دعوت و داعی

دعوتگران و غرور دینی

دعوتگران و غرور دینی

د. محمد
متولی منصور   ترجمه: امین الله معتصم

غرور
مرادف است با کبر و یکی از امراض خطرناک و شرور پوشیده به حساب می آید؛ وقتی غرور
یکی از صفات مذمومی است که تمام افراد بشر از آن نهی شده اند، ممنوعیت آن در بین
جامعه اسلامی به طریق اولی، و در جمع دعوتگران به سوی دین در مرتبه نخست خواهد بود
.
اگر خواسته باشیم غرور را بشناسیم میتوانیم بگوییم: غرور عبارت است از خود
پسندی، پیروی خواسته های نفس، خودبزرگ بینی و پایمال کردن حقوق دیگران. واقعاً جای
تعجب است که چنین مرضی در وجود بعضی از دعوتگران به چشم میخورد، در حالی که به حق،
ایشان وارثان انبیاء اند؛ و انبیاء (علیهم السلام) کسانی بودند که قلوب شان از
پاکی و پاکیزه گی و صفا و صمیمت سرشار بود، نه از کبر و غرور و مهارگسیخته گی و
خودپسندی
.

 

اسباب
غرور دعوتگران

 اسباب
زیادی را میتوان نام برد که باعث غرور دعوتگران میگردد که به بعضی از آنها اشاره
میشود
:

۱-
فقدان فهم دعوتگر از طبیعت و روش دعوت؛ زیرا دعوتگر تا زمانی که مطابق این
گفته الله تعالی نباشد، دعوتگری موفق نخواهد بود: “و من أحسن قولاً ممن دعا
إلى الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین” [فصلت: ۳۳]، در حالی که غرور
با عمل صالح منافات دارد
.

۲-
انگشت نما کردن بعضی از رسانه های گروهی، برخی از سخنوران، و فراهم کردن
میدانهای فراخ بر روی آنها؛ در چنین حالتی افراد کم ظرفیت احساس بزرگی کرده رگهای
گردن شان میپندد، و خیال میکنند که حالا دعوتگرانی ماهر شده اند، در حالی که
فکرشان بی مایه و قلوب شان تهی است
.

۳-
فقدان جامعه یی بافرهنگ و آگاه که بتواند بین غث و سمین تمایز قایل شود و
خوب را از بد باز شناسد؛ بناءً بعضی از افراد بی درایت و ناآگاه به نفع بعضی از
سخنوران دعوت، شعارهایی سر میدهند؛ در نتیجه آنها به مرض غرور مصاب گردیده فکر
میکنند که در کارشان عیب و نقصی وجود ندارد
.

۴-
کوتاهی برخی از مؤسسات دعوت در تربیه دعوتگران و آماده کردن شان به گونه
علمی و دعوی، و اکتفا نمودن به آزمایشهای سطحی، که در نیتجه دعوتگرانی مغرور به
میدان می آیند که فقط با لباس دعوتگر ملبس شده از مفهوم دعوت بهره یی نبرده، توجه
شان به مظهر معطوف شده، جوهر را وانهاده اند، که ظهور چنین پدیده یی بدون شک آثاری
منفی بر روی دعوتگر، دعوت و جامعه به جا خواهدگذاشت
.

 

آثار
غرور بر شخص دعوتگر

از آثار
غرور بر شخص دعوتگر، همین کافی است که غرور او را در همان حد از آگاهی که رسیده
است متوقف میسازد، و گمان میکند که حالا صاحب نام و نشانی گردیده؛ به همین خاطر
وقتی میخواهد با مردم صحبت کند، به صورت درست آمادگی نمیگیرد و در باره آنچه
نمیداند مبالغه میکند؛ چه بسا که از راه صواب منحرف شود، در حالی که منحرف شدن
چنین کسی به علت منعکس شدن در جامعه یی که دعوت خود را در آن نشر میکند، بسیار
خطرناک است. به همین سبب میتوان گفت وجود چنین کسی در دعوت یک مرض و باری گران
خواهد بود که از دعوت استفاده میکند، اما چیزی به دعوت نمیدهد، و در حالی که به
دعوت ضربه میزند فکر میکند دعوت را مستفید نموده و به آن خیر رسانده است
.

 

اثر
غرور بر دعوتگر و جامعه

اما
آثار غرور دینداری که بعضی از دعوتگران بدان گرفتاراند، با طبیعت برنامه دعوت
ناسازگار است؛ زیرا برنامه دعوت اسلامی از این فرموده الله تبارک و تعالی، که خطاب
به پیامبر خود میفرماید، سرچشمه میگیرد: ادعُ إلى سبیل ربک بالحکمه والموعظه
الحسنه وجادلهم بالتی هی أحسن إن ربک هو أعلم بمن ضل عن سبیله وهو أعلم بالمهتدین
[النحل: ۱۲۵]. انسان مغرور نه از حکمت بهره یی دارد و نه هم از موعظه حسنه، چگونه
میتواند مردم را به چیزی که فاقد آن است فرا خواند؟
!

و اما اثر
غرور بعضی از دعوتگران بر جامعه، نهایت خطرناک است زیرا این کار باعث میشود تا بین
قول و فعل و واقعیت و سلوک افراد تباین وجود داشته باشد
.

 

راه
علاج غرور دعوتگران
:

 برای
معالجه کردن این پدیده باید مواردی را که بین امامان دعوت متفق علیه میباشد تأکید
نماییم، که بارزترین این موارد قرار ذیل است
:

اول:
مهمترین صفتی که لازم است دعوتگر به آن متصف شود تواضع است، و معنی تواضع این است
که انسان از قبول نمودن حق سرباز نزند و لو اینکه از جانب شخصی که از نظر علم، سن
و مرتبه از او پایین تر است ارائه شود

دوم:
پیامبر(صلی الله علیه وسلم) – سرور دعوتگران و پیشوای انبیاء- این مرض خطرناک را
به حیث یکی از مهلکات برشمردند: «”ثلاث مهلکات: شح مطاع، و هوى متبع، و إعجاب
المرء بنفسه” رواه الطبرانی بسند حسن.» وقتی این دو مرض (هوی پرستی و
خودپسندی) یکجا شوند، امید اصلاح به حداقل میرسد
.

سوم:
شخص متکبر و مغرور بصیرت خود را از دست میدهد، چون غرور انسان را از دیدن حق کور
میکند؛ زیرا چنین شخصی تنها از یک زاویه مشخص (چیزی که نفس او را اشباع کند)، به
تمام قضایا مینگرد. الله تعالی میفرماید: کذلک یطبع الله على قلب کل متکبر جبار.
(غافر: ۳۵
)

از همین
رو بر دعوتگر واجب است تا به تمام معنا خود را از کبر پاک نماید، چون بزرگی تنها
به ذات اقدس الهی زیبنده است
.

چهارم:
وقتی ما میخواهیم دعوتگری داشته باشیم که در نبرد خود بر جهل و خواهشات نفسانی و
فساد پیروز گردد، ناچار باید به سلاحهای گوناگونی که او را در دفاع و هجوم به کار
می آید مسلح گردد، و از بارزترین سلاحهایی دعوتگر میتوان به موارد آتی اشاره کرد
:

الف:
سلاح ایمان: ما میدانیم که به گفته پیامبر(صلی الله علیه وسلم) ایمان به آرزو به
دست نمی آید و ایمان آن است که در قلب استقرار یافته و عمل آن را تصدیق نماید
.

ب: سلاح
اخلاق: اخلاق از لوازم و میوه های ایمان واقعی است، چنان که خداوند (ج) سید و سرور
دعوتگران حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) را چنین توصیف میکند: “و إنک لعلى
خلق عظیم” (القلم: ۴
)

ج: علم
و فرهنگ: این سلاح توشه فکری دعوتگر در پهلوی توشه روحی و اخلاقی او است
.

دعوتگر
نیازمند است تا بهره یی کافی از ثقافت شرعی، تاریخی، ادبی، زبانی، علمی، انسانی و
واقعیتهای موجود داشته باشد، و داشتن همین چیزها، ثقافت به معنای شامل آن است.
دعوتگری که باد در غبغب می اندازد، ممکن نیست که به هیچ یک از انواع ثقافت دست
یابد، زیرا غرور چشم او را کور ساخته بر بصیرتش پرده می اندازد
.

 

فرق بین
اعتماد به نفس و غرور

وقتی
یکی از عناصر شخصیت دعوتگر اعتماد به نفس است، چگونه ممکن است بین اعتماد به نفس و
غرور فرق قایل شویم؟ اعتماد به نفس یعنی این که دعوتگر به خاطر داشتن مواهبی که به
او عطا شده، احساس عزت و سربلندی کند؛ بناءً این ویژگی او را در کامیاب کردن دعوت
یاری خواهد کرد، و کسی که اعتماد به نفس را از دست بدهد، دودل و متردد شده معلومات
از ذهنش فرار میکند، و تعبیرها از خاطره اش مفقود میگردد؛ زیرا مخاطب قرار دادن
جمهور مردم نیاز به جرأتی فوق العاده دارد تا در بحرانها او را توانمند ساخته به
او فرصت حل مشکلات را فراهم نماید
.

اما
غرور بیانگر نفسی غیر موزون، ایمانی ضعیف و قلبی مریض است. وقتی در قرآن مجید به دیدی
محققانه بنگریم، در مییابیم که قلب سالم و خالی از امراض قلوب ـ به خصوص مهمترین
آن: خیانت، کینه، حسد، کبر، غرور و حب ذات ـ اولین سازنه شخصیت دعوتگر به شمار
میرود، و دعوت با داشتن چنین شخصیتهایی ثمرات و نتایجی که از آن انتظار میرود
میدهد
.

شکی
نیست که مؤسسات دینی نقش مهمی را در معالجه منحرفین مغرور که عهده دار وظیفه
یی  در دعوت به سوی خدا هستند، بازی میکنند، و این مأمول از خلال تجدید در
برنامه ها و پرورگرامهای مقرر تربیتی برآورده میشود به این صورت که برنامه ها طوری
طرح گردد که وضاحت آن بیشتر، فایده آن کامل تر و تأثیراتش بیشتر شود

منبع : معرفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا