چرا که با داشتن همه‏گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند]. (۱۷۹) و براى خدا، نامهاى نیک است؛ خدا را به آن [نامها] بخوانید! و کسانى را که در اسماء خدا تحریف مى‏کنند [و بر غیر او مى‏نهند، و شریک برایش قائل مى‏شوند]، رها سازید! آنها بزودى جزاى اعمالى را که انجام مى‏دادند، مى‏بینند. (۱۸۰)».

گروه دوم افرادی هستند که ایمان، عقیده و زندگی پس از مرگ برای آنها اهمیت دارد.

آنها به نماز، روزه و اعمال عبادی خود اهمیت زیادی می‌دهند و سعی می‌کنند که در مسیری که از دنیا تا بهشت مورد تصورشان وجود دارد، خطای زیادی نداشته باشند. مشکل اصلی این گروه آن است که با وجود اهمیت ایمان و عقیده برای آنها، در طول زندگی خود از تولد تا مرگ، در مورد این مسائل با اهمیت فکر نکرده و بینش خود نسبت به ایمان را به صورت تقلیدی از آبا و اجداد خود به ارث برده‌اند. اگر از این افراد پرسیده شود که نظر شما راجع به خداوند، قیامت و مسائلی از این قبیل چیست، آنها همان جوابی را می‌دهند که پدران، مادران و گذشتگان دیگر به صورت تقلیدی به آنها آموخته‌اند. آنها همان دیدگاه و نقطه نظری را دارند که در کتب درسی آنها بیان شده و یا آباء و اجدادشان به آنها یاد داده‌اند. خداوند متعال در قرآن وضع این افراد را چنین توصیف می‌کند:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٌ١۶٨ إِنَّمَا یَأۡمُرُکُم بِٱلسُّوٓءِ وَٱلۡفَحۡشَآءِ وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ١۶٩ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَیۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ کَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَایَهۡتَدُونَ١٧٠﴾[البقره: ۱۶۸-۱۷۰].

«اى مردمان! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است، بخورید و از گام‌هاى شیطان پیروى نکنید! همانا او دشمن آشکار شماست! (۱۶۸) او شما را فقط به بدی‌ها و کار زشت فرمان مى‏دهد [و دستور مى‏دهد] آنچه را که نمى‏دانید، به خدا نسبت دهید. (۱۶۹) و هنگامى که به آنها گفته شود «از آنچه خدا نازل کرده، پیروى کنید!» مى‏گویند «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى‏نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏فهمیدند و هدایت نیافته بودند [باز از آنها پیروى می‌کنند؟] (۱۷۰)».

گروه سوم افرادی هستند که عقیده و زندگی پس از مرگ برای آنها اهمیت دارد.

آنها پیوسته در مورد مسائل مربوط به غیب، دین، روح، زندگی پس از مرگ و مواردی از این قبیل مطالعات فراوانی انجام می‌دهند. بیشتر وقت این افراد در روز به تفکر در مورد ایمان، ماهیت انسان و زندگی پس از مرگ اختصاص می‌یابد. مشکل اصلی این گروه این است که آنها از چیزی‌ پیروی‌ نمی‌کنند، مگر از توهّمات‌ و گمانهایشان‌! آنها پیوسته در مکاتب فلسفی، عرفانی و علمی به دنبال مفاهیمی می‌گردند که این مفاهیم فقط و فقط از طریق کتب آسمانی (وحی) و نه مکاتب علمی و فلسفی بشری به انسان منتقل شده است. تصور کنید که اگر در قرآن راجع به قیامت، فرشتگان، جن و … صحبتی به میان نمی‌آمد، بشر از کجا می‌توانست به این مفاهیم پی ببرد. خداوند متعال در رابطه با مفاهیم ماورا الطبیعه چنین می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ لَا یُقۡضَىٰ عَلَیۡهِمۡ فَیَمُوتُواْ وَلَا یُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی کُلَّ کَفُورٖ٣۶ وَهُمۡ یَصۡطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَیۡرَ ٱلَّذِی کُنَّا نَعۡمَلُۚ أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡکُم مَّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّرَ وَجَآءَکُمُ ٱلنَّذِیرُۖ فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِینَ مِن نَّصِیرٍ٣٧ إِنَّ ٱللَّهَ عَٰلِمُ غَیۡبِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ٣٨ هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ فَمَن کَفَرَ فَعَلَیۡهِ کُفۡرُهُۥۖ وَلَا یَزِیدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ کُفۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ إِلَّا مَقۡتٗاۖ وَلَا یَزِیدُ ٱلۡکَٰفِرِینَ کُفۡرُهُمۡ إِلَّا خَسَارٗا٣٩﴾[فاطر: ۳۶-۳۹].

«و کسانى که کافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست؛ هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بمیرند و نه چیزى از عذابش از آنان تخفیف داده مى‏شود؛ این گونه هر کفران‏کننده‏اى را کیفر مى‏دهیم! (۳۶) آنها در دوزخ فریاد مى‏زنند «پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى‏دادیم!» [در پاسخ به آنان گفته مى‏شود] آیا شما را به اندازه‏اى که هر کس اهل تذکّر است در آن پند می‌گیرد، عمر ندادیم و آیا انذارکننده‌ای به سراغ شما نیامد؟ اکنون بچشید که براى ظالمان هیچ یاورى نیست! (۳۷) به یقین خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است و آنچه را در درون دلهاست مى‏داند! (۳۸) اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد؛ هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید و نیز کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند! (۳۹)».

همچنین:

﴿أَمَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَمَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ۶۴ قُل لَّا یَعۡلَمُ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَیۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا یَشۡعُرُونَ أَیَّانَ یُبۡعَثُونَ۶۵ بَلِ ٱدَّٰرَکَ عِلۡمُهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَهِۚ بَلۡ هُمۡ فِی شَکّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ۶۶﴾[النمل: ۶۴-۶۶].

«چه کسى آفرینش را آغاز می‌کند سپس آن را تجدید مى‏کند و کسى که شما را از آسمان و زمین روزى مى‏دهد؛ آیا معبودى با خداست؟ بگو: دلیلتان را بیاورید اگر راست مى‏گویید. (۶۴) بگو: هر آنچه که در آسمانها و زمین است غیب نمى‏داند جز خدا، و حتی [معبودان‏] نمى‏دانند کى برانگیخته مى‏شوند. (۶۵) آنها اطلاع صحیحى درباره آخرت ندارند بلکه در آن شکّ دارند بلکه نسبت به آن نابینایند. (۶۶)».

پس نتیجه می‌گیریم که مفاهیم مربوط به غیب (قیامت، فرشتگان، جن و …) تنها از طریق کتب آسمانی و وحی به بشر منتقل شده است. هیچ کس نمی‌تواند به تنهایی از طریق عقل به این مفاهیم دست پیدا کند. اگر فردی بدون توجه به این مساله مهم، از مکاتب عرفانی و فلسفی در عقیده خود تبعیت کند به گمراهی آشکاری می‌رود. مکاتبی که امروزه در سرتاسر دنیا به تبلیغ این مفاهیم می‌پردازند جز ساخته و پرداخته ذهن بشر نیستند، در حالیکه طبق گفته خود خداوند متعال، این مفاهیم فقط از طریق وحی به انسان منتقل می‌شوند. خداوند متعال در رابطه با تبعیت از مکاتب فکری انسانی در مورد مفاهیم ماورا الطبیعه چنین می‌فرماید:

﴿وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ١١۵ وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ١١۶ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ١١٧﴾[الأنعام: ۱۱۵-۱۱۷].

«و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید; هیچ کس نمی‏تواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست. (۱۱۵) اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می‌کنند; [زیرا] آنها تنها از گمان پیروی می‏کنند، و تخمین و حدس [واهی] می‌زنند. (۱۱۶) پروردگارت به کسانی که از راه او گمراه گشته‌اند، آگاهتر است و همچنین کسانی که هدایت یافته‏اند (۱۱۷)».

گروه چهارم افرادی هستند که عقیده و زندگی پس از مرگ برای آنها اهمیت زیادی دارد.

آنها پیوسته در مورد مسائل مربوط به غیب، دین، روح، زندگی پس از مرگ به تفکر می‌پردازند. آنها مفاهیم مربوط به غیب را فقط در حالی قبول می‌کنند که در کتاب آسمانی (قرآن) به عنوان یگانه مرجع ایمان آنها آمده باشد. این افراد آنقدر برای عقیده خود اهمیت قائل هستند که خود برای دست یافتن به آن اقدام می‌کنند و منتظر نمی‌مانند که این مفاهیم از طریق دیگران به آنها القا شود. آنها قبول دارند که کلام هیچ بشری بالاتر از کلام خدا نیست. خداوند متعال در رابطه با این افراد چنین می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَهِ هُمۡ یُوقِنُونَ۴ أُوْلَٰٓئِکَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ۵﴾[البقره: ۳-۵].

«کسانی که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را برپا می‌دارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‏ایم، انفاق می‏کنند. (۳) و کسانی که به آنچه که بر تو نازل شده و آنچه که قبل از تو [بر پیامبران پیشین] نازل گردیده ایمان می‌آورند و به رستاخیز یقین دارند. (۴) آنان، بر طریق هدایت پروردگارشانند و آنان رستگارانند. (۵)».

اکثر مردم امروزه فکر می‌کند که بهترین مسیر و هدف را برای زندگی خویش انتخاب کرده و کورکورانه بر دیدگاه‌های خود پافشاری کنند. از این رو وارد تعصب کور شده و نسبت به دیدگاه‌های دیگر بی‌اطلاع می‌مانند، زیرا فکر می‌کنند هنگامی که بهترین و برترین هدف و ایدئولوژی در نزد ماست، نیازی به شنیدن سخن‌های دیگر وجود ندارد. اگر مکتب خاصی وجود داشته باشد که از سعادت و خوشبختی بشری حرف به میان آورده باشد، افراد متعصب به دلیل اینکه همیشه دیدگاه‌های خود را برتر از مکاتب دیگر می‌بینند، به این سعادت و خوشبختی پشت می‌کنند. برای اینکه بتوانیم تشخیص دهیم آیا بهترین مکتب و هدف زندگی در نزد ماست، باید با چشم و گوش باز و بدون تعصب و از بیرون به داخل به سخنهای نقادانه گوش فرا دهیم:

﴿وَٱلَّذِینَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن یَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِینَ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾[الزمر: ۱۷-۱۸].

«و کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده! (۱۷) کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند. (۱۸)».

بهترین برنامه هدفمند برای زندگی یک فرد، برنامه ای است که خالق برای انسان ارائه میدهد، نه انسان برای انسان. زیرا هر انسانی (همانند همه انسانهای دیگر) از جنین بدون دانش به بلوغ فکری خود رسیده، چندی در این دنیا زندگی کرده و به کسب تجربه و علم پرداخته و در نهایت می‌میرد. پس هر فلسفه‌ای که وی برای زندگی دنیوی پیاده کند، زاده ذهن وی می‌باشد. شاید دیدگاه و فلسفه وی در مورد دنیا جوابگو باشد، ولی قطعا در مورد آخرت جوابگو نمی‌باشد.

همه تلاشهای بشر در جهت آرامش و سعادتمندی می‌باشد. در کنار این امر، عمر محدود بشر قرار دارد که به طور متوسط برای یک فرد سالم هشتاد سال می‌باشد. هدف اصلی دین این است که توجه انسان در مورد آرامش و سعادتی که به دنبال آن است، از زمان محدود عمر بشر به زمان نامحدود و بی‌پایان اخروی جلب کند. آرامش دنیوی که بشر به هر طریقی به دنبال آن است، نیز فقط از طریق دین حاصل می‌شود.

سوالی برای تفکر: به نظر شما، کدام گروه با ارزش‌تر است؟

آیه منتخب:

﴿﴿ إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَهٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِیهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِیعَۢا بَصِیرًا٢ إِنَّا هَدَیۡنَٰهُ ٱلسَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرٗا وَإِمَّا کَفُورًا٣﴾ [الإنسان: ۲-۳].

«همانا انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و قطعا او را مى‏آزماییم، [بدین جهت] او را شنوا و بینا قرار دادیم! – ما راه را به او نشان دادیم، مختار است که شاکر باشد و یا ناسپاس!».

————————-

منبع: کتاب انسان عاقل/ تالیف: عبدالله فارسی

مطالب مرتبط:
ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت
کتاب: انسان عاقل ، راهنمای گام به گام تفکر در عقیده

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا