مقالات

مؤمن در سایه آرامش ایمان

آرامش مومنمؤمن در سایه آرامش ایمان

نوشته: دکتور یوسف قرضاوی ترجمه: عبدالخالق احسان

 مؤمن احساس عزلت و دوری از برادران مؤمنش را نمی¬کند، اگر چه در محل کار، مسجد و خانه-اش نیستند؛ اما همیشه در ضمیر، فکر و وجدانش زندگی به سر می¬برند؛ چراکه اگر انفرادی هم نماز بخواند به نمایندگی از آنان می گوید: {ایاک نعبد و ایاک نستعین} فقط ترا عبادت می کنیم و از تو کمک می خواهیم. آنگاه که دعا کند به نام آنها دعا می کند: {إهدنا الصراط المستقیم} ما را به راه راست هدایت کن. و وقتی از خود یاد می کند از آنها نیز یا می نماید{ السلام علینا و علی عبادالله الصالحین} سلام بر ما و بندگان نیکوی خداوند. این را در التحات می گوید که تنها در نمازهای فرض روزانه نه بار تکرار می شود. وسعت دید مؤمن بیشتر از آن است که تنها با مؤمنان معاصرش زندگی کند؛ بلکه قرن های گذشته را می نوردد، زمانه ها و مسافت ها را می شگافد و همراه مؤمنین زیست می¬کند؛ اگر چه سال از آنها فاصله داشته باشد؛ لذا آنچه را نیکان می¬گویند، بیان می¬کند. ( ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان) پروردگارا ما را و برادران ایمانی پیشین مان را بیامرز.

 مؤمن احساس می کند که با ایمان و عمل صالحش همراه پیامبران الهی، صدیقین،‌شهیدان و نیکوکاران از هر امتی و در هر زمانی، زندگی دارد،{ و من یطیع الله والرسول فاولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقاً}‏ و کسی که از خدا و پیغمبر ( با تسلیم در برابر فرمان آنان و رضا به حکم ایشان ) اطاعت کند ، او ( در روز رستاخیز به بهشت رود و همراه و ) همنشین کسانی خواهد بود که ( مقرّبان درگاهند و ) خداوند بدیشان نعمت ( هدایت ) داده است ( و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواری خویش را بر آنان تمام کرده است .

 آن مقرّبانی که او همدمشان خواهد بود ، عبارتند ) از پیغمبران و راستروان ( و راستگویانی که پیغمبران را تصدیق کردند و بر راه آنان رفتند ) و شهیدان( یعنی آنان که خود را در راه خدا فدا کردند ) و شایستگان ( یعنی سایر بندگانی که درون و بیرونشان به زیور طاعت و عبادت آراسته شد ) ، و آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند ! ‏ چه کسی سعادتمند تر است از آنکه با ایشان رفیق وهمراهست؟ چراکه این رفاقت جسمی و ظاهری نیست بلکه همراهی روح، وجدان، فکر و قلب می¬باشد.

برای مؤمن این بسنده است که با معیت این ابر مردان است نه عقب و نزدیک شان. کسی گمان نکند همراهی ایشان برای مؤمن ساده و بی ارزش یا امر خیالی می باشد؛ چون تفاوتی زیاد است بین انسانی که تاریخش فقط تاریخ شخصیت، خانواده و حزبش باشد که بزودی تشکیل شده و فعالیت های سطحی دارد. و انسانی که تاریخ او تاریخ ایمان و هدایت از زمان آدم علیه السلام، تاریخ ابراهیم علیه السلام، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام از پیامبران اولوالعزم و دیگر رسولان و پیامبران از وقتی که خداوند ایشان را مبعوث کرده و برای شان کتاب فروفرستاده است. مسلمان ازین تاریخ ایمان در وقوع هر حادثه، مواجه شدن با هر مشکلی و ایجاد هر مانعی سر راهش؛ الهام می گیرد. درین تاریخ الگو،‌هدایت،‌ ابتلاء و مصیبت، انس و محبت را میا بد.

از همه این موارد توشه¬ی برای اندیشه اش، نوری برای قلبش و کمکی به اراده اش پیدا می کند. نماز و دعا از اسباب ارامش روحی که مادی پرستان از آن محروم اند و مسلمانان به آن آراسته می¬باشند؛ نماز و دعای است که هر روز مؤمن با پروردگارش نجوا می¬کند.

نماز لحظه ارتقای روحی است که انسان را از مشغولیت های دنیا فارغ می کند تا در پیشگاه پروردگارش ایستاده شده و حمد وثنای الله را بیان کند،‌ به دعای خود خویشتن را علاقه مندانه و خاشعانه به طرف الله می کشاند؛ چون ارتباط به خداوند بزرگ و بلند مرتبه قوتی به نفس، کمکی به تصمیم و آرامش و اطمنانی به روح می بخشد. لذا خداوند نماز را سلاحی برای مؤمن قرار داده که در میدان زندگی به آن استمداد جوید و در وقت درد و عم به آن رو آورد. خداوند می فرماید:

{ یاایهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه إن الله مع الصابرین}

این مؤمنان از صبر و نماز مدد جویید،‌ خدا باشکیبایان است. حضرت محمد صلی الله علیه وسلم وقتی عمگین می شدند به نماز پناه می بردند و نماز شان مجرد شکل و ظاهر نبود؛ بلکه در حالت نماز غرق مناجات الهی می شدند حتی وقتی که نماز نزدیک می شد به علاقه مندی وافری به مؤذن می گفتند:

 (ارحنا یا بلال) ای بلال به اذانت ما را راحت ساز

 نیز میگفتند: خنکی و روشنی چشمانم در نماز نهفته است. دیل کارنگی در یکی از کتاب هایش در مورد تأثیر نماز در نفس بشری،‌ سخنان جالبی دارد؛ گرچه او معنای عمومی نماز بین ادیان را اراده داشته که عبارت از دعا،‌ تضرع و زاری به سوی الله است. او می گوید« اگر نماز، تضرع و راز و نیاز را از دست دادی طبعً دیندار نیستی؛ باور کن که نماز کمکی بزرگی است به توانایی های تان،‌ چون نماز کار عملی فعالی می باشد؛ خواهی پرسید که منظور تان از عمل فعال چیست؟ منظورم نماز است که سه موضوعی را که همه انسان های مؤمن و ملحد به آن نیازمند اند،‌ برآورده می سازد:‌

۱) نماز به شما کمک می کند تا مسؤولیت ها و سنگین باری ها را به دقت و امانت داری انجام دهی.

۲) نماز به تو این احساس را می دهد که در حل مشکلات و اندوه ها تنها نیستی.

۳) نماز ما را به عمل و اقدام وا می دارد؛ بلکه گامی است به سوی عمل.» وقتی ارزش نماز به طور عمومی اینگونه باشد پس نماز اسلامی باکتر و مؤثر تر می باشد؛ چون در آن پاکی بدنی و طراوتی وجود دارد، در آن قرآن این کتاب جاودان تلاوت می گردد و در نماز وحدت و جامعت تبلور میابد،‌ جماعتی که اسلام به آن ترغیب و تشویق نموده است.

چه احساس قشنگی دارد مؤمن وقتی در لحظات دلتنگی ها و مشکلات به پروردگار پناه جسته و این دعا را می خواند چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم می خواندند:‌ (اللهم رب السماوات السبع و رب العرش العظیم ربنا و رب کل شیٍ فالق الحب و النوی، منزل التوراه و الانجیل و القرآن، اعوذ بک من شر کل دابه‌انت آخذ بناصیتها، انت الاول،‌ فلیس قبلک شیء و انت الآخر فلیس بعدک شیء و انت الباطن فلیس دوتک شیء اقض عنی الدین و اغننی من الفقر) رواه مسلم.

 الها! ای پروردگار هفت آسمان وعرش بزرگ،‌پروردگار ما و همه چیز،‌ رویاننده دانه و خسته،‌ نازل کننده تورات و انجیل و قرآن، به تو پناه می جویم از شر هر جنبنده¬ی که در اختیار تست،‌ تو اول و چیزی قبل از تو نبود و تو آخر هستی و چیزی بعد از تو نیست.

قرضداری مرا آسان گردان و از فقر و تنگدستی نجاتم بده. کدام آرامش به دل پیامبر افتاد؛ آنگاه که از طایف با پا های خون آلود،‌ قلب شکسته از بدرفتاری قومش برگشت؟ آرامش او فقط این بود که دستها را به طرف آسمان بلند کرده و با دعا های آرامبخش درواره های آسمان را خوبید و این گونه دعا نمود:

‌( اللهم إنی اشکو الیک ضعف قوتی و قله‌حیلتی هوانی علی الناس یا ارحم الراحمین،‌ انت رب المستضعفین و انت ربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا