تاریخجهان اسلاممطالب جدید

دین و مذهب مردم ترکیه

دین و مذهب مردم ترکیه

نویسنده: حمید صفری

ریشه ها و باورهای فرهنگی

آغاز تحول فرهنگی کشور ترکیه در اواخر عهد عثمانی، با گرایش به غرب همراه بود و سپس در دورۀ جمهوری با شدت هرچه تمام و با هدف محو کامل تمدن عثمانی دنبال شد. در اواخر عهد عثمانی، در حالی که جوامع غربی به پیشرفت های بسیاری دست یافته بودندو در اروپاانقلاب های علمی و دینی و اخلاقی، به زندگی قرون وسطایی پایان بخشیده بود، ترکیه به دلیل سیاست های سلاطین عثمانی، در قالب جامعه ای بسته و دور از تحولات محیط خود باقی مانده بود؛ این تضاد سرانجام، موجی از اصلاح طلبی به سبک غربی را در جامعه ایجاد کرد.

با برقراری رژیم جمهوری به رهبری آتاتورک، روند تحولات فرهنگی در جهت تمدن غربی و قطع کامل با گذشتۀ عثمانی با سرعت دنبال شد و در تمامی شئونات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات اساسی به وجود آمد. ترکیست های این زمان با هدف رها کردن تمدن شرق و پذیرش کامل تمدن غرب، در عرصۀ فرهنگی ترکیه وارد شدند و چنین دیدگاه های فکری به اقداماتی همچون جدا کردن دین از سیاست، تغییر الفبای زبان ترکی، تصفیۀ شدید لغات زبان ترکی از واژه های بیگانه، تغییر در لباس و پوشش مردم، تغییر آداب و اخلاق اجتماعی، وارد کردن زنان به عرصۀ اجتماع، تغییر در نظام آموزشی و… منجر شد. امروز پس از گذشت بیش از ۷۰ سال، می توان پیامدهای این تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی را در نسل حاضر ترکیه جستجو کرد.

همراه با تحولات سیاسی و اجتماعی، به تدریج نظام اجتماعی سنت گرایی عثمانی به نظام تجددگرا و غربی تبدیل شد و اقشار مختلف جامعه را نیز به همراه خود متحول ساخت. در دورۀ عثمانی، خلیفۀ عثمانی در رأس هرم طبقات اجتماعی و در جایگاه خلیفۀ مسلمانان قرار داشت و از اقتدار کاملی برخوردار بود و فقط خاندان او حق سلطنت داشتند.

از سال ۱۸۷۶، تلاش جامعه برای ایجاد تحولات اجتماع با موج مشروطه خواهی شکل جدیدی به خود گرفت.

مدرنیزاسیون و غرب گرایی به تدریج ساختار اجتماعی حکومت عثمانی را از درون، دچار دگرگونی کرد و در مسیر فروپاشی حکومت عثمانی، زمینۀ لازم را برای بسیاری از حرکت های اصلاح طلبانۀ اجتماعی به وجود آورد. در نخستین مرحله،جمهوری ترکیه به رهبری آتاتورک و بر اساس عقاید و افکار وی گرایش های جدیدی برخلاف جهت عصر عثمانی، به درون بافت اجتماعی جامعه راه یافت و این طریق، بعدها توسط دیگر رؤسای جمهور ادامه پیدا کرد. تغییر نظام آموزشی از قالب دینی به غیر دینی تحول اساسی دیگر بود که زمینۀ بسیاری از تحولات اجتماعی را فراهم کرد. همچنین صنعتی شدن و رشد شهرنشینی باعث مهاجرت از روستاها به شهرها شد که این امر خود زمینه ساز بروز فاصلۀ اجتماعی و اقتصادی چشمگیری میان دو گروه شد.

دین و مذهب

کشور ترکیه تقریبا” ۶۰۰ سال مرکز خلافت دنیای اسلام بوده است. مردم آن دارای اعتقادات مذهبی عمیق و ریشه داری هستند؛ اما تفاوت مذهبی و اعتقاد به مذاهب مختلف در میان قشرهای مختلف مردم از ویژگی های بنیادی ساختار دینی ترکیه به شمار می آید.

نخستین قانون اساسی کشور ترکیه در سال ۱۹۲۴، دین اسلام را به عنوان دین رسمی جامعه تعیین کرد؛ اما در اصلاحات قانونی سال ۱۹۲۸، این مادۀ قانونی حذف و با تأکید بر جدایی دین از سیاست، ترکیه کشوری با دولت و حکومت غیرمذهبی(لائیک)، یعنی تفکیک دین از سیاست، معرفی شد.

بعدها در سال ۱۹۲۸، به هنگام تدوین قانون اساسی جدید، حاکمیت اصل لائیک مجددا” تصریح گردید.

در ترکیه در زمینۀ اعتقادات دینی و مذهبی، وحدتی وجود ندارد و اعتقاد به مذاهب و طریقت های گوناگون در میان اقشار مختلف مردم رواج دارد. براساس آمارهای منتشر شده، حدود ۹۸ درصد مردم ترکیه را مسلمانان و ۲ درصد را مسیحیان و کلیمیان و پیروان دیگر ادیان تشکیل می دهند. از دوران بیزانس، که دوران آرامش آسیای صغیر نام گرفته است، حملات ایرانیان و اعراب به منظور گسترش دین اسلام، این منطقه را دچار تحول عمیق کرد. اعراب بارها به آناتولی حمله کردند؛ اما این قبایل چادرنشین بودند که توانستند به مقاصد اعراب جامۀ عمل بپوشانند. این قبایل با گرویدن به دین اسلام دسته های اولیۀ اسلامی را تشکیل دادند و به منظور توسعۀ آن، راهی مناطق دیگر شدند.

با فتح استامبل به دست سپاهیان عثمانی طی جنگ های صلیبی در سال ۱۴۵۳، سلطان محمد دوم به منظور تضعیف دنیای مسیحیت، سعی کرد تا ضمن حمایت از کلیسای ارتدوکس، اختلافات آن ها را با پروتستان ها تشدید کند. در همین خصوص نیز دستور داد که کلیسای ارتدوکس از نو سامان داده شود و پاتریک اختیارات گسترده ای داشت و رهبر تمام پاتریک های شبه جزیرۀ بالکان و مشرق محسوب می شد. این رهبری با آغاز تحولات در قرن نوزدهم و بیستم رو به ضعف گذاشت.

یهودیان نیز اولین بار در سال ۱۴۹۲، از اسپانیا به سرزمین عثمانی وارد شدند. این گروه صد هزار نفری در رشته های چاپ، طبابت، نساجی و ساخت سلاح مهارت داشتند؛ هر چند بعدها به دلیل مهاجرت به اسرائیل از شمار یهودیان کاسته شد.

به رغم تحولات بسیاری که پس از برقراری نظام جمهوری در ترکیه، در جامعه و در جهت نزدیکی به باورهای غربی صورت گرفت، چنین به نظر می رسد که اسلام هنوز در بطن جامعه و در میان آحاد مردم جایگاه و حضور چشمگیری دارد؛ به گونه ای که نمودهای بارز آن را از لابه لای مظاهر ارزش های غربی می توان مشاهده کرد. مسلمانان ترکیه مردمی مؤمن و باایمان هستند و به ادای فرایض مذهبی شان پایبندند. بدین ترتیب، پیروان ادیان در ترکیه به دو دسته تقسیم می شوند:

الف. پیروان اسلام: شامل حنفی ها، شافعی ها، فرقه هایی از اهل سنت، علوی ها و شیعیان.

ب. پیروان دیگر ادیان: شامل ۱. مسیحیان از فرقه های مختلفی مانند پروتستان ها، کاتولیک ها، ارامنۀ گریگوری و …؛ ۲. یهودیان؛ ۳. پیروان ادیان دیگر.

ظهور اسلام در میان ترکان

از نخستین مواجهۀ ترکان با جهان اسلام تا همه گیرشدن این دین آسمانی در میان آنان حدود سیصد سال طول می کشد.

ترکان از سه طریق به جهان اسلام وارد شدند: نخست پذیرفتن انفرادی اسلام از طریق بردگی، دوم تغییر دین به صورت گروهی و پرداختن وظایف سپاهی گری به صورت ایلی و ادارۀ جامعه، و بالاخره تشکیل حکومت های ترک و همه گیر شدن اسلام میان آنان. این مرحله نزدیک به یک قرن به طول انجامید(۲۴۳-۳۲۳ق).

نخستین حضور ترکان در سرزمین های غربی اسلامی، در دورۀ معتصم عباسی بود. وی که مادرش کنیزی ترک بود، ترکان را به عناصر ایرانی و عرب در دربار خود ترجیح داد.

به این ترتیب، ترکان در نیمۀ نخست قرن سوم هجری به طور وسیع در دربار عباسی راه یافتند و خدمات آنان به درباریان، به ویژه در سرکوب وقتل عام نهضت ایرانیان مخالف با اشغال گری اعراب، یعنی پیروان بابک خرم دین در آذربایجان، در تاریخ به ثبت رسیده است. پذیرش اسلام از سوی ترکان، اقوام و قبایل پراکنده و بیابان گرد را وارد عرصۀ تمدن و زندگی شهری ساخت و آن ها را با فنون کشور داری آشنا کرد و در اواخر حیات سلسلۀ عباسی، آنان به قدرتی مسلط بر تقریبا”تمامی سرزمین های اسلامی تبدیل شدند.

بر اساس آمارهای موجود، حدود ۷۵ درصد مردم ترکیه پیرو مذهب تسنن و از شاخه های حنفی و شافعی هستند. ۱۵ تا ۲۵ درصد آنان علوی و در بخش های شرقی و شمال شرقی در مرزهای ایران و جمهوری آذربایجان،اقلیتی از شیعیان دوازده امامی ساکن هستند. وجودد فشارهای تاریخی و طولانی عثمانیان علیه شیعیان باعث پراکندگی پیروان مذهب جعفری در سرزمین آناتولی شد و به دلیل قطع ارتباط آنان با مراکز حوزوی و فکری فِرق متعدد و انحرافی از مذاهب تشیع در این سرزمین به وجود آمد.

———————————–

منبع: ترکیه/ نویسنده: حمید صفری

‫۳ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا