فقه معاصر

قیود و شرایط شنیدن و خواندن آواز چیست؟

آواز خواندنقیود و شرایط شنیدن و خواندن آواز چیست؟

نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی/ مترجم: دکتر احمد نعمتی

ما به فتوای اباحه ی غنا،قیود و شرایطی اضافه می نماییم که مراعات آنها در خواندن و شنیدن آواز آن لازم و ضروری است:۱-در آغاز مبحث اشاره نمودیم که هرآواز وغنایی مباح نیست،بلکه باید با ادب وتعالیم اسلامی توافق داشته باشد.

غنایی که شنوندگان را به انجام حرام تشویق کند وبه طور مثال درآن گفته شود:«دنیا سیگار و جام شراب است.»،مخالف با تعالیم اسلامی است؛زیرا اسلام شراب را نجس و از اعمال شیطانی می داند و شراب خوار،شراب ساز،شراب فروش وآنکه شراب را حمل می کند و به طور کلی هر کس که به نوعی در مصرف آن کمک کند،نفرین کرده است.سیگار هم آفتی است که مصرف آن جززیان جسمانی،نفسانی و مالی چیزی به دنبال نخواهد داشت.همچنین آواز هایی که ظالمان،طاغوتیان وحکام فاسق را می ستاید،مخالف با تعالیم اسلامی است،زیرا اسلام ظالمان،یاوران آنانکه در مقابل ظلم ظالم سکوت می نمایند را لعنت می کند؛پس وای به حال کسانی که آنان را می ستایند وتمجید می کنند؟!

آواز هایی که نظربازان وچشم چرانان جسور را می ستاید یا به توصیف اعضای بدن زنان می پردازد و باعث تحریک شنوندگان گردد،آوازی است با مخالف با آداب اسلامی.در قرآن آمده است:

« قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ…. وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ»  نور ۳۰-۳۱

(به مردان با ایمان بگو:دیده فرو نهندوبه زنان با ایمان بگو:دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند).

۲-شیوه ی خواندن آواز نیز دارای اهمیت است.چه بسا متن آواز اشکال شرعی ندارد،ولی شیوه ی آواز خوانی مرد یا زن به نوعی است که الفاظ را با ناز و کرشمه و تکسر بیان می کند،و غریزه های جنسی را تحریک می نماید وباعث تشویق وترغیب بیمار-دلان می گردد یا به صورت نامطلوبی خوانده می شودکه به دور از وقار است و سبب تشویق وترغیب به فساد می گردد.یا با خواندن آواز در جمع،غریزه ی جنسی دختران و پسران جوان به واسطه ی برجسته سازی عشق ووصل به معشوق تحریک می شود،یعنی آواز دریچه ای است که باد فتنه از آن می وزد.ودر تمام این موارد آواز،دیگر مباح نیست وشرایط حرام،شبهه یاکراهت بدان مستولی می شود.

قرآن کریم زمان پیامبر را خطاب قرار می دهد و می فرماید:

«فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» احزاب ۳۲

(پس باناز سخن مگویید،تاآنکه دردلش بیماری است،طمع ورزد.)

وقتی سخن گفتن با ناز از جانب زنان ممنوع باشد،وضعیت کلماتی که با ناز و کرشمه وهمراه با وزن و نغمه و طرب ادا میشود،معلوم است.

۳-نباید خواندن آواز با عمل حرامی همراه باشد؛مانند:نوشیدن شراب،خودآرایی وبه جلوه گذاشتن زیبایی ها وهم صحبتی جسورانه میان زنان و مردان،که هیچ قید ومرزی در میان زنان و مردان،که هیچ قید ومرزی در میان آنان نباشد این رفتارها در گذشته ودر مجالس آوازخوانی ورقص وطرب مألوف ومتداول بوده است.تمام علما اتفاق نظر دارند که هرگاه آواز خوانی همراه با اعمال حرام ودر مجالس شراب خواری ورقص زن با مرد نامحرم وبه طور کلی هر گناه دیگری باشد،حرام است.حدیثی که ابن ماجه ودیگران روایت کرده اند،دلیل براین مدعاست:

«لَیَشرِبَنَّ اُناسٌ مِن أمَّتی أَلخَمرَ یُسَمُّونَها بِغَیرِ أسمِها یُعزَفُ عَلی رُؤُوسَهَم بِالمعازِف و المُغَنَّیاتِ یَخسِفُ اللهُ بِهِمُ الأرضَ ویَجعَلُ مِنهُم القِرَدَهَ واَلخَنازِیر»

(جماعتی از امت من شراب می نوشندونام دیگری برآن می نهند وبالای سرشان دف زن ها وآوازخوان هایی وجود دارد.خداوند زمین را با آنان زیرورو می کند وآنها را به حالت میمون وخوک در می آورد).

می خواهیم مسأله ی مهمی را هشدار دهم وآن اینکه در گذشته آنکه می خواست آوازی را بشنود باید در مجلسی که آواز خوانده می شد،شرکت می کرد.این مسأله سبب می شد تا شخص با آوازخوان زن یا مرد ونسایل حاشیه ای آن ارتباط داشته باشد وکمتر اتفاق می افتد این مجالس از منکرات شرعی ومکروهات دینی عاری باشد.

ولی امروزه هرکسی می تواند بدون آنکه در حضور آوازخوان مرد یا زن باشد ودرگیر مسایل حاشیه ای آن شود به آوازها گوش دهد وشکی نیست که این قضیه نوعی تخفیف واجازه است که شرایط کنونی را آسانگیر می کند.

۴-علاوه بر این،انسان منحصر به عاطفه نیست وعاطفه نیز منحصر به عشق نیست وعشق نیز فقط در وجود زن خلاصه نمی شود وزن نیز مظهر شهوت و جنس نیست.بنابراین باید سیل ویرانگر آوازهای عاطفی وعشقی ومبتذل،را کاهش دهیم وآوازها،برنامه ها وزندگی خود را با توزیع عادلانه و موازنه ی صحیح میان دنیا و آخرت هماهنگ سازیم.آنگاه که به دنیا توجه داریم،حقوق فردی واجتماعی را تضییع ننماییم ودر مورد حقوق فردی،سهم عقل و عاطفه را عادلانه ادا کنیم.همان طور که همه ی عواطف انسانی،اعم از:عشق،نفرت،غیرت،مبارزه،خویشاوندی،مادری،پدری،برادری،خواهری،دوستی و…در جای خود حقوق شلیسته ای دارند،ولی غلو،اسراف ومبالغه در هر مورد عاطفی،سبب می شود عواطف دیگر محدود شود یا عقل وروح واراده ی فرد نادیده گرفته شود،یا به دین،مقام اجتماعی وامثال آن بی توجهی شود.

همان گونه که اسلام با اسراف وغلو و زیاده روی در هرامری حتی در عبادت مخالف است تفریح وبازی وآوازخوانی نیز نباید به حدّ اسراف برسد،اگرچه مباح هم باشد.اسراف وزیاده روی سبب دوری عقل وقلب انسان از واجبات مهم واهداف عظیم می شود.همچنین دلیل بر تضییع حقوق فراوان زندگی است که واجب و لازم است سهم خود را از وقت شایسته ی انسان و عمر کوتاه او دریافت نماید.چه زیبا و عمیق است گفتار ابن مقفع که می گوید:

«ما رأیتُ إسرافاً إلّا وبِجانِبِه حَقٌّ مُضَیَّعً»

(هیچ اسرافی را ندیده ام مگر اینکه در کنار آن حقی ضلیع شده است.)

«لا یَکُونُالعاقِلُ ظاعِنًا إلّا لِثَلاثٍ مَرَمَّهٌ لِمَعاشٍ،أَوتَزوَّدٌ لِمَعادٍ أَولَذَهٌ فی غیر محرم»

(انسان عاقل نباید جز به سه چیز خود را مشغول سازد:۱-تأمین زندگی،۲-تهیه ی ذات ره قیامت،۳-لذتی با غیر محرمات)

بنابراین واجب است که اوقات ما میان این سه موردعادلانه تقسیم شود وبدانیم که خداوند متعال تمام مسایل انسان را خواهد پرسید؛از جمله درباره ی عمرش که چگونه سپری کرده است ودرباره ی دوران جوانی اش که چگونه گذرانده است؟

چیزی که باقی مانده این است که هر انسانی باید وجدان ونفس خود را قاضی قرار دهد و هرگاه دید که آواز خواندن یا شنیدن به خصوص باعث تحریک غریزه ی جنسی او می گردد و او را بسوی فتنه و فساد می کشاند و جنبه حیوانی او را در جنبه ی عقلی و معنوی او مسلط می سازد،بر او لازم است که از آن دوری جوید و دریچه ای را که باد فتنه از آن می وزد،مسدود سازد تا قلب و دین و اخلاقش محفوظ ماند و خود ودیگران از شر آن در امان باشند. 

——————————————-

منبع: فتاوای معاصر جلد۳/ نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی/ مترجم: دکتر احمد نعمتی / نشر احسان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا