زندگی نامهمحمّد رسول اللهمطالب جدید

جوریه بنت حارث خزاعی،سرور بنی مصطلق از همسران پیامبر

جوریه بنت حارث خزاعی  (رض) (سرور بنی مطلق ) از همسران پیامبر(ص)

نویسنمده: عمرو خالد /مترجم: سمیه اسکندری فر

جوریه بنت حارث خزاعی نام واقعی اش دُرّه است که رسول خدا(ص) او را جویریه نامید.

« برکت هیچ زنی بر قومش بیشتر از او نیست، او با ازدواجش با رسول الله (ص) صد خانواده از بنی مصطلق را آزاد کرد. »

جوریه بنت حارث خزاعی نام واقعی اش دُرّه است که رسول خدا(ص) او را جویریه نامید. او از قبیله ی بنی مصطلق است و پدرش رئیس این قبیله بود. پدرش خود را برای جنگ با رسول خدا(ص)آماده می ساخت. وقتی رسول خدا(ص) از این امر مطلع شد، سپاهش را تجهیز نمود و به راه افتاد تا به محلی به نام « آب مریسیع » رسید، جنگ در همان جا آغاز شد. رسول خدا(ص) در آن پیروزی بزرگی دست یافت و صد خانوار از بنی مصطلق را به اسارت گرفت. یعنی تقریبا تمام قبیله. رسول خدا(ص) غنیمت ها را تقسیم کرد و دختر رئیس قبیله از آن ثابت بن قیس شد. او به ثابت گفت:

من در مقابل آزادیم به تو پول می دهم، اما او هیچ پولی نداشت، پس نزد رسول خدا(ص) رفت تا او را یاری دهد. در عین حال رسول خدا(ص) از وجود این همه اسیر ناراضی بود، چون هدفش مسلمان شدن این قبیله بود. وقتی جویریه نزد او آمد، گفت: سلام بر تو ای رسول خدا! پیامبر فرمود: آیا می گویی رسول الله؟ گفت :

 بله، من شهادت می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و تو رسول و فرستاده ی خدایی، من از تو می خواهم به من کمک کنی تا تا در مقابل مقداری پول، آزادی ام را از ثابت بن قیس به دست آورم. رسول خدا(ص) فرمود: آیا بهتر از آن را می خواهی؟ گفت: آن چیست؟ فرمود: با تو ازدواج می کنم و بهایت را به ثابت بن قیس می پردازم. او گفت: آیا این کار را قبول می کنی؟ فرمود: بله. رسول خدا(ص)با او ازدواج کرد.

 وقتی اصحاب از این موضوع مطلع شدند، گفتند: چگونه خویشاوندان همسر رسول خدا(ص) را به اسارت بگیریم، قسم به خدا هرگزچنین نمی شود. اصحاب به آزاد کردن اسرا پرداختند و اموالشان را به آنان باز گرداندند. در این هنگام افراد قبیله گفتند: چنین کاری از کسی جز یک پیامبر برنمی آید، پس شهادت می دهیم که معبودی جز خدای یگانه نیست و محمد رسول و فرستاده ی اوست. تمام این افراد قبیله مسلمان شدند که از رسول خدا(ص) دفاع می کند. هدف رسول خدا(ص) از این ازدواج، اسلام آوردن تمام افراد قبیله بود. علما گویند:

برکت هیچ زنی بر قومش به اندازه ی جویریه بنت حارث نبود، او آنان را از اسارت خلاص کرد و اموالشان را به آنان بازگرداند و آنان را مسلمان نمود.

پدرش حارث از میدان جنگ گریخته بود و با صد شتر بازگشت تا دخترش را از اسارت برهاند، در راه دو شتر را در محلی بست و با خود گفت: این ها را برای خودم بر می دارم، در خارج از مدینه آن ها را بست و نزد رسول خدا(ص) آمد. رسول خدا(ص) فرمود: آن دو شتر کجا هستند؟ او گفت: کدام شترها؟ فرمود: آن دو شتری که در فلان جا و فلان شب بستی. او گفت: « أشهدُ أنّ لا إله إلا الله و أنّک رسُولُ الله. »

این سیده جویریه بنت حارث است، او در دوران معاویه بن ابوسفیان درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.

___________________

منبع: همسران پیامبر(ص) /مؤلف: عمرو خالد /مترجم: سمیه اسکندری فر /انتشارات: حافظ ابرو/تایباد / چاپ دوم ۱۳۹۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا