عقیدهمطالب جدید

ایمان به قیامت و اثبات معاد در قرآن

ایمان به قیامت و اثبات معاد در قرآن

نویسنده: مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی

ایمان به خدا و آخرت نقش بزرگی در پایداری و استقامت بنده دارد. کسی که می داند در آخرت گناهان مورد حسابرسی قرار گرفته و گناهکاران تحویل زندان داده می شوند همین ویژگی و ماهیت سبب یم شود شخص را به دوری از ارتکاب معاصی وا دارد  حتی اگر روزی پایش بلغزد به سرعت با عدر خواهش و پشیمانی و طلب عفو و بخشش باز می گردد.

بنابراین ایمان به آخرت رکن محکم و استواری از ارکان ایمان است بدین خاطر و پیوسته مشرکین و کسانی که بر راه و روش آنانند می کوشند تا در مسأله برانگیخته شدن مجدد و حسابرسی آخرت شک و شبهه ایجاد نمایند تا بدین وسیله بر گمراهی و لغزش و ظلم و ستم خویش پایدار مانند:

« ‏بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ‏ ‏یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ‏ » قیامه / ۶ – ۵

« ‏ ( انسان در قدرت خداوند بر گردآوردن استخوانها و زنده کردن مردگان تردیدی ندارد ) بلکه هدف انسان ( از انکار ) این است که می‌خواهد در مدّت زمانی که در پیش دارد ( تا زنده است ) گناه کند . ‏ ‏ می‌پرسند : روز قیامت کی خواهد بود ؟ ! ‏»

به خاطر اهمیت این موضوع و ضرورت ایمان راسخ و پا برجا بدان قرآن پهنه و عرصه بزرگی را بدان اختصاص داده و از جهت های گوناگون آن را مورد بررسی قرار داده است:

… بررسی این موضوع از جهت اثباتش با دلایل عقلی قطعی و داندان شکن

…بررسی این موضوع از جنبه کشف علت هایی که مردمان بدان خاطر قیامت را تکذیب می کنند

…و بررسی گسترده ی آن از جنبه ی چگونگی روی دادنش، همراه با تأکید بر مخاطب قرار دادن احساسات آدمی تا بدین وسیله ترس آمیخته با تعظیم از خداوند و هراس از او پدید آمده و باعث تحریک بنده بر استقامت و پایداری و سرعت بخشی در انجام کارهای نیک شود:

«  ‏إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَهِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ‏ ‏وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ‏ ‏وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ‏ ‏وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَهٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ‏ ‏أُولَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ‏» مؤمنون/۶۱-۵۷

« ‏ کسانی که از خوف خدا در هراس هستند . ‏ آنانی که به آیات پروردگارشان ایمان دارند . ‏‏‏ افرادی که برای پروردگار خود انباز قرار نمی‌دهند ( و کسی و چیزی را شریک او نمی‌کنند ) . ‏ اشخاصی که عطاء می‌کنند و می‌بخشند آنچه را که در توان دارند ، در حالی که دلهایشان ترسان و هراسان است ( از این که نکند صدقات و حسنات آنان پذیرفته نگردد ) و به علّت این که به سوی خدایشان ( برای حساب و کتاب ) برمی‌گردند . ‏‏‏ چنین کسانی ( که صفات چهارگانه‌ی ایشان گذشت ) در خیرات و حسنات ( با دیگران ) مسابقه‌ی سرعت می‌دهند و در انجام آنها ( بر سایرین ) پیشی می‌گیرند .  ‏ ‏ »

شکی نیست که تکیه گاه اصلیو نقطه شروع این موضوع اثبات برانگیخته شدن و بازگشت مجدد است و این مطلبی است که مطالب پیش رو را به یاری و فضل خداوند به آن اختصاص می دهیم.

اثبات معاد

قرآن ثابت یم کند که بعد از مرگ، زندگی مجددی وجود دارد، برانگیخته و جمع شدن، حسابرسی، بهشتی که نیکوکاران از آن بهره می برند و دوزخی که گناهکاران در آن مجازات می شوند، وجود دارد.

از جمله این براهین:

۱-     اثبات صحت و درستی قرآن و درستی نسبت دادنش به خداوند عزوجل، به خاطر درستی تمامی خبرهایی که از غیب بیان می کند و رویدادهایی که در آینده پیش می آید ثابت یم شود.

۲-     مقایسه جهان غیب با جهان هستی

قرآن مردمان را فرا می خواند تا جهان غیب را با آنچه مشاهده می کنند مقایسه نمایند از آن جمله زنده شدن و احیای زمین های بایر و بی حاصل.

–          ما می بینیم که زمین بایر و بی کشت و زرع که هیچ اثری از زراعت در آن دیده نمی شود بعد از بارش بر آن زنده و سرسبز و شاداب می شود:

« ‏وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ‏ » فصلت/۳۹

« ‏ و از نشانه‌های ( قدرت ) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت می‌بینی ، امّا هنگامی که ( قطره‌های حیات‌بخش ) آب بر آن فرو می‌فرستیم ، به جنبش درمی‌آید و آماسیده می‌گردد ( و بعدها به صورت گل و گیاه و سبزه موج می‌زند ) . آن کس که این زمین خشک و برهوت را زنده می‌کند ، هم او مردگان را نیز ( در قیامت ) زنده می‌گرداند . چرا که او بر هر چیزی توانا است . ‏ »

–          همچنان که آدمی را از نیستی به هستی آورده می تواند او را دوباره زنده گرداند:

« ‏وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ‏ ‏قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّهٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ‏ » یس/۷۹ – ۷۸

«‏ برای ما مثالی می‌زند و آفرینش خود را ( از خاک ) فراموش می‌کند و می‌گوید : چه کسی می‌تواند این استخوانهائی را که پوسیده و فرسوده‌اند زنده گرداند ؟ ! ‏‏ بگو : کسی آنها را زنده می‌گرداند که آنها را نخستین بار ( از نیستی به هستی آورده است و آنها را بدون الگو و مدل ) آفریده است ، و او بس آگاه از ( احوال و اوضاع و چگونگی و ویژگی ) همه‌ی آفریدگان است .  ‏ ‏ ‏  »

–          استدلال به خواب – که گویی مرگ کوچکی است – بر مرگ بزرگ و اصلی و استدلال به بیداری بر برانگیخته شدن:

« ‏اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ‏ » زمر/۴۲

«‏ خداوند ارواح را به هنگام مرگ انسانها و در وقت خواب انسانها برمی‌گیرد . ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنان را صادر کرده است نگاه می‌دارد ، و ارواح دیگری را ( که هنوز صاحبانشان اجلشان فرا نرسیده به تن ) باز می‌گرداند تا سرآمد معیّنی ( و وقت مشخّصی که پایان عمر است ) . در این مسأله ( ی خواب و بیداری که همسان مردن و زنده شدن است ) نشانه‌های روشنی ( از مبدأ و معاد و قدرت خدا و ضعف انسانها ) برای اندیشمندان است .  ‏ ‏  »

۳-     اثبات قدرت مطلق خداوند عزوجل

قرآن در باب اثبات قدرت مطلق و بی حد و حصر خداوند به تفصیل سخن گفتن و بدین خاطر زنده گرداندن دوباره بعد از مرگ، برای خداوند کاری بسیار اسان است:

«  ‏الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ‏ ‏أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ‏ ‏إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ‏ ‏فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‏ » یس/۸۳ – ۸۰

« ‏ آن کسی که از درخت سبز ، برای شما آتش بیافریده است ، و شما با آن ، آتش روشن می‌کنید .  ( او که قادر بر رستاخیز انرژیها است ، قادر بر برانگیختن مردگان و بازگرداندن به زندگی دوباره‌ی ایشان است ) . ‏ آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده است ، قدرت ندارد ( انسانهای خاک شده را دوباره ) به گونه‌ی خودشان بیافریند ؟ آری !  ( می‌تواند چنین کند ) چرا که او آفریدگار بس آگاه و دانا است .  ‏ ‏ ‏ هر گاه خدا چیزی را بخواهد که بشود ، کار او تنها این است که خطاب بدان بگوید : بشو ! و آن هم می‌شود . ‏‏ ‏‏ پاکا خداوندی که مالکیّت و حاکمیّت همه چیز در دست او است . و شما به سوی او برگردانده می‌شوید ( و به حساب و کتابتان رسیدگی می‌گردد ) . ‏ ‏ ‏ »

۴-     روی دادن نشانه هایی که شبیه برانگیخته شدن مجدد هستند که قرآن از آن ها خبر داده و تاریخ آن ها را ثبت نموده است

از جمله داستان اصحاب کهف که مدت سیصد سال درحالت خواب بودند دوباره خداوند ایشان را برانگیخت در حالی که تمامی آنچه در پیرامونشان بود تغییر کرده بود اما جسم آنان هیچ تغییری نکرده  بود و همین شاهدی است بر قدرت خداوند سبحان.

« وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَهَ لَا رَیْبَ فِیهَا » کهف / ۲۱

«  همان گونه ( که آنان را به خواب طولانی فرو بردیم ، و از آن خواب عمیق بیدارشان نمودیم ، مردمان شهر را ) هم متوجّه حالشان کردیم ،  ( بدان گاه که میان خود درباره‌ی رستاخیز کشمکش داشتند ) تا بدانند که وعده‌ی خدا ( درباره‌ی رستاخیز و زندگی دوباره ) حق است ، و این که بدون شکّ قیامت فرا می‌رسد .  »

۵-     وعده حق

قرآن در جاهای فراوانی وعده های خداوند را بیان داشته، که در گذشته وعده ای داده و بعدها آن را به انجام رسانده است، همچنین خبر از وعده خداوند در مورد روز حساب و دادنن پاداش بهشت به نیکوکاران و وارد گرداندن  گناهکاران به جهنم داده است، اگر تمامی وعده هایی را که در گذشته داده متحقق گشته است پس به تأکید وعده رستاخیز و حسابرسی نیز تحقق خواهد پذیرفت:

«  وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ » توبه /۱۱۱

«  و چه کسی از خدا به عهد خود وفاکننده‌تر است‌ ؟ »

به عنوان مثال: خداوند به مادر موسی وحی نمود که موسی(ع) را به دریا بیندازد و در عوض به او وعده داد که فرزندش را به او بازگرداند:

«  ‏وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ‏ »قصص/۷

« ‏ ما به مادر موسی الهام کردیم که موسی را شیر بده ، و هنگامی که بر او ترسیدی ، وی را به دریا ( گونه‌ی نیل ) بینداز ، و مترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز می‌گردانیم و از زمره‌ی پیغمبرانش می‌نمائیم .  ‏ ‏ »

خداوند به وعده اش وفا نمود:

« ‏فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ‏ » قصص/۱۳

« ‏ ( مأموران مادر موسی را به قصر فرعون بردند و نوزاد سخت پستان او را مکیدن گرفت و برق خوشحالی از چشمها جستن کرد ، و بدین ترتیب ) ما موسی را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش ( از دیدار او ) روشن شود ( و غم و اندوهی در دل او نماند ) و غمگین نگردد و بداند که وعده‌ی خدا راست است ، اگر چه بیشتر مردم ( چنین ) نمی‌دانند .  ‏ ‏ »

خداوند سبحان وعده نمود که رومیان بر فارسیان پیروز می گردند و این گونه نیز شد. هنگامی که قوم پیامبر(ص) او را از مکه اخراج نمودند، به او وعده داد که دوباره به مکه باز می گردد، در نتیجه به وعده اش وفا نمود و پیامبر(ص) را به مکه بازگرداند، به وعده اش وفا نمود، خداوند سبحان در جاهای فراوانی در قرآن وعده داد که هنگامی که همگان را دوباره زنده می گرداند:

« واقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ‏ » الانبیاء/ ۹۷

« ‏ ( در این هنگام ) وعده‌ی راستین ( خدا که روز قیامت است ) نزدیک می‌شود ، و به ناگاه ( آن چنان وحشتی سراسر وجود ) کافران ( را فرا می‌گیرد که ) چشمهایشان از حرکت باز می‌ایستد ( و خیره خیره بدان صحنه نگاه می‌کنند و فریادشان بلند می‌شود که ) ای وای برما ! ما از این ( روز ) غافل بودیم ( و رویاروئی با خدا و حساب و کتاب را باور نمی‌کردیم و ) بلکه به خود ستم کردیم ( چرا که کفر و عناد ورزیدیم و خویشتن را برای همیشه بدبخت نمودیم ) .  ‏ ‏ »

و به زودی به وعده اش وفا خواهد کرد… به مؤمنین وعده داده که از نعمت ای بهشتی بهره خواهند برد:

« ‏إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‏ » توبه/۱۱۱

« ‏ بیگمان خداوند ( کالای ) جان و مال مؤمنان را به ( بهای ) بهشت خریداری می‌کند .  ( آنان باید ) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند . این وعده‌ای است که خداوند آن را در ( کتابهای آسمانی ) تورات و انجیل و قرآن ( به عنوان سند معتبری ثبت کرده است ) و وعده‌ی راستین آن را داده است ، و چه کسی از خدا به عهد خود وفاکننده‌تر است‌ ؟ پس به معامله‌ای که کرده‌اید شاد باشید ، و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است .  ‏ ‏ »

و به کافران وعده داده که در آتش انداخته می شوند:

«  النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ » حج/۷۲

« آتشی که خداوند آن را به کافران وعده داده است و بدترین جایگاه است . »

و به زودی به وعده هایش وفا خواهد کرد و به آن ها جامه ی عمل خواهد پوشاند.

۶-     نظام حق و عادل

قرآن به تفصیل از نظامی سخن گفته که آسمان ها و زمین محکوم آنند و تبیین نموده که آن نظام حق و براساس عدالت بوده که مطابق قوانین و سنن جاری بر آن اجرا می شود:

« وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ » جاثیه / ۲۲

«  خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است. »

این نظام حق که تنظیم کننده حرکت زندگی و موجودات است. طبیعی است که بر آدمیان نیز اجرا گردد زیرا آدمیان جزئی از جهان هستی به شمار می آیند اما واقعیت به ما می گوید که گروهی از مردم مورد ظلم و ستم قرار می گیرند و گروهی ظلم می کنند در حالی که همگان در نهایت یم میرند. گروهی گناهانی زشت و پلشت را انجام داده و جزای  آن را به طور کامل نمی بینند در حالی که این وضعیت با نظام حق و عدالتی که  بر اسمان ها و زمین حاکم است تضاد و منافات دارد مگر این که زندگی دیگری به این حیات ملحق گردد تا مجازات کامل ظالمان، و یاری مظلومان و محاسبه خطاکاران در آن تمام و کمال اجرا گردد. با من در این سخن خداوند بیندیش:

« ‏وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ‏ » جاثیه / ۲۲

« ‏ خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است ، تا هر کسی در برابر کارهائی که انجام می‌دهد ، سزا و جزا داده شود ، و به انسانها هیچ گونه ستمی نگردد . ‏ »

این آیه میان حقی که آسمان ها و زمین بر اساس آن بر پا گشته اند و همچنین  اجرای نظام پاداش در مورد آدمیان  ارتباط و هماهنگی برقرار یم نماید. آیات فراوانی در قرآن وجود دارند که از این امر سخن می گویند:

« ‏وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ‏ ‏أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ‏‏ » ص/ ۲۸ – ۲۷

« ‏ ما آسمانها و زمین و چیزهائی را که در بین آن دو تا است بیهوده نیافریده‌ایم . این ، گمان کافران است ( و انگاره‌ی اندیشه‌ی بیمار ایشان ) . وای بر کافران ! به آتش دوزخ دچار می‌آیند .  ‏ ‏ آیا ( با حکمت و عدالت ما سازگار است ) کسانی را که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته انجام می‌دهند ، همچون تباهکاران ( و فساد پیشگان در زمین ) بشمار آوریم‌ ؟ و یا این که پرهیزگاران را با بزهکاران برابر داریم‌ ؟   »

نمونه کارهایی که انجامش سبب تثبیت این عقیده در درون می شود:

۱-      برای این که عقیده به جزا و پاداش در یقین بنده مستحکم گردد و تبدیل به بخشی ریشه دار و محکم در ایمانش شود باید که این بینش را به صورت تکرار بر عقلش عرضه دارد تا پیوسته در آن تفکر نماید و در یقینش ریشه دواند، همچنین پی در پی بر احساساتش نیز عرضه دارد تا بر آن غالب و چیره گشته و بخشی معتبر از آن شود…

و این همان کاری است که قرآن بسیار در عرضه مسأله برانگیخته شدن دوباره و پاداش دهی، انجام می دهد و عقل را مورد خطاب قرار داده و آن را نسبت به مسأله آخرت قانع و تسلیم می گرداند و با تصویر سازی و عرضه احوال هولناک و دهشت آور قیامت احساسات را شعله ور می سازد.

از این روی ضروری است که در بنای صحیح عقیده و پاداش دهی آن از قرآن بهره بگیریم و تنها به تصور عقل محدودی که داریم بسنده نکنیم بلکه بکوشیم تا این عقیده در عقل ها و قلب هایمان مستحکم گردد تا میوه تقوی و پایداری، در اجرای دستورات خداوندی دهد و این خواهان آن است که ما بر محورهای شش گانه گانه گذشته و دیگر مواردی که قرآن در خصوص برانگیخته شدن دوباره و جزا ثابت گردانیده تأکید و تکیه نماییم و این مهم از لابه لای هم نشینی پرخیر و برکت با قرآن دست می دهد. خوشا به حال کسی که یک یا چند بار ختم قرآن را به این موضوع خطیر با ارزش اختصاص دهد و به همراه آن به قدر امکان بکوشد تا حقایقی را که آیات آشکار می نماید با احساساتش همساز و موافق نماید.

۲-      اختصاص دادن زمان هایی جهت تفکر در آیات خداوند که در جهان هستی منتشر و پراکنده شده و از لابه لای آن ها استدلال نمودن بر قدرت نامحدود و بی پایان خداوند عزوجل و این که در این جهان هستی نظامی عادل و دقیق بر حرکت اشیا حک می نماید و ضروریست که همین قانون بر بشر نیز اجرا گردد و این خواهان زندگی پس از مرگ است. با من در این سخن خداوند بیندیش:

« ‏إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ‏ ‏الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ‏ » آل عمران/ ۱۹۱ – ۱۹۰

« ‏ مسلّماً در آفرینش ( عجیب و غریب و منظّم و مرتّب ) آسمانها و زمین ، و آمد و رفت ( پیاپی ، و تاریکی و روشنی ، و کوتاهی و درازی ) شب و روز ، نشانه‌ها و دلائلی ( آشکار برای شناخت آفریدگار و کمال و دانش و قدرت او ) برای خردمندان است . ‏ ‏ کسانی که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان افتاده ( و در همه‌ی اوضاع و احوال خود ) یاد می‌کنند و درباره‌ی آفرینش ( شگفت‌انگیز و دلهره‌انگیز و اسرارآمیز ) آسمانها و زمین می‌اندیشند ( و نقشه‌ی دلربا و ساختار حیرتزای آن ، شور و غوغائی در آنان برمی‌انگیزد ، و به زبان حال و قال می‌گویند : ) پروردگارا ! این ( دستگاه شگفت کائنات ) را بیهوده و عبث نیافریده‌ای‌ ؛ تو منزّه و پاکی ( از دست یازیدن به کار باطل ! ) ، پس ما را ( با توفیق بر انجام کارهای شایسته و بایسته ) از عذاب آتش ( دوزخ ) محفوظ دار .  ‏ ‏ »

تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین این پاکان و صالحان را واداشته تا به این حقیقت دست یابند: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا و این که در آن جهان حسابرسی هست: سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ‏

۳-      پایبندی به خواندن دعای استفتاح در هنگام نماز شب، ابن عباس (رض) می گوید: هرگاه پیامبر(ص) نماز شب را می خواند می فرمود:« خداوندا! سپاس و ستایش شایسته توست، روشنی بخش زمین و آسمان ها هستی و سپاس و ستایش خاص تو است، نگهدارنده ی اسمان ها و زمین تویی و سپاس و ستایش فقط لایق مقام تو می باشد و پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه در آن هاست می باشی، حق هستی و وعده ات حق است، گفته ات حق است، زنده شدن و رسیدن به حضورت حق است، بهشت حق است و آتش دوزخ حق است و همه ی پیغمبرانی که از جانبت فرستاده شده اند حق هستند و قیامت و رستاخیز حق است. »

_____________________________________

منبع: بنای ایمان در پرتو قرآن / مؤلف: مجدی الهلالی / مترجم: مجتبی دوروزی / انتشارات: نشر احسان /تهران/اول ۱۳۸۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا