اعتماد به نفس از منظر قرآن و سنت
آیا تا به حال اتفاق افتاده کاری را که بلد هستی از ترس اینکه خراب کنی انجام ندهی، یا سخنی را که کاملا به آن اعتقاد داری از ترس اینکه مبادا مورد تمسخردیگران واقع شوی نگویی.
کلید تمامی این مشکلات شاید در اعتماد به نفس نهفته باشد.
چگونه به نفسم اعتماد پیدا کنم ؟
این چند خط به صورت خیلی مختصر اعتماد به نفس را از منظر قرآن و سنت مورد بررسی قرار می دهد و شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که در این زمینه مطرح باشد احساس اطمینان و برتری شخص مؤمن نسبت به انسانهای مشرک و بی دین است که در این مقاله گنجانده شده و امید است که مورد استفاده قرار بگیرد.
اعتماد به نفس از منظر قرآن و سنت:
یکی از مهمترین مواهبی که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته اعتماد به نفس می باشد.
اعتماد به نفس در واقع نیرویی است که شخص را در استفاده بهینه از قابلیت ها و توانمندیهای خویش جهت رسیدن به اهدافی که در نظر دارد یاری می کند.
انسانی که اعتماد به نفس ندارد نمی تواند آنطور که باید از استعدادهای خویش بهره جوید و در زندگی دچار افسردگی ، سرخوردگی و شکست خواهد شد.
یکی از عوامل مهم جهت نیل به این مهم شناخت انسان نسبت به ارزش وجودی خویش ، استعدادها و توانمندیهایش می باشد و چه زیباست اگر این شناخت را از خالق خویش بجوید آنگاه که خداوند در قرآن می فرماید : من از روح خویش در انسان دمیدم و همچنین آنگاه که به فرشتگان فرمان سجده بر آدم را می دهد و آنگاه که انسان را جانشین خویش در زمین قرار می دهد.
انسان مسلمان با تفکر و تدبر در این آیات به خوبی درمی یابد که چه جایگاهی نزد خالق و پروردگار و چه مقامی در میان سایر مخلوقات بی شمار الهی دارد و به الطاف خداوندی پی برده و می داند که خداوند چقدر او را دوست دارد پس او نیز قلبش را لبریز از محبت به خداوند می کند و این رابطه صمیمی و ناگسستنی به او نیرویی می بخشد که از هیچ کس جز خداوند نهراسد و به این یقین می رسد که یاور و پشتیبانی بس عظیم دارد که در تمامی امور می تواند به او تکیه کرده و از عهده هر کاری اگر چه سخت و بزرگ به نظر برسد برآید و در یک جمله ا«عتماد به نفس، برگرفته شده از اعتماد به رب و خالق می باشد، بر خلاف دیدگاه مادی که انسان را محور هرچیز قرار داده و او را یکه تاز عالم هستی قلمداد می کند.»
از منظری دیگر خداوند شخص مؤمن را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ( ولا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین) .آل عمران: ۱۳۹- « و سست و محزون نشوید که اگر مؤمن باشید ، غالب و برتر خواهید بود.»
این برتری نه به خاطر نژاد و رنگ و قوم شما است بلکه به خاطر راهی است که به درستی انتخاب کرده و برگزیده اید ، آن راهی که چه بسا اندیشمندان و متفکران بسیاری از یافتن آن عاجز مانده اند، راهی که از نظر تکیه گاه و خاستگاه برتر است و آن راه، راه هدایت پروردگار است که هیچ کجی و انحرافی در آن نیست و نهایتش به سوی خوشبختی است.
همچنین در آیه دیگر می فرماید: (لا یغرنک تقلب الذین کفروا فی البلاد متاع قلیل ثم مأوئهم جهنم و بئس المهاد) آیه ۱۹۸ آل عمران- « رفت و آمد پیروزمندانه کافران تو را فریفته نسازد . این متاع ناچیز و اندکی است و سرانجام جایگاهشان دوزخ خواهد بود و چه جای بدی است که برایشان تدارک دیده شده ااست.»
سید قطب (رحمه الله) در توضیح این آیه می گوید: « عقاید و بینشها وارزشها و اوضاعی برجامعه حکم می رانند که تماما با عقیده و بینش و ارزشها و موازین انسان مؤمن مغایرت دارند اما او همواره احساس می کند که برتر و بالاتر است و اینها همه در مرتبه مادون او قرار دارند و با احساس کرامت و عزت از بالا به آنها نظر می اندازد و حتی آنها را بادیده مهر و عطوفت می نگرد و دلش می خواهد که آنهارا نیز به خیری که با خود دارد هدایت نماید و به همان افقی که خودش در آن زندگی می کند رفعت بخشد.»
پس کاملا واضح و آشکار می شود که شخص مسلمان هنگامی که به این حقایق دست یافت و ارزش وجودی خویش را شناخت از سرخودرگی و خود کم بینی رهایی یافته و می تواند ازاستعدادها و توانمندی های خویش به بهترین وجه استفاده نماید و شخصی باشد برخوردار از اعتماد به نفس قوی و استوار.
ازدیدگاه سنت نیز اگر بنگریم پی خواهیم برد که رسول خدا افرادی را تربیت نمود که با وجود قدرت و امکانات اندک آن زمان ولی با ایمان به خدا و اعتماد به نفس توانستند دو امپراطوری بزرگ ایران و روم را به زانو درآورند . چنانچه « سعدبن ابی وقاص قبل از شروع جنگ قادسیه ، «ربعی ابن عامر»را به عنوان فرستاده خود به نزد رستم فرمانده سپاهیان ایران فرستاد.
مجلس رستم را با بالشها و فرشهای نفیس حریر آراسته بودند و رستم یاقوتها و مرواریدهای گرانبهای درشت را نمایان ساخته بود وتاج بر سرنهاده و سایر زیورهای گرانبهایش را برتن داشت و برتختی زرین نشسته بود ربعی با لباسهایی کلفت و یک سپر و اسبی کوچک وارد شد و همچنان سوار بر اسب خود تا کنار فرش پیش آمد و آنگاه پیاده شد و اسبش را به یکی ازآن بالشها بست و در حالی که کلاهخود بر سر داشت به نزد رستم رفت.
به او گفتند سلاحت رابگذار او گفت: من خودسرانه نیامده ام بلکه به دعوت خود شما آمده ام بنابراین اگر می خواهید به همین صورت وارد می شوم و گرنه باز می گردم رستم گفت اجازه بدهید بیاید اونیز در حین حرکت با تکیه دادن به نیزه خود و فرو کردن در فرشهای حریر عموم آنها را پاره ساخت رستم گفت: چه چیزی شما را برای لشکرکشی به اینجا برانگیخته است؟« ربعی» گفت: « خداوند ما را بر انگیخته است تا هر کس را که او بخواهد از عبادت بندگان به عبادت خدای یکتا و از تنگنای دنیا به فراخنای دنیا و آخرت و از جور ادیان به عدل اسلام در آوریم»….
آری این بود گوشه ای از عزت و اعتماد به نفسی که اسلام به مسلمانان داده بود رسول خدا به شدت مسلمانان را از اعمالی که سبب از بین رفتن اعتماد به نفس دیگر مسلمانان می شود نهی می کند و می فرماید: « بحسب امرء من الشر ان یحقر اخاه المسلم » « برای آنکه شخصی شرور شناخته شود همین کافیست که برادر مسلمانش را تحقیر کند» اگر به این گفته پیامبر صلی الله و علیه و سلم دقت نماییم اهمیت اعتماد به نفس برایمان آشکار می شود چنانچه پیامبر اسلام صلی الله و علیه و سلم به شدت افرادی را که با تحقیر دیگران اعتماد به نفس آنها را خدشه دار کرده و سبب سرافکندگی آنها می شوند مورد نکوهش قرار داده و چه بسا افرادی که تنها مرتکب این عمل زشت می شوند اگر چه مابقی اعمالشان صالح باشد شرور و فاقد صلاحیت اخلاقی شناخته می شوند و درآخر :
نه تنها در مسئله اعتماد به نفس بلکه در تمامی مسائل زندگی با استفاده از این دو منبع ارزشمند یعنی قرآن و سنت می توان مشکلات زندگی را برطرف نموده و قله های سعادت را یکی پس از دیگری بپیماییم.
منبع بیداری