دروسی از فی ظلال

جهان کامل

درسهایی از «« فی ظلال القرآن »» ….. استاد سیّد قطب           

************************************************************

بسم اله الرحمن الرحیم

 

نخستین چیزی که هنگام مطالعه ی سوره ی حجرات بر دیدگان جلوه گر ی می کند ، این است که نزدیک است خود این سوره به تنهایی نشانه های کاملی رابرای جهان والا و پاک و سالمی وضع کند و بگذارد . نشانه های کاملی از اصول و ارکان و مقررات و برنامه هائی را در بر داشته باشد که همچون جهانی بر استوار و برقرار گردد . نشانه های کاملی که بیش از هر چیز برپایی چنین جهانی را عهده دار گردد ، آنگاه خودش آن جهان را بپاید و مصون و محفوظش نماید … این چنین جهانی ، جهانی است که ساخته ی خداست ، و به سوی خدا رو می کند و سزاوار آن است که به خدا نسبت داده شود …

جهانی است دل پاک ، دارای احساس و اندیشه هایی پاک و پیش از هر چیز پر از راز و رمزهای پاک است … جهانی است که با خدا ، با پیغمبر خدا ، با خودش و با دیگران نیز ادب دارد، سراپا ادب است در اندیشه ها و خواطری که بر درونش می گذرد و در حرکات و سکنات اندامهایی که دارد . در عین حال دارای قوانین و مقررات منظّم برای احوال و اوضاع خود است . دارای قوانین و قواعدی است که آن را می پاید و نگه داری می کند . این قواعد و قوانین و نظم و نظام نیز بر آن ادب استوار و برقرار می شوند ، و از همان ادب بر می جوشند ، و با خود آن ادب هماهنگ می گردند ، و ردون و بیرون جهان به تمام و کمال هم آوا می شود و قوانین و احساسات آن با یکدیگر مرتبط می گردد و با همدیگر پیوند می خورد ، و انگیزه ها و بازدارنده های آن هماهنگ می شود ، و اندیشه ها و گامهای آن متحد . متّفق می گردد ، و رو به خدا و به سوی خدا می رود .

بدین سبب برپایی چنین جهانی والا و پاک و سالم و حفاظت از آن ، تنها به ادب درون ، پاکی احساس پ، و همچنین تنها به قانونگذاری و تعیین مقررات واگذار نمی گردد . بلکه هر دوی اینها دست در دست هم با همنوایی و همراهی چنین جهان زیبایی را می سازند .

 

همچنین این جهان به احساس تنها و تلاش تنهای فردی ، و همچنین به قوانین و مقررات دولت واگذار نمی گردد . بلکه در آن افراد با دولت ، و دولت با افراد ف دست به دست همدیگر می دهند و وظایف و تکالیف و فعالیتها و تلاشهای هر دوی آنها در کنار همدیگر و با یکدیگر به همکاری و همیاری و همنوائی و هماوائی می پردازند .

 

این جهان جهانی است با خدا ادب دارد ، با پیامبر خدا ادب دارد . این ادب جلوه گر می آید در درک و فهمی که بنده از حدود و وظایف خود در برابر خدا و پیغمبرش دارد. لذا بنده ی مؤمن در کار امر و نهی بر خدای خود پیشی نمی گیرد و پیشدستی نمی کند ، و چیزی را در کار داوری و فرمانروائی به خدا پیشنهاد نمی دهد ، و از امر و نهی و حدود الهی تخطی و تجاوز نمی کند ، و برای خودش در برابر پروردگارش هیچ گونه اراده و نطری قائل نمی شود و آنچه استاد ازل گفت ، بگو و بکن ، می گوید و می کند … چون از خدا می ترسد و می هراسد و از خدا شرم می کند و با او ادب دارد و نسبت به خطابی که به پیغمبر خدا آمده ، ادب ویژه و احترام خاصّی دارد .

 

این جهان دنیایی است که برنامه ی ویژه ی خود را در اثبات اقوال و افعال ، و در اطمینان از سرچشمه ی اقوال و افعال دارد . باید پیش از صدور حکم ، از ثبوت افعال و اقوال اطینان پیدا کرد و از منبع آنها اطلاع کامل داشت . در آن هیچ حکمی بر حکم خدا و رسولش مقدّم داشته نمی شود .

 

این جهان دنیایی است که دارای نظم ونظام و قوانین ومقررات علمی خود در رویاروئی با چیز هائی است که در آن از اختلافات و فتنه ها و آزمونها و پریشانیها و نابسامانیها و پرشها و جهشها روی می دهد ، چیزهایی که اگر به حال خوذ رها شموند و چاره جویی نشوند ، چنین دنیایی را متزلزل و نابود می کند . این جهان زیبا و والا با چنین چیزهایی با عملیّات عملی و برجوشیده از قائده ی برادری میان مؤمنان ، و بر آمده از حقیقت عدالت و اصلاح ، ئ نشأت گرفته از ترس و هراس از خدا و امید به رحمت و رضایت او ، رویاروی می شود و می رزمد .

 

این جهان دنیایی است که آداب و رسوم روحی وروانی خود را دارد ، و رفتار و کردارش و در برخرود و تعامل با دیگران آداب ویژه ی خود را دارد .

 

این جهان دنیایی است که دارای اندیشه ی کاملی درباره ی یگانگی بشریّت است . همه ی مردمان را با نژادها و قبیله ها و ملیّتهای گوناگونی که دارد یکسان می داند . این جهان دنیایی است که ترازوی یگانه ای دارد و همگان را با آن بر می کشد و می سنجد . این ترازو ترازوی خداست ، ترازوئی که با هواها و هوسها بالا و پایین نمی افتد و لرزان و نابسامان نمی گردد.

(( یا ایها الذین إنا خلقناکم من ذکر و أنثی ، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ، إنّ اکرمکم عند الله أتقاکم ، إنَّ الله علیم خبیر ))

 

اینگونه خداوند این حقائق بزرگ و سترگ که از نشانه های جهان متصور در اسلام را بیان میکند ، و نشانه های ایمان را معیّن و مقرر کی دترد ف ایمانی که به نام آن مؤمنان دعوت گردیده اند به برقراری و پابر جائی آن جهان ، و به نام آن فرا خوانده شده اند که دعوت خدا را لبیک گویند ، این دعوت ندای دوست داشتنی و دلربائی است که کسی که بدان از سوی یزدان فرا خوانده شود ، خجالت زده و شرمنده می گردد که به آن پاسخ مثبت ندهد . ندای دل انگیزی است که هر گونه وظیفه و تکلیفی را آسان می سازد ، و هر گونه رنج و مشقتی را می زداید ، و هر دلی را ترغیب و تشویق می کند که بشنود و بپذیرد و فرمان برد .

 

منبع: ترجمه ی فی ظلال « جلد ۱۳ »

مترجم : دکتر مصطفی خرمدل  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا