مطالب جدیدمقالات

معیار برتری عبادت ها و افضل بودن بعضی عبادات

معیار برتری عبادت ها و افضل بودن بعضی عبادات

نویسنده : مجدی هلالی / مترجم: مجتبی دوروزی

از جمله مسائل خطیری که موجب اضطراب میان بسیاری از ما شده عبارت است: اختلاف در مشخص کردن برترین و بهترین کارها نزد خداوند. علت این اختلا هم به جواب های مختلفی که در قرآن و سنت در مورد مشخص کردن برترین کارها داده است، باز می گردد.

ابوهریره گوید: از پیامبر(ص) سوال شد: چه عملی از همه اعمال برتر و با ثواب تر است؟ فرمود: ایمان به خدا و پیغمبر خدا از تمام اعمال با ثواب تر و مهم تر است، باز پرسیدن شدن بعد از ایمان به خدا و پیغمبر خدا از تمام اعمال با ثواب تر و مهم تر است؟ فرمود: جهاد در راه خدا و سعی و کوشش برای پیشرفت اسلام. پرسیده شد بعد از جهاد چه عملی از همه مهم تر ات؟ فرمود: حجی که مورد قبول خداوند باشد.

عبدالله بن مسعود گوید: از پیامبر(ص) پرسیدم: چه عملی نزد خدا از سایر اعمال محبوب تر است؟ پیامیر(ص) فرمود: خواندن نماز در وقت خودش. گفتم : بعد از انجام نماز در وقت خود چه عملی بهتر است؟ فرمود: نیکی و خدمت در حق پدر و مادر، گفتم: پس از آن چه عملی بهتر است؟ فرمود: جهاد در راه خدا.

ابوذر گوید: از پیامبر(ص) پرسیدم: چه عملی از همه بهتر است؟ فرمود ایمان به خدا و جهاد در راه خدا. همچنین از پیامبر(ص) نقل شده: بهترین شما کسی است که قرآن را یاد گرفته و به دیگران بیاموزد.

به تأکید علمای گذشته ی ما روشن کرده اند که اختلافی میان این احادیث نیست زیرا هم چنان که امام ابن حجر عسقلانی می فرماید: جواب ها بدین خاطر متفاوت اند که احوال سوال کنندگان متفاوت بوده است ( یعنی بر حسب حال هر سوال کننده ا ی، پاسخی در خور نیاز او بیان شده است.)

زیرا پیامبر(ص) به نیازهای هر قوم، خواسته های درونی، یا آنچه مناسب و در خور ایشان است، آگاهتر است، یا این اختلاف جواب به خاطر اختلاف در زمان انجام آن کار است به این معنا که انجام آن کار در آن زمان مقدم تر و واجب تر است تا زمانی دیگر.

در آغاز اسلام، جهاد جزو برترین کارها بوده است زیرا وسیله ای جهت برپایی اسلام و ریشه گرفتن و استوار شدن آن بوده است . همچنین از مجموع نصوص چنینی بر می اید که نمازهای نافله برتر و مقدم تر از صدقه هستند، با این وصف به هنگام اتفاقات ناگوار، و شرایط سخت و دشوار، پرداخت صدقه اولویت و تقدم می یابد.

د. عبدالکریم زیدان همین مطلب را مورد تأکید قرار داده و می گوید: قاعده و قوانین در مورد تشخیص بهترین و مقدمتریم کار نیک برای هر شخصی عبارت است از کاری که شرع در وقت و ظروف معین از او می طلبد، مثلا” به هنگام فرار رسیدن نماز بهترین کار برای فرد مسلمان، خواندن نماز است ( و این کار بر دیگر کارها برتری و تقدم دارد) همچنین برای کسی که زمان جهاد فرا رسیده، پرداختنش به جهاد برای انجام عبادات نافله و یادگیری علماست. همچنین گرفتن روزه در ماه رمضان برای کسی که روزه بر او واجب است، مقدم تر از مشغول شدن او به انجام دیگر عبادات است و بقیه عبادات نیز به همین صورت ست.

بر مسلمان واجب است تا آنچه را که نزد خداوند در آن ظروف زمان و مکان محبوبتر است به سویش شتافته و آن را دیگر موارد برتری دهد، و بدین شکل است که بندگی خالصانه ی او در برابر خداوند تحقق می یابد یعنی پیوسته آنچه را خدا می پسندد، بر آنچه هوی و هوسش می پسندد برتری دهد هر چند خواسته ی او نیز انجام یکی از کارهای نیک باشد. بدین خاطر ابوبکر صدیق (رض) به هنگام وفاتش به عمر بن خطاب (رض) چنین فرمود: به راستی خداوند در طول روز حق و حقوقی دارد که انجامش را به شب نمی پذیرد، و به شب نیز حق و حقوقی دارد که انجامش را به روز نمی پذیرد، براستی خداوند زمانی عبادت نافله ای را می پذیرد که واجبی انجام شده باشد.

  • گروهی از ما به خاطر نداشتن فهم صحیحی از این معیار، و تعاملش با نصوص (خالص) گذشته و مطالبی از این دست، می پندارند که آن مورد خاص _ به طور مطلق _ بهترین و برترین کارهاست آن هم بدون در نظر گرفتن زمان یا مکان یا موقعیت های افراد، که این خود نشان دهنده ی روی دادن ایراد و اشکال در فهم صحیح اسلامی ( این گروه) است و همین بینش، علتی از علت های اساسی رویکردهای متفاوت، میان فرزندان بیداری اسلامی است و مثال در این زمینه بسیار است. به عنوان نمونه: گروهی برترین عبادت را در این نمی بینند که: به مجاهدت با نفس پرداخته و در دنیا زهد پیشه سازند و تا حد امکان به کمترین بهره از دنیا بسنده جویند، همچنین به خاطر مجاهده با نفس و نزدیکی به خدا، از مردم دوری گزیده و در کنجی خلوت گزینند و برای این کارهایشان به این کلام خداوند استدلال می نمایند:

« ‏وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا‏  ‏فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا‏  ‏قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا‏  ‏وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا‏ » شمس ۷ – ۱۰

« ‏ و سوگند به نفس آدمی ، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است ( و قوای روحی وی را تعدیل ، و دستگاههای جسمی او را تنظیم نموده است ) ! ‏ ‏ سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است ( و چاه و راه و حسن و قبح را توسّط عقل و وحی به او نشان داده است ) . ‏ ‏ ( قسم به همه‌ی اینها ! ) کسی رستگار و کامیاب می‌گردد که نفس خویشتن را ( با انجام طاعات و عبادات ، و ترک معاصی و منهیّات ) پاکیزه دارد و بپیراید ( و آن را با هویدا ساختن هویّت انسانی رشد دهد و بالا برد ) .  ‏ ‏ ‏ و کسی ناامید و ناکام می‌گردد که نفس خویشتن ( و فضائل و مزایای انسانیّت خود را در میان کفر و شرک و معصیت ) پنهان بدارد و بپوشاند ، و ( به معاصی ) بیالاید . ‏ »

و این سخن خداوند:

« ‏یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ‏  ‏إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ‏ »شعراء ۸۹ – ۸۸

«  ‏ آن روزی که اموال ،  ( یعنی نیروی مادی ) ، و اولاد ، ( یعنی نیروی انسانی ، به کسی ) سودی نمی‌رساند . ‏ ‏ بلکه تنها کسی ( نجات پیدا می‌کند و از اموالی که در راه آفریدگار صرف ، و از اولادی که در مسیر پروردگار رهنمود کرده باشد ، سود می‌برد ) که با دل سالم ( از بیماری کفر و نفاق و ریا ) به پیشگاه خدا آمده باشد . ‏ »

برای این کار آستین همت بالا زده و مردم را به گوشه نشینی و فارغ شدن برای عبادت خدا و مجاهده ی با نفس فرا می خوانند.

  • گروهی دیگر چنین می پندارند که برترین اعمال آن عملی است که در بردارندهی منفعتی برای دیگران است، در نتیجه فراخوانی مردم ( به سوی حق) و امر نمودنشان بمعروف و نهی نمودن شان از انجام منکرات، و پرداختن به نیازها و خواسته های مردم و یاری آنان در مشکلاتشان را برترین عبادت می دانند زیرا ( در دید اینان) عابد فقط به خود سود می رساند و دعوتگر نفعش به دیگران نیز یم رسد، زیرا پیامبر(ص) می فرماید: « اگر یک نفر به وسیه ی تو هدایتشود، برای تو بهتر و پرفایده تر از هر چیزی است که خورشیدبر آن تابیده است. »

و همچنن می فرماید: « آن که به دعوتی هدایت کند، درست مزد آن که را که از وی پیروی کند در می یابد، بدون این که مزدش کاسته شود. » و می گویند که انبیاء برانگیخته شده اند تا به مردم احسان و نیکی نموده، و آنان را هدایت نمایند و در دنیا و آخرت به آنان نفع برسانند، نه این که گوشه خلوت گزیده و از مردم دوری بگیرند و از مخالطت آنان بترسند، بدین خاطر پیامبر(ص) کسانی را که جهت عبادت، خلوت گزیده و از مخالطت مردم دوری می گزینند، مورد نکوهش قرار می دهد.

  • گروهی دیگر علم آموزی را برترین عبادت می داند زیرا خداوند می فرماید:

« إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ » فاطر /۲۸

«  تنها بندگان دانا و دانشمند ، از خدا ، ترس آمیخته با تعظیم دارند . قطعاً خداوند توانا و چیره ( در کار جهان آرائی است ) و بس آمرزگار ( برای بندگان توبه‌کار و امیدوار به الطاف کردگاری ) است . »

و یا می فرماید:

« قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ »زمر /۹

«  بگو : آیا کسانی که ( وظیفه‌ی خود را در قبال خدا ) می‌دانند ، با کسانی که ( چنین چیزی را ) نمی‌دانند ، برابر و یکسانند ؟ !  ( هرگز ) . تنها خردمندان ( فرق اینان را با آنان تشخیص می‌دهند ، و از آن ) پند و اندرز می‌گیرند . »

و پیامبر(ص) می فرمایند: «  فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب جهارده بر دیگر ستاره هاست و این که علما میراث پیامبرانند… » در نتیجه خود بهعلم آموزی پرداخته  و مردم را نیز بدان فرا می خوانند.

  • دسته ای دیگر نیز جهاد را در راه خدا و جنگیدن با کفار و مشرکین را برترین عبادت می دانند آن هم با توجه به این کلام خداوند که :

«  ‏انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‏ »توبه / ۴۱

« ‏ ( ای مؤمنان ! هرگاه منادی جهاد ، شما را به جهاد ندا درداد فوراً ) به سوی جهاد حرکت کنید ، سبک‌بار یا سنگین‌بار ،  ( جوان یا پیر ، مجرّد یا متأهّل ، کم‌عائله یا پرعائله ، غنی یا فقیر ، فارغ‌البال یا گرفتار ، مسلّح به اسلحه‌ی سبک یا سنگین ، پیاده یا سواره و . . . در هر صورت و در هر حال ، ) و با مال و جان در راه خدا جهاد و پیکار کنید . اگر دانا باشید می‌دانید که این به نفع خود شما است .  ‏ ‏ »

و پیامبر(ص) می فرمایند: « یک روز یا یک شب جهاد در راه خدا اجر و پاداشش نزد خداوند از تمام آنچه در دنیا هست بیشتر است. »

همه ی این گروه های در مشخص کردن برترین عبادت ها _ هم چنان که پیشتر نیز گفتیم _ با توجه به تفاوت زمان و ظروف، و حتی اشخاص، متفاوت اند.

همچنین امام ابن قیم این مطلب را مورد تأکید قرار داده و می گوید: به راستی برترین عبادات انجام عملی است که در هر زمان آن هم به مقتضای همان وقت و وظیفه برای رضایت خداوند صورت گیرد ( یعنی واجب این وقت هر چه هست آن عمل انجام پذیرد). در نتیجه بهترین عبادات در هنگامه ی جهاد: همان جهاد است هر چند که این کار سبب ترک اذکاری از نماز تهجد شب و یا روزه سنت شود، بلکه شاید سبب شود که به خاطر اضطرار جنگ نماز به طور کامل نیز ادا نشود آن چنان که در حالت امنیت اداد می شود ( نماز خوف) برترین کار به هنگام حضور مهمان، خدمتگزاری و از اوست که این کار در این زمان بر انجام اذکار مستحب برتری دارد.

آنچه درسحرگاهان برتری دارد: پرداختن به نماز، خواندن قرآن، انجام دعا و ذکر و استغفار است.

برترین کارها به هنگام شنیدن اذان: رها کردن دیگر اذکار و اوراد، و مشغول شدن به پاسخ دادن به اذان است. برترین کار به هنگامی که نیازمندی محتاج یاری است، حال چه با کار گیری نفوذ و اعتبار، یا مال  یا بدن، این است که: به یاریش پرداخته، نیازش را برآورده ساخته، برطرف کردن مشکلاتش را بر خلوت گزینی و انجام اذکار و اورادت برتر دهی.

برترین کارها در دهه ی اول ذی الحجه افزودن بر میزان بندگی است. به خصوص گفتن الله اکبر، لااله الا الله، و االحمدلله در این زمان برتر ای جهاد غیر معین است.

برترین کار در هر زمان و حالتی: برگزیدن و پرداختن به آن عملی است که در آن وقت و حال، مورد رضایت خداوند است همچنین سرگرم شدن و پرداختن به آن چیزی است که واجب و وظیفه و مقتضای آن زمان است.

آنان خداوند را به طور عمومی و نامحدود عبادت می نمایند در حالی که نقطه مقابلشان گروهی هستند که خداوند را به طور محدود و مقید عبادت می نمایند هرگاه یکی از اینان آن نوع عبادت خاصی را که انجام می داده ترک کند احساس نقص و کاستی می نماید زیرا او خداوند را فقط از یک درچه عبادت می نمایند اما آن که خداوند را به طور نامحدود عبادت می کند، هیچ گاه عبادتی را بر دیگری رجحان و برتری نیم دهد بلکه مداوم در طی نمودن منازل بندگی در حال حرکت است و هر منزلی که در برابرش قرار می گیرد به خوبی ان را می پیماید و آنقدر به دان مشغول می گردد تا منزلی در برابرش پدیدار می شود. و اگر عبادت پیشه گان را ببینی، همراه آنان است، و اگر مجاهدان را ببینی، یا ذاکرین یا انفاق کنندگان، او را به همراه ایشان می بینی ( در همه جا و از همه نوع عبادتی بهره ها می برد.) این شخص بنده ای مطلق و رهاست که کارهایش بر مراد هوی و هوس خودش نیست تا هر آنچه از که می پسندد و از آن لذت می برد انجام دهد، بلکه مطیع خواسته و اراده ی پروردگارش است هر چند که راحتی و لذتش بر خلاف آن باشد.

پوشیدنیش آن چیزی است که فراهم است و خوردنیش آن چیزی است که دست می دهد… هر جای خالی محل نشستن اوست، و او را می بینی که فارغ از هر خواسته ی شخصی و مشغول به آن دستوری است که خداوند در هر وقتی، و مناسب آن وقت از او می طلبد، با گردش و چرخش دستورات خداوندی او نیز می چرخد ( هر عبادتی را در وقت و زمان خودش به انجام می رساند) هر صاحب حقی در کنارش آرامش می یابد و هر باطلی در حضورش به وحشت می افتد، همچون بارانی نرم و آرام که هرگاه می بارد منفعت می رساند… به خداوند عشق می ورزد بی ان که محبت مردم را در آن دخیل نماید ( به قول فلان عارف: دل با یار و سر در دل داریم ما.)

_____________________

منبع: فهم اولویت ها در اسالم / مؤلف: مجدی هلالی / مترجم: مجتبی دوروزی / انتشارات:نشر احسان / تهران / اول ۸۸

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا