فقه معاصر

آیا عجله کار شیطان است ؟!

آیا عجله کار شیطان است ؟!

دکتر یوسف قرضاوی

سئوال : دو روایت ، در بسیاری از مناسبت ها بر سر زبانها جاری می شود ، در حالی که هر دو روایت ضّد و نقیض یکدیگرند : روایت اوّل عبارت است از :

« العجلهُ مِنَ الشَّیطانِ »  عجله و شتاب از شیطان است .

دوّم اینکه : « خَیرٌ البِرِّ عاجِلُهُ » عجله در کار خیر نیکوست .

آیا این دو روایت حدیث نبوی هستند ؟! و اگر حدیث نبوی می باشند چگونه میان آن دو ارتباط بر قرار کنیم ؟ و اگر حدیث نیستند کدام یک صحیح و کدام یک اشتباه می باشد ؟

 

جواب :

گفتار اوّل قسمتی از این حدیث نبوی است ک می فرماید : « ألاناهُ مِنَ اللهِ و  العجلهُ مِنَ الشَّیطانِ »  ترمذی  « صبر از خداوند است و عجله از شیطان »

انسان فطرتاًصبر را می پسندد ،و عجله را مورد نکوهش قرار می دهد و دانشمندان قدیم و جدید بر آن اتفاق نظر دارند . در ضرب المثل بیان شده است که : « من تانی نال ماتمنی »کسی که در کارها آرام باشد به آرزوی خود می رسد »و یا در «صبر سلامتی است و در عجله پشیمانی »

مرقش می گوید :ای دوست شتاب مکن ،که پیروزی در گرو شتاب نکردن است .

دیگری می گوید :چه بسا انسان آرام به بعضی نیازهای خود نایل آید در صورتی که شتاب کننده در معرض سقوط و لغزش است .

عمروبن عاص می گوید :انسان پیوسته از عجله میوه ی ندامت می چیند .

دلیل این که عجله از شیطان است همان طور که ابن قیم می گوید این است که عجله نشانه ی سبکی و سبک مغزی و شتاب زدگی انسان است که مانع ثبات قدم و متانت و بردباری می گردد ،و باعث می شود که اشیاء در جای خود قرار نگیرد و موجب جلب بدیها و مانع خوبی ها می گردد ؛عجله از دو اخلاق ناپسند متولد شده است :

۱- تفریط و سهل انگاری ۲ – عجله در کارها قبل از زمان انجام آنها .

در حدیث آمده است :«یسستجاب للعبدما لم یستعجل » متفق علیه

خواسته ِی عبد پذیرفته می شود اگر عجله نکند .

در ارتباط با « خیر البرعاجله » عجله در کار خیر نیکو است » عجلونی در کتاب کشف الخفاءمی گوید :آن حدیث نبوی نیست ولی چنین مفهومی از عباس رضی اله عنه روایت شده که :«کار نیک بدون عجله کامل نمی شود وقتی شخص در آن شتاب کند کار بر او گوارا می شود »

مثل مشهوری است که :انتظار از مرگ سخت تر است بعلاوه کلمه ی بر در این حدیث که به معنی خوبی و نیکوی ،صلاح و راستی است از نیکوی و بخشش کردن فراتر است زیرا «بر »شامل هر عمل صالحی است که شخص بدان وسیاه به خداوند نزدیک تر می شود یا به مردم سودی رساند

بنابراین عجله کردن در خیرات و نیکی ها و اعمال صالح ،امر پسندیده ای است و قرآن و سنت نیز آن را مستحب گردانیده است .قرآن کریم در مواردی عجله کردن را ستایش می کند از جمله :

 « أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ » مؤمنون ۶۱.

«آنان که در کارهای نیک عجله می ورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت می جویند .» و

وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُوْلَـئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ

«در کارهای نیک شتاب می کنند و آنان از شایستگانند »ال عمران ۱۱۴.

فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ

«پس در کارهای نیک از همدیگر پیشی بگیرید »بقره ۱۴۸.

وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ

«برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود و بهشتی که …بشتابید »آل عمران ۱۳۳.

 

قول دوم در معنا صحیح است ،و با حدیث «العجله من الشیطان » ضد و نقیض نیست زیرا عقل با وجود تناقض میان دو قول یا دو قضیه حکم نمی کند ،مگر اینکه آنها در تمامی وجوه نقیض و مخالف هم بوده ،و در هیچ صورتی نقطه ی برخورد و اشتراک نداشته ولی هر گاه امکان داشته باشد که یکی از آن دو امر را به وضعیتی یا حالتی معین مقید سازیم ،در این صورت میان آن دو تناقض روی نخواهد داشت .

پژوهشگران هشتار داده اند که با وجود سه شرط ،صبر پسندیده ،و عجله ناپسند است :

اولاً : مقصود از کار قابل اجرا ،اطاعت و فرمانبرداری آشکار خداوند نباشد که در غیر این صورت به دلیل پیشی گرفتن در خیرات و شتاب در آن ،همان طور که خداوند متعال دستور داد ،عجله در کار نیکو است . از سعد بن ابی وقاص روایت شده که پیامبر فرموده است :

«صبر در هر چیزی نیکو است »

یکی از مردان نیکوکار برای قضای حاجت رفته بود ،غلام خود را خواند که به فلان کس صدقه ای بدهد غلام به ارباب خود گفت :چرا صبر نکردی که از توالت بیرون بیای ؟مرد گفت :قصد و نیت این کار به ذهن من خطور کرد ،دوست داشتم که در آن شتاب ورزم که مبادا نیت خیر من تغییر یابد .

علی «رض»می فرماید پیامبر فرمود :

« سه چیز را به تأخیر نیانداز :۱-ادای نماز وقتی که فرا رسد .۲-دفن جنازه ی میت وقتی که آماده گردد .۳-ازدواج زن بی شوهر «دختر یا بیوه »وقتی فردی مناسب برای خواستگاریش آمد »

در ارتباط با این حدیث ،ابن درید و عسکری روایتی نقل می کنند که :روزی معاویه که احنف بن قیس هم حضور داشت ،گفت:هیچ چیز به پای صبر در کارها نمی رسد .احنف گفت جز در سه مورد :

۱-در کار خیری که فرا رسد ۲-در اخراج نوحه سرایان ۳-در ازدواج زن در صورت وجود فردی مناسب

شخصی گفت در این باره ما به سخن احنف نیازی نداریم ،معاویه گفت چرا ؟گفت : زیرا ما در این باره حدیثی از پیامبر داریم .و آن حدیث را بیان کرد .

غزالی از حاتم اصم روایت می کند که می گفت :عجله از شیطان است جز در ۵-مورد که سنت نبوی نیز بیانگر آن است .

۱-طعام دادن ۲-آمادهخ کردن میت برای کفن و دفن ۳-ازدواج با دختر جوان ۴-باز پرداخت وام به موقع ۵-توبه کردن از گناه

کسی به ابو العیناء گفت :عجله نکن که آن از شیطان است !او هم گفت :اگر چنین می بود مسی نمی فرمود :

«و من ای پروردگار به سویت شتافتم تا خشندو شوی »

ثانیاً : خوب و پسند بودن صبر و بد و ناپسند بودن عجله زمانی مطرح است که انجام کار همراه با تأمل و تحقیق و کاوشگری نباشد ؛اما پس از آن که در آن تحقیق و برسی به عمل آمده و با پیش بینیها و استخاره و مشورت همراه گردید دلیلی برای به تأخیر افتادن آن وجود ندارد ؛در این هنگام است که فضیلت صبر و شکیبای به رذیلت قصور و سستی تبدیل می گردد که هر چیزی از حد خود تجاوز نماید نتیجه معکوس خواهد شد ،و گفته اند :از روی حماقت و نادانی شتاب مکن و به خاطر ترس از کار  باز نایست .شاعر می گوید :وقتی صاحب نظر هستی در ابراز آن قاطع و مصمم باش ؛زیرا تردید در بیان رأی ئ نظر فسادآور است .

خداوند در قرآن کریم می فرماید :

«و در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد »

ثالثاً : انسان نباید به از دست دادن هدف خود بیم داشته باشد ،اگر انجام کاری منوط و محدود به زمان مشخصی است ،نباید شخص فرصت را از دست دهد تا زمان آن سپری شود ؛آنگاه انگشت پشیمانی و ندامت به دهان گیرد ،غافل از این که ندامت و پشیمانی سودی نخواهد داشت .شاعر در این باره چنین می گوید :

فرصت را غنیمت شمار که اگر از آن بهره نگیری تبدیل به غم و اندوه خواهد شد .

————————————–

منبع : دیدگاه های فقهی معاصر جلد ۱

مولف : دکتر یوسف قرضاوی

مترجم : دکتر احمد نعمتی

انتشارات : نشر احسان 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا