تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدیدمقالات

عقوبت های گناه ، گناه یاری دشمن علیه خود

عقوبت های گناه ، گناه یاری دشمن علیه خود

نویسنده: امام ابن القیم الجوزیه /مترجم: مهدی مصطفایی

از عقوبت های گناه این است که گناه کمک و مددی است که انسان در حق دشمنش علیه خود انجام می دهد. و این در حالی است که خداوند انسان را به دشمنی مبتلا کرده که یک لحظه انسان را رها نمی کند و از انسان غافل نمی شود. دشمنی که او و هم دستانش انسان ها را می بینند اما انسان آن ها را نمی بیند، و تلاشش را در همه حال در دشمنی شخص به کار می گیرد و هر امری را که بتواند بدان او را بفریبد به شخص می رساند و از برادران خود چه جنی و چه انسانی علیه انسان کمک می گیرد. و بندها و بلاها و دام ها را در راهش قرار می دهد و هم­دستانش را تشویق می کند که دشمن خود و پدرتان را مواظبت کنید مبادا او وارد بهشت شود و جهنم نصیب شما شود و رحمت نصیب او شود و لعنت نصیب شما. و شما می دانید آن چه که بر سر من و شما آمده اعم از سر به زیری و لعنت و دوری از رحمت خدا همه به سبب انسان است پس سعی کنید که در بلایی که به ما رسیده آن ها نیز شریک ما باشند.

چون پروردگار می دانست که آدم و فرزندانش را به این دشمن گرفتار ساخته، آن ها را با سربازان کمک نمود تا با دشمنان مقابله کنند و دشمنان را نیز با لشکریان و سربازان تقویت کرد تا با آن ها روبرو شوند. و جهاد را در این دنیا و در تمام طول عمر به راه انداخت و از مؤمنان جان و مالشان را با بهشت خرید تا در راه خدا قتال کنند و بکشند و کشته شوند و در شریف ترین کتاب ها که تورات و انجیل و قرآن است به تأکید آن ها را وعده داده و فرموده است که کسی از او به عهدش وفادارتر نیست، سپس به آنان امر نموده که دیگران را به این معامله مژده دهند پس بنگر که مشتری این معامله کیست؟ و بنگر به بهایی که باید برایش پرداخت و به کسی که معامله بر دستش انجام می شود. پس چه رستگاری از این بزرگتر است؟ و چه تجارتی از این سودمندتر است؟

خداوند در سوره ی صف بر این امر تأکید می کند و می فرماید:

(‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ‏‏ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏‏ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ‏) (صف: ۱۳-۱۰)

«‏ ای مؤمنان ! آیا شما را به بازرگانی و معامله‌ای رهنمود سازم که شما را از عذاب بسیار دردناک دوزخ رها سازد ؟ ‏‏ ( و آن این است که ) به خدا و پیغمبرش ایمان می‌آورید ، و در راه خدا با مال و جان تلاش و جهاد می‌کنید . اگر بدانید این برای شما ( از هر چیز دیگری ) بهتر است . ‏‏ ( اگر این تجارت را انجام دهید ، خدا ) گناهانتان را می‌بخشاید ، و شما را به باغهای بهشتی داخل می‌گرداند که از زیر ( کاخها و درختان ) آن جویبارها روان است ، و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد که در باغهای بهشت جاویدان ماندگار ، واقع شده‌اند . پیروزی و رستگاری بزرگ همین است . ‏‏ ( گذشته از این نعمتها ) نعمت دیگری دارید که پیروزی خدادادی و فتح نزدیکی است ( که در پرتو آن مکه به دست شما می‌افتد ) و به مؤمنان مژده بده ( به چیزهائی که قابل توصیف و بیان نیست ، و فراتر از آن است که با الفبای انسانها به انسانها شناساند ) . ‏»

خداوند این دشمن را بر بنده ی مؤمنش مسلط نگردانیده، مگر به این خاطر که جهاد، محبوب ترین چیزها نزد خداست و اهل جهاد از بالاترین درجات نزد او برخوردارند و محل و پرچم دار این جهاد قلبی است که محل شناخت و محبت و عبودیت خداست و جایگاه اخلاص برای خدا و توکل بر او و بازگشت به سوی اوست. پس کار این جنگ را به او گمارد و انسان را با فرشتگانی از جانب خود نیرو و قوت بخشید.

چنانکه در سوره رعد می فرماید: (‏ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ‏)(رعد:۱۱) «‏ انسان دارای فرشتگانی است که به ( نوبت عوض می‌شوند و ) پیاپی از روبرو و از پشت سر ( و از همه جوانب دیگر ، او را می‌پایند و ) به فرمان خدا از او مراقبت می‌نمایند . خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمی‌دهد ( و ایشان را از بدبختی به خوشبختی ، از نادانی به دانائی ، از ذلّت به عزّت ، از نوکری به سروری ، و . . . و بالعکس نمی‌کشاند ) مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند ، و ( این سنّت جاری در اسباب و مسبّبات ظاهری است ، ولی ) هنگامی که خدا بخواهد بلائی به قومی برساند هیچ کس و هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن را ( از ایشان ) برگرداند ، و هیچ کس غیر خدا نمی‌تواند یاور و مددکار آنان شود. »

هر وقت عده ای از این فرشتگان او را ترک کنند عده ای دیگر جانشین آن ها می شوند و او را تثبیت کرده و به نیکی امر می کنند و بدان تشویقش می نمایند و عده ای نصر و اکرام خدا را نومید می دهند و می گویند: دنیا چیزی نیست جز مدت کوتاهی صبر، و بعد از آن آسایش ابدی در انتظار تو است.

سپس خداوند او را به سربازی دیگر که همانا وحی و کلام اوست یاری می دهد و به سوی او رسولی می فرستد و برای او کتاب نازل می کند و نیرویی بر نیرویش قرار می دهد و معرفت را ناصح و مشاور او می سازد و با ایمان تثبیت و تأیید می کند و یقین، حقیقت امر را برایش روشن می سازد طوری که انگار وعده های خدا را در جهاد بر ضد دشمنانش می بیند.

خداوند با قوای ظاهری و باطنی در این جنگ به انسان کمک می کند، پس چشم را روشنی بخش او قرار می دهد و گوش را مخبرش قرار می دهد و زبان را مترجمش و دست و پا را یاوران او می سازد و فرشتگان و حاملان عرش در حقش استغفار می کنند و می خواهند که از گناه دور بماند و به بهشت نائل گردد.

خداوند خود دفاع از او را به عهده می گیرد و می فرماید اینان گروه من هستند و گروه و دسته ی من رستگارند.

(أُوْلَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (مجادله: ۲۲) « اینان حزب یزدانند . هان ! حزب یزدان ، قطعاً پیروز و رستگار است. »

(‏ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ‏) (صافات: ۱۷۳) «‏ و لشکر ما حتماً پیروز می‌شوند. »

خداوند از چگونگی این جنگ و جهاد خبر داده و در چهار کلمه نشان داده است.

(‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏) (آل عمران:۲۰۰) «‏ ای کسانی که ایمان آورده‌اید !  ( در برابر شدائد و ناملایمات ) شکیبایی ورزید و ( در مقابل دشمنان ) استقامت و پایداری کنید و ( از مرزهای مملکت خویش ) مراقبت به عمل آورید و از ( خشم ) خدا بپرهیزید ، تا این که رستگار شوید. »

پس جهاد کامل نمی شود مگر با این چهار کار، و صبر کامل نیست مگر با ایستادگی بر آن در مقابل دشمن و این قلب و پاسداری بر آن است تا دشمن از آن وارد نشود، اگر دشمن هم صبر نمود به کار دیگری هم نیاز است و آن نگهبانی است و بستن روزنه های چشم و گوش و زبان و شکم و دست و پا؛ زیرا دشمن از این روزنه ها وارد شده و شروع به فساد می کند و نباید جایی را رها کند که دشمن از آن وارد می شود.

پس اصحاب رسول خدا (ص) با وجود این که بهترین خلق خدا بعد از انبیا و پیامبرانند و از همه کس بیشتر خود را از شیطان پاسداری می کردند به علت ترک مکانی که به بستن و پاسداری از آن امر شده بودند در روز احد، دشمن بر آنان وارد گشت و چنان شد که شد. اما باید دانست که صبر و مصابره و مرابطه صورت نمی گیرد مگر بر ستون آن که تقوا است و تقوا پایدار نمی ماند مگر بر صبر.

حال به التقای این دو لشکر و صف کشیدن سربازان در مقابل هم می نگریم:

فرمانده کفار با سربازانش جلو می آید و قلب را در قلعه خود، مالک و فرمانروا بر مملکت خود می یابد در حالی که امرش در زیردستانش نفوذ دارد و سربازانش بر او احاطه کرده و از او پاسداری می کنند. پس حمله بر او ممکن نیست مگر با تحریک بعضی از زیردستان و سربازان بر ضد او. پس می پرسد نزدیک ترین و مهم ترین سرباز او کیست؟ گفته می شود: نفس، پس به زیردستان خود می گوید: بر او وارد شوید از راه خواسته ها و آرزوهایش و جای محبتش را پیدا کنید و بنگرید که چه چیزی را دوست دارد، پس وعده آن چیز را به او بدهید و او را به آن امیدوار کنید و صورت محبوبش را در خواب و بیداری پیش چشمش آرید. و اگر در کنار آن آرام گرفت پس قلاب و ربایندگان شهوت را به سویش پرتاب کنید و او را به سوی خود بکشانید. و اگر با شما بر ضد قلب همراه شد همانا بر روزنه های چشم و گوش و زبان و دست و پایش تسلط می یابید. پس بر این روزنه ها حراست ورزید زیرا اگر از این روزنه ها بر قلب وارد شوید او را کشته یا اسیر یا زخمی افتاده می یابید.

پس اگر بر این روزنه ها تسلط یافتید سعی کنید که نگاه کردن چشم نگاهی عبرت آمیز نباشد بلکه نگاهی تفرجی و لهوآمیز گردد. و اگر هم نگاهی عبرت آموز انداخت آن را با غفلت و شهوت فاسد سازید. پس بر روزنه چشم پاسداری کنید که من با هیچ چیز مثل نظر انسان را فاسد نکرده ام. من بدان بذر شهوت را در قلب می کارم و با آب آرزو آبیاری می کنم و این قدر آن را می پرورانم تا اراده و عزیمتش را قوی سازم و زمامش را به دست شهوتش بسپارم.

پس تا می توانید این روزنه را فاسد سازید و به او بگویید: خداوند چشم تو را خلق نکرده تا از نظر محروم باشد و اگر نظر اندکی بیفکنی و در این صورت زیبا تأمل کنی تو را به تسبیح خالق دعوت می کند. پس اگر بدین مکر بر او ظفر یافتید او را کم علم و تباه عقل خواهید یافت. پس به او بگویید: این صورت مظهری از مظاهر حق است و او را به اتحاد[۱] دعوت کنید پس اگر نپذیرفت او را به حلول[۲] عام یا خاص دعوت کنید. و به غیر این ها قناعت نورزید. پس اگر قبول کرد به برادر نصارای شما مبدل می شود و از آن به بعد از او صیانت و پاسداری کنید و او را به عبادت و زهد در دنیا امر کنید و به وسیله او جاهلان را صید کرده و به دام بیندازید زیرا او از نزدیک ترین جانشینان من و از بزرگ ترین سربازان من است و بلکه من از سربازان اویم.

——————————————————

منبع: ضعف ایمان و درمان آن /مؤلف: امام ابن القیم الجوزیه /مترجم: مهدی مصطفایی /انتشارات: آراس ۱۳۸۹

[۱] – اتحاد: عده ای از صوفیانی که در غلو و گمراهی اند به اتحاد خالق و مخلوق معتقدند و براستی خداوند از آن چه ظالمان می گویند بالاتر و والاتر است.

[۲] – این خیالی  و مکری دیگر است از مکرهای ابلیس بر قلب صوفیان – و در زمان ما نیز – که معتقدند به حلول خالق در مخلوق هستند. و همانا خداوند از آن برتر و جلیل تر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا