مقالات ارسالی

از سیسی پرستی تا سیسی کراسی

بی تردید انتخابات اخیر ریاست جمهوری در مصر هرگز به عنوان نقطه آغاز دموکراسی در تاریخ کشورهای عرب درج نخواهد شد. برای فهم بهتر این مطلب تنها کافی است بدانیم که انتخابات اخیر مصر در چه شرایطی برگزار شده است. امروزه در مصر هزاران نفر از فعالان سیاسی بدون محکومیت و حکم قضایی در زندان های این کشور بسر می برند و رسانه ها تقریبا همگی اخبار و مطالب کاملا مشابهی منتشر می کنند و اعتراض های عمومی و خیابانی سرکوب می شود و بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی حق فعالیت ندارند. این انتخابات تنها دو کاندیدا داشت؛ دو کاندیدایی که یکی از آنان از حمایت ها و پشتیبانی های گسترده نهادهای دولتی و نظامی و تقریبا همه رسانه های کشور برخوردار بود. این کاندیدا اصولا تلاش و زحمت زیادی برای رقابت انتخاباتی از خود نشان نمی داد چون نیازی به آن نداشت. در مقابل اما رقیب او با ابتدایی ترین ابزار به محله ها و مناطق و دهکده های دورافتاده می رفت تا شاید بتواند پیام نه چندان پرطرفدار خود را به گوش ملت برساند. مصر حتی قبل از این انتخابات نیز تنها پس از یک به اصطلاح میان پرده کوتاه مدت به همان نقطه ای بازگشت که در سال ۲۰۱۱ بود یعنی مشخص بودن برنده انتخابات پیش از آن که حتی یک نفر پای صندوق های رای رفته باشد.

و بی تردید این انتخابات ریاست جمهوری به هیچ عنوان نمی تواند بازتاب خواست های ملت مصر به شمار آید. این انتخابات بیش از هر چیز دیگر نقطه پایان یک عملیات ماهرانه و زیرکانه ضد انقلابی بود. دولت دست نشانده نظامیان مصر با این انتخابات نه تنها خطر شکست و مغلوب شدن به دست گروه هایی چون اخوان المسلمین را از خود دور کرد و قدرت شکل گیری دوباره را از این گروه ها گرفت بلکه از این مساله نیز جلوگیری کرد که مردم مصر در سال ها و حتی در دهه های آینده حقی در رهبری کشور برای خود قایل باشند و آن را مطالبه کنند. الیت بروکرات و حقوقدانان و شرکت های بزرگ و روزنامه نگاران و افسران نیروهای امنیتی مصر بر این باورند که تنها آنان شایستگی و توانایی آن را دارند که سیاست این کشور را تعیین و تبیین کنند و ملت برای این کار هیچ حق و توانایی ندارد و تاسف بار آن که ظاهرا بخش های بزرگی از مردم مصر نیز خود بر این باورند.

ژنرال عبدالفتاح السیسی، فرمانده سابق ارتش با ایجاد یک کیش شخصیت پرشور (که ما از آن با عنوان “سیسی پرستی” یاد می کنیم) از مدت ها قبل راه خود برای رسیدن به صندلی ریاست جمهوری کشورش را هموار کرده بود. سیسی حتی نیاز به حرف زدن نیز نداشت و همان اونیفرم نظامی پر زرق و برق و عینک آفتابی و گاه کت و شلوارها و کراوات های شیکش کافی بود تا به اصطلاح برنامه های او برای تامین امنیت و برقراری نظم را تبیین کند. این سپهبد شبح وار و مرموز در واقع برای بسیاری از مردم مصر در حکم سطح سفید و صافی است که می توانند آرزوها و امیدهای خود را بر آن بازتاب دهند و برای الیت مصر نیز این سطح صاف و صیقلی به عنوان محلی برای بازتاب عطش خود به قدرت به کار می آید.

اما در همان دو روز برگزاری انتخابات تا اندازه زیادی معلوم شد که برای بسیاری از همین مردم نسبت به توانایی های ژنرال السیسی برای نجات کشور تردیدهایی به وجود آمده است. در روز نخست انتخابات حضور مردم در پای صندوق های رای چنان کم بود که مقامات مجبور شدند  انتخابات را یک روز دیگر تمدید کرده و همزمان دستگاه تبلیغاتی با قدرت تمام به تهدید و ارعاب کسانی پرداخت که خیال رای دادن نداشتند. بر پایه نتایج یکی از نظرسنجی های صورت گرفته در روزهای قبل از برگزاری انتخابات نیز می توان نشان داد که آن به اصطلاح “سیسی پرستی” به روزهای پایانی خود نزدیک می شود. بر اساس این نظرسنجی که توسط انستیتوی آمریکایی پیو در بهار امسال و در مصر صورت گرفت ظاهرا ۵۴ درصد پرسش شوندگان از برکناری محمد مرسی رییس جمهور پیشین و انتخاب ژنرال عبدالفتاح السیسی به ریاست جمهوری این کشور حمایت کرده اند و این رقم البته فاصله بسیار زیادی با آن چه که بلندگوهای تبلیغاتی السیسی و نظامیان اعلام می کنند دارد و می توان گفت که آن به اصطلاح رای بالای نود درصدی که حکومت ادعای آن را دارد به هیچ عنوان گویای واقعیت های موجود نیست.

اما نتایج یک نظرسنجی دیگر که باز هم توسط انستیتوی پیو انجام شده است از این نیز مهم تر به نظر می آید. بر اساس این نظرسنجی دوم میزان نارضایتی مردم مصر از مسیری که امروز کشورشان می رود بسیار زیاد است و به عبارت دقیق تر این میزان با آن چیزی که در چهار سال پیش یعنی  در دوران حکومت پرزیدنت حسنی مبارک بود برابری می کند. لازم به یادآوری است که در سال ۲۰۱۰ بیش از ۶۹ درصد و در سال ۲۰۱۱ بیش از ۷۲ درصد از مردم مصر از وضع موجود نارضایتی کامل داشتند. اما پس از سقوط حسنی مبارک نظرسنجی ها حکایت از رضایت ۶۹ درصدی مردم از وضعیت آن روز داشت و این در حالیست که امروزه این رقم به کمتر از ۲۴ درصد کاهش یافته است. این تحول نشان می دهد که حتی امروز نیز پتانسیل بالایی در مصر برای اعتراض های خیابانی و خشونت و چه بسا یک سرنگونی دیگر وجود دارد. به عبارت دیگر این مساله از این جهت نیز حایز اهمیت است که برای بسیاری از مصری ها احیا و بازسازی دولت اقتدارگرا، راه حلی قطعی برای مشکلات کشور به شمار نمی آید.

اما حتی امروز یعنی پس از برگزاری آن انتخابات کاملا مهندسی شده نیز ژنرال السیسی و رژیم او در میان به اصطلاح دو شق نامطلوب از یک قضیه قرار دارد. السیسی برای کارآمدکردن دولتش باید نظم و نسقی برای هزینه ها و بودجه ایجاد کند. فساد گسترده و یارانه های کلان انرژی و درمان کسری بودجه هایی میلیارد دلاری برای مصر به همراه دارد و این کشور امروز در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفته است. از زمان سرنگونی محمد مرسی، رییس جمهور پیشین این کشورهای عرب و ثروتمند حوزه خلیج فارس هستند که با کمک های میلیارد دلاری خود رژیم فعلی مصر را سرپا نگه داشته اند اما پرسش این جاست که آیا کشوری مانند عربستان سعودی حاضر است که در دراز مدت و صرفا به خاطر هراس خود از اخوان المسلمین و دور نگه داشتن این گروه از قدرت در قاهره، دلارهای نفتی خود را به چاهی سرازیر کند که انتها و پایانی ندارد؟

اما عبدالفتاح السیسی رییس جمهور جدید مصر چگونه خواهد توانست به بودجه کشور نظم و نسق بدهد؟ آیا او در جهت پرکردن منافذ خزانه کشور و مبارزه گسترده با فساد و کاهش بروکراسی تلاش خواهد کرد و در این راه در مقابل کسانی خواهد ایستاد که او را برای رسیدن به قدرت یاری داده اند؟ آیا السیسی حاضر است به قیمت ایجاد یک بی ثباتی جدید در کشور بهای نان و بنزین را افزایش دهد؟ بی تردید در صورت بروز یک چنین بی ثباتی جدیدی در کشور، السیسی به دست خود بهانه و ابزار لازم را در اختیار گروه اخوان المسلمین و سایر گروه های اپوزیسیون قرار می دهد و آنها هم به چیزی کمتر از سرنگونی حکومت ژنرال رضایت نخواهند داد. آیا در صورت بروز چنین موقعیتی ارتش مصر خود را در برابر همان دو شق و گزینه نامطلوب نمی بیند؟ دو گزینه ای که یکی سرکوب خونین مردم برای حفظ سیستمی ناکارآمد و کهنه است و دومی ترجیح اعتماد مردم به ارتشی که خود را ناجی کشور می داند. بی تردید گزینه اول پیامدهایی بس سنگین برای ارتش خواهد داشت و گزینه دوم به معنی پذیرش کنار کشیدن از قدرت و بازگشت به پادگان هاست. آیا ارتش مصر حاضر به چنین گذشت و فداکاری خواهد بود؟

منبع: نویه تسورشر تسایتونگ (سوییس)

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی- شفقنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا