مقالات

عظیم ترین سخن

بسم الله الرحمن الرحیم

 

  « لااله الاالله ، محمّد رسول الله » سخن عظیم و گران سنگی است که میان معتقدان خود رابطه و پیوند وسیع و وثیقی برقرار می نماید که در استحکام و قوّت گمان نمی رود ،همتا و نظیری داشته باشد . این سخن و گفتاری است که زمانی برای اوّلین بار به زبان آورده شد که جهان و هر چه در آن است یکسره کهنه ، نابود ، خسته کننده ، بی تحرک ، ایستا ، آزارنده ، جان فرسا و … بود . به طوری که اهل زمانه از وجود خود و اعمال و رفتاری که انجام می دادند کاملاً خسته شده بودند . تمام درهای گشایش و آسایش راستین به روی آنها بسته بود و همه از وضعیت موجود به ستوه آمده بودند و از صمیم وجود خود آرزومند سرزدن سپیده ی آزادی ، تعاون ، صلح و صفا و … بودند و برای طلوع آن لحظه شماری می کردند غ چرا که زندگی بر گردن آنها وبالی شده بود که هر لحظه از ته دل رهایی از دست آن را آرزو می کردند .

جهان به جولانگاه و تاختگاه قدرتهای مختلفی تقسیم شده بود که آسایش و راحتی را از چهره ی زمین و زمان بر گرفته بودند . در چنین ایّام و لحظاتی که خداوند آن را به  ( شَفَا حُفرَُهٍ مِنَ النَّار ..) یعنی :« گودالی از آتش …» توصیف می کند ، نوری از افق رخمت الهی درخشیدن گرفت و به دلهای خسته ، رنجور و ناتوان مردم جان تازه ای داد و از همه مهمتر صفهای متفرق و پراکنده ی آنها را که نتیجه ی بلافصل جدایی دلها از هم بود با هم متحد و یکپارچه ساخت و کاری کرد که پس از عداوت و دشمنی دیرینه ای که ناشی از محرومیت از هدایت الهی بود ، برادر شوند و به فرمایش قرآن : ( وذکرئا نعمت الله علیکم إذ کنتم أعداء فالف بین قلوبکم فأصیحتم بنعمته إخواناً … )

بنابراین در سایه ی چنین نعمتی ، جماعت و جمعیتی پدید آمد که همه با هم یکصدا ویک جهت تحت فرماندهی پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد (ص) که برای آنان  ( أُسوَهٌ حَسَنَهٌ …) بود ، برای تحقق بخشیدن به رسالتی که عهده دار ابلاغ آن شده بود ، آستینها را بالا زده و با پشت سر نهادن موانع و مشکلات متعددی که در مسیر دعوت آنان قرار داشت ، توانستند پایه های امپراطوری عظیم اسلامی را بنا نهند و بدین ترتیب به زمین وزمان اثبات کنند که برای جهان و جهانیان حرفهای تازه ای برای گفتن دارند . این است که خداوند آنها را با انحصاری ترین توصیف می ستاید و می فرماید : ( کنتم خیر أمه أخرجت للناس … )

 

البته این هم طبیعی ترین ثمره ی اعتماد به وحدانیت الهی ، رسالت پیامبر (ص) و الگو قرار دادن او و مصادیق اخوت اسلامی است ؛ چرا که ( إنما المؤمنون أخوه … )

بدین ترتیب اعتقاد به « لا اله الا الله و محمد رسول الله »مؤمنان را نه تنها با هم مرتبط و هماهنگ ساخت ، بلکه آنها با نیرو و توان خارق العاده ای وارد تمام میا دین حرکت و فعا لیت انسانی نمودوآنهاراازحاشیه ی تاریخ خارج ساخت و جای مهم و در خوری را در متن و سر لوحه ی تاریخ جدید برای آنها احراز کرد .

اما هم چنان که گفته شد ،این امر در سایه ی اعتقاد به «لا اله الاالله» تحقق پیدا کرد نه فقط بر زبان آورد آن . چنان اعتقادی که قلب را مالا مال از یقین و عمل به مقتضای آن می نمود و البته چنین اعتقادی قطعاً زبان را نیز به تحرک وا می دارد . این اعتقاد ، اصلی ترین عامل خلق شگفتگیهای تاریخ اسلامی بود . و بدین تر تیب سزاوار تحقق یافتن و عده ی استخلاف الهی شد . آنها امتی بودند که با تمام وجود در تمام عرصه های عالم واقعی حضور داشت ، با این حال در عالم ایده ها و اعتقادات خود نیز در پرواز بود .

اما امروز وضعیت به گونه ی دیگری شده است و فا صله ی عقیده وعمل طولانی ترازآن است که تصورمی شود، شکافی چنان عظیم که باور کردنش چندان ساده و آسان نیست. فاصله گرفتن امت اسلامی از عقاید و آرمانهای اصیل اسلامی خود آنها رااز هر لحاظ بابحران مواجه ساخته است و از همه مهمتر آنها را چنان گرفتار کرده است که حتّی توان دفاع از موجودیت خود را نیز به آسانی ندارد . واقع،یت اسفبار موجود جهان اسلام نمونه ی عینی وشاهد صادقی است که بدون هیچ شرح و تفسیری خود گویای همه چیز است .

زمانی که امت اسلامی از اخوت دست برداشت وبا نادیده گرفتن سفارشهای اکید قرآن ، سنت مطهرنبوی (ص) و علمای راستین امت اسلامی مبنی بر وحدت کلمه راه تفرقه وجدایی را در پیش گرفت ،عملاً زمینه ی شکست اسارت وانحلال خود را فراهم ساخت وبا این کار به ناچار به پذیرش وا قعیتهایی شدکه قبلاً هرگز به آنها فکر نکرده بود .

« استاد عبدالرحمن پیرانی  »

 

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

نوگرا :

بنابراین ما راهی در پیش نداریم جز بازگشت به راه و روش مبارزاتی پیامبر (ص) و توجه به مقتضیّات «لااله الاالله  ، محمّد رسول الله » و ارائه ی یک الگو و نمونه ی واقعی و عملی از جامعه ی اسلامی، اخلاق، فکر و اندیشه ی اسلامی ؛ و چنین امری ممکن نیست مگر با گسترش بیداری اسلامی و تربیت نسلی نو بر اساس تربیت قرآنی و کامل و همه جانبه ای که کلیه ی جوانب شخصیّت فرد را در بر گیرد و رشد بدهد ، تا فرد بتواند در نهایت آرامش و پختگی به مرحله ی جدید از زندگی یعنی تشکیل خانواده راه یابد و اینگونه خانواده ای مسلمان و نمونه و الگویی عملی از بینش اسلامی ارائه خواهد شد . که در آن فرزندانی متدین و متقی پرورش می یابند، که عشق به خدا و اسلام و خدمت به جامعه و ملت و وطن در رگ و خونشان جریان دارد و چنین افراد و خانواده هایی هستند که جامعه را نیز اسلامی می کنند. قطعاً در چنین جامعه ای تمامی امور سیاسی ،اقتصادی و نظامی نیز اسلامی خواهد بود . و آنوقت است که ما آرام می گیریم ، زیرا کشتی نا آرام و طوفان زده ی بشریّت را به ساحل امن و امان اسلام رسانده ایم . پس بیایید همانگونه که، استاد بزرگوار حسن هضیبی _رح_ فرموده اند : " قرآن را بر دلهایتان حاکم کنید ، تا بر کشورتان نیز حاکم گردد ." ما هم چنین کنیم .

این همان برنامه و روش اصلاحی امام حسن البنّا _رح_ است ، که می فرماید : اصلاح فرد »» اصلاح خانواده »» اصلاح جامعه .  

 ************************************************************

منبع : مسجد الاقصی و سرزمین شریف قدس

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا