نقد و بررسی، چرا سلفی ها در کودتای نظامی مصر مشارکت کردند؟
نقد و بررسی، چرا سلفی ها در کودتای نظامی مصر مشارکت کردند؟
تحریریهی مجلهی المجتمع / ترجمه: رسول کیا – مهاباد
پس از مشارکت برخی ازسران حزب سلفی نور مصر، در کودتای نظامی، جمع کثیری از اندیشمندان و علمای مسلمان به نقد موضع حزب مذکور پرداخته و تعداد زیادی از رهبران این حزب نیز از حمایت و مشارکت خیانتآمیز آن حزب در کودتای صورت گرفته شوکه شده بنابراین استعفا و جدایی خود را از حزب اعلام نمودند.
عبدالرحمن عبدالخالق نویسنده و دعوتگر سرشناس طیّ نامهی سرگشاده، مواضع اخیر حزب نور را به شدت به چالش میکشد. نامبرده خطاب به یاسر برهامی «مؤسّس حزب» چنین نوشت: تو با حمایت و مشارکت در کودتای نظامی مصر، آشکارا مرتکب خیانت در امانت و نقص عهد و پیمان شدی و در عزل و برکناری رییس جمهور منتخب مردم مصر، نقش اساسی بازی کردی، رییس جمهوری که اغلب مردم مصر از جمله شما به او رأی اعتماد و بیعت داده بودید! به دشمنان ملت کمک کردی! قانون اساسی را که تو یکی از تدوینکنندگان آن بودی پاره و تعطیل کردی!
دکتر عبدالرحمن در ادامه به مشابهات این رویداد با حادثهی ترور و شهادت حضرت عثمان (رض) پرداخته و چنین مینویسد: مطمئناً کار و موضع خیانتآمیز شما بیش از هر چیز، شباهت دارد به شورش و بَغیِ شورشیانی که علیه عثمان شوریده و سرانجام آن حضرت را به شهادت رساندند. حضرت عثمان اولین و تنها خلیفهای بود که از طریق همهپرسی عمومی به خلافت رسید. همهپرسی که توسط صحابی جلیلالقدر عبدالرحمن بن عوف انجام شد، ابن عوف پس از انجام همهپرسی گفت: اینجانب پس از مراجعه به مردم جهت خلیفه شدن حضرت عثمان به این نتیجه دست یافتم که بیشتر مردم عثمان بن عفان را به عنوان خلیفه قبول دارند.
از طرفی دکتر محمد مُرسی «رییس جمهور مصر» نیز اولین و تنها رییس جمهور منتخب مردم مصر در تاریخ این کشور به شمار میآید که با رأی اکثریت مردم، از جمله تو و حزبت، به این سمت برگزیده شده است.
حضرت عثمان حافظ قرآن بود و بیشتر اوقات روزه بود و شبها را احیا میکرد، دکتر محمد مرسی نیز از چنین شخصیت و صفاتی برخوردار است. حضرت عثمان توسط عدهای شورشی و اهل بغی، از کار برکنار شد و آن حضرت در مقابل خواستههای نامنطقی و نامشروع شورشیان کوردل و کوتهنگر، تسلیم نشد تا بالاخره او را در خانهاش و در حالی که مشغول تلاوت قران بود به شهادت رساندند!
حضرت عثمان در حالی که خانهاش به شدت تحت محاصرهی شورشیان بود، پیامبر را در خواب میبیند که خطاب به او چنین میفرماید: خداوند پیراهن خلافت را به تن تو کرده، اگر کسانی به ناحق، خواستند آن را از تن تو بیرون آورند در مقابلشان مقاومت کن و تسلیم مشو.
شرایط محمد مرسی نیز چنین بود؛ زمانی که مجموعهای شورشی که در انتخاباتهای برگزار شده شکست خورده بودند و فاقد هرگونه پایگاه و جایگاه مردمی بودند، خواستار دست از کار کشیدن او شدند، در مقابل خواستهی غیر قانونی آنان تسلیم نشد و مقاومت کرد.
و آفرین بر او که بهترین کار ممکن و مفید را کرد؛ چرا که اگر بدون رضایت مردم مصر که او را به عنوان رییس جمهور برگزیدهاند، دست از کار میکشید و خواستهی شورشیان را جامهی عمل میپوشید، مرتکب خیانت در حق کشور و مردم میشد!
و اما شما – خطاب به رهبران حزب نور – خیانت اخیرتان تنها به خیانت آن شورشیان که حضرت عثمان، خلیفهی برحق پیامبر را به شهادت رساندند، شباهت دارد؛ آنان با اجرای نقشهی عبدالله بن سبأ، عثمان بن عفان را که منتخب مردم و حتی خودشان بود، به شهادت رساندند!
بدان که – خطاب به یاسر برهامی – در روز قیامت باید پاسخگوی همهی آن خونهایی باشی که در اثر کودتا و نقض عهد شما، ریخته شده است! و باید بابت همهی آن هتک حرمتها و ناموسها در حضور خدا جواب پس بدهی. هرچند به توجیه خیانت صورتگرفته، میپردازی و ادعا میکنی که با لبیک گفتن به دستور سیسی خائن و در کنار پاپ کلیسا و شیخ ازهر، برای آیندهی مصر نقشهی راه، ارائه نمودهای، ولی نیک بدان که دزدان قدرت و سلطهای که برای مردم و آرایشان ارزش قائل نباشند، هرگز حاکمان و زمامداران عادلی برای کشور عزیز مصر نخواهند بود!
مطمئناً این موضع منفی را از خود نشان دادید تا مردم لباس سلفیت را که مدّتهاست از روی دروغ و تظاهر به تن کردهاید از تنتان بیندازند و شماها را در ردیف شورشیان تجاوزگر به حساب آورند.
- سلفی مصر
استاد محمّد عبدالمقصود عضو هیأت شرعی حقوق و اصلاح و دعوتگر سرشناس سلفی، در واکنش به حمایت ندانمکارانهی حزب نور از کودتای نظامی اخیر مصر، آن حزب سلفی را «حزب شیطان» نامید، وی از بالای تریبون میدان رابعهی عدویه خطاب به مسلمانان روزهدار حاضر گفت: رهبران حزب شیطان سلفی در کودتای نظامی اخیر علیه رییس جمهور منتخب نقش اساسی داشتهاند. و در ادامهی سخنانش که به نقد عملکرد حزب مذکور میپرداخت، اظهار داشت: نیروهای امنیتی و اطلاعاتی مصر جهت اجرای توطئه و کودتا علیه رییس جمهور منتخب و زندانی کردن اعضا و هواداران جماعت اخوان المسلمین و طرفداران مرسی از تأیید و حمایت مسلمانان سادهلوح و دارای ریش سلفی بهره گرفته و سوء استفاده نمودند.
استاد عبدالمقصود از اعتصابکنندگان حاضر در میدان رابعه پرسید: آیا برهامی و مخیون و بکار (سه نفر از رهبران حزب نور حمایتکننده از کودتا) را به عنوان نمایندگان سلفیهای مصر میشناسید؟ همزبان با حاضران جواب داد: نه، نه، هرگز، آنان میخهایی بیش نیستند که به تابوت وصل شدهاند!
این دعوتگر باسابقه، دربارهی شناخت و اعتماد گذشتهاش نسبت به گردانندهی اصلی کودتا چنین گفت: در گذشته چون «سیسی» هنوز چهرهی اصلی و فریبکانهاش را نمایان نکرده بود، او را دوست میداشتم و همواره برایش دعا میکردم، ولی اکنون که چهرهی خائنش برای همه مشخص شده، در نمازهایم علیه او دعا میکنم و در پایان از حاضران خواست ضمن حفظ آرامش و خویشتنداری در تظاهرات، تا زمان باز پس گرفتن مشروعیت انتخاباتی از دسترفته، در میدانهای مصر و در صفهای به هم فشرده و منظم حضور پیدا کنند و آنجا را ترک نکنند و تأکید کرد: مطمئناً اگر به تظاهرات اعتراضآمیزمان در میدانهای مصر پایان دهیم این شورشیان کودتاگر ما را به ذلت و بردگی میکشانند.
دکتر محمد عماره، از عضویت در حزب نور استعفا داد. پس از موضعگیری ننگین اخیر حزب سلفی نور، تعداد کثیری از رهبران این حزب، استعفای خود را اعلام نمودند.
[دکتر محمد عماره از رهبران سلفی حزب نور] از جملهی آنان دکتر محمّد عماره بود که ضمن اعلام استعفای خود چنین گفت: پس از صدور بیانیهی وزارت دفاع که در آن در از رژیم فاشیست قدیم و مزدوران غربی حمایت شده بود و همچنین پس از جانبداری اخیر ارتش و پلیس از تظاهرکنندگان میدان تحریر و مشارکت عدهای از فرماندههای آن از جمله احمد جمالالدین و منصور عیسوی در آن تظاهرات و برخورد خشن لباس شخصیهای پلیس با تظاهر کنندگانِ حامی محمد مرسی به این نتیجه رسیدم که توطئهی بزرگی در حال شکلگیری است و این توطئه، تنها علیه شخص رییس جمهور منتخب مصر نبوده، بلکه علیه اسلام و مسلمانان میباشد. من پس از تحلیل و بررسی وضعیت موجود اعلام میکنم که: این مجموعهی کودتاگر آیندهی کشور مصر را به تباهی میکشند، عدهای برای رسیدن به منافع شخصی و عدهای برای دست یافتن به مصالح حزبی و بالاخره عدهای از آنان نیز به منظور شعلهور کردن آتش فتنهی جنگهای داخلی و قبیلهای در مصر، به این کار ننگآور اقدام کردهاند. این مجموعهی کودتاگر که از کوچکترین پایگاه مردمی برخوردار نیستند، برای سرنوشت و آیندهی کشور و وضعیت معیشتی مستمندان مصری ارزشی قائل نیستند؛ آنان از همان روزهای آغازین حکمرانی رییس جمهور منتخب شروع کردند به جنگ روانی و رسانهای و کارشکنی و سنگاندازی علیه او و مصالح کشور. آنان اندک دلسوزی برای کشور و مردم مصر ندارند، بلکه به فرمان اربابانشان حرکت میکنند. تازه در کشورهای آمریکایی و اروپایی سکونت دارند. این دانشمند سلفی در پایان از هتک حرمت زنان محجبه و برخورد ناشایست با مردان مسلمان دارای ریش، توسط مخالفان رییس جمهور منتخب، به شدت انتقاد کرد.
انتقاد دکتر بندر شویقی استاد حدیث در دانشگاه اسلامی محمد بن سعود دربارهی کودتای نظامی اخیر مصر و مشارکت حزب سلفی نور در آن. دکتر شویقی این چنین موضعگیری کرد: هرچند سلفیهای حزب نور بیشتر از من به اخوان المسلمین نزدیک هستند، ولی باید از حق و راستی دفاع کرد و آن حق این است که سلفیت راه و روش است نه شعار و ادعا.
همچنین یکی از حقایق آشکار و ابتدایی منهج سلفی این است که دوری و برائت جستن از بازماندههای رژیم سابق و سکولارها مفیدتر و مشروعتر است تا دوری جستن از اخوانیها. عدهای از دوستان دیدگاه بنده دربارهی حزب سلفی نور را غیرواقعی و ظالمانه پنداشتهاند چرا که به زعم آنان برخی از رهبران این حزب پیش از کودتای اخیر با عزل رییس جمهور منتخب مخالفت کردهاند. در پاسخ این عده از دوستان عزیز باید عرض کنم که اگر این روزها و پس از کودتای نظامی به اظهارنظرهایشان دقت نمایید درخواهید یافت که نظر بنده دربارهی آنان کاملاً درست و واقعی بوده است، اگر نه چنین است چرا با صراحت هرچه تمام این کودتا را محکوم نمیکنند؟! اگر میبینیم که برخی از رهبران این حزب مواضع ضد و نقیضی دربارهی کودتا از خود بروز میدهند این کار از روی تردیدی است که نسبت به آیندهی کودتا در دل دارند. اکنون که به زعم آنان کودتا به مقصد رسیده خطاب به کودتاچیان میگویند: ما در فروپاشی دولت اخوانیها و عزل محمد مرسی با شما همراه و شریک بودهایم! آنان (رهبران حزب سلفی نور) از آغاز با تردید با اخوانیها همکاری میکردند علاوه بر اندک تمایلی که به سمت لیبرالها و سکولارها، از خود بروز میدادند تا در صورت به قدرت رسیدنشان به نان و مأوایی دست یابند. این عده از رهبران حزب نور، فریب دوم شدنشان در انتخابات پارلمانی گذشته را خورده بودند و گمان میکردند اگر در اثر کودتا، جماعت اخوان المسلمین و سایر احزاب هم پیمان آن، از مشارکت در انتخابات آتی مصر محروم شوند، آنان میتوانند با کسب آرای اخوانیها، به تنهایی مقام اول را در انتخابات آیندهی پارلمان و ریاست جمهوری بدست آورند! غافل از اینکه اگر کودتاچیان مزدور، اخوانیهای میانهرو را تحمل نکنند و آنان را با زور و تانک از صحنهی اجتماع و سیاست دور برانند، به طریق اولی سلفیهای تندرو و افراطی را از صحنهی روزگار پاک میکنند! و تازه غافل از اینکه اخوان و همپیمانان راستینش را به راحتی کسی نمیتواند نادیده بگیرد؛ زیرا که اخوان تاریخ و مدرسهی فکری است نه حزبی سیاسی که با چنین بادهایی از بیخ برکنده شود. اگر رهبران حزب نور در توجیه مشارکتشان در کودتای نظامی اخیر به تعامل نادرست اخوانیها در طول حکمرانیشان استدلال میکنند باید عرض کنم که – حتی در صورت صحت ادعای فوق – اینگونه ادعاها نمیتواند همکاری و همیاری با سکولارها و لیبرالها را توجیه نماید.
در پایان جا دارد به عرض برسانم که در میان رهبران حزب سلفی نور، کسانی هستند که از مشارکت حزب در کودتای نظامی به شدت ناراضیاند و حتی جمع کثیری استعفا دادهاند، علاوه بر اینکه بسیاری از اعضا و هواداران آن نیز، با مشی اخیر حزب مخالفت نمودهاند. خلاصه عرض کنم به نظر من، رهبران حزب سلفی نور، با مشارکت و همراهیشان با کودتاگران، سیاستی بیارزش و بیماهیت در پیش گرفتند و با این موضع، خواسته یا ناخواسته، مرتکب نفاق سیاسی شدند.