ترکیه و چالش میان دولت ترکیه و حزب فتح الله گولن
ترکیه و چالش میان دولت ترکیه و حزب فتح الله گولن
حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان از زمان تأسیس و در اختیار گرفتن قدرت پس از اولین انتخاباتی که نوامبر ۲۰۰۲ در آن شرکت کرد با نیروهای لیبرال و جماعت گسترده و پرنفوذ فتح الله گولن در ائتلاف بوده است. این ائتلاف در سیزده سال گذشته با سکولارهای تندرو و شبکەی ارگینیکون، معروف به دولت پنهان درگیر بوده و سعی کرده دموکراسی و آزادی را تحکیم بخشد، اما پس از کاهش قدرت ارتش و محاکمهی کودتاچیان و زوال دشمن مشترک که این ائتلاف سه جانبه را به هم پیوند میداد از هم پاشید.
اولین شکاف قابل ملاحظه در ائتلاف مذکور، انفصال برخی لیبرالها و پیوستن به اردوگاه اپوزیسیون بود. آنان دولت را به کندی در انجام اصلاحات مطلوب و ناکامی در الحاق به اتحادیهی اروپا متهم کردهاند. دولت اما در دفاع از خود گفته این لیبرالها خواهان حق تولیت بر دولت و جهت دادن به آن مطابق با افکارشان هستند، حتی اگر این افکار در تضاد با گرایش بدنهی اجتماعی و محافظهکار حزب حاکم باشد.
دعوت دادستان کل ترکیه، صدرالدین صاریقایا در فوریەی ۲۰۱۲ از هاکان فیدان، رییس اطلاعات این کشور برای ادای توضیحات در مورد سخنانش در دیدار با رهبران حزب کارگران کردستان ترکیه منجر به بحران غیرمنتظره بین حزب «عدالت و توسعه» و جماعت گولن شد. رجب طیب اردوغان این اقدام را حمله به خودش قلمداد کرد و قانونی از تصویب مجلس گذراند که بر مبنای آن بازخواست مسٶولان اطلاعات باید با موافقت نخستوزیر صورت گیرد.
رابطهی حزب حاکم با جماعت گولن پس از این بحران، دیگر به حالت سابق برنگشت. نویسندگان حامی جماعت موجی علیه دولت راه انداختند و اردوغان به اقتدارگرایی و دیکتاتوری متهم نمودند. با بیانیهی چند هفتەی پیش دولت مبنی بر تعطیلی مراکز آموزشی ویژهی متعلق به جماعت، تنش بین دولت و جماعت بالا گرفت، بحران تشدید شد و جنگ رسانهای بیسابقهای بین آنها در گرفت.
انتقادات جماعت به دولت
جماعت فتح الله گولن، یکی از گروههای نورسی و پیرو مکتب فکری عالم مشهور سعید نورسی معروف به بدیعالزمان است. فتح الله گولن، رهبر جماعت که ساکن ایالت پنسیلوانیای آمریکاست از نفوذ گستردهای در داخل و خارج ترکیه برخوردار است. شهرت این جماعت مدیون فعالیتهای علمی، فرهنگی و مدارس پراکندهی آن در تمام نقاط دنیا میباشد. جماعت، جنبش گولن یا «جنبش خدمت» نیز نامیده میشود و بیشتر دوست دارد با این عنوان مطرح باشد.
بحران اخیر بین دولت و جماعت در وهلهی اول به سرنوشت مٶسسات دروس ویژه که به آمادهسازی دانشجویان برای قبولی در امتحانات سراسری ورود به دانشگاه میپردازد برمیگردد، اما اکنون بحران از این عمیقتر شده و به اندیشهی سیاسی و زمینههای فکری و نقش و رابطهی جماعت با دیگر احزاب ربط پیدا کرده است.
تا اینجا مشخص شد که جماعت و دولت اتهامات و انتقاداتی متوجه یکدیگر کردهاند. بارزترین ایرادات جماعت به دولت عبارتند از:
۱. دولت اردوغان در سالهای اخیر از مسیر اصلاح و تقویت دموکراسی خارج شده، نتوانسته قانون اساسی جدید برای کشور تهیه کند، بیشتر به سمت شرق گرایش پیدا کرده و از تلاش برای پیوستن به اتحادیهی اروپا کاسته است.
۲. ایجاد مشکل در رابطه با اسراییل؛ که موجب دورشدن کشور از اردوگاه غرب و نزدیکی به ایران، روسیه و خاورمیانه شده است. دولت باید در اوضاع کنونی از تحریک تل آویو اجتنباب ورزد، زیرا به مصلحت ترکیه نیست و ضرورتی ندارد.
۳. اردوغان که از جریان نجمالدین اربکان جدا شده و اعلام کرده شعارهای توخالی آن را کنار گذاشته و آن ردا را از تن بیرون آورده به نظر میرسد دوباره همان ردا را پوشیده و واقعیت سیاست خارجی را نادیده میگیرد. ماجراجویی او در مصر و سوریه منجر به شکست ترکیه و از دست دادن دوستانش خواهد شد.
۴. جماعت گولن، سیاست باز در رابطه با کردهای ترکیه را تأیید و از مصالحه حمایت کرده، اما در مورد عملکرد دولت اردوغان در این پرونده دارای ملاحظاتی است. از دیدگاه جماعت، دولت در مقابل حزب کارگران کردستان کوتاه آمده، درحالیکه این حزب از مصالحه استفادهی تبلیغاتی کرده و دایرهی فعالیت خود را گسترش میدهد، بدون اینکه از زمینهای ترکیه خارج شود یا سلاح بر زمین بگذارد.
۵. دولت اردوغان جماعت را هدف قرار داده و تلاش میکند از طریق عزل عناصر آن از مسٶولیتهای مهم و تعطیل کردن مٶسسات دروس ویژه که یکی از مهمترین فعالیتهای آموزشی و اقصادی جماعت است عرصه را بر آن تنگ کند. به نظر جماعت، اتهام تلاش برای کنترل مفاصل مهم دولت، باطل و بیاساس است، زیرا طبیعی است که جماعت به قصد خدمت به کشور نیروهای شایسته برای در اختیار گرفتن مناصب مهم معرفی کند.
۶. جماعت گولن، سد محکمی در مقابل حرکتهای جداییطلبانه […]، بهخصوص در مناطقی که کردها اکثریتاند بوده است. بنابراین حمله به جماعت به نفع کیست؟
پاسخ دولت به اتهامات
دولت و محافل نزدیک به آن در مقابل، به شرح زیر به اتهامات و انتقادات جماعت گولن پاسخ دادهاند:
۱. جماعت گولن خواهان سهم در قدرت، بدون پذیرش مسٶولیت و تبعات آن است. دولت نمیتواند قدرتی را که مردم ترکیه از طریق صندوق رأی در اختیار آن گذاشته را به جماعتی واگذار کند که در انتخابات شرکت نکرده است. این کار به معنی تعیین متولی برای ارادهی ملت است. دولت نمیتواند از امانتی که ملت بر دوش آن گذاشته شانه خالی کند و تمام مناصبی که جماعت میخواهد؛ مانند ریاست اطلاعات و دیگر مسٶولیتهای حساس را در اختیار آن بگذارد. وجود دولت در دولت در یک نظام دموکراتیک مقبول نیست. اگر جماعت مایل است ادارهی کشور در دست گیرد باید با تشکیل حزب سیاسی در انتخابات شرکت و از ملت بخواهد آن را در تشکیل دولت به تنهایی حمایت یا در آن مشارکت کند.
۲. جماعت در ده سال اخیر، در دورهی دولت حزب عدالت و توسعه، بهترین وضعیت را داشته است، درحالیکه نیروهای لاییک سعی میکردند جماعت را در ردیف سازمانهای تروریستی قرار دهند، ولی دولت اردوغان با تغییر قانون مبارزه با تروریسم مانع این کار شد. در نتیجه، اتهام سختگیری به جماعت بیپایه است، بلکه این اردوغان بود که مانع تعطیلی مدارس جماعت در روسیه شد و به پوتین هشدار داد که اقدماتی از این قبیل موجب کاهش روابط بازرگانی دو کشور خواهد شد.
۳. تصمیم تعطیلی مٶسسات آموزش ویژه، جماعت را هدف قرار نداده، بلکه جزیی از برنامهی شامل اصلاح نظام آموزشی کنونی است که هزینههای اضافی آن بر دوش خانوادههای دانشجویان سنگینی کرده است. استاد فتح الله گولن که پس از کودتای سال ۱۹۹۷ به ارتش پیشنهاد داد این مدارس و مراکز را تحویل بگیرند، چرا اکنون چنان از آن دفاع میکند که گویی مسألهی مرگ و زندگی است؟
۴. نهج جماعت، عدم خروج بر «ولی امر» و «حکومت» است. استاد فتح الله گولن با راه انداختن ناوگان آزادی برای شکستن محاصرهی غزه مخالفت کرد و گفت: «ابتدا باید با حکومت هماهنگ میشد»؛ منظور دولت اسراییل بود. گولن در فوریه ۱۹۹۷ تصمیمات شورای امنیت ملی را به منزلهی اجتهاد دانست و (حدیثی از پیامبر) یادآوری کرد: «اگر تصمیم صحیح بگیرند دو پاداش دارند و اگر اشتباه کنند یک پاداش». حال چرا تصمیم گرفته علیه حکومت خروج کند؟
۵. اقدام به حل نهایی مشکل کردها برای حال و آیندهی ترکیه بسیار مهم است. شاید جماعت احساس میکند از بازی کنار گذاشته شده یا راه حل نظامی و امنیتی را بر سیاست و مذاکره ترجیح میدهد، ولی حمله به تلاشها و سیاستهای دولت، رفتاری وطندوستانه نیست، بهخصوص اینکه گولن در بیانات خود از مصالحه حمایت کرده است.
۶. احزاب سیاسی از جماعتهای دینی که رهبران خود را تقدیس و از آن کورکورانه اطاعت میکنند شفافتر و دموکراتتراند. منصفانه و عادلانه نیست که رییس دولت منتخب را به دیکتاتوری و اقتدارگرایی متهم کنند. نویسندگان جماعت، دولت را به فشار بر رسانهها متهم کردهاند، درحالیکه حتی رسانههای نزدیک به دولت نیز از سیاستهای آن انتقاد میکنند، برخلاف رسانههای وابسته به جماعت که امکان ندارد خبری یا مقالهای در انتقاد از فعالیتهای جماعت یا رهبر آن منتشر کنند.
پیامدهای چالش
در اوج انتقادات و اتهامات متقابل، نباید فراموش کنیم که اصل مشکل، در طبیعت روابط بین جماعتها و دولتها، نیاز احزاب سیاسی به حمایت جماعتها و نقش جماعتها در حیات سیاسی کشور و محدودهی فعالیت آنها نهفته است و تمام اختلافات حول این محور میچرخد. بدون بحث و بررسی این موضوع و توافق بر سر زمینهی مورد التزام همه، چالش بین جماعتها و دولتها پایان نمییابد.
نبرد رسانهای کنونی جماعت گولن با دولت اردوغان احتمالاً سایهی خود را بر انتخابات شوراها در مارس آینده خواهد انداخت. میزان آرای کنونی جماعت بین دو تا پنج درصد است، اما معلوم نیست که بتواند تمام اعضای خود را ملتزم به عدم حمایت از حزب عدالت و توسعه کند.
جماعت گولن همیشه مایل بوده خود را از اسلام سیاسی دور نگه دارد، بههمین خاطر پیش از اردوغان با تورگوت اوزال و بولنت اجویت نیز ائتلاف میکرد. بزرگترین مشکل جماعت هماکنون نبود رقیبی است که بتواند با آن ائتلاف کند. بنابر این به جای یک حزب واحد در سراسر ترکیه، مایل به حمایت از حزب جمهوریت خلق یا دیگر احزاب در حوزههای مختلف انتخابانی متناسب با اسامی کاندیداها شده است.
جماعت از رسانههای زیاد و متنوع، مانند کانالهای تلویزیونی، روزنامهها، مجلات و خبرگزاری برخوردار است و از این لحاظ قدرت رقابت با محبوبیت مردمی اردوغان و حزبش را دارد، اما از پیامدهای منفی این فضای متشنج در امان نخواهد بود، زیرا جماعت گولن که همیشه پرچمدار مدارا بوده برای اولین بار، با این زبان تند، به نبرد شدید با دولت منتخبی میپردازد که از حمایت نزدیک به نیمی از رأی دهندگان برخوردار است.
* با اندکی تصرف
منبع : الجزیره/صلاح الدین نت