مهارتهای زندگی

  • تو همانی که می‌‌اندیشی‌

    تو همانی که می‌‌اندیشی‌ داستان در باره لانه عقابی است که با چهار تخم در آن بر قلّه کوهی قرار گرفته بود. یک روز زلزله‌ای کوه را به لرزه در آورد و یکی‌ از تخم‌ها از دامنه کوه به پایین غلتید. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه‌ای رسید که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس‌ها می‌‌دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره مرغ پیری داوطلب شد تا روی تخم بنشیند‌ و آن را…

    ادامه »»»
  • زود خوابیدن و زود بیدار شدن و خواب صحیح و موثر در پرتو دین و علم

    زود خوابیدن و زود بیدار شدن و خواب صحیح و موثر در پرتو دین و علم نویسنده : استاد دکتر محمد راتب نابلسی / مترجمان: محمد آزاد شافعی و عبدالباسط عیسى زاده خواب صبحگاهی (زودهنگام) آنکه به مطالعه کلام خداوند و سنت نبوی را می‌پردازد، از خلال آیات و احادیث متعددی استنباط می‌نماید، که خداوند و رسول او همواره به زود خوابیدن و زود بیدار شدن ترغیب می‌نمایند، و قرآن نیز می‌فرماید : ‚وَ جَعلنا نو مکم سُباتاً ƒ  (نبأ…

    ادامه »»»
  • ۳ اصل دستیابی به زندگی سالم

    ۳ اصل دستیابی به زندگی سالم دکتر علی اصغر عباسی اسفجیر؛ آسیب شناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه در خصوص  ۳ اصل دستیابی به زندگی سالم در روزنامه ایران نوشت: مبنا قرار دادن چند اصل اساسی و دقت داشتن به آنها موجب می شود تا زندگی، روز، هفته، ماه و سال سالمی داشته باشیم و با مدیریت صحیحی در مسیر سلامت گام برداریم.در جامعه امروز، با وجود دغدغه های فردی و بین فردی و روابط پرترافیک افراد جامعه توجه…

    ادامه »»»
  • توصیه هایی به والدین در هنگام برگشتن فرزندانشان از مدرسه

    توصیه هایی به والدین در هنگام برگشتن فرزندانشان از مدرسه بعد از  حضور ۴ یا ۵ ساعته فرزند شما در مدرسه و فعالیتهای فکری و جسمی ، یادگیری ، پاسخ دادن به درس ، مراقبت از رفتار و رعایت انضباط ، بازی کردن ، شوخی کردن ، تشنه یا گرسنه بودن ، سرو کله زدن با دانش آموزان و غیره  ، اکنون زنگ درب به صدا در می آید و فرزند شما با چهره ای عبوس و اخمو و حالتی…

    ادامه »»»
  • اصول برقراری ارتباط سالم و طرح مشکلات در خانواده

    اصول برقراری ارتباط سالم و طرح مشکلات در خانواده نویسنده : دکتر سید اصغر ساداتیان   دکتر ماهیار آذر هیچ دو انسانی وجود ندارد که کاملاً شبیه هم باشند و تفاوتی بین آنها وجود نداشته باشد و زمانی که دو نفر به زیر یک سقف می روند وبا هم زندگی می کنند،اختلافات و مشکلات تازه خود را بیشتر نمایان می سازند.به بیانی دیگر اگر زوجی با هم هرازگاهی مشکل و اختلاف و بحث و جدل نداشته باشند و به ظاهر همه…

    ادامه »»»
  • اصول کلی برای حل دوستانه مشاجره های خانوادگی

    اصول کلی برای حل دوستانه مشاجره های خانوادگی نویسنده : دکتر سید اصغر ساداتیان   دکتر ماهیار آذر ۱)عینک بدبینی را بردارید: بایستس خوشحال باشیم که متفاوت هستیم و گاهی با اختلاف پیدا می کنیم. زیرا در غیر اینصورت، زندگی بسیار کسل کننده و ملال آور می شد و در ضمن به یمن چنین اختلافاتی است که می توانیم رشد کنیم(به شرط اینکه راه درست را برویم). ۲)با عصبانیت و ناراحتی به رختخواب نروید: به عنوان یک اصل کلی،زن و شوهر…

    ادامه »»»
  • به او اعتماد کن

    به او اعتماد کن مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود، هیچـگاه شاد نبود. او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت: ” ارباب، آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از بدنیا آمدن شما ، جهان را اداره می کرد؟ ” او پاسخ داد: “بله” خدمتکار پرسید: …. “آیا درست است که…

    ادامه »»»
  • ۵ عادت انسانهای موفق

    ۵ عادت انسانهای موفق انسانهای موفق همیشه مرا به وجد می آورند. موفقیت آنها را از دیگر انسانها متمایز می کند. این ۵ عادت باعث شده آنها افراد موفقی بین انسانهای دیگر شوند. ۱- در ذهنشان پایانی وجود دارد. اگر شما در ذهنتان نقطه پایانی برای کاری که می کنید نداشته باشید، به راحتی گم می شوید و دیری نمی گذرد که احساس سردرگمی می کنید. افراد موفق دقیقا می دانند که از زندگی چه می خواهند و برای انجام…

    ادامه »»»
  • دشواری های زندگی

    دشواری های زندگی روزی دختری نزد پدرش از دشواری های زندگی ،شکایت کرد و گفت: نمی داند برای برخورد با آن چکار کند و او دوست دارد تسلیم شود و از مبارزه و سختی کشیدن، خسته شده است زیرا هذرگاه که مشکلی حل می شود دشواری دیگری پدیدار می شود. پدرش که در آشپزخانه مشغول به کار بود او را به آن جا برد. سه ظرف را از آب پر کرد و بر روی آتش گذاشت و خیلی زود آب…

    ادامه »»»
  • صبر ، رحمت ، حکمت و لطف خدا را ببین !!!

    صبر ، رحمت ، حکمت و لطف خدا را ببین !!! نویسنده : امین الرحمن کیانی «عجب صبری خدا دارد» روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنوم و یگانه قلبی هستم که دردهایش را نگه می دارم. سرانجام گنجشک روی شاخه ای ار درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند.…

    ادامه »»»
  • یک لیوان شیر

    پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانه‌ای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش…

    ادامه »»»
  • ما مالک چه چیزی هستیم؟

    مردی در حال مرگ بود. وقتی که متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید. خدا: «وقت رفتنه!» مرد: «به این زودی؟ من نقشه‌های زیادی داشتم!» خدا: «متأسفم، ولی وقت رفتنه.» مرد: «در جعبه‌ات چی دارید؟» خدا: «متعلقات تو را.» مرد: «متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباسهام، پولهام و …» خدا: «آنها دیگر مال تو نیستند، آنها متعلق به زمین هستند.» مرد: «خاطراتم چی؟» خدا: «آنها متعلق به زمان هستند.» مرد: «خانواده و دوستهایم؟» خدا: «نه،…

    ادامه »»»
  • کاسه چوبی

    پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید،چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود. اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع می شدند اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقریبا برایش مشکل می ساخت. نخود فرنگی ها از توی قاشقش قل می خوردند و روی زمین می ریختند، یا وقتی لیوان را می گرفت غالبا شیر…

    ادامه »»»
  • ایمان به خداوند چگونه آشفتگی و نابسامانی روحی و فکری ما را برطرف می کند؟

    ایمان به خداوند چگونه آشفتگی و نابسامانی روحی و فکر ما را برطرف می کند؟ نویسنده : عبدالرزاق نوفل / مترجم: احمد مام آقایی اولین رکن از ارکان اسلام و مهمترین اصل از اصول آن، ایمان و باور به وجود خداوند تبارک و تعالی است، تمام شرایع و ادیان آسمانی برای ایمان به خداوند فریاد زده اند و دعوت همه ی پیامبران و انبیا که با مرور زمان آمده اند این بوده که ای مردم به خداوند ایمان بیاورید. اسلام…

    ادامه »»»
  • تغییر در زندگی

    روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند و تا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند و با شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند. آن ها آن شب را مهمان او شدند و او نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند. روز بعد مرید و…

    ادامه »»»
دکمه بازگشت به بالا