حركات و احزاب

ولایت و برائت از دیدگاه اخوان المسلمین

ولایت و برائت از دیدگاه اخوان المسلمین

دکتر یوسف قرضاوی

در ارتباط با موضوع ولاء«دوستی »و براء «اعلام برائت»اخوان در پیشاپیش همه ی جماعت ها قرار داشته و خود را دوست و برادر دوستان خدا و پیامبر و جمیع اهل ایمان میدانند .همچنان که خداوند متعال می فرماید :

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ * وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ  مائده ۵۵ – ۵۶

«تنها خدا و پیامبر او و مؤمنان یاور شما هستند که خاشعانه و خاضعانه نماز را به جای می آورند و زکات مال می دهند و هر کس که خدا و پیامبر او و مؤمنان را به یاوری بپذیرد «از زمره ی حزب خداوند است »بی تردید حزب خداوند پیروز است »

همچنین اخوان با همه ی آنهای که با خدا و پیامبر و اهل ایمان دشمنی می ورزند ،دشمن خواهد بود .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءممتحنه ۱.

«ای کسانی که ایمان آورده اید با دشمنان من و دشمنان خود شما دست دوستی ندهید »

امتام حسن البناء در رسائل خویش بر این موضوع تأکید می نماید که استوار ترین پایه های ایمان محبت در ارستای رضایت خداوند و دشمنی در جهت رضایت او ست و مگر ایمان چیزی جز حب و بغض است ؟!

در رسالهالتعالیم در ضمن اصل «تجرد »می فرماید :منظورم از تجرد این است که صادقانه و خالصانه در خدمت اندیشه و رسالت خویش باشید و از دیگر اندیشه ها و اشخاص فاصله بگیرد؛زیرا اندیشه و رسالت شما والاترین و کامل ترین و بر تر ین است .

 

صِبْغَهَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَهً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ بقره ۳۸۱.

«رنگ و نمادی خدای است و چه کسی از خداوند زیباتر می تواند آرایش و پیرایش بدهد »

قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ممتحنه ۴.

«رفتار و کردار »ابراهیم و کسانی که به او گرویده بودند ،الگوی خوبی برای شما است ،آنگاه که به قوم خود گفتند :ما از شما و چیز های که غیر از خدا می پرستید بیزار و گریزانیم و شما را قبول نداریم و به شما اهمیت نمی دهیم ،دشمنی و کینه توزی میان ما و شما پدیدار گشته است .تا زمانی که به خدای واحد ایمان بیاورید و او را به یگانگی بپرستید جز سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت :من قطعاًبرای تو آمرزش می طلبم ،اما در نزد خداوند هیچ کار دیگری را نمی توانم انجام بدهم .پروردگارا به تو توکل می کنیم و به توایمان می آوریم و بازگشت همه به سوی تو است »

از نگاه انسان مسلمان اخوانی مردم به شش دسته تقسیم می شوند :

۱ – مسلمانان مجاهد و فعال

۲ – مسلمانی که جهاد و فعالیت را کنار نهاده است

۳ – مسالمان گنهکار

۴ – اهل کتابی که با مسلمانان عهد و پیمان دارند

۵ – اهل کتاب بی طرف

۶ – اهل کتابی که با مسلمانان سر دشمنی دارند .

هر یک از آنها از نظر اسلام دارای حکم خاص خود هستند و در حدود این شش گروه است که به اشخاص و گروهها نگاه می کنیم و در نتیجه موضعگیری دوستانه یا دشمنانه خواهیم گرفت .

فکر نمیکنم که انسان عالم ، محقق و منصفی پیدا بشود که گوینده چنان سخنانی را آدمی بداند که از ولایت و برائت چیزی نمی داند بلکه او به راستی نسلی را تربیت کرد که خداوند و دوست دارانش را دوست می داشتند و با دشمنان او دشمنی می ورزیدند .

هیچ کس این واقعیت را انکار نمی کند که اخوان المسلمین در برابر استعمار گران و صهیونیست های که سرزمین های مسلمانان را به اشغال خود در آورده اند به سختی مقابله نموده و پرچمدار جهاد علیه ایشان بوده اند مسلمانان را در ممالک اسلامی برای رویاروی با ایشان تشویق کرده و می کنند و ادعای ولایت و دوستی با ایشان ادعای بی پایه و اساسی بیش نیست .

———————————————–

منبع : اخوان المسلمین ۷۰سال دعوت ، تربیت و جهاد

مؤلف : دکتر یوسف قرضاوی

مترجم : عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : نشر احسان

 

 

یک دیدگاه

  1. متاسفانه آنچه امروز از اخوان المسلمین در عمل دیده می شود غیر از آن چیزی است که در این نوشتار آمده است.
    البته تا حد بسیار محدودی در پاره ای از مواقع سعی می شود چنین وانمود شود که در این نوشتار آمده است اما واقعیت نشان می دهد که اخوان المسلمین امروز فرسنگها از عقیده ولا و براء اسلامی دور افتاده است. نمونه آن دوستی هرچه بیشتر آنان با روافض ایران و دوری گزیدن آنان از جریان سلفی است.
    نمونه آشکار آن نزدیکی و قربونصدقه رفتن حماس برای ایران و از سوی دیگر شدیدترین برخوردها و حتی قتل و اعدام سلفی های فلسطین است.
    حال من نمی دانم که عقیده ولا و برائی که اخوان از آن دم می زند را باید در کجا ببینیم!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا