نماز، یک نیاز است
نماز، یک نیاز است
نویسنده : اسماعیل کسنزانی
خداوند متعال انسان را آفرید و نیروها و تواناییهایی به او بخشید و به حکم مخلوق بودنش در کنار این نیروها، نیازهایی برای او قرار داد تا به وسیلهی آن نیروها بتواند نیازهایش را برطرف کرده، خود را پیدا کند و مسیر رشد و تعالی خویش را بپیماید. نیازها و تواناییهای انسان به دو بخش جسمی و روحی تقسیم میشوند، که به کارگرفتن صحیح نیروها و تأمین نیازها به شیوهی درست و سالم، وی را به مسیر رشد و رسیدن به درک حقیقت خویش و احساس آرامش میرساند.
قسمتی از این رشد و رسیدن به احساس “توانستن” و اعتماد به خویشتن، در بخش جسمی و مادی به دست آمده است، چرا که در زمینهی فکری و علمی، هر روز راه جدیدی بر روی پیشرفت مادی گشوده شده و هر لحظه به امکانات و دستاوردهای جدیدی دست یافته میشود! به همین دلیل است که انسان امروزی از لحاظ مادی و پیشرفت علمی، به خود میبالد و در این زمینه خود را پیدا کرده است. اما این تمام ماجرا و انتهای مقصد انسان نیست، زیرا همان طور که گفته شد تواناییها و نیازهای انسان دو بخش است و انسان موجودی تک بعدی نیست که با پرداختن به یک جنبه و پیشرفت در آن، از هر چیزی بینیاز شده و آرامش و خوشبختی را به طور کامل به ارمغان آورد، بلکه بدون تردید جنبهی روحی و درونی انسان، فراتر و مهمتر از جنبهی مادی و جسمی اوست، چرا که بدون داشتن درونی آرام و احساسی سالم، نمیتوان به جوانب دیگر پرداخت و مسائل دیگر را دنبال نمود[۱].
یکی از نیروها و تواناییهایی که در درون انسان قرار دارد، “خداگرایی” و علاقهی او برای ارتباط با اصل و مبدأ و آفریدگار خویش است[۲]؛ بنابراین یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان در بخش روحی و درونی، ارتباط داشتن با خالق است، به گونهای که در این ارتباط، او را تسبیح و تقدیس و تمجید گوید. یکی از راهکارها و روشهایی که شریعت الهی بر آن تأکید کرده و اصلی مهم در تعالی درونی افراد و برقراری ارتباط با آفریدگار و پروردگار جهانیان میباشد، نماز است. «انسان همیشه مکلف بوده است به اینکه عمل خاصی انجام دهد که از کانال آن عمل، با خدا ارتباط داشته باشد و بدین ترتیب بتواند در قالبهایی که در طول زندگی تحقق میبخشد، روح اخلاص بدمد تا عبودیت تحقق یابد. پس تنها در صورتی انسان عبودیت خدا را به تحقق میرساند که با خداوند در ارتباط باشد. ارتباط با خداوند هم نیازمند قالب خاصی است. این قالب، قالب نماز است»[۳].
نماز سرشار از مضامینی است که پی بردن و تأمل در آنها روان فرد را صیقل داده و زنگار ناآرامی را از او میزداید! نماز راه ارتباطی است که زمین و آسمانها را درنوردیده و بنده را به خالق آسمانها و زمین وصل میکند. «انسان به مقتضای آنکه بر فطرت الهی آفریده شده و سرشت او با سرشت خدایی عجین شده است، دارای فطرتی کمالجو و خداخواه است و همواره به دنبال یافتن کمال مطلوبی برای کرنش و نیایش و ابراز نیازهای خود میباشد. نماز متعالیترین شکل نیایش و کاملترین شیوهی بیان نیاز به درگاه ایزد بینیاز است»[۴] . در حقیقت نماز راهی است که انسان به وسیلهی آن با آفریدگارش ارتباط برقرار نموده و نیازش به خداگرایی و ارتباط با خالق را به این شیوه پاسخ دهد.
«نماز نمیگذرد که حقیقت وجود نمازگزار به افسردگی گراید و رکود و سکون و سکوت بپذیرد. نماز نمیگزارد آن «فطرت خدایی» انسان، زیر آوار زندگی دفن و خفه شود. نماز فطرت را بیدار میکند»[۵].
بنابراین کسی که از نماز دوری میکند در حقیقت نسبت به روح و روان خویش بیتوجه بوده و از تأمین نیاز ارتباط با آفریدگار، ناتوان است و در این صورت است که استرس و اضطراب و نگرانی در زندگی او ریشه میدواند و آرامش واقعی را احساس نمیکند. «نماز روح انسانها را به مبدأ هستیبخش مرتبط و متصل میکند و با این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، بانشاط و آرام میسازد و او را برای انجام سایر تکالیف و وظایف فردی و اجتماعی آماده میکند»[۶].
فضیلت نماز
پس از آن که ضرورت نماز به عنوان یک نیاز روحی مشخص شد، به این موضوع میپردازیم که نماز دارای چه فضیلتی بوده و در قرآن و سنت مطهر چه جایگاهی دارد. نماز یکی از رکنهای اسلام و مهمترین بخش عبادات میباشد؛ پیامبرe در حدیثی میفرماید: «اسلام بر پنج پایه و رکن استوار است: شهادتین، برپای داشتن نماز، پرداخت زکات، حج و روزهی ماه رمضان»[۷].
آری! هنگامی که از اسلام و مسلمانی سخن گفته میشود، هرگز نمیتوان آنها را بدون نماز تصور کرد! چرا که هر بنایی با فرو ریختن پایههایش فرو ریخته و ارزش خود را از دست میدهد؛ نماز نیز در بخش عبادات مهمترین پایه بوده و صفت بارز اهل ایمان است؛ فراموش نکنید که ما برای عبادت آفریده شدهایم!![۸] هنگامی که خداوند متعال از مؤمنان سخن میگوید و صفات ایشان را بازگو میکند، اولین و آخرین نشانهی ایشان را نماز معرفی نموده[۹] و نمازگزاران را تنها گروهی میداند که از مصایب دنیا و وسوسههای نفس و شیطان مصون و محفوظ میمانند[۱۰].
همانطور که گفته شد نماز بهترین راه ارتباط با آفریدگار و پروردگار بوده و همین مسئله سبب شده است که نماز، اهمیت و فضیلت بسیار زیادی داشته و ترک آن مرز بین اسلام و کفر باشد[۱۱]. برای درک اهمیت و فضیلت نماز در سؤال زیر تأمل نموده و به آن پاسخ دهید!
«آفریدگار و مولا و پروردگار، شما را روزی پنج مرتبه به ملاقات خویش دعوت کرده و در این ملاقات نیز به شما گوش فرا میدهد؛ راستی بندهای که از این ملاقات به هر بهانهای سر باز زده و دعوت پروردگارش را رد میکند، چگونه بندهای بوده و چه ادعایی برای بندگی و مسلمان بودن خویش دارد!؟».
آری! نماز، نمایش بندگی یک مسلمان است، چرا که هم خدایی و عظمت پروردگار را نشان میدهد و هم فرد را به طور متوالی و مرتب به مولایش ارتباط میدهد و در حقیقت نماز عبادتی است که ایمان و بندگی فرد را استوار و محکم و ماندگار میسازد. به عبارت دیگر ترک نمودن نماز، فقط ترک یک فریضه نیست، بلکه قطع نمودن اصلیترین و مهمترین راه ارتباط با خداوند است و کسی که نماز را ترک میکند، دعوت و ملاقات پروردگارش را ترک کرده است.
از سویی دیگر نماز راهی است برای کسب تقوا[۱۲]، صبر[۱۳]، اصلاح[۱۴]، تزکیه[۱۵]، پاک شدن از گناهان[۱۶]، و استجابت خداوند[۱۷]؛ به همین دلیل ترک نماز در حقیقت وارد شدن به مسیری است که فرد را از پاکی و اصلاح و تقوا دور نموده و برای همگام شدن با نفس و شیطان آماده میسازد!!
آری! اکنون میتوان فضیلت نماز را درک کرد و به خوبی فهمید که چرا آخرین وصیت پیامبرe نیز برای امتش نماز بوده است. هرگز فراموش نکنید که نمیتوان مسلمان بود، اما به نماز توجهی نکرد و هرگز نباید تصور کرد کسی که نماز نمیخواند، اسلامش کامل است!!
[۱] . متأسفانه عدم توانایی شناخت روح و پی بردن کامل و جامع به درون انسان، توسط مکاتب بشری و افکار محدود مادی، راه را بر تأمین کامل نیازهای روان و تعالی و پیشرفت همه جانبهی درون بسته است! همین مسئله سبب گردیده که ناآرامیها و ناملایمات درونی و عدم آرامش واقعی، در زندگی انسان امروزی ریشه بدواند و به جزئی از زندگی او تبدیل شود؛ آمار روز افزون بیماریهای روانی و نگرانیها و نارضایتیهای انسان امروز، خبر از همین مسئله میدهد! اهمیت دین خداوند در این جا مشخص میشود، زیرا همهی جوانب انسان را شناخته، به آنها اهمیت داده و چیزی را فرو نگذاشته است؛ به اندازهی اهمیتشان به آنها پرداخته و راهکارهای علمی و عملی را برای تأمین و تعالی آنها مشخص نموده است.
[۲] . «روی خود را خالصانه متوجه دین (اسلام) کن. این سرشتی است که خداوند انسانها را بر آن سرشته است». روم/۳۰.
[۳] . بررسی کلی نماز و تفسیر سوره فاتحه؛ ناصر سبحانی، ص۱۰.
[۴] . نماز، مناسبترین پاسخ به اساسیترین نیاز، حسین صبوری، ص ۲۲.
[۵] . نماز و نیایش؛ محمدرشید آموزگار، ص۱۲۶.
[۶] . یکصد و ده پرسش دربره نماز، ص۱۷.
[۷] . متفق علیه؛ اللؤلؤ و المرجان، ج۱، ص۳۵.
[۸] . «من جنیان و انسانها را جز برای بندگی و عبادت نیافریدم». ذاریات/۵۶.
[۹] . مؤمنون/۱-۹.
[۱۰] . معارج/۱۹-۲۳.
[۱۱] . پیامبرe میفرماید: «مرز بین اسلام و کفر ترک نماز است».
[۱۲] . انعام/۷۲.
[۱۳] . معارج/۱۹-۲۳.
[۱۴] . اعراف/۱۷۰.
[۱۵] . اعلی/۱۴-۱۵
[۱۶] . هود/۱۱۴.
[۱۷] . شوری/۳۸.