حركات و احزابمطالب جدید

پنج اشتباه بزرگ اخوان المسلمین !

پنج اشتباه بزرگ اخوان المسلمین !

حازم غراب مترجم:محمود خالدی زاده ازمهاباد

۱-اهل برنامه و سازماندهی هستند :
بدخواهان جنبش اخوان ، سازماندهی و نظم آنان را به عنوان نقطه ضعفی بر آنان خرده می گیرند ، در حالی که این دشمنان از چپی ها و ملی گرایان گرفته تا لیبرالها و مأموران امنیتی ، از بی نظمی و هرج و مرج وحشتناکی رنج می برند.
شکی نیست که دشمنان اخوان کادرها و نیروهایی در اختیار دارند ولی به علت سوء مدیریت و بی نظمی ، این نیروی انسانی و ثروت و توانایی آنان به هدر می رود.
طناب بازیهای سیاسی وبدست گرفتن پست های دولتی از طریق انتخابات های تقلب آمیز ، از بی نظمی و سوء مدیریت دشمنان اخوان ناشی می شود.
رفعت سعید ( رئیس حزب تجمع سابق) دراین بی برنامگی وسردرگمی ها تنها نیست و این نابهنجاریها تنها صلاح عیسی رئیس تحریریه روزنامه فرهنگ چپی هم پیمان رژیم مبارک و بعدها کودتاگران را شامل نمی شود.
اگر کیفیت سازماندهی ملی گرایان را مورد کنکاش قرار دهیم متوجه خواهیم شد که در طول دهه های گذشته باندهای کوچک ناهمگونی بوده اند که تا کنون نتوانسته اند حتی یک حزب را سازماندهی کنند. با حزب عربی ناصری شروع به کار کردند ، ولی از همان اوایل پیدایش ،توسط پاسداران ناصریسم از انسجام تشکیلاتی باز ماندند. مجموعه ای از آنان حزب دیگری ، با نام ((کرامت)) پایه گذاری کردند که همانند سلف خود در تمام طول و عرض مصر نتوانستند کادر یا فردی از افراد خود را در میدان انتخابات به پیروزی برسانند. اخوان با کنار بردن کاندیدای خود مهندس عمر عامر از کاندیدا توری ، زمینه را برای کاندیدا توری حمدین صباحی فراهم آوردند و او را به پیروزی رسانند ، در همان سال (۱۹۹۵ م) اخوان و طرفداران آن به حمدین رأی دادند.
همراه با دو حزب یاد شده ، مصریها احزاب دست وپابسته و علیل ناصری و ملی گرای بسیاری را به یاد می آورند، نظیر تعدادی فرصت طلب که مصطفی بکری و دو برادرش آنرا رهبری می کردند. همچنین گروه سالخوردگان پاسدار سابق که اکثریتشان خود را به نظام مبارک فروخته بودند ، بیشترشان در طی سی سال استبداد ، به پست وزارت نیز رسیدند ، از بارزترین آنها می توان یحیی جمل و مصطفی الفقی ،مفید شهاب ، محمود الشریف ، حسین کامل بهاء الدین و علی الدین هلال را نام برد.
از طرفی دیگر در همان فاصله زمانی ، انشعابی در تشکیلات اخوانی روی نداده و افرادی از آن جدا نشده اند تجربه حزب وسط و جدایی و یا عدم جدایی اش از جنبش اخوان معلوم نشد ، شاید بازداشت اخیر دو مؤسس حزب وسط (ابوالعلا ماضی وعصام سلطان) توسط نیروهای امنیتی سناریوی جدا شدن آنان را نفی و آنانرا میان پرده ای اخوانی تلقی می کنند.
کسانی که در طی ده سال گذشته از اخوان جدا شده اند چه بسا از تعداد انگشتان دست هم کمتر باشد ، و از جهت جذب تعداد اعضاء هیچ حزبی به پای اخوان نرسیده و از او پیشی نگرفته است ، بیاد می آوریم یکی از کادرهای فاقد عضویت جنبش در مناقشه ای که با مستشار ماهون الهضیبی با حضور من صورت گرفت توجیه کرد که اخوان از دین استفاده ابزاری می کنند ! هضیبی در جواب گفتند : مگر دین در انحصار اخوان است ؟!
کادر چپی با وقار عبدالغفار شکر در سالهای ۱۹۹۹م و ۲۰۱۱ م دو بار نزد من اعتراف کرد که حزب تجمع از لحاظ عضو گیری در اواسط دهه هفتاد صدو پنجاه هزار عضو را از دست داد و از حزب بیرون رفتند ، در سال ۹۹م نیز دوازده هزار عضو دیگر حزب کناره گیری کردند و در سال ۲۰۱۱ تعداد اعضای این حزب کوچک به چهار هزار نفر رسید.
حزب وفد از زمان مرگ فؤاد سراج الدین و بعد از او نعمان جمعه و محمود اباضه بر سر رهبری حزب به رقابت پرداختند تا جایی که مقر حزب به آتش کشیده شد ، و با آمدن سیر نبوی ، حزب به عقب باز گشت و عضوگیری و انتشار و توزیع روزنامه اش به علت رابطه مشکوک با حکومت مبارک و کودتاچیان بسیار کم شد.
بعضی از منابع تعداد اعضای اخوان را نزدیک به یک میلیون عضو تخمین می زنند ، حزب آزادی و عدالت وابسته به اخوان بعد از گذشت چند ماه از تاسیس تعداد اعضای آن ، بدون تمایز بین مسلمان یا مسیحی ، حاشیه نشین یا فرهنگی ،نوبه ای یا سعیدی یا دلتایی ، شهری یا روستایی به بیش از چهارصد هزار زن و مرد مصری رسید.
تشکیلات اخوانی ممنوع و محاصره شده از سوی نیروهای امنیتی ، و به درازای شصت سال مورد نفرین واقع شدن، و با خدعه و فریب وتحریف شدن از جانب بلندگوهای حکومتی ، هزاران مصری را جذب خود می کند . ولی تشکیلات ملی گرا و چپ و لیبرال ناز پرورده حکومت به پایین ترین حد جذب اعضاء و اقبال مردم کوچه و خیابان رسیده اند.
جنبش اخوانی به توفیقاتی که دیگران بدان نرسیده اند ، دست یافته است ؛ چون براستی نیازهای جمهور مردم را درک می کند ،با مردم زندگی میکند وبدانها نفع میرساند ،بر عکس کسانی که در دفترها و مقرهای آنچنانی و با کیفیت نشسته اند ولی از مردم جدا ودور گشته اند.
اخوان از امکانات رسانه ای آنچنانی که تامین سرمایه و مالی شده باشد ،برخوردار نیست و این در حالی است که بیشترین کادرهای ملی گرا و چپی و لیبرال بر دَرِ تریبون ها و صفحه های ماهواره ای صف کشیده و بر روی صفحه روزنامه های حزبی و دولتی که از دلارهای نفتی سعودی و امارات بهره مندند به جنگ و مبارزه شعاری تخریب کننده ای علیه اخوان دست زده اند ، عمده رسانه های خبری از جیب دو ملت سعودی و اماراتی در خدمت حکامی هستند که نصف شان فاسدند و نصف دیگر نوکر و مزدور آمریکا می باشند.

۲-خدایی و ربانی هستند.
جنبش اخوان و پشتیبانان فکری اش از مردم بار دیگر به منهج و برنامه ای شامل و کامل آسمانی برگشته اند ، بدون اینکه از فقراء و یا ثروتمندان و یا طرف خاصی جانبداری کرده باشند ، این امر پنج سال بعد از سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ م روی داد.
ملت ما قبل و بعد از پیدایش اخوان ، خودپسندی و ناتوانی افکار و ایدیولوژی های عقلی بشری را تجربه کرد ، این ایدیولوژیها سالها دست در جیب مردم داشته ، صاحبان ثروت و نژاد را جانبداری کرده اند ، و برای همه ثابت شده عقل برنامه ساز بشری به خطا می رود ، ناتوان می شود و از یاد می برد ، و با جدا گشتن از دین و ربوبیت ،حوادث و فاجعه هایی را باعث می شود که تاثیراتش از بکار بردن اسلحه کشنده اتمی و دو جنگ جهانی که میلیونها انسان را به کشتن دادند ، کمتر نخواهد بود.
نوابغ افکار سیاسی و ایدیولوژیهای غربی روشهایی را ابداع و بکار گرفته اند که از برنامه و سنت های خدایی در خلقت و جهان هستی اظهار بی اطلاعی می کنند ، یا از روی عمد این روش و برنامه و سنتها را نادیده می گیرند ، و به غیر از غرور و به تاراج بردن افکار دیگران خیری به آنان نمی رسانند ، پس همه شما را از دارا نبودن خوشبختی و آرامش برای انسان و شهروند غربی متذکر میشوم.
پیروان غرب لیبرالی سرمایه داری ، یا کمونیستی اشتراکی متضاد و دشمن با فکر مالکیت خصوصی در کشور ما ، مملکت را به عقب و ناراحتی و فقر هر چه بیشتر رسانده اند.
مدل دولتهای ملی گرا در غرب و کشورهای ما به فرسودگی و پوسیدگی سیاسی و دموکراتیک دچار شده اند (حتی بنیان خانواده را هدف قرار داده و با آزاد کردن ارتباطات جنسی نامشروع به دور از بارداری ، آنرا تخریب کرده اند و باعث ظهور اطفال بی سرپرست و نامشروع در جامعه شده اند.)
با شعار انتخابات آزاد مردم را به بازی می گیرند ، و با سرمایه و رسانه های تبلیغاتی و دسته جات مصلحت اندیش به سود صهیونیسم، آشکارا ظلم وپوسیدگی انرا توجیه می کنند.
از چند سال پیش نظام مالی ربوی و سرمایه داری غرب ضربات سختی را متحمل شد ، دانشمندان علوم اقتصاد و صرافی غرب به دنبال گزینه مالی غیر ربوی از ریشه اسلامی هستند تا آنرا بکار گیرند.
اخوانی ها از لحاظ تربیتی پایبند رشد اعضای خود با مرجعیت دینی هستند ، و در آشکار و نهان خدا را مراقب و ناظر خود می بینند و بر خلاف ملی گراها و مارکسیست ها و یا پیروان کونفوسیوس هرگز رهبر و مفکری از رهبران خود را تقدیس نکرده اند ، و بر راه و روش رهبرمان پیامبر اعظم(ص) و خلفای راشدین ، در تبلیغ و نشر و گسترش دعوت و جهاد در مقاومت با اشغالگران قدم نهاده اند ، و در تطبیق شورایی که قرآن بدان امر فرموده گام بر می دارند و به اصول و ثوابت شرع و به اجتهاد جمعی توسط شخصیتهای علمی معتبروآگاه در فهم اهداف و مقاصد شریعت پایبند هستند ، همین ویژگی ،دموکراسی اسلامی را از دموکراسی غربی که به اکثریت ،وضع قوانین خاص و بهره بردن از لذات مضر و محرم را هدیه می دهد ، جدا می سازد.
جنبش اخوان نمونه اقتصادی غیر ربوی را جهت زیر باز رفتن برنامه خدا و رسولش پایه گذاری کرده است ، از آنجمله شرکتهای سهامی که از ابتدای پیدایش اخوان آغاز به فعالیت کرده اند ، سپس تجربه مصارف اسلامی را دارند که از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد تاسیس شده اند ، تجربه مصارف ، کیفیت استخدام و بکارگیری ذخائر مالی و اموال را جهت تولید ،شامل می شود و مانند کالاهایی که بانکهای ربوی بدور از ارزشهای اقتصادی و فراهم کردن فضا، بیشتر با حقه وفریب بدینوسیله تجارت می کنند ، نیست.
پس تمام کسانی که در پروسه ی سیاسی و مردم داری کشور حضور دارند وبه نحوی دست شان ازمنابع قدرت کوتاه و از ربانیت اخوان خسارت دیده اند و یا احیانا خسارت خواهند دید ، اخوان را دشمن فرض کرده ، آنان را نبخشیده اند و هرگز نخواهند بخشید.

۳-با اخلاق و با ادب هستند.
هنوز به چیزی که اشتباهات پنج گانه اخوان نام نهاده ام می پردازم و بر خوانندگان تیز هوش پوشیده نباشد که مقصود من پرداختن به مزایا و امتیازات جنبش اخوان است که دشمنانشان آن را اشتباهات و گناه می پندارند.
خداوندا ترا گواه می گیرم کسی را برتوبرتری نمی دهم ولی به سکوت خودم بر آنچه که کودتاچیان و مروجین ادعاهای سیاه و دروغین به اخوان نسبت می دهند ، راضی نمی شوم.
گناه و خطای متمایز از این پنج تا ، ادب و اخلاق زیبای آنان می باشد . اخوانی هیچ گاه با دشمنان سیاسی خود بدی را با بدی و حقه را با حقه و فریب پاسخ نداده اند ، ادب و گذشتی که آنان از آن بهره مندند تا جایی است ، کسانی که از ملی گراها و جلادان دهه شصت اخوانی ها را مورد شکنجه و بدترین رفتارها قرار داده بودند ، عفو کرده و در دهه هفتاد از شکنجه گران خود انتقام نگرفته اند ، حتی از کسانی که در سی سال حکومت مبارک آنان را زندانی و مورد تعذیب قرار داده و اموالشان را مصادره کرده بودند انتقام نگرفتند.
به عنوان مثال حلمی الجزار یکی از اعضای اخوان است که هنگام محاصره ساختمان امنیتی دولت در شهرک اکتبر توسط مردم انقلابی برابر با ۲۵ژانویه جان چندین نفر از جلادان را نجات داد.
صداقت ، گذشت و امانتداری و قربانی دادن اخوان و صلح خواهی شان ، فضایل و مناقبی هستند که هر کس در اجتماع یا بازار و یا در محل کار و سندیکا همراه شان باشد ، منکرشان نخواهد بود.
ادب و گذشت و پاکدامنی اخوان ، دست پاکی هوادارانشان در طول سی سال حضور در اجتماع را با راه و روش دشمنانشان از ملی گراها و چپی ها و لیبرالها و تعدادی از فرماندهان حال و سابق ارتش مقایسه کنید.
از همه آنانی که اخوان را با نام نیک یاد می کنند ، هرگز دشمنانشان را به نیکی نام نمی برند ؛ و این در حالی است که دشمنان سیاسی اخوان ، وزارت کشور و نظامیان ، شب و روز بر حلال بودن خون اخوانی ها و بازداشت آنها و مصادره اموالشان تاکید می کنند و آنها را زشت نشان می دهند و مردم را بر علیه شان تحریک می کنند.
مثلا بعضی از روزنامه نگاران و خبرنگاران ناصری از نسبت دادن اتهامات بر ضدشان خودداری نمی کنند.
یاسر عبدالعزیز و یاسررزق و جمال فهمی از جمله اینانند ، اولی با قاطعیت گفت: اخوانی ها کلیساها را به آتش کشیدند در حالی که یقینا می دانست این جرم نزد اخوان از محرمات است و ممکن نیست که بدان فکرهم کرده باشند.
دومی در سخنی که فرمانده ارتش را توجیه می کرد گفته بود : اخوانی ها ناهنجاری هستند.
چه شرفی برای اخوان بزرگتر از این که صدها هزار نفر از جوانان مصر را از تندروی و مواد مخدر و خودباختگی فرهنگی و احیاناً خیانت ناخواسته بازداشته است؟
شاید کسی بگوید : چرا اخوانی ها را ازهرعیب مبرا و تعریف می کنی ، مگر معصوم هستند؟ جواب من این است : در اداره ها و اماکن شغلی همانند بسیاری از مردم ،کسانی از اخوانی ها و رهبرانشان اشتباهاتی مرتکب می شوند ولی فرق بین خطاهای که از بی دقتی ناشی می شود تا خطاهایی که دیگران از روی اصرار بارها مرتکب می شوند تفاوت زیاد است.
اشتباهات اخوان از لحاظ نوع و کمیت به نسبت اشتباهات دشمنانشان در حق دیگران بسیار کوچکتر و کم هزینه تر هستند.
اخوانی ها مردمی هستند که اکثرا به خود باز می گردند و از خطاهای خود پشیمان می شوند.
علت اصلی این بازگشت به خود ، انضباط مدرسه اخلاقی و سیاسی در نزد اخوان و برنامه ای است که فهم وسطی را از دین ارائه می دهد ، اما مدرسه مقابل غیر اخوانی با فکر نژاد پرستانه واز دور خارج کننده دیگران ، همانند ملی گرایی عربی پرورش می یابد که رهبران آن مکتب اگر با دین هم به جنگ در نیایند برای آن ارزش و اعتباری قائل نیستند.
خطاها و اشتباهات غیرعمدی اعضای اخوان از لحاظ شخصی سه عذر را می طلبد :
اول : اینکه اخوانی ها همانند تمام مصریها در فضا و جو آلوده ی سیاسی و اخلاقی که طی صد سال گذشته سعی بر دین زدایی و پایین کشیدن دین داشته، زندگی کرده اند ، میزان این عمل چقدر تاثیر گذار و در سرایت آن در رفتار سیاسی و غیر سیاسی تا چه اندازه تاثیرگذاربوده است.
دوم : براستی انسان هر چند در حسن تربیت آن سعی شود باز هم از خطا و اشتباه و گمراهی معصوم نیست ، شیطان از محل جریان خون در رگها ،آدمی را مورد حمله قرار می دهد.
سوم : ادامه و به درازا کشیده شدن سالهای فشار و تعذیب و از دور خارج کردن اخوان در تمام سالهایی که سادات و مبارک وشورای نظامی درراس امور بوده وجهت انتقام گرفتن از اخوان تنها رجال سیاسی از ملی گراها و چپی ها و لیبرالها را به وزارت رسانده اند.

۴-اهل مشورت و رایزنی هستند.
احزابی را مشاهده می کنیم که تبلیغاتشان گوشها را کر و چشم ها را پر کرده ، در رأس آنها حزب وطنی و وفد و تجمع را می توان نام برد که بیماری مزمن و لاعلاجی آنان را در بر گرفته است ، این بیماری مزمن از غیاب و دور بودن آنان از شوری و مشورت پیداست واز درهم شکستن ایدیولوژیهای بشری که این احزاب غربتی ،بر آنان بنا شده اند ، سرچشمه می گیرد.
تشکیلات اخوانی از ابتدای تاسیس از کوچکترین واحدهای تنظیماتی ( یعنی اسره) تا مکتب ارشاد بر اساس شوری پایه گذاری شده است ، مدیر اسره با تمام افراد آن مشورت می کند و هر کس آزادانه نظر خود را در رابطه با ساده ترین قضایا مطرح می کند ، سپس بین این شش یا هشت نفر از اعضای اسره رأی گیری می شود ، اکثریت به هر چه رأی داد ، اقلیت بدان راضی می باشد ، این شیوه کار چه اعتبار و عزتی را برای اعضا وجنبش فراهم می سازد.
هر گاه رهبران اخوان اموری از امورات عمومی را قطعی کنند و بر آن تصمیم بگیرند این کار انجام نمی پذیرد ، مگر اینکه با تمام کادرهای رهبری مشورت کرده باشند ، این شیوه بر انسجام یافتن و ثبات و استمرار و میطع بودن اعضاء می افزاید ، در حالی که اعضای احزاب دیگر مرتبا در حال ریزش و سقوط هستند ،و این نظم و دیسیپلین به غیر از نظامی ها آنهم به حکم طبیعت موسسه ارتش ،جایی دیگر یافت نمی شود.
خواننده گرامی در شهر و روستای خود اگر بررسی کنید خواهید دید که اعضای احزاب تجمع و عربی ناصری و کرامت و شباب و عدالت یا جمهوری و همه احزابی را که توسط افراد مشهور اداره می شوند و از طرف نظامهای سعودی و امارات ساپورت و شارژمالی می شوند ، یا از چند نفر بیشتر نیستند یا حتی اثری از آنها نخواهید دید.
ولی خواننده گرامی ،اگر برایت مشکل نباشد از جماعت اخوان و اعضایشان جویا شوید ، صدها و هزاران نفر از اعضای آن را در یک جا خواهید دید.
در طی سه دهه گذشته عملاً شوری و تطبیق آنرا میان اخوان مشاهده کرده ام ، در تمام انتخابات های عمومی و دانشجویی و سندیکایی و هر تظاهرات اعتراض آمیزی یا مدیریت پروژه های خیریه امدادی و حمایتی حضور فعالی داشته اند وهرانچه درکسب کرسی پارلمانی و اداره مجالس محلی را که اخوان در آنها پیروزمند بوده ،مشاهده کرده ام.
در آغاز دومین سال پخش برنامه توسط شبکه ۲۵ مصر ، مستقیما و بصورت زنده اجتماعات و نشست های تعدادی از اسره ها و کتیبه ها را پخش می کرد ، هم چنین من موافق پخش نشست های دفتر ارشاد و دفترهای اداری اخوان به صورت زنده بودم. برنامه های ضبط شده و خبرنگارانی که این فعالیتها را گزارش می دادند ، هنوز موجود هستند ، این تجربه اطلاع رسانی توسط تانکها و با حمایت و پشتیبانی نیروها و احزاب غیر مردمی و غیرشورایی و رهبران اهل نزاع و کینه توزشان ، غافلگیر و به زیر کشیده شد.
هر کس دلش می خواهد انسجام و مقاومت و پایداری جماعت و حزب اخوان را علی رغم تمام انواع سرکوب با متلاشی شدن سریع حزب موسوم به حزب وطنی در مدت سه هفته را با هم مقایسه کند . رهبر این حزب به دروغ گمان برده بود که اعضای حزبش به سه میلیون نفر رسیده اند ولی به ناگاه همگی بخار شده و به غیر از باند راهزن از رهبرانشان که خواهان بازگشت به قبل از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ م و دستیابی به امکانات سلب شده توسط انقلاب بودند ، کسی دیگر همراهشان نماند.
این باند از راس گرفته تا کوچکترین راهزن و مزدور در هیچ کار و امری عمومی که مخصوص و به نفع این مملکت باشد ، مشارکت نداشته وچیزی انجام نداده اند ، و تصمیم گیریهای بلند پایه حزبی توسط اوامری که قابل رد و انتقاد نیستند ، فرود می آیند.
سیاستهای شبه حزبی این باندها ، فرصت غارتهای بزرگ را به آنان بخشیده ، و مقدمه غبار آلودی است که سپردن حکم و قدرت مصر را به صورت ارثی به طفلی ناتوان میسر می سازد.
شوری و مشورت شرط اساسی اقبال و جمع شدن دور هر رهبریت سیاسی و غیر سیاسی می باشد و پایین آمدن رهبران از بالا و نشستن با وسیع ترین دایره اعضاء ،ضمانتی اساسی جهت تدوام قدرت و استمرار و سرزندگی هر حزب و تنظیمی خواهد بود.
از نوادر سیاسی در این موضوع و نمونه های حزبی هم دانشگاهی من دکتر اسامه غزالی ((دکترای موضوع احزاب)) می باشد ، ایشان از بیست سال پیش با اعتبار به آن چیز که مجتمع می نامیدند منکر تاسیس و یا پیدایش احزاب بودند ولی ناگهان تغییر موقف دادند و دکانی را گشودند و نامش را حزب گذاشتند . به گمانم یحیی جمل در تاسیس آن حزب با ایشان مشارکت داشتند ، و به چه سرعتی بین آن دو مرد کشمکش و درگیری رخ داد ، سپس تنها حزبی برروی کاغذ وبدون عضو و خریدار باقی ماند ، اسامه غزالی هم اکنون گاهاً بر روی لوله تانک می نشیند و گاهاً نفس زنان پشت آن قرار می گیرد ، اما حزبش بدون برنامه و شوری و عضو در محله مهندسین قاهره در جا زده و رسوا شده است.

۵-جهانی و بین المللی هستند.
این خصوصیت و ویژگی در تشکیلات اسلامی حرکی کاملی که اخوان درآن یکه تازی میکند ،گیر می آید، از ابتدا و سالها پیش و از ابتدای تاسیس جنبش اخوان جنگ اشکاری را از طرف دشمنانش علیه آنان به بار آورده است.
بریطانیای اشغالگر متاثر از ضربات دردناکی که از همان آغاز اشغالگری در شهرهای کانال سوئز بر پیکرش وارد شد جنگ علیه اخوان در مصر را آغاز کرد ، سپس آمریکا به بریطانیا ملحق شد و حتی جای آنرا گرفت و تا امروز نیز از باندهای صهیونیستی که فلسطین را اشغال کرده اند ،حمایت می کند.
در نیمه دوم قرن گذشته پیوستن شوروی را در دشمنی و جنگ با اخوان شاهد بودیم ، اسلام حرکی و سرزنده بین المللی به دیوار بلند و سدی تبدیل شد که مانع از رسیدن دست کمونیسم به پشت آن دیوار می شد.
بعضی از حکام و سران دول عربی و اسلامی، و همانهایی که دست پرورده و عامل غرب و شوروی و صهیونیستها هستند اخوان را دشمن فرض کرده و حتی بعضی از این نظامها به ابزاردست آنان تبدیل شده و به وکالت ازغرب به مقابله با آن می پردازند.
جهانی فکر کردن و بین المللی شدن جنبش اخوان ،انتخاب برنامه ریزی شده و استراتژیک اخوان نیست بلکه اصلی از اصول دین اسلام می باشد واین جهان شمولی به شکل واضحی در عبادات خصوصاً در حج و عمره خود را نمایان می سازد. شاید بذر تشکیلات بین المللی و همه گیر شدن آن در اولین سفر حج اخوانی ها شکل گرفته باشد ، و جهان محوری اسلامی و سپس اخوانی از لحاظ شعاری و رمزی در نمازهایی که مسلمانان جهان از هر سو به طرف کعبه می خوانند خود را نمایان می سازد. هر کس خداوند او را به حج فرا بخواند و بدینوسیله تکریمش کند حلاوت جهانی بودن دین اسلام را در هنگامه کنفرانس جهانی سالیانه حج همراه برادرانش از همه ملتها و نژادها و رنگها با تمام وجود می چشد.
رابطه و معانی جهانی بودن اسلام ، نشانه ها و دعوتهایش با صیغه جمع در سوره فاتحه حداقل در هر شبانه روز هفده بار تکرار و قرائت می شود. در آغاز دعوت پیامبر اسلام (ص) جمع شدن یارانی همچون صهیب رومی و بلال حبشی و سلمان فارسی از ملل مختلف به دور رسول اکرم (ص) تصادفی و اتفاقی نبوده است.
هر آنچه که اخوان در زمان معمارش امام بنا (ر) انجام داده باز گرداندن جنبش دعوتی این دین جهانی بوده و وصل کردن هر آنچه که توسط ایادی استعمار و مزدورانش از امت اسلامی جدا گشته اند ، می باشد.
جهانی بودن اخوان پدیده ای است که آنان را به یاری فلسطین و الجزایر و تونس و مغرب و افغانستان بر ضد اشغالگران صهیونیست و فرانسه و شوروی می شتاباند.
این بین المللی بودن اخوان را به مشارکت در امداد رسانی برای نجات قربانیان مسلمان بوسنی توسط صربها و روسها وادار کرده بود و به کمک سومالی در فاجعه گرسنگی بشتابند.

کوته بینی و نژادپرستی ملی گراهای عرب تحریک آمیزترین و خشن ترین سیستم های عربی بر سر مسلمانان از ملیت های فارسی و کرد و ترکمن و سایر ملت ها از نژادهای دیگر را حاکم کرده است ، رفتار ملی گراهای عرب از بعثی ها گرفته تا ناصری ها با این ملت های مسلمان غیر عرب در دولت های عربی بسیار زشت و ناپسند بوده است ، بارزترین ادعایی که ملی گراهای عرب گمان کرده اند این است که اتحاد اعراب مقدمه اتحاد اسلامی خواهد بود ، و کردارشان در عراق و سوریه و بیشتر جاهای بلاد مغرب و مصر بر خلاف گفتارشان بوده است.
سال ۱۹۸۳م هنگامی که به عراق مسافرت کردم ، دفتر نام نویسی وزارت کشورقومیت و ملیت من را درخواست کردند ، وقتی که این سوال برای من نامفهوم و نا آشنا بود مأمور صراحتا به من گفت آیا شما کرد یا ترکمن هستید؟ انگار نسبت و منسوب بودن به یکی از این دو قومیت محل شک و دودلی بود.
اخوان به تنهایی توانسته تمام یخ ها را ذوب کند ، و بین تمام نژادها ، در جنبشی که قالب وکالبد جهانی و بین المللی دارد ، پیوند برقرار سازد . جهانی و بین المللی شدن اخوانی ها قدرت و یاری و توان بیشتری به مسایل و قضایای عربی می رساند و از قدرت آنان نمی کاهد.
به بیرون راندن سفارت صهیونیستها توسط انقلاب ایران و نشاندن پرچم و سفارت فلسطین بجای آن را بنگرید ، میلیونها اندونزیایی را ملاحظه کنید که جهت تایید فلسطینی ها در جاکارتا تظاهرات می کنند و اشغال عراق توسط آمریکا را محکوم می نمایند.
نیرنگ و خدعه ملی گراها را ببینید از حساب مصریهای مسلمان و مسیحی گمان درست می کنند که مسلمان مصری برتر و دیندارتر از مسلمان پاکستانی و کردی است احادیث نبوی بسیاری در این راستا آمده اند که می فرماید : بهترین شما کسی است که به اهل و نزدیکان خودش خوبی می رساند و من بهترین شما برای خانواده ام هستم. هر کس ذمی غیر مسلمان را آزار دهد مرا آزار داده است. نزدیکان به خوبی کردن شایسته ترینند ، همچنین برای همسایه و خوبی با او بسیار وصیت فرمودند و از حقوق او گفتند تا جایی که بعضی از اصحاب گفتند : پیامبر (ص) نزدیک بود بفرماید همسایه از همسایه ارث می برد.
بین المللی بودن و جهانی شدن که سکولارها و اذناب و اعوان کودتاچی آنها ، اخوان را بدان متهم می کنند ، احزاب کمونیستی و اشتراکی بشکل دیگری در گذشته پیاده کرده بودند.
کیان بین المللی که کمونیسم جهانی آنرا بجا گذاشته همچنان در عرصه می باشد ، هر چند که از اوایل دهه هفتاد قرن بیستم به جان دادن افتاد و در حال احتضار بوده است. پس چرا کمونیستها و اشتراکی های مصری نسبت به آن جهانی شدن دست ساز غرب سکوت می کنند و آنرا به بدی یاد نمی کنند ؟ چرا بین المللی شدن اخوان انها را عصبانی می کند و حقد و کینه آنانرا بر می انگیزد ، و این جنبش اسلامی اصیل آنانرا به تحریک و اشوب انگیزی وا می دارد.
والسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا