تاریخکورد و کردستانمطالب جدید

تأملی تاریخی بر دلایل بیگانگی روشنفکران و اسلامگرایان کُرد از یکدیگر

تأملی تاریخی بر دلایل بیگانگی روشنفکران و اسلامگرایان کُرد از یکدیگر

به بهانه تغییرکاربری ایاصوفیا:

نویسنده: مدرس سعیدی

دکترای تاریخ، استادیار بنیاد دایره‌المعارف اسلامی

 

اسلامگرایان کُرد و نقش آنها در مقاله تأملی تاریخی بر دلایل بیگانگی روشنفکران و اسلامگرایان کُرد از یکدیگر که به بهانه تغییر کاربری ایاصوفیه نگاشته شده است.

در این مورد بخوانید: گذری کوتاه بر تاریخ اسلامی کردستان

▪️رژیم رجب طیب اردوغان که در میان جریانهای اسلامگرای ترکیه سربرآورده، برای حفظ پایه های قدرت خود، ملغمه عجیبی از ناسیونالیسم ترکی و اسلامگرایی ارائه کرده است. سال گذشته همزمان با آغاز عملیات ارتش ترکیه علیه کردهای سوری، در مساجد ترکیه دعای نصر خوانده شد، از گلدستها اذان پخش شد و سوره فتح قرائت گردید. اردوغان «ارتش لائیک و  فرسنگ­ها بیگانه با آموزه ها و روح اسلامیِ» ترکیه را سپاه محمد نامید. اسلامگرایان ترک، نیز  به طور فعال از تجاوز ارتش ترکیه به سوریه پشتیبانی نمودند؛ حتی جریانهایی اسلامگرایی که با اردوغان زاویه داشتند، نیز با این تجاوز و اجحاف همراه شدند. در این میان کسی از خود نپرسید مگر قرار است به سرزمین کفار حمله شود؟  یا قدس آزاد شود یا وین  باردیگر محاصره شده است؟  کمتر کسی تاریخ می­داند- یا اگر می­دانست خواست که به یاد آورد- که کردهای سوریه هم مسلمان  و اتفاقا بازماندگان لشکر صلاح الدین ایوبی ­اند و عمدتاَ در دوره ایوبی برای دفاع از جهان اسلام در  مقابل حملات صلیبیان،  به این مناطق آمده اند.

در مقابل جریانهای اسلامگرای ترک که  به طور فعال از اردوغان و تجاوز او حمایت کردند،  در اردوگاه اسلامگرایان کرد نوعی سرگشتگی دیده می­شد. اقلیتی که احتمالاَ از طریق پیوندها و عصبیت حزبی، و شاید حتی جریان زر و زور  با حزب حاکم ترکیه مرتبط بودند، حتی از این ظلم و تجاوز حمایت هم کردند؛ اما اکثریتی که در میان آنها برخی از چهره ها و علمای تاثیر گذار کُرد در سطح جهان اسلام نیز بودند، سکوت پیشه نمودند؛ البته بودند اسلامگرایان آزاده ای نیز که با تمام توان و بدون هیچ ملاحظه ای جنایتها و تجاوزهای اردوغان را نسبت به مردم شمال سوریه، اعم از کرد و غیر کرد محکوم کردند.

 

با این همه، اردوغان تنها زمامداری نیست که به بهانه اسلام و مسلمانی، دست به سرکوب کردها می­زند. نمونه قدیمی­تر آن صدام حسین بود که در حالی که خود رهبر حزب لائیک و  سوسیالیستی بعث بود، عملیات «انفال» را که نام آن برگرفته از سوره­ ای از قرآن  کریم است،  برای نسل کشی مردم  مسلمان کردستان عراق اجرا کرد.

 

اما در رابطه با مساله تغییرکاربری ایاصوفیا که اساسا اقدامی سیاسی و برای کسب مشروعیت  و نجات دادن پایه های لرزان حکومت اردوغان است،  جنبه دیگر از این قضیه آشکار شد و آن ناتوانی هردو  گفتمان روشنفکری و اسلامگرایی کردی در مواجهه با تبلیغاتی از این دست است. این رویداد، موجب بروز یک دو قطبی دیگر در جامعه کردستان شده است. در این میان چیزی که جلب توجه می­کند، موضع دفاعی روشنفکران و اسلامگرایان  کرد و ناتوانی آنها در مواجه نظری با این مساله است. روشنفکران کرد اگر از تبدیل شدن ایاصوفیا به مسجد اظهار ناخشنودی کنند، در بازی اردوغان گرفتار شده اند و از آنجا که هیچ مسلمان کُرد و غیر کُردی نمی­تواند از اقامه نماز در این مکان تاریخی ناراحت باشد، این موضعگیری آنها به دوقطبی شدن هرچه بیشتر جامعه کردستان، دامن خواهد زد. در مقابل  اسلامگرایان کُرد نیز، با اظهار خرسندی از تبدیل شدن ایاصوفیا به مسجد، خواسته  و ناخواسته آب به آسیاب اردوغان می­ریزند؛ حتی آن دسته از اسلامگرایان کُرد نیز که اردوغان را نقد کردند، موضعی تدافعی داشته و با شرم و حیایی مخصوص، اینکار را انجام داده و به نظر می­رسد همواره نگران رانده شدن به سوی دیگر این دوقطبی بودند. به طور کلی، هم در اردوگاه روشنفکران و هم اسلامگرایان کُرد، تنگنایی نظری برای مقابله با اقداماتی تبلیغاتی از این دست، مشهود است.

 

اینجاست که پرسش­های اساسی زیر مطرح می­شود :

چرا کردها با وجود مسلمان بودن و نقشی که در تاریخ و تمدن اسلامی داشته اند در چنین موقعیتی قرار میگیرند که دولت ملتهای جدیدی مانند ترکیه و عراق، اسلام  را دستاویز سرکوب و کشتار آنها قرار می­دهند؟ چرا در کشورهایی مانند ترکیه و عراق، اسلامگرایان این کشورها با اهداف تجاوزکارانه و زیاده طلبانه ناسیونالیستهای این کشور همراه شده اند؛ اما اسلامگرایان کورد، به همان میزان با مردم خود که اتفاقا در جایگاه مظلوم و ستمدیده هم بوده اند، همراه نیستند و در مقابل ستمگران سکوت پیشه کرده و حتی بعضا از آنها حمایت کرده اند؟ دلایل بیگانگی روشنفکران و  اسلامگرایان کُرد چیست؟ چرا روشنفکران  و اسلامگرایان منتقد کُرد در مقام مقابله با استفاده ابزاری اردوغان از مفاهیم اسلامی، حالت تدافعی دارند و تقریباَ بی دفاعند؟

 

در پاسخ به این سوالات، تا کنون بسیار به نقش اسلامگرایان کَرد و مسئولیت آنان، پرداخته شده است. به باور من بایستی سوی دیگر این قضیه یعنی مسئولیت  روشنفکران کُرد و  کاستی­های گفتمان روشنفکری کُردی نیز دیده شود.  در این چشم انداز، تفاوت در رویکرد به این مسائل، تا حد زیادی از تفاوت در رویکرد روشنفکران کُرد و ترک به مقولاتی مانند اسلام و تمدن اسلامی و… ناشی می­شود.

ناسیونالیسم ترک تا حدی همانند ناسیونالیسم عرب و برخلاف ناسیونالیسم ایرانی،  با اسلام عجین و آمیخته است. این امر که تا حد زیادی  ناشی از این واقعیت است که ترکها پیش از اسلام تاریخ مدون و مکتوبی نداشتند و با اسلام وارد تاریخ شده  و نقش زیادی در گسترش و پیشبرد و دفاع از تمدن اسلامی داشته اند، موجب عجین شدن ناسیونالیسم ترک با اسلام شده است. در همین فضا است که امثال آقای اردوغان با رویکرد عثمانی گری و با نام اسلام و در واقع به کام ناسیونالیسم ترک، مدعی دفاع از اسلام شده و بهره برداری های فراوانی هم از آن کرده و از طرف ناسیونالیستهای ترک و حزب نژادپرست حرکت ملی هم مورد پشتیبانی قرار میگیرند.

در مقابل ناسیونالیسم ایرانی به دلیل سابقه تاریخی فراوان حکومتهای ایرانی قبل از اسلام و این واقعیت که اکثر حکومتهای ایران بعد از اسلام غیر ایرانی، بیشتر ترک و عرب  .. بوده اند، سرشتی باستانگرا دارد و هویت خود را به ویژه در دوره رضاشاه با نادیده گرفتن اسلام و تقابل با عربها و مفاهیمی از این دست، تعریف کرد. در این میان روشنفکران کُرد هم به دلایل مختلف تحت تاثیر ادبیات باستانگرایانه روشنفکران ایرانی دوره پهلوی قرار گرفتند. البته یکی از دلایل این امر تقابل برخی از روشنفکران کرد در کردستان عراق با ناسیونالیسم عربِ آمیخته با اسلام بود که موجب گرایش آنها به باستانگرایی شد و زمینه لازم برای تاثیرپذیری آنها از ادبیات و گفتمان روشنفکران باستانگرای عصر پهلوی را فراهم ساخت.

 

روشنفکران کردی که در نیمه نخست سده بیستم به تئوریزه کردن گفتمان تاریخی کردی پرداختند، کسانی  مانند رفیق حلمی، توفیق وهبی، امین زکی بیگ، حاجی توفیق بیگ و حسین حوزنی موکریانی، تحت تاثیر گفتمان روشنفکران ایرانی عصر پهلوی، توجه زیادی به تاریخ پیش از اسلام نشان می­دادند. نزد آنها تاریخ اسلامی کردها برجستگی نداشت و تاکیدی خاصی بر آن صورت نمی­گرفت؛ چنانکه حاجی توفیق بیگ معروف به پیره میرد، رسم بزرگداشت نوروز در سلیمانیه را ترویج داد و بدین منظور خود در میدان اصلی شهر، آتش نوروز را برمی­فروخت؛ این در حالی بود که گرایشهای باستانگرایانه روشنفکران کرد با واقعیت های تاریخی کرد و کردستان موافقتی نداشت. کردها هم مانند ترکها با اسلام وارد تاریخ شدند.

 

آنچه به عنوان تاریخ کرد پیش روی ماست، در واقع تاریخ کرد در دوره اسلامی است. پیش از اینکه امواج گسترده قبایل ترک به سوی غرب آسیا سرازیر شود کردها و دولتهای کردی مانند شدادیان و روادیان پرچمدار دفاع از تمدن اسلامی در مقابل امارتهای مسیحی ارمنی و گرجی و دولت روم شرقی بودند که نقطه اوج آن دولت کرد مروانی در منطقه دیاربکر است. این نقش حتی پس از ورود ترکها در دوره جنگهای صلیبی به وسیله ایوبیان و حتی در دوره مملوکان از سوی قبایل کُرد بسیاری که در سپاه آنان بودند، استمرار یافت. جز این دهها و صدها عالم و دانشمند کُرد، که برخی از آنها با صفت الکردی هم شناخته می­شدند، در شهرهای و مناطق مختلف جهان اسلام، نقش بسیاری در پیشبرد و شکوفایی تمدن بزرگ اسلامی داشته اند.

 

اما به رغم  این واقعیت های تاریخی روشنفکران کرد در دوره تئوریزه کردن گفتمان قومی کردی در نیمه نخست سده بیستم ،  مرتکب  خبط بزرگی شدند و به جای برجسته کردن میراث اسلامی کردها، و نمادسازی از شخصیت­هایی مانند صلاح الدین ایوبی و تاکید بر  دوره­هایی مانند مروانی و ایوبی، این میراث بزرگ تاریخی را نادیده گرفته و به پیروی از روشنفکران ایرانی دوره پهلوی، هویت کردی را  تقابل و حتی در تضاد با اسلام و تمدن اسلامی تعریف کردند. تا جایی که در گفتمان روشنفکری کردی، شخصیتهایی مانند سلطان صلاح الدین ایوبی به دستاویز اینکه هزار سال پیش دولت کردی تشکیل نداده، تخطئه میشدند. این در حالی بود که رویکرد باستانگرایانه حتی اگر در مورد روشفکران باستانگرای ایرانی دوره پهلوی،  دلیلی موجه داشت، در مورد کردها که عصر درخشان تاریخ آنها در دوره اسلامی است، موجه نبود و علاوه بر آنکه منجر به نادیده انگاشتن بخش اعظم میراث تاریخی مردم کرد میشد، روشنفکران کرد را در تقابلی غیر ضروری با اکثریت مسلمان و معتقد جامعه خویش قرار میداد و چه انرژی بسیاری که در این راه از صرف شد. حال نیز حداقل  بخشی از مسئولیت بیگانگی اسلامگرایان و روشنفکران کُرد و مسئولیت تنگنای نظری کردها در تبلیغاتی که با نام دین علیه آنها صورت میگیرد،  ناشی از این زمینه تاریخی و به عهده روشنفکران است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا