دولت ائتلافی در ترکیه، طرحی محکوم به شکست
چرا اسلامگرایان با سکولارها ائتلاف نمیکنند؟
دولت ائتلافی در ترکیه، طرحی محکوم به شکست
نویسنده: برهان الدین دوران
هفتاد روز از انتخابات مجلس ترکیه گذشته است و این کشور هنوز چشم انتظار دولت جدید خود است. روز پنجشنبه هفته گذشته، احمد داووداوغلو نخست وزیر و کمال قلیچداراوغلو رئیس حزب جمهوریخواه خلق اعلام کردند که احزاب آنها نتوانسته اند به توافق دست پیدا کنند و دیگر به دنبال تشکیل دولت ائتلافی نیستند. با اینکه هر دو طرف سعی کردند با رویکرد مثبتی در مذاکرات حضور داشته باشند، اما امکان مصالحه میان آنها وجود نداشت. عدالت و توسعه به دنبال تشکیل یک کابینه موقت با برنامه اصلاحی بود، و حزب جمهوری خواه به دنبال یک کابینه پایدار با دستور بازگشت به دوران پیش از ظهور اسلامگرایان.
داووداوغلو پیش از اینکه اعلام انتخابات مجدد بکند، باید سری هم به دفتر حزب ملی گرای «حرکت ملی» بزند و امکان ائتلاف با آنها را بسنجد. فعلاً همه، از جمله روزنامه نگاران، دنبال مقصری برای این وضعیت هستند تا انگشت ها را به سمت او اشاره بروند. مشخص است که حزب عدالت و توسعه و حزب جمهوریخواه خلق میل دارند که تقصیر را گردن طرف مقابل بیندازند. با این حال، سوژه مورد علاقه سیاستمداران و گروه های ذی نفع، رجب طیب اردوغان خواهد بود و آنها سعی خواهند کرد او را رودرروی داووداوغلو قرار دهند. در چنین شرایطی، چیزی که ترکیه بیش از همه به آن نیاز دارد، نه حدس و گمان های بی معنی، بلکه تحلیل سیاسی معقول است.
در ماه های اخیر، ناظران بارها اظهار داشته اند که اگر حزب عدالت و توسعه و حزب جمهوریخواه خلق، نمایندگان دو سنت سیاسی رقیب، برای همکاری طی دو سال آینده توافق کنند، ترکیه خواهد توانست گام های بلندی در زمینه مبارزه با تروریسم، انجام اصلاحات در قانون اساسی و کاستن از شدت فضای دوقطبی بردارد. با اینکه هم شرکت های بزرگ تجاری و هم روشنفکران از این ایده استقبال کرده اند، اما حامیان این دو حزب به راحتی پذیرای آن بوده اند. علت اصلی بی ثمر ماندن گفتگوها نیز همین نگاه بوده است.
دو عامل دیگر نیز در این میان دخیل بوده اند و نیازمند توجه بیشتر هستند. اولی ملاحظات کوتاه مدت، و دومی اختلافات ایدئولوژیک. اولین عامل ریشه در این واقعیت دارد که شرایط پساانتخابات در ترکیه آن قدر به حالت عادی برنگشته است که دو حزب بتوانند از همکاری با یکدیگر سود ببرند. برای مثال، قلیچداراوغلو در صحبت های روز پنجشنبه اش با خبرنگاران، ترجیح داد که حزب عدالت و توسعه را به خاطر «خودداری از شریک کردن دیگران در قدرت پس از ۱۳ سال حکومت تک حزبی» مورد انتقاد قرار بدهد. به راحتی می توان این استدلال را علیه خود حزب جمهوریخواه خلق هم به کار برد. این حزب در طول مذاکرات برای ائتلاف، قادر نبود که میراث سکولار کمالیستی خود را کنار بگذارد و از اتهاماتی که از سال ۲۰۰۲ متوجه حزب عدالت و توسعه کرده است صرف نظر کند. واقعیت این است که رهبری حزب جمهوریخواه خلق در پی برقراری «دوره بازگشت» (restoration) و معکوس کردن روند سیاست های حزب عدالت و توسعه است. از آن طرف، حزب عدالت و توسعه هم حاضر به تشکیل کابینه ای با چنین دستور کاری و اذعان به ناموفق بودن و حتی نادرست بودن برنامه اصلاحی اش نبوده است. خواسته های حزب جمهوریخواه خلق به وضوح به گونه ای مطرح شده بودند که با راهبرد «ترکیه جدید» حزب عدالت و توسعه (که در پی بازتعریف جایگاه بین المللی این کشور است) در تضاد باشند.
ملموس ترین نمود طرح «ترکیه جدید» حزب عدالت و توسعه، سیاست از بین بردن تنش با همسایگان، و دیپلماسی جسورانه این کشور پس از بهار عربی بوده اند. با این حال، هر دو رویکرد مورد انتقاد شدید حزب جمهوریخواه خلق واقع شدند. این حزب در طول مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی بر تغییر طرز تفکر حزب عدالت و توسعه در حوزه سیاست خارجی اصرار داشت؛ اگرچه ارتباط تنگاتنگ میان تحولات بین المللی و سیاست داخلی، باعث شد که امکان تشکیل دولت ائتلافی منتفی شود. رئیس جمهور ترکیه هفته پیش با اشاره به ناکامی گفتگوها برای ائتلاف، اظهار داشت که اگر اصول دولت ائتلافی با ارزش های نخست وزیر منطبق نباشند، امکان تشکیل چنین دولتی وجود ندارد. وی افزود که داووداوغلو دست به خودکشی سیاسی نخواهد زد. با توجه به اینکه اردوغان و داووداوغلو طرح سیاست خارجی مدنظر حزب عدالت و توسعه را با هم ریخته اند، می شود حدس زد که حتی در صورت تشکیل دولت ائتلافی، همکاری حزب اسلامگرا با حزب جمهوریخواه مدت زیادی دوام نمی آورد.
منبع: صباح/ مترجم: علی عطاران