جوانان

بررسی دلایل انحراف و مشکلات جوانان

عوامل انحراف جوانان بررسی دلایل انحراف و مشکلات جوانان

نویسنده :عمرو خالد / مترجم: سمیه اسکندری فر

 

دوستان ناباب

چه اتفاقی افتاده برای نسل های ما می افتد؟ چرا انحراف صورت می گیرد؟ چرا مردم راه واضح و مستقیم را رها می کنند؟ دلایلی که منجر به انحراف جامعه و به ویژه جوانان می شود، چیست؟!

یکی از دلایل انحراف جوانان ما آن است شخصی که سعی می کند به خدا نزدیک شود، ممکن است لحظه ای در صحبت یک دوست یا رفیق باشد و این دوست برای یک ساعت هم شده او را از حال و هوای پایبندی خارج می سازد. می توان گفت که اولین دلایل انحراف: دوستان و هم نشینان بد و فاسد می باشند، بلکه می توان گفت: این امر بزرگ ترین اسباب انحراف است، چون خیلی سخت است که جوان به تنهایی منحرف گردد، بی تردید کسی او را به سوی انحراف سوق داده است.

این سخنان می بایست در خانه به جوانان گفته شود، زیرا پدران و مادران همواره به فرزندانشان می گویند: با فلان پسر نشست و برخاست نکن! با فلان دختر هم نشین مباش. اما جوانان از دستشان دلخور و ناراحت می شوند: چرا این گونه با ما رفتار می کنند، چرا دنیا را بر ما تنگ و تاریک می گردانند؟ ولی متأسفانه گمراهی از همین جا و به همین صورت آغاز می گردد.

 

خیال خوشبختی

دلیل دوم: جست و جوی خوشبختی است. برخی از جوانان گمان می کنند که خوشبختی در انحراف است. به عنوان مثال مواد مخدر مصرف می کند، او انسانی است که در زندگی هیچ هدفی ندارد، پس سعی می کند با جست و جوی خوشبختی خیالی زندگی را فراموش کند.

این نکته ی بسیار مهمی است، شیطان همواره امور دست نیافتنی را در برابرت زیبا جلوه می دهد. بدین معنا که آن چه را نداری در نظرت زیبا و گوارا جلوه می دهد و به تو می گوید: خوشبختی این است. ممکن است شخصی همسری بسیار زیبا و خوش اخلاق داشته باشد که مایه ی خوشبختی اوست و همه چیز رو به راه است، اما شیطان حرام را در نظرش می آراید و آن شخص نزد زن دیگری که ممکن است در زیبایی و اخلاق از او پایین تر باشد، برود زیرا شیطان تو را بر آن می دارد که آن چه را که برای تو دست نیافتنی است از حلال خوبی که در اختیار داری، زیباتر جلوه دهد. این اتفاق برای بسیاری از جوانان می افتد. بسیاری از جوانان تحت عنوان خوشبختی، معتاد به مواد مخدرند، او تو را می فریبد و پایت را می گیرد، پس تو می لغزی و نابود می شوی.

 

فرزندانتان را واکسینه کنید

گمان می کنم مهم ترین دلایل انحراف، دوری از الله، ترک نماز و ترک مجالس ذکر است. یعنی مهم ترین چیز، تقرب و نزدیکی به خداست. یعنی رابطه ای میان تو و خداوند متعال باشد و این توصیه ای برای مادران است. مادر می ترسد که فرزندش بزرگ شود و به انحراف کشیده شود. او می خواهند فرزندانش را واکسینه سازد. خوب، برای جلوگیری از انحراف چه کاری انجام داده ای، او را به خوبی تربیت کرده ای؟ خوب است ولی کافی نیست، آیا اخلاق خانواده در سطح بالاست؟ بسیار زیبا، آن یکی اساس و این یکی دانه ی اصلی است ولی دین است که به خوبی از فرزندت محافظت خواهد کرد. بله دین! به فرزندت ارزش می دهد که او را در منتهای قدرت و پایداری قرار داده و فرزندت را از اولین روز از نمازگزاران می گرداند. ترک نماز از اموری است که باعث بسیاری از مشکلات سخت و دشوار می گردد. به همین جهت پیامبر اکرم (ص) به ما می آموزد: «الصلاه عماد الدین» (بیهقی از ابن عمرو) (نماز ستون دین است) و «علموا اولادکم الصلاه» (بزرا از ابوهریره) (به فرزندانت نماز بیاموزید.)

 

عجله کردن

از دیگر اسباب انحراف آن است که جوان بگوید: من به همه ی امور دین پایبند خواهم بود و پس از مدت کوتاهی توانایی مواظبت بر همه ی آن چه بدان می پرداخته است را در خود نمی بیند، پس خود را در حال سقوط می یابد و افسرده و ناراحت می شود و ما این سخن پیامبر اکرم (ص) را به او می گوییم:

«إنّ هذا الدین متین فأوغلوا فیه برفق» (مسند احمد، از انس بن مالک) (این دین محکم و استوار است پس با نرمی بدان بپردازید.)

بنابراین یکی از اسباب انحراف آن است که ممکن است بیش از طاقت و توانت به دین بپردازی، پس گاهی اوقات با واکنشی معکوس مواجه شوی.

 

تقلید کورکورانه

یکی دیگر از دلایل واقعی انحراف، تقلید کورکورانه به ویژه از دنیای غرب است که به وسیله ی تلویزیون و رسانه ها به ما می رسد. ما همواره از امور ظاهری غرب که منجر به انحراف می شود تقلید می کنیم.

از جمله تقلیدهای کورکورانه: آرایش مو و دنبال مد بودن است. به من بگو از چه کسی تقلید می کنی؟ می خواهی چه کسی باشی؟ تو خودت کجایی؟ چرا شخصیت نداری که از تمدن خودت، دین خودت، پیامبر و اصحاب پیامبرت سرچشمه بگیری؟! چرا آنان برایت الگو نیستند؟! تقلید کورکورانه می تواند یکی از دلایل انحراف باشد.

 

فراغت و هدر دادن وقت

چنان که فراغت نیز از جمله اسبابی است که منجر به انحراف می گردد. رسول الله (ص) همواره می فرماید:

«نعمتان مغبون فیهما کثیر من النّاس الصحّه و الفراغ» (بخاری از ابن عباس).

(دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن ضرر می کنند، سلامتی و فراغت.)

اوقات فراغت پسران یا دختران جوان از بیشترین اموری است که منجر به فاجعه می گردد. مشکل اصلی زن عزیز مصر که خودش را در اختیار یوسف قرار داد، این بود که وقت آزاد بسیار داشت. حال بنگرید به اوقات فراغتی که این جامعه در آن به سر می برد:

«‏ وَقَالَ نِسْوَهٌ فِی الْمَدِینَهِ امْرَأَهُ الْعَزِیزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبّاً إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ‏» [یوسف: ۳۰]

(‏ ( خبر این موضوع در شهر پیچید و ) گروهی از زنان در شهر گفتند : همسر عزیز ( مصر ) خواسته است که خادم خویش را بفریبد و به خود خواند . عشق جوان ، به اندرون دلش خزیده است . ما او را در گمراهی آشکاری می‌بینیم . ‏)

به همین جهت من به هر دختری که وقت آزاد دارد، سفارش می کنم که به این حالت نماند. برو رانندگی یاد بگیرد، اشکالی ندارد که به باشگاه بروی و در یک سالن سرپوشیده ورزش را یاد بگیری، البته نه در میان مردم. به آموزش زبان خارجی، کامپیوتر و اینترنت بپردازد، چون درست نیست وقت را هدر دهیم.

این دقیقاً همان چیزی است که عبدالله بن مسعود می گوید: مسلمان تا زمانی که وقتش از مال و ثروت نزدش گرانبها نباشد، به حقیقت ایمان پی نمی برد و همان گونه که در «اثر» آمده است: روزی نیست که بگذرد و به مردم نگوید: من روزی تازه و نو هستم و بر اعمالت گواه می باشم، پس مرا غنیمت بشمار، زیرا من تا روز قیامت باز نخواهم گشت.

روزی که می گذرد و تو هیچ بهره از آن نبرده ای، پس بسیار ضرر کرده ای. نفس هایت سرمایه ات هست، پس اساس عمرت تنها «نفس ها»ست و کسی که نفس هایش را هدر دهد، به خدا قسم پشیمان خواهد شد.

ابن قیم گوید: هر نفس و هر عرقی که در غیر از طاعت الله خارج شود، روز قیامت به حسرت و پشیمانی تبدیل می گردد. دم و بازدم و عرقی که در هر چیز از تو خارج شود، در بیکاری، در هدر دادن وقت، روز قیامت تبدیل به حسرت و پشیمانی می گردد.

 

ماسک های تقلبی حرام

می بینیم که فتنه های اطراف ما بسیارند و مشکل فتنه آن است که به گونه ای پدیدار می گردد که گویی هیچ مشکلی در آن نیست یا حلال است، پس ما بلافاصله و بدون فکر آن را انجام می دهیم.

بنابراین از دیگر اسباب و دلایل انحراف: آن است که نامگذاری ها تغییر یافته است، پس معصیت خطرناک تبدیل به «آداب و رسوم» و کار حرام به «رفاهیت» و «تمدن» تبدیل شده است. مشکل این جاست که یک جوان رقصیدن بلد نیست! اگر از دختری در مجلس عروسی می رقصد بپرسی: چطوری چنین کاری می کند؟ گوید: نه! من جلوی کسی نمی رقصم، ولی این جا مجلس عروسی است و گر نه من هرگز این را نمی کردم. این کار نیز درست نیست و هیچ فایده ای ندارد. پس بیایید تا با هم معیارها و مقیاس هایی را مشخص کنیم، آن چه که پروردگار ما می گوید حرام است، هرگز و با عنوان فرهنگ، تمدن و رسوم نباید انجام شود.

من گمان می کنم که عدم شناخت و عدم فهم و درک رحمت پروردگار از دیگر دلایل انحراف می باشد. وقتی از شخص متعهد و پایبندی گناهی سر می زند می گوید: حتماً خداوند مرا نمی بخشد، چرا که من کارهای زشت و ناپسند بسیاری انجام داده ام، کار به آن جا می کشد که راه رها می کند، زیرا فراموش کرده است که سرورمان «آدم» خودش اشتباه کرد، در حالی که او همان کسی بود که خداوند فرشتگان را در برابرش به سجده درآورد، با این که مرتکب اشتباه شد. خداوند می فرماید:

«‏ وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى ‏» [طه: ۸۲]

(‏ من قطعاً ( با غفران عظیمی که دارم ) می‌آمرزم کسی را که ( از کفر و گناه خود ) برگردد و ( به بهترین وجه ) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس راهیاب بشود ( و این راه را تا آخر زندگی ادامه دهد ) . ‏)

حقیقت آن است که اصل بر رحمت، عفو و مغفرت خداوند استوار است، پس کسی که این مفهوم را درک نمی کند، دچار معصیت گشته و می گوید: دیگر هیچ امیدی به مغفرت و آمرزش پروردگار نیست! چنین امری نیاز به تصحیح و اصلاح دارد.

 

سم های کشنده ی تلویزیون

از دیگر دلایل انحراف جوانان پیگیری کانال های ماهواره ای و اروپایی و نیز مشاهده ی فیلم های خارجی در مورد آداب اجتماعی است. پس مشاهده ی صحنه های اینترنتی و کانال های اباحی گری از جمله دلایل انحراف است. جوان از فرط تماشای چنین صحنه هایی تصور می کند که تمام دنیا شبیه آن چه دیده و مجسم نموده است، می باشد – از گفتن این امر واقعاً متأسفم – و این که همه ی زنان مثل زنانی هستند که او دیده است، زیرا او صحنه هایی را دیده و به مشاهده ی آن عادت کرده و اکنون با سایر زنان همان گونه رفتار می نماید.

در واقع این از خطرناک ترین اموری است که باعث خشم و غضب پروردگار می گردد. تصور کن که تو در مقابل پروردگار ایستاده ای و او تمام صحنه های لخت و معصیت آمیزی را که مشاهده نموده ای در برابرت به نمایش می گذارد.

جوانان! مواظب باشید. باید به خود بگویید: من هرگز این چنین صحنه هایی را تماشا نمی کنم. من نمی گویم که اینترنت و یا کانال های ماهواره ای حرام است، ولی در اینترنت چیزهایی هست که می توان آن را تصفیه نمود و در کانال های ماهواره ای نیز اموری هست که می شود آن را رمزدارد کرد، ولی آزادی در تماشای همه چیز، به خودت ضرر و زیان بسیار می رساند. من از جوانان خواهش می کنم: باید مقاومت کنند، باید به خود «نه» بگویند.

باید بدانیم که مشغول شدن قلب به اموری غیر از خداوند متعال و شناخت او، از مهم ترین و اساسی ترین دلایل است. او نمی داند که چرا به وجود آمده است، پس چه انتظاری از او داری؟ او در دنیا سرگشته خواهد بود و بدون شک تا زمانی که خداوند را نشناسد، شیطان او را به هر راهی خواهد کشاند. به همین جهت، ای کسی که از انحراف می ترسی، این فرمایش رسول الله (ص) را بشنو:

«احفظ الله یحفظک احفظ الله تجده تجاهک، إذا سألت فاسأل الله و إذا استعنت فاستعن بالله».

(همواره فرامین الله را رعایت کن تا او نیز تو را حفظ کند، فرامین الله را رعایت کن تا او را در کنارت بیابی، وقتی تقاضا می کنی، از خدا بخواه، وقتی یاری می خواهی از خدا یاری جوی.)

یعنی: کاری کن که قلبت مملو از محبت الله باشد و خداوند را محور زندگیت قرار بده، به زیبایی پیوند و ارتباط با الله بنگر. خداوند در حدیث قدسی می فرماید: «و لا یزال عبدی یتقرب إلیّ بالنّوافل …» (بنده ام همواره با نوافل به من نزدیک می شود …) سنت های بسیاری را انجام بده، به ذکر پروردگار بپرداز، دو رکعت نماز شب بخوان، روزه بگیر و صدقه بده: «حتّی أحبّه فإذا أحببته کنت سمعه الّذی یسمع به و بصره الّذی یبصر به و یده الّتی یبطش بها و رجله التی یمشی بها» (تا این که او را دوست بدارم، پس وقتی او را دوست داشتم گوشش می شوم که با آن می شنود، چشمش می شوم که با آن می بیند، دستش می شوم که با آن کار می کند و پایش می شوم که با آن راه می رود.) می پرسی چگونه؟ بدین ترتیب که حرام را به تو نشان نمی دهد، می خواهی کالنال های اباحی گری ماهواره را تماشا کنی، نمی توانی! اگر حرامی را مشاهده نمودی اجازه ورود آن را به قلبت نمی دهد و اگر قلبت وارد شد تو را به فتنه نمی اندازد! و اگر مرتکب عمل حرامی شدی، از آن پند گرفته و می گویی: هرگز دوباره این کار را انجام نمی دهم.

اگر خواستی از مسیر انحرافی که هم اکنون جامعه را به کام خود می کشد، نجات یابی، به درگاه خداوند پناه ببر و وارد قلعه ی مستحکم پادشاه سبحان شو.

 

هدفت را مشخص کن

مهم ترین دلیل انحراف، نداشتن هدف مشخصی در زندگی است. ممکن است هر دوستی بیاید و به من بگوید: دلم گرفته است، بیا به این جا و آن جا برویم، این را بپوش، آن را امتحان کن!

بله، این نکته ی بسیار مهمی است. خطرناک ترین چیزی که باعث نابودی جوانان می گردد، این است که نمی دانند چه می خواهند. من داستان جالبی دارم با نام «آلیس در سرزمین عجایب» ما وقتی کوچک بودیم داستان دختری به نام «آلیس» را می خواندیم. آلیس سر دو راهی ایستاده بود، از این طرف برود یا از آن طرف؟ در این هنگام خرگوشی او را می بیند و می گوید: آلیس کجا می روی؟ گفت: نمی دانم. خرگوش به او گفت: حالا نمی دانی به کجا می خواهی بروی از هر یک از این دور راه که می خواهی برو! این سخنی که در زمان کودکی به ما گفته شده است، هم اکنون برای ما که بزرگ شده ایم و در سنین سی یا بیست سالگی به سر می بریم اتفاق می افتد.

خواسته هایت را در دنیا مشخص کن. شیرین ترین و گواراترین چیز در دنیا آن است که فرمانبردار الله باشی و در آخرت به بهشت بروی.

در واقع ما از دور به یکی از دلایل اشاره نموده ایم و من آن را از مهم ترین دلایل گفته شده می دانم و آن فروپاشیدگی خانوادگی است که جامعه ی ما به شدت از آن رنج می برد و باعث نابودی جوانان بسیاری شده است.

———————————————————

منبع: چون سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند (ترجمه ی کتاب «کلام من القلب») / مؤلف:عمرو خالد

مترجم: سمیه اسکندری فر / انتشارات:حافظ ابرو ۱۳۸۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا