اندیشهسياسي اجتماعيمطالب جدیدمقالات

اسلام و سکولاریسم و تخصص ایشان در تهمت به اسلام

اسلام و سکولاریسم و تخصص ایشان در تهمت به اسلام

نویسنده: استاد محمد غزالی / مترجم: عبدالعزیز سلیمی

دکتر«لویس عوض »می نویسد که : « سکولاریسم به معنای آزادی اندیشه و استقلال شخصیت و احترام به حقوق انسان و مردم و حرکت همگام با منطق تمدن است… »

من نیز بلافاصله گفتم: اگر به راستی سکولاریسم و علمانی این است پس ما همه سکولار هستیم. اما در ارتباط با نیرنگ ها و بازی با کلمات و عناوین به یاد این شعر افتادم که:

« اگر محبت آل محمد(ص) رافضی گری به حساب بیاید، جن و انسان شاهد باشند که من رافضی ام. »

د. عوض یکی از پیش گامام تندرو طرف دار تهاجم فکری غرب بر علیه امت اسلامی است. اندیشه ای که بر روی همه ی ذخایر فکری و هنری تاریخی ما خط بطلان می کشد و آن را خاک دفن می نماید و به جای آن اندیشه ای که ما ابورها و شریعت و فرهنگ و اهداف ما (به ویژه اصول و مبانی اسلام ) سر دشمنی دارد، را بر جای آن قرار می دهد.

د. عوض تحت تآثیر آن اندیشه ی وارداتی و متجاوز و کینه توز، قضاوت های عجیب و غریبی نموده است. از نظر او «یعقوب حنا » قهرمانن ملی محترمی است! در عین این که او در حمله مشهور فرانسه به مصر با فرانسویان هم دست گردید و لشکری را از قوم و طایفه خویش سازماند دهی نمود و از تهاجم فرانسویان به مصر پشتیبانی نمود، و در همان روزهایی که آنان قاهره را تسخیر و اسبان خود را به ستون های دانشگاه «الازهر » می بستند، با آنان دست به کاسه شد!

به نظر د.عوض آن خاین خوار، قهرمان و رهبری ملی است، اما مردی اندیشمند و انقلابی که در طول تاریخ خوی برای شورانیدن مسلمانان بر علیه استعمار یک روز آرام نگرفت، جاسوسی است بایستی مورد هتک حرم و اهمال و مجازات قرار گیرد!؟

هم چنان که می بینید سکولاریسم، کینه توزی کورکورانه ب رعلیه اسلام و پیشگامان آن. عاشقی دیوانه وار نسبت به کسانی که به ارزش ها و اهداف مسلمین خیانت می کنند و با این عمل کریه شان نوکران بیگانه قرار می گیرند.

به راستی چرا توفیق حکیم سکولاریست بزرگی است؟ زیرا در عهد عبدالناصر به خوابی عمیق فرو رفت. در مرگ آزادی و شرف و ذبح ایمان و ارزش ها و فضیلت ها که همه ی مردم مصر را دچار وحشت نمود و وادی نیل را در عذابی سخت و خوار کننده قرار داد، کلام اعتراض آمیزی را بر زبان نیاورد!؟

اما پس از آن که به هوش آمد و دل در گرو «تل آویوو » و دیگر پایتخت ها نهاد، دست به قلم برد و نوشت: « اسراییل برای این هدف تأسیس شده که ماندگار و همیشگی باشد!؟… »

اما زا نگاه سکولاریسم، آینده ی مسجد الاقصی چیز مهم و قابل بحثی نیست و ضرورتی ندارد خود را به آن مشغول کنیم!

به راستی سکولارها در یک مورد داردای تخصص و تجربه اند و آن، حمله ور شدن و ایجاد تهمت و تشکیک در رابطه با مسایل محوری امت اسلامی است!

یکی از عجیب ترین موارد این که برخی از سکولارها تلاش می کنند که استاد عباس عقاد را سکولاریست قلمداد کنند. در حالی که عقاد مؤلف کتاب های بسیار با عظمتی است که تاریخ و تمدن و فرهنگ اسلامی را نورانی گردانیده و افق هایی را که مردان بزرگ به آن چشم می دوزند، روشنایی بخشیده است.

این استاد عباس عقاد است که برای سازمان کنفرانس اسلامی، کتاب « حقایق اسلام و اباطیل خصومه » « حقایق اسلام و تهمت های دشمنان آن » را نوشت و به وسیله اندیشه خروشان خویش افکار ملحدین سرخ و غیر سرخ را در هم کوبید. او مردی بود که حتی یک روز در مقابل فرمانروایان سر تسلیم فرود نیاورد و این در شرایطی بود که سکولارها به هنگام جمع آوری دنیا جمعیت شان بسیار و اما در عرصه های کارزار راه فرار را در پیش می گیرند و هرگاه استعمار فرهنگی تهاجم شان را بر علیه ما آغاز می کند، با قلم های مسموم و مزد بگیر خویش مقاومت مسلمانان را در برابر آن مظاهر فرهنگی غیر علمی و غیر انسانی مورد طعن و تهمت قرار می دهند. و به دور از محورهای وحی و مسؤلیت های دینی به تاخت و تاز فرهنگی می پردزاند!

__________________________

منبع: حقیقت تلخ / مؤلف: استاد محمد غزالی / مترجم: عبدالعزیز سلیمی / ناشر: نشر احسان/چاپ اول۱۳۹۰/تهران

 ش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا