چراغ سبز غرب و آمریکا به داعش
چرا غرب به داعش اجازهی پیشروی و به سازمانی که آنرا «تروریسم اسلامی» مینامد اجازهی تشکیل دولت میدهد؟ چرا اجاره میدهد در جوار همپیمان خود یعنی اسراییل خلافت اسلامی برقرار شود؟ چرا غرب با سازمان داعش نمیجنگد؟ پرسشهایی از این قبیل بسیار مطرح است، بهویژه اینکه پیش از این غرب با اقدام سازمان القاعده برای تشکیل یک رژیم سیاسی مقابله میکرد، نمیشود باور کرد که غرب و در رأس آن آمریکا با آنهمه قدرت و جبروت اجازه دهد منطقه، آیندهی خود را ترسیم کند. باور اینکه آمریکا از دخالت نظامی در امور کشورها خسته شده مشکل است. تاکتیک آمریکا تغییر کرده، اما استراتژی آن در منطقه خیر. وجود فاکتورهایی مانند اسراییل، نفت و انقلابهای عربی اجازه نمیدهند آمریکا منطقه را رها کند. بنابراین دلیل عدم مقابلەی آمریکا با داعش چیست؟
اگر کسی گمان میکند اوباما به آمریکا استراحت داده، دچار توهم شده است. تصمیمات استراتژیک آمریکا با رییسجمهور تغییر نمیکند. آمریکا کشوری است که توسط مٶسسات اداره میشود و تابع تمایلات رؤسا و گرایشهای سیاسی آنان نیست. اوباما در چارچوب و مطابق با سیاستهای فراگیر آمریکا در منطقه عمل میکند. بر این اساس اغماض آمریکا و غرب از مقابلەی نظامی با داعش را میتوان به دلایل زیر دانست:
۱. شعار «وقتی دشمنانت به جان هم میافتند بایست و نظاره کن تا یکی از طرفین از بین برود تا بعدا بتوانی به حساب دشمن باقیمانده که اکنون ضعیف شده برسی!». آمریکا میبیند که جریانات جهادی، اسلامگرایان معتدل و انقلابیون از یکسو همدیگر را متهم میکنند و از سوی دیگر با رژیم بشار اسد، حزبالله و… درگیراند. خروجی این درگیریها در هر حال به نفع غرب است.
۲. حفظ رژیم سوریه برنامهی آمریکا برای منطقه را تکمیل میکند. آمریکا میداند که وجود یک بشار اسد ضعیف در دمشق هزار بار بهتر از رهبران جدید برای سوریه است. این را هم میداند که سازمان داعش در تضعیف روزافزون رژیم سوریه نقش خواهد داشت. اختلاف داعش با رژیم سوریه آغاز شده و برای اولین بار شاهد نبردهایی بین نیروهای ارتش سوریه با داعش هستیم.
۳. نابودی سوریه و عراق از داخل؛ آمریکا میداند که پس از مصر که با کودتای سیسی از صحنه کنار زده شد، فقط عراق و سوریه قادر به رهبری منطقه در مبارزه با اسراییلاند. بنابراین تلاش میکند این دو کشور را ویران کند تا رهبران تضعیف شدەی این دو کشور یا بدیلهای آنها در آینده، چنان مشغول بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ طولانی مدت شوند که فرصتی برای خصومت با آمریکا، برایشان باقی نماند.
۴. باجگیری از رژیمهای عربی؛ این رژیمها از پیشروی داعش در هراساند. به همین خاطر به سرسپردگی خود در مقابل آمریکا ادامه میدهند تا آنها را حمایت کند. مهمترین دلیل عدم حمایت رژیمهای عربی از مردم غزه این است که میترسند سخن و اعتراض آنها به مذاق آمریکا خوش نیاید. تاکتیک آمریکا در این زمینه کاملاً موفق بوده است.
۵. ترسیم نقشهی جدید منطقه که با تقسیم عراق به سه کشور آغاز شده و با پایان رویای بازگشت کرانهی غربی به اردن و غزه به مصر تکمیل میشود. نقشهی جغرافیای کشورهای حاشیهی خلیج فارس نیز بیش از پیش در معرض تفکیک قرار خواهد گرفت.
۶. تخریب وجههی اسلام در نگاه غربیها و معرفی مسلمانان بهعنوان کسانی که به کشتار همدیگر مشغولاند، توان ساختن و ادارهی کشور خود را ندارند، کارشان فقط خونریزی است و با حقوق بشر مشکل دارند. غرب سعی کرده رعب و وحشت نسبت به مسلمین را در دل شهروندان خود ایجاد کند و در این امر موفق شده، تا بتواند ذهنیت انسان غربی را آمادهی قبول و حمایت از اقدامات رهبرانشان در منطقه کند.
۷. بحران موجود به نفع آمریکاست، زیرا به آن اجازه میدهد تا ساختار منطقه را از نو ترسیم کند. این همان مأموریتی است که داعش در حال اجرای آن است و به گمان من نمیتواند بدون هماهنگی با آمریکا باشد. داعش پیش چشمان همه در حال تشکیل کشور و دولت خود است. جز دخالت نیروهای بینالمللی هیچ کسی نمیتواند مانع آنها شود، زیرا فساد فراگیر حکام عرب از آنها ساختاری شکننده و قابل ریزش برجای گذاشته است.
جلال زینالدین
ترجمه: عبدالسلام سلیمی
منبع»سایت اصلاح