قرآن

ابزارهایی جهت بهره گیری مناسب از قرآن

قرآنابزارهایی جهت بهره گیری مناسب از قرآن

نویسنده: استاد مجدی الهلالی/ مترجم:مجتبی دوروزی

قبل از سخن گفتن از ابزارهایی که موجب بهره گیری از قرآن   و بازگشت نیکو به سوی آن می شود، عوامل دیگری مطرحند که شخص را آماده می کنند تابه خوبی وارد عالم قرآن   گردد…

این عوامل عبارتند از :

–          نیایش و التماس به درگاه خدا.

–          قرار دادن قرآن در صدر اولویتها.

–          قرائت صحیح و تلاوت  آن به شیوه ی ترتیل.

–          نیایش و التماس به درگاه خدا.

عامل و اساسی برای ورود هر کدام ازما به عالم قرآن و چشیدن حلاوت آن واستخراج گنجینه های آن، بسته به شدت و نیاز هرفرد به قرآن است.

باید هر کدام از ما چنین فرض کند که یکی از اعضایبدنش به بیماریی مبتلا گشته است و جست و جوی دارویی که سلامتیش را به او باز می گرداند نیز نتیجه ای در بر نداشته و رنج هایش، از این بیماری، هر روز بیش تر گشته است، در همین اثنا یکی از نزدیکانش به او خبر میدهد که کتابی در اختیار دارد که داروی آن بیماری در آن نوشته شده! پیش تر همین دارو امتحان شده و نتایج خیره کننده ای نیزداشته است، اما نمی داند که نام این دارو  در کدام صفحه ی کتاب است.

خدایا! عکس العمل این بیمار چگونه خواهد بود؟!چه رفتاری با این کتاب خواهد داشت و چگونه آن را می خواند؟ آیا به ذهنش اجازه میدهد که یک سطرش را نیز با حواس پرتی مطالعه کند؟ اگر در حین مطالعه حواسش پرت شد آیا به مطالعه ادامه می دهد یا بار دیگر قسمتی را که با حواس پرتی مطالعه کرده بود مرور می نماید؟!

 مطمئناً این بیمار در هر بار مطالعه ی کتاب با بیش ترین آمادگی و توجه، با آن برخورد میکند و بارها آن را می خوتند تا دارویش را درآن می یابد. اگر این تلاش ها در رابطه با بدنی است که بعد از مرگ تجزیه و گندیده می گردد، پس چرا با قلب چنین رفتارینداریم، در حالی که قلب محل نظر خداوند است و به واسطه ی سلامت قلب است که پیروزی و رهایی قیامت حاصل می گردد، هم چنان خداوند میفرماید:

«یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ**إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» (شعراء/۸۹/۸۸)

ترجمه :

آن روزی که اموال ، ( یعنی نیروی مادی ) ، و اولاد ، ( یعنی نیروی انسانی ، به کسی ) سودی نمی رساند .** بلکه تنها کسی ( نجات پیدا می کند و از اموالی که در راه آفریدگار صرف ، و از اولادی که در مسیر پروردگار رهنمود کرده باشد ، سود می برد ) که با دل سالم ( از بیماری کفر و نفاق و ریا ) به پیشگاه خدا آمده باشد .

چه چیز سبب شده منتظر بمانیم ، در حالی که کتابی که دربردارنده ی شفا و هدایت است پیش روی ماست، یادآوری و پندگرفتن از آن آسان است…در هر خانه ای وجود دارد…فقط کافی است دستمان را دراز کرده، آن رابرداشته و مشتاقانه بدان روی آوریم و مایل به هدایتش باشیم . هم چنان که ابن تیمیه رحمه الله می گوید : کسی که خواهان هدایت از قرآن بوده ودر ان تدبر نماید، حق بر او آشکار می گردد.

قرطبی می گوید: هر گاه بنده با نیتی صادقانه وبر اساس آن چه خداوند می پسندد به کتاب خداوند و سنت پیامبرش ( صلی الله عله و آله و سلم) گوش سپرد ، خداوند آن چنان که می پسندد او را آگاه گردانیده، و در قلبش نور قرار می دهد( تدبر القرآن ؛ للسنیدی،ص۱۱۲)

بنابراین نقطه ی شروع از من و تو آغاز می گردد،یعنی احساس نیاز به بازگشت به قرآن … بناچار این احساس باید در قالب نیایس و التماس به درگاه خداوند صورت گیرد به این که : فهم کتابش را و نیک اندیشیدن در آن و عمل به آن چه در آن است را برای ما آسان گرداند… خداوند را به فریاد میطلبیم تا هر آن چه  اراده های ما را سست گردانیده و ما را از اندیشیدن در قرآن دور می گرداند، از ما باز دارد… مصرانه از او می طلبیم که اندیشیدن در قرآن را محبوب قلب های مان گرداند و علم قرآن را به ما بیاموزد ، و قلب های ما را به نور آن  منور گرداند …شایسته نیست که تأخیر در اجابت دعا ما را به سوی ناامیدی وترک دعا سوق دهد . سخن پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم) در این زمینه ما را کافی است که می فرمایند:« دعای شما قوبل می شود مادام عجله نکنید و نگویی دعا کردیم و قبول نشد.»[۱]

امداد بر حسب استعدادخواهر وبرادرم : همگی باید بدانیم که بی شک امداد بر حسب استعداد است. آن چنان که خداوند می فرماید:

« إِن یَعْلَمِ اللّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْراً یُؤْتِکُمْ خَیْراً»( انفال/۷۰)

اگر خداوند در دلهایتان خیری ( همچون ایمان و اخلاص و صدق در اسلام آوردنتان ) سراغ یابد ( و بداند که دارای نیّت پاک و راستینی هستید ، در دنیا و آخرت ) بهتر از آنچه از شما دریافت شده است به شما عطاء می کند

بنابراین بنده آغاز گر است :

« إِن یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُمَا» نساء/۳۵)

اگر این دو داور جویای اصلاح باشند ، خداوند آن دو را ( کمک نموده و در یکی از دو کار : سازش نیک و خداپسندانه ، یا جدائی زیبا و معقولانه ) موفّق می گرداند .

باید خداوند کارهای نیک ما راببیند، باید بسیار توبه و استغفار نماییم، باید مدام رو سوی درگاهش نماییم هر چند که رانده شویم.

شخصی به ذوالنون – در حالی که سخنرانی می کرد – گفت: ای شیخ هر گاه بر آستانه ی دری از درهای مولایم می ایستم دیواری از مشکلات و مصایب مرا از او دور می سازد؟ من چکار کنم؟

ذوالنون به او گفت: ایبرادر بر درگاه مولایت مانند کودکی باش که هر گاه مادرش او را می زند و از خود می راند او دوباره به سویش باز می گردد و خود را بدو می آویزد و پیوسته این کار را ادامه میدهد تامادر او را در آغوش می گیرد.[۲]

 

قرآن و اولویت ها

همگام با نیایش و التماس به درگاه خداوند، بر ماواجب است که قرآن را در صدر اولویتها و توجهاتمان قرار دهیم وناب ترین لحظه هایمان را به آن اختصاص دهیم، تا جایی که امکان دارد بیش ترین زمان را بدان مشغول باشیم، به هر میزان( فرصت و توجه) به قرآن بدهیم، قرآن نیز به همان میران ( فرصت و توجه)به ما ارزانی داشته و ما را مورد اکرام و احترام قرار می دهد. چرا که قرآن همان گونه است  که خداوند در موردش می فرماید: «إِنَّهُلَقُرْآنٌکَرِیمٌ» ( واقع/۷۷)

ترجمه :

هرآینه این ( چیزی را که محمدبا خود آورده است ) قرآن گرانقدر و ارزشمند است .

…بی شک هم نشینی  طولانی با قرآن سبب می شود گام های تغیییر مورد نظر شتاب بیشتری به خود بگیرد…تغییر عقل و تشکیل دوباره ی آن و پی ریزی یقین صحیح در آن، تغییر قلب و راندن دنیا دوستی و هوس پرستی از آن، تربیت نفی بر اساس ضرورت صدق و اخلاق ، از جمله تغییر مورد نظر است.

شایسته است که زمام رهبری مان را به چنین کتابی سپرده و خودمان را در اختیارش بگذاریم. و بسیار هم نشین شده و در هر فرصتی که پیش آمد به دیدارش برویم، این سخن به معنی بی توجهی به دیگر علوم نیست، بلکه هدف اختصاص بیش ترین زمان به این کتاب است. هم چنین بر ما واجب است که مکانی را برای دیدارش برگزینیم که به دور از هم همه و غوغا بوده، از هر آن چه سبب آشفتگی خاطر و کاهش تمرکز می شود، به دور باشد.

 

 قرائت صحیح

از جمله اموری که لازم است از همان ابتدا در آندقت  داشته باشیم: قرائت صحیح قرآن و یادگیری احکام تجوید است. قرائت صحیح قرآن و احکام تجوید نقش مهمی در فهم قرآن دارند . هم چنین خواندن  قرآن به شیوه ی ترتیل سبب می شود تا فهم قرآن را بر قاری آسان گرداند.

اگر کسی بگوید : آیا . قرائت صحیح کافی نیست، چرا ترتیل؟

( در پاسخ باید گفت) مضاف بر این که خواندن به شیو ه ی ترتیل بر قاری قرآن واجب است، این شیوه فواید بسیاری نیز دارد، از جمله فواید آن : افزایش مدت زمان تلاوت آیه است که فرصتی به عقل می دهد تا مقصود  آن را دریابد. ابن حجر در شرحی بر باب ترتیل در . قرائت قرآن در صحیح امام بخاری می گوید: ( ترتیل موجب می شود) حروف قرآن واضح و آشکار گشته و دارای آن آرامش پدید آید که همین سبب فهم معانی آن می شود.[۳]

هم چنین از جمله فواید ترتیل آن است: احساسات را بر می آنگیزد و هم چنان که در صفحات پیش بیان شد فقط تدبر عقلی کافی نیست بلکه لازم است که انفعال درونی نیز همگام با آن باشد تا اثر پذیری قلبی و افزایش ایمان پدید آید. بدین خاطر است که می بینیم پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم) به تغّنی به قرآن فرا می خواند؛ یعنی خواندن قرآن با صدایی خوش و آراسته و واداشتن خود به گریستن برای کسی که نمی تواند بگرید… همه ی این ها برای این است که احساسات برانگیخته شده و هدف از تلاوت تحقق یابد.

پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم) میفرماید:« قرآن با حزن واندوه نازل شده است، هر گاه آن را تلاوت کردید بگریید . اگر به صورت طبیعی نمی گریید، خود را به گریستن وادار کنید و قرآن را با صدای خود بیارایید؛ زیرا هر کس قرآن را با آواز و صدای خوش نخواند بر روش ما نیست.»[۴]

هم چنان  که امام غزالی – رح – می گوید: زمانی حق تلاوت قرآن ادا می گردد که زبان و عقل و دل در این کار مشارکت  داشته باشد ، بهره ی زبان ادای صحیح حروف به روش ترتیل است، بهرهی عقل تفسیر معانی و بهره دل پند گرفتن و اثر پذیری است( به این که ازبدی ها دوری نموده و به انجام نیکیها روی آورد.)پس زبان تلاوت می کند و عقل تفسیر  می نماید و دل پند می گیرد.[۵]

 

ابزارهای عملی بهره گیری از قرآن

بی گمان کسی که با این احساس با قرآن روبرو شود که آن را خطابی از سوی خداوند به سوی خود بداند  و این که قرآن در درونش کلیدهای سعادت او را در دنیا و اخرت داشته و به یاری خدا این توانایی را دارد که او را با هر حال و روزی تغییر دهد… بی شک این شخص نیازمند کسی نیست که او را به ابزارهایی که سبب بهره گیریش از قرآن می شود راهنمایی کند؛ زیرا او با این احساسش کاملاً آماده و پذیرای تغییری است که قرآن بدان اقدام می نماید. اما در ابتدا داشتن چنین حالتی برای ما دشوار است، زیرا شیوه های برخورد ما با قرآن در گذشته اشتباه بوده واین میراث همراه ماست و همین تبدیل به مانعی روحی روانی میان ما و قرآن گشته است و ما را از بهره گیری حقیقی از قرآن محروم می نماید. با این توصیف بازگشت ما به سوی قرآن نیازمند ابزارهایی ساده، کاربردی و مشخص است که صاحبش را به سوی قران و تمایل  به ضیافت آن و ورود  به عالم  و کارگاهش به صورت تدریجی، سوق می دهد.

این ابزارها از قاعده ی ( آسان نمودن قرآن برای یادآوری و پند پذیری) ناشی می شوند . پس مادام  که قرآن برای یادآوری و پندپذیری تسهیل شده است ناچار باید ابزارهایی نیز که برای بهره گیری از آن به کار می رود برای همگان تسهیل گردیده باشد.این ابزارها به طور خلاصه عبارتند از:

۱.       آماده کردن فضایی مناسب

۲.       استمرار تلاوت روزانه

۳.       تمرکز حواس به هنگام تلاوت

۴.       هدفمان فهم معنا باشد.

۵.       هم آوایی با قرائت

۶.       تکرار آیه ای که بر قلب تأثیر می گذارد.

۷.       همگامی با یکی از معانی ایمانی

قبل ازاین که به شرح و توضیح این ابزارها بپردازیم ، نکته ای هست که شایسته است بدن توجه نماییم و ان این است که این ابزارها ی هفت گانه مخصوص قاری قرآن است، اما بر شنونده نیز واجب است به اندازه ی توانایی از ان بهره ببرد تا فایده ای را که از این معجزه بزرگ امید می رود نصیبش گردد. خداوند می فرماید:

«وَإِذَاقُرِئَالْقُرْآنُفَاسْتَمِعُواْلَهُوَأَنصِتُواْلَعَلَّکُمْتُرْحَمُونَ»( اعراف:۲۰۴)

ترجمه :

‏‏هنگامی که قرآن خوانده می‌شود ، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید .‏

ابنعباس می گوید: کسی که به آیه ای از کتاب خداوند که خوانده میشود گوش فرادهد روز قیامت برایش نوری می شود.[۶]

۱.      استمرار تلاوت روزانه

برای این که قرآن هدفش را در مابه تحقق برساند؛ یعنی ما رابه راه راست هدایت نموده و بر آن ثابت قدم نماید و دگرگون مان ساخته و پیوسته ما را در حالتی از بصیرت و یادآوری قراردهد- ناگزیر باید ماشینش مدام و برای مدتی طولانی، مشغول کار باشد. بنابراین تغییر قرآنی تغییری تدریجی ،آرام و تصاعدی است و برای این که نتیجه بدهد باید مدام با آت تعامل داشت، نباید حتی یک روز هم تلاوت قرآن را رها کرد و الّا تأثیر آن کاهش می یابد.

بنابراین باید مدام و برای مدتی طولانی ، شب و روز ، در سفر و حضر… تلاوت روزانه را انجام داد . تلاوت باید همراه با ترتیل و آرام  باشد. و قاری نباید دغدغه ی رسیدن به پایان سوره یا مقدار آیه ی مورد نظرش را داشته باشد، بلکه باید همه ی دغدغه ی او هماهنگی قلبش با آیات و خاشع شدن آن، و گریستن چشم هایش باشد.

امام نووی در کتاب اذکار در مورد زمان های پسندیده تر برای تلاوت قرآن می فرماید: بدان که بهترین زمان قرائت قرآن، هنگان خواندن نماز است…اما در غیر نماز بهترین زمان تلاوت در شب بخصوص نیمه ی دوم شب بر نیمه ی اول آن برتری دارد. قرائت  میان نماز مغرب و نماز عشا محبوب و دوست داشتنی است، در طول روز هم بهترین زمان قرائت زمان بعد از نماز صبح است، خواندن قرآن در هیچ زمانی کراهت ندارد واز خواندن نماز در هیچ زمانی نهی نشده است[۷].

 

۲.      آماده کردن فضایی مناسب:

برای این که قرآن عمل تغییر را انجام دهد باید با فراهم نمودن شرایطی  مناسب به استقبالش برویم. از جمله ی این شرایط مکانی آرام  و به دور از همهمه و غوغا برای دیدار با قرآن است. مکان آرام یاری گر ما در تمرکز حواس و دریافت فهمی صحیح و سرعت بخشیدن برای هماهنگ شدن با تلاوت است، هم چنین این اجازه را به ما می دهد تا احساسات مان را در قالب گریه و دعا بروز دهیم. همراه با وجود مکانی آرم، برما واجب است که دیدارمان با قرآن در حین زنده دلی و تمرکز حواس باشد، نه در زمان خستگی و علاقه به خواب، و نباید وضو و مسواک زدن را فراموش کنیم.

 

۳.تمرکز حواس به هنگام تلاوت:

میخواهیم قرآن  را نیز ، حداقل هم چون هر کتاب دیگری مطالعه نماییم، هنگامی که شروع  به مطالعه ی کتاب، مجله یا روزنامه ای می نماییم هر آن چه را میخوانیم در آن می اندیشیم و اگر در بخشی از آن حواسمان پرت شده چشمانمان را به همان نقطه برمی گردانیم و ان چه رادر زمان حواس پرتی خوانده ایم دوباره می خوانیم و چیزی جز فهم مراد آن کلام ما را بدین کار وا نمی دارد.

این آن چیزی است که ما با قرآن می خواهیم:

این که ان را با حضور ذهن بخوانیم و اگر در فرصتی حواسمان پرت شد واجب است که دوباره همان آیات را تلاوت کنیم.

…آری در آغاز اجرای این کار دچار سختی و مشکلات می شویم؛ زیرا پیشتر عادت کرده ایم که فقط با حروف و الفاظ قرآن سرو کار داشته باشیم، نه معانی آن، اما به یاری خدا با پشتکار و پافشاری می توانیم خود را به تمرکز در تلاوت وعدم حواس پرتی عادت دهیم . باید پیوسته این سخن خداوند را به یاد اوریم که:

«« وَإِذَاقُرِئَالْقُرْآنُفَاسْتَمِعُواْلَهُوَأَنصِتُواْلَعَلَّکُمْتُرْحَمُونَ»( اعراف:۲۰۴)

ترجمه : ‏هنگامی که قرآن خوانده می‌شود ، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید .‏

 

گاهی وقت ها شروع به تلاوتقرآن مینماییم اماخواب بر ما غلبه می کند و نمیدانیم چه می گوییم، حال اگر بعداز تلاش های بسیار نتوانستیم حواسمان را بر روی تلاوت جمع نماییم ، چه کنیم؟ دراین هنگام بر ما واجب است ، با این تصمیم که در فرصتی دیگر به سراغ قرآن میآییم ، تلاوت را متوقف سازیم. از ابو هریره ( رضی الله عنه) نقل است که پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم)فرمودند: « هر گاه یکی از شما در شب برخاست و به صورت گنگ و نامفهوم قرآن  را می خواند و نمی دانست که چه می گوید، ازاین کار دست کشیده و بخوابد.»( رواه مسلم)

معیار ما در مداومت در قرائت قرآن این سخن حسن بن علی ( رضی الله عنه)است که می فرماید:« قرآن را آن گونه بخوان که ت. را از نواهی باز دارد، اگر تو را از نواهی باز نداشت در حقیقت مثل آن است که ان را نخوانده باشی.»[۸]

 

۴.هدفمان فهم معنا باشد:

هنگامی که گروهی از ا شروع به تدبر در قرآن می نماید، می بینی که هر لفظی را مورد بررسی دقیق و ژرف قرار می دهد به گونه ای که تدبر تبدیل به کاری سخت و طاقت فرسا می گردد،لذا پس از مدتی خسته شده و به همان روش قدیمی خود در قرائت باز می گردد؛ یعنی تلاوت بی فهم و اندیشه، بنابراین چگونه می توانیم قرآن را با اندیشیدن و در همان حال یا سلاست و روانی بخوانیم؟!

راه آسان برای تحقق بخشیدن  به هر دوی این ها این است که معنی مختصر آیه را در نظر بگیریم، هر گاه به الفاظی برخوردیم که معنایش را نمی دانستیم ، باید از طریق سیاق آیه معنای  آن را در یابیم، به طور مثال شبیه کسی که مقاله ای به زبان انگلیسی را می خواند اما معنی بعضی از کلمات آن را نمی داند، بی شک او معنی اجمالی آن ها را از سیاق مطلب متوجه می شود. این موضوعی است که پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم) ما را بدان راهنمایی فرموده است هنگامی که می فرماید: « قرآن نازل نشده که بعضی از آیات ان بعضی دیگر را تکذیب نماید، بلکه آیه اسی آیه ی دیگر را تصدیق می کند، آن چه را از آن آموختیبدبدان عمل کنید و ان چه را نشناختید به مختصصش ارجاع دهید.»[۹]

بدین شیوه تلاوت قرآن برای همگان سهل و ساده می گردد. به عنوان مثال هنگامی که این سخن خداوند را می خوانیم:

‏ فَعَسَى رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِّن جَنَّتِکَ وَیُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَاناً مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً ‏

 ( کهف/۴۰)

‏چه بسا پروردگارم بهتر از باغ تو را ( در دنیا یا آخرت ) به من بدهد ، و خدا از آسمان بلای مقدّری برای باغ تو فرو بفرستد و این باغ به سرزمین لخت و همواری تبدیل شود .‏

معنی دو کلمه ی « حسباناً» و «زلفاً» را نمی دانیم، از سیاق جملات متوجه می شویم که این باغ به عذاب و مصیبتی گرفتار آمده است.

هنگامی که این سخن خداوند را میخوانیم:

«وَفَاکِهَهًوَأَبّاً» ( عبس/۳۱)

ترجمه :

ومیوه و چَراگاه را .

 معنی «اباً» را نمی دانیم، سیاق جمله ما را راهنمایی می کند که نوعی از انواع خوردنی هاست … آری شناخت معانی کلمات ناآشنا ما را در افزایش فهم یاری می رساند، اما بر ما واجب ایت که این عدم شناخت، مانعی میان ما و روانی در تلاوت و تمرکز بر آن و تأثیر پذیریبدان، ایجاد ننماید.

این سخن به معنی مراجعه نکردن به کتب تفسیر ومعانی کلمات نیست؛ زیرا به طور قطع تفسیر نقش بزرگی در کمال فهم دارد و هم چنین نقشی اساسی در شناخت احکام شرعی دارد، اما شایسته نیست که به تنهایی اقدام به استخراج احکام از قرآن نماییم چرا که امت اسلامی شاهد انحراف بسیاری از کسانی بوده که بی هیچ شایستگی برای این کار و به تنهایی اقدام به استخراج احکام از قرآن نموده اند کسانی هم چون خوارج و …

 با این که تفسیر نقش بزرگی بر عهده دارد اما شایسته است که وقتی مشخص و بی ارتباط با زمان قرائت، بدان اختصاص داده شود؛ زیرا هدف ما ازدیدار با قرآن، فقط افزایش فهم نیست ، بلکه خواهان قلبی زنده  نیز هستیم، این نیازمند تماس مستقیم و بیوقفه با قرآن است، این که این فرصت را به قدرت تأثیرگذاریش بدهیم که در طی مداومت بر تلاوت، وهمگانی پی در پی با آیات و هم اوایی خود با آن، به درون ما نفوذ کرده و تعالی یابیم.

 

شروع به موقع ، و وقف به موقع:

 هم چنین از جمله اموری که ما را در فهم معنای اجمالی آیات  یاری میدهد، شروع به موقع ، و وقف به موقع است.

امام نووی رحمه الله میفرماید: مستحب است قاری آن گاه که از وسط سوره آغاز می کند ، از ابتدای مطلبی شروع کند که به هم مرتبط اند. هم چنین زمانی وقف نماید که آن آیات مرتبط با هم بوده و در انتها ی همان کلام باشد ودر ابتدای آیه و در وقف آیه، خود را مقید به جزء و حزب ، یا ده آیه ده آیه ننماید، زیرا بسیاری از این ها در وسط مطلبی به هم پیوسته واقع شده اند.[۱۰]

 

۵. هم آوایی با قرائت:

قرآن خطابی مستقیم از سوی خداوند برای همه ی آدمیان است: برای من، تو و دیگران … این خطاب دربردارنده ی : سوال و جواب ، وعده و وعید و امر و نهی است.

بر ما واجب است که با خطاب قرآن هم آوا گردیم ، بدین شکل که به هنگام  تلاوت آیات در خواستش را اجرا نماییم. به آن چه از تسبیح و حمد و استغفار و سجده فرمان می دهد عمل نماییم. هم چنین بر ما واجب است که به هنگام تلاوت دعاها، آمین بگوییم و به هنگام برخورد با آیات عذاب از آتش جهنم به خدا پناه ببریم و به هنگام برخورد با آیاتی که بهشت را توصیف می نماید، بهشت را از خداوند درخواست نماییم، چرا که این نحوه ی برخورد ، راه  و روش پیامبر ( صلی الله عله و آله و سلم) و یاران گرامیش بوده است …

ازعبدالله بن سائب نقل است که گفت: عمر بن خطاب ( رضی الله عنه)دیر به نماز عشا رسید و آنگاه که وارد شد نماز برپا گردیده بود، در پشت من قرار گرفت، من سوره ی ذاریات را تلاوت کردم تا به آیه ی : ‏ وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ‏  ( ذاریات/۲۲)

ترجمه :

‏در آسمان ، روزی شما است و نیز چیزهائی که بدان وعد و وعید داده می‌شوید .‏

رسیدم ، حضرت عمر ( رضی الله عنه) با صدای بلند که فضای مسجد را پر کرده بود گفت: شهادت میدهم.[۱۱]

 عبدالله بن مسعود شنید که شخصی این آیه را تلاوت می کند:

« ‏ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئاً مَّذْکُوراً ‏ »( انسان/۱)

ترجمه :

‏آیا ( جز این است که ) مدّت زمانی بر انسان ( در شکم مادر ، به گونه نطفه و جنین ) گذشته است و او چیز قابل ذکر و شایسته توجّه نبوده است‌ ؟ !‏

گفت آری و به عزتت سوگند او را شنوا و بینا وزنده و مرده قرار دادی.[۱۲]

 از ابی عماره کوفی نقل است که شنید حضرت علی ( رضی الله عنه)در نماز :

‏ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ‏ ( اعلی/۱)

ترجمه : ‏تسبیح و تقدیس کن پروردگار والا مقام خود را .‏

 

را خواند سپس گفت:« سبحان ربی الأعلی»[۱۳]

 بنابراین برما واجب است که پیوسته این وسیله را به کار گیریم ، وسیله ای که به یاری خدا اثری بزرگ ، در بیداری مداوم عقل وسرعت بخشیدن به هم آوایی قلب، در آن خواهیم یافت.

 

۶.تکرار آیه ای که بر قلب تأثیر می گذارد:

بیگمان بیداری عقل به هنگام تلاوت قرآن کاری است که می توانیم با مقداری مجاهده و به یاری خدا آن را به دست آوریم ، اما حضور قلب و هم آواییش با تلاوت و تأثیر پذیریش از آن، این ها کارهای است که در اختیار ما نیست. گاه زمانی نه چندان کوتاه طول می کشد تا قلب ما شروع به حرکت قرائت می نماید، دراین هنگامه که انوار آیات از میان تاریکی ها می گذرد و به قلبت می رسد، بر ما واجب است که تلاوت آرام همراه با بیداری عقل را ادامه دهیم و به درگاه الهی التماس نماییم که قلب های ما را به روی کلامش بگشاید . به یاری خدا انتظارمان طول نمی کشد و با گذشت زمان قلب شروع به تأثیر پذیری و انفعال می نماید هر چند با آیه ای از آیات باشد.

هر گاه چنین لحظه ای رخ دهد… در این هنگام چه کار کنیم؟!

شایسته است که بیش ترین و بهترین بهره ها را از وجودش ببریم ومصرانه به آن بچسبیم. این لحظه ها از مهمترین لحظه های زندگی ما هستند ، در طی این لحظه هاست که تغییر مورد نظر رخ میدهد

تأثیر پذیری قلب از آیه ای از آیه ها به معنی ورود نور این آیه به قلب و تعاملش با آن، و جایگزینی اش در محل تاریکی موجود درقلب وهم چنینی به معنی  افزایش ایمان است. این به ندرت برای هر کدام از ما اتفاق می افتد بخصوص در ابتدا، بر ما لازم است که هر گاه این فرصت ها پیش روی مان قرار گرفت آن ها را از دست ندهیم و با تکراری در پی و چندین باره ی آن آیه بکوشیم تا بیشترین نور را به قلبمان برسانیم تا زمانی که این هم آوایی( میان قلب و آیه) وجود دارد خسته نشده و از آن دست نکشیم، ذره ذره تارکی ها و هوی و هوس از قلب رانده شده و نور بر آن مسلط می گردد، درنتیجه از آن پس تأثیرپذیری از آیات بر او سهل و آسان گشته ونرمی و خشوعش به واسطه ی آن افزایش می یابد.

ابن قیم رحمه الله می گوید: اگر مردم می دانستند که تلاوت قرآن به همراه تدبر در آن چه بهره هایی دارد، از هر آن چه جز آن دست می کشیدند. هنگامی کخ شخص تلاوتی همراه با تفکر دارد و به آیه ای می رسد که برای شفای قلبش بدان نیازمند است، آن را تکرار نماید حتی اگر برای صد بار هم شده …

 تلاوت یک آیه که همراه بافهم واندیشه است، بهتر از ختم یک بار قرآنبدون فهم و اندیشه بوده و برای قلب سودمند تر و داعی قوی تری برای دست یابی باایمان و چشیدن  شیرینی قرآن است و این عادت گذشتگان بوده است . یکی از انان آیه ای را تا صبح تکرار می کرد.[۱۴]

با تکرار آیه ای که بر قلب تأثیر می گذارد ، در درون بنده انرژی ایی پدید میآید، بر او واجب است به بهترین شیوه آن را تبدیل به دعا و گریه نماید همچنان که خداوند میفرماید:

 

‏متن آیه : ‏‏ قُلْ آمِنُواْ بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُواْ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّداً ‏

‏ترجمه : ‏‏بگو :  ( ای کافران ! می‌خواهید ) به قرآن ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید ،  ( اختیار خوشبختی و بدبختی خودتان را دارید ، ولی بدانید که اعجاز و حقیقت قرآن روشن است ) و کسانی که قبل از نزول قرآن ، دانش و آگهی بدیشان داده شده است ( و با تورات و انجیل راستین سروکار داشته‌اند ) ، هنگامی که قرآن بر آنان خوانده می‌شود ، سجده‌کنان بر رو می‌افتند ( و سر تسلیم در برابر خدا فرود می‌آورند و او را سپاس می‌گویند که ایشان را با نعمت ایمان نواخته است ) .‏

‏متن آیه : ‏‏ وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً ‏

 ‏ترجمه : ‏و ( در حال این سجده عاشقانه ) می‌گویند : پروردگارمان پاک و منزّه است ( از این که در وعده نعمت بهشت و وعید عذاب دوزخ خلاف کند ) مسلّماً وعده پروردگارمان انجام‌شدنی است .‏

‏متن آیه : ‏‏ وَیَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعاً ‏

‏ترجمه : ‏‏و ( بار دیگر ) بر چهره‌ها فرو می‌افتند و می‌گریند و ( اشک شادی می‌ریزند ، و مواعظ قرآن ) بر تواضع آنان ( در برابر خدا ) می‌افزاید .‏    سوره إسراء آیه ۱۰۷/  109

 

 

۷.همراهی با یکی از معانی ایمانی

 به یاری خدا ابزارهای قبلی برای بازگشتی برازنده به سوی قرآن و بهره گیری از معجزه اش به شرط صبر و دوام ما بر آن، کافی است.

وسیله ی دیگری وجود دارد که از خصوصیاتش این است که گامهای ورود به عالم قرآن و دایره ی تأثیرگذاری نیرومندش  بر انسان ر اتسریع می بخشد.

این وسیله عبارتست از همراهی با یکی از معانی ایمانی و جست وجوی معنی و مفهوم آن، در طی سفرمان با قرآن.

بنابراین هر زمان که سفر مؤمن به همراه کتاب پروردگارش از سوره ی فاتحه شروع گشته و به سوره ی الناس خاتمه یافت. باید از ویژگی های هر سفر او جست و جوی معنی جدیدی از معانی ایی باشد که پایه های ایمان را در قلب و یقین رادر عقل، پیریزی و مستحکم می نماید.

بی شک همراهی با یک یا چند مفهوم ایمانی در هر سفری ، به فضل و یاری خدا، بیش ترین تأثیر را در چشیدن شیرینی ایمان دارد. بنابراین هر زمان که چنین شخصی مدلول این مفهوم را به واقعیت زندگی پیوند دهد دیگر مپرس که چه شناخت و نزدیکی و انسی را میان خدا و بنده به وجود می آورد و چنین شخصی از حیاتی پاک بهره می برد که خداوند به بندگان و اولیایش وعده داده است.

از دیگر فواید همراهی با مفهومایمانی به هنگام تلاوت  مان این است که همت را برانگیخته و عزم و اراده را تقویت می نماید.

ابن قیم رحمه الله می گوید:

 بیگمان کسانی که به سوی خداو.ند حرکت می کنند بر اساس شواهدی این کار را می کنند، لذا کسی شاهدی ندارد، حرکتی نداشته ، طلب وسلوکی نیز ندارد.

عایشه رضی الله عنها می گوید: « هر کس رسول خدا( صلی الله عله و آله و سلم)را مشاهده می کرد، او رادر حالی می دید که روزگار را سپری می کرد در حالی که خشتی بر خشتی ننهاد،بلکه نشانه ای برای او برافراشته شده بود و او آن را می دید و برای رسیدن به ان آستین همت بالا زده بود.»س

بنده پیوسته در سستی و کرختی و کسالت به سر میبردتا این که خداوند – به فضل و کرمش – نشانه ای بر پا می کند و قلبش آنرا می بیند؛ در نتیجه آستین همت بالا زده و به تلاش و تکاپو می افتد.[۱۵]

——————————–

منبع: بازگشت به قرآن چرا و چگونه؟ / نویسنده:مجدی الهلالی / مترجم:مجتبی دوروزی / انتشارات:نشر احسان / نوبت چاپ:اول ۱۳۸۹

 


[۱]لؤلؤو المرجان ، ح ۱۷۴۲، ترجمه ابوبکر حسن زاده.(م)

[۲]. بحر الدموع ؛ لابن الجوزی ، ص ۶۵.

[۳]. فتح الباری ؛ ۹/۱۰۹- ۱۰۸

 

[۴]أخرجه ابن ماجه برقم ۱۳۲۷- کتاب إقامه الصلاه، عن سعد بن أبی وقاص رضی الله عنه

[۵]إحیاء العلوم الدین. ۱/۴۴۲

[۶]فضائل القرآن ؛ لأبی عبید ، ص ۶۲

[۷]الاذکار ؛ للنووی،۱۵۶

[۸].أخرجه ابو عبید؛ فی فضایل القرآن،ص ۶۳.

[۹]حسن؛ رواه الامام احمد فی مسنده وابن ماجه و فی سننه

[۱۰]الأذکار ؛ للنووی، ص ۱۶۳

[۱۱]فضائل القرآن ؛ لأبی عبید ، ص۱۴۹

[۱۲]فضائل القرآن ؛ لأبی عبید ، ص۱۵۰

[۱۳]فضائل القرآن ؛ لأبی عبید ، ص۱۵۳

[۱۴]مفتاح دارالسعاده؛۱/۵۵۴-۵۵۱)

[۱۵]مدارج السالکین،۳/۳۶۷-۳۶۶.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا