چهار قانون زندگی، عشق، تصحیح افکار، عمق حضور خدا
چهار قانون زندگی، عشق، تصحیح افکار، عمق حضور خدا
تدوین: عزیز صادقی
● اگر فقط به غذا، لذت و قدرت بیندیشیم چشمان ما کم سو و کوته بین می شود، احساسات ما به تلخی می گراید، ذهنمان کوچک و قلبمان سخت می شود.
●ایمان مانند دینامیت دارای خصوصیات انفجاری است، هنگامی که در زندگی فرد رها شود، هر آنچه را با آن در تماس است متحول می کند.
●برای آفرینش بهشت، لازم است الگوی ذهنمان را تغییر دهیم. ذهنتان را تغییر دهید آنگاه دنیا را دگرگون خواهید کرد.
●برای تعمق آرام در خداوند لازم نیست به کوهستانها و یا کنار نهرها برویم. وقتی که افکار خاموشی گیرند، آتش خود سرد و نیرو بخش است.
●هر فکری نوعی نیروست. افکار زنده هستند؛ شکل و رنگ دارند و به ما می چسبند. بنابراین باید مراقب افکار، خواسته ها ، تمایلات، احساسات، عواطف و خیالهای خود باشیم. هیچ کس به غیر از خود ما مسئول وضع کنونی مان نیست.
● تقصیر ما نیست که افکار بد به سراغمان می آید اما اگر در ذهن خویش جایی به آنها بدهیم گناهکار خواهیم بود. با اندیشیدن به افکار الهی، با نیروهای الهی مرتبط می شویم و هر جا که رویم انتقال دهندگان نور عشق، آرامش و سرور می شویم.
■ برای تصحیح افکار: ساده ترین شیوۀ تصحیح افکار شیوۀ نیایش است. وقتی که گرد هم می آیید نام خداوند را بخوانید. شب، پیش از خواب، قطعه ای از زندگی یا تعالیم یکی از مردان خدا را بخوانید؛ همچنان که تاریکی را با روشنایی از میان می برند با افکار بد نجنگید بلکه با افکار خوب آنها را رها کنید.
در همۀ اوقات جسم و ذهن خود را آرام و آسوده نگاه دارید، بدون عجله کار کنید، به آرامی، شیرین با عشق و درک سخن بگویید، اجازه ندهید که چیزی آرامش درون شما را آشفته سازد.
آرام و سرشار از اعتماد و ایمان به خداوند باشید، امواج مشکلات و نا آرامی ها آرام خواهد گرفت. وقتی که صبح از خواب بر می خیزید، بازدم پاکی، عشق، سرور، آرامش، تواضع، اعتماد و هر چیز که نیاز درونی شما را بیان می کند بیرون بفرستید. تلاوت و خواندن دعاهای خواب و بیداری و نمازها ضروریات می باشند.
■چهار قانون زندگی پیرمردی به پسرانش:
۱- هیچ گاه از آنچه دیگران می گویند نترسید. آنچه درست است آن را در حضور زندۀ خداوند انجام دهید و بگذارید دیگران حرف بزنند.
۲- دنبال چیزهای مادی نروید که شما را اسیر خود می کنند و به هرچه در زندگی پیش میآید خوشآمد بگویید.
۳- چیزهای جدّی را آسان بگیرید و چیزهای آسان را جدّی بگیرید، این چیزهای کوچک است که به حساب می آید.
۴- هر وقت می توانید بخندید، همیشه ابتدا به خود بخندید و سپس به دیگران. در مورد هرکس چیز خنده داری وجود دارد. از وابستگی و تعلّقات رها باشید و از داشتن تقصیر و عیب نترسید.
■خنده:«خنده خورشیدی است که زمستان را از چهرۀ آدمی بیرون می راند. ویکتورهوگو »
■جرج سانتایانا: «جوانی که هرگز نگریسته وحشی است و پیری که هرگز نخندیده احمق است. جوانی که هرگز اشک نریخته است، می بایست با عاشقان خدا همنشین شود و پیری که هرگز نخندیده باید همنشین جوانان شود.»
خنده داروست و به تقویت عضلات اخلاقی کمک می کند. خنده در حقیقت بالا برندۀ احساسات روحانی و معنوی است.
■تفکر: آسودن حقیقی، ساکن شدن در خداست تا زمانی که خداوند نیروی خود را در ما جاری سازد و تمام هستی ما را لبریز کند. بنابراین لازم است که گاه سکوت- تفکر- کنیم. سادوواسون می گوید: «نخستین واژۀ کتاب زندگی سکوت است.» .
خاموش در حضور خداوند بنشینید و به جلال او بنگرید. آنگاه خود را رها کنید. در خاموشی نیروی خداوند در درونمان جریان می یابد و ما را برای زمان عمل «قابل استفاده» می کند. در زندگی چنین کسی سکوت با کار آمیخته است و می گوید: «نه من، بلکه خداوند به وسیلۀ من کار می کند.» کار او همیشه کار خداست. کار او وی را از خدا دور نمی کند. در کار او بی هدفی و بی قراری نیست، بلکه سراسر آرامش است، آرامشی که به همگان منتقل می شود. در کار او عشق به همگان نهفته است.
●تا زمانی که عشق ورزیدن و خندیدن را نیاموخته ایم، آمادۀ ورود به قلمرو خداوند نیستیم.
●آنکس که ایمان دارد همه چیز دارد، زیرا «ایمان می تواند کوه را به حرکت در آورد.» ایمان داشتن یعنی مطمئن بودن از اینکه هر کاری که خداوند انجام می دهد بهترین است؛ یعنی پرورش این عقیده و باور که اگر خداوند چیزی را از بندۀ خود دریغ می کند از آنروست که نعمتی بهتر به او عطا خواهد کرد.
●علاج همۀ بیماریهای جسمانی، ذهنی و روحی ارتباط با خداست. در سکوت بنشینید بی شک حضور او را احساس خواهید کرد. عاشقانه با او راز و نیاز کنید. تمام کارهای خود را به او بسپارید، پیش از آغاز هر کاری دعا کنید که او به شما یاری برساند و متبرک گرداند. پس از انجام کار از او تشکر کنید.
●هر آنچه را برایتان پیش می آید بپذیرید. به دنبال «خوشی» نروید و از «ناخوشی» اجتناب نکنید. از هر چه پیش می آید لذت ببرید. هر آنچه تا به حال روی داده است؛ هر آنچه اکنون به وقوع می پیوندد و هر آنچه اتفاق خواهد افتاد، همه برای خیر ماست.
از همۀ افکار ترس، تردید و نگرانی روی برتابید. پنجره و درهای ذهن را به روی آنها ببندید. با هر رنج و محنتی با عشق و خنده رویارو شوید. با هر وضعیت زندگی با دعای سنت پیامبر برخورد کنید، دعایی که من، هیچگاه از آن خسته نمی شوم و مؤثرترین اسم رمز برای دستیابی به آرامش درون است. «بله خدایا! بله و همیشه بله»
خداوند بخشنده ترین مهربان است؛ اگر چیزی را از ما بگیرد، از ان روست که چیز بهتری برای ما دارد. «گرفتن» و «دادن او» همیشه به خیر و صلاح ماست.
«معشوق نزدیک است
و من هراسی ندارم
با یاد او و ذکر او آرام می گیرم
به کجا می رویم؟ او بهتر می داند.»
برداشتی از کتاب: برای آن بسوی تو می آیم
آماده برای نوگرا: ک. عبدی